صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۶۹۴۱۵
پدر و مادر دو جوان ایرانی که در جنایتی هولناک در نیویورک کشته شدند، جزییات بیشتری از این کشتار را شرح دادند.
تاریخ انتشار: ۰۷:۳۶ - ۲۸ آبان ۱۳۹۲
پدر و مادر دو جوان ایرانی که در جنایتی هولناک در نیویورک کشته شدند، جزییات بیشتری از این کشتار را شرح دادند. آرش و سروش فرازمند دو ایرانی ساکن نیویورک و از اعضای گروه موسیقی سگ‌های زرد بودند. این دو به همراه یکی دیگر از اعضای گروه به نام علی اسکندریان توسط جوان ایرانی دیگری به نام علی‌اکبر رفیعی که از اعضای اخراجی گروه موسیقی بود با شلیک گلوله به قتل رسیدند و علی‌اکبر سپس به زندگی خودش پایان داد. گفت‌وگو با فرزانه شبانی و مجید فرازمند (روزنامه‌نویس و والدین دو مقتول) را در پی می‌‌خوانید:

آرش و سروش برای شما ماجرای جداشدن علی‌اکبر از گروه‌شان را تعریف کرده بودند؟
وقتی آرش به گروه سگ‌های زرد پیوست، علی‌اکبر و یک‌نفر دیگر به نام پویا در گروه فری‌کِیز ماند. علی‌اکبر از نظر اخلاقی با آنها جور نبود. مثلا پول اجاره‌خانه را نمی‌داد و خیلی اذیتشان می‌کرد. بچه‌ها هم از گروه بیرونش کرده بودند. علی‌اکبر حدود یک‌سال بود از آنها جدا شده بود و هیچ ارتباطی با هم نداشتند.

علی‌اکبر چه ‌سازی می‌زد؟
گیتار. البته خیلی وارد نبود و بچه‌ها خیلی کمکش می‌کردند. او را با خودشان به هند بردند و نزدیک یک‌سال آنجا بودند.

علی‌اکبر مواد مصرف می‌کرد؟
نمی‌دانم. ولی یادم است که از خیلی وقت پیش افسردگی داشت. چون خانواده‌اش با موسیقی مخالف بودند از طرف خانواده طرد شده بود و پدرش اصلا از او حمایت نمی‌کرد. البته مادرش کمک کرد تا کار موسیقی را ادامه دهد و از ایران برود. پس‌انداز خودش را برایش می‌فرستاد. ما هم بعضی اوقات برایش پول می‌فرستادیم. همیشه سفارشش را به آرش و سروش می‌کردیم. آرش و سروش می‌گفتند: او خیلی با ما فرق دارد. ثبات اخلاقی ندارد.

علی‌اکبر خودکشی کرده و به‌نظر می‌رسد پرونده به پایان رسیده باشد؟
یک‌نفر تنها نمی‌توانست این کار را بکند. سیاوش کرم‌پور که تیر خورده و الان در بیمارستان است، اسم چند خارجی را آورده است. اسلحه علی‌اکبر هم مسلسل کالیبر 308 بوده که اسلحه نیمه‌نظامی است و پلیس آنجا هم گفته این اسلحه خیلی گران است و مجوز خریدوفروش ندارد. علی‌اکبر پول خرید چنین سلاحی را نداشت. وقتی هم در گروه آرش و سروش بود نمی‌توانست اجاره‌خانه بدهد و... به همین دلیل از گروه اخراج شده بود. موقع تیراندازی یکی دیگر از اعضای گروه به نام پویا در کمد قایم شده بود و جان سالم به در برد. در صورتی‌که علی‌اکبر بیشترین مشکل را با پویا داشت. شنیدیم آرش وقتی صدای تیر را شنید به طبقه بالا رفت و بعد گلوله خورد.

به آرش و سروش در ایران مجوز کنسرت ندادند که رفتند؟
آنها در ایران چند کنسرت برگزار کردند اما برای آلبوم دنبال مجوز نرفتند. بعد از مدتی اجازه برگزاری کنسرت هم به آنها ندادند چون انگلیسی می‌خواندند. تا اینکه تصمیم گرفتند در فستیوال «اس‌ایکس‌دابلیو » که در ماه بهمن برگزار می‌شد شرکت کنند. آرش و سروش تمرین کردند و آلبومشان را برای آنجا فرستادند و قبول شدند تا در مسابقه شرکت کنند. سروش به آمریکا رفت و در فستیوال شرکت کرد و همین باعث شد آنجا ماندگار شود و با دوستانش گروه سگ‌های زرد را راه انداختند.

چرا آرش با سروش نرفت؟
چون علی‌اکبر کارش درست نشده و پاسپورت نگرفته بود، آرش و علی‌اکبر و پویا ماندند و بعد از مدتی به هند رفتند و آنجا شروع به تمرین کردند، کسی به نام آریا هم همراهشان بود. این چهارنفر با هم یک‌سال هند بودند تا اینکه توانستند برای سال بعد آهنگ‌هایشان را دوباره برای فستیوال بفرستند. باز هم قبول شدند و به صورت قانونی به آمریکا رفتند.

آن زمان هنوز گروهشان فری‌کیز بود؟
بله، تا زمانی که به آمریکا رفتند. بعد میان‌شان اختلاف به‌وجود آمد. آرش می‌گفت علی‌اکبر و پویا تمرین‌ها را جدی نمی‌گیرند و دل به کار نمی‌دهند و می‌خواهم از آنها جدا شوم. قرار بود با یک گروه دیگر کار کند. دوسال بود که آرش در گروه سگ‌های زرد بود.

سروش گروه سگ‌های زرد را شکل داده بود؟
در اصل بله اما مشوق همه اینها آرش بود. آرش همه را جمع کرده بود. قبلا عضو گروه هایپر نوا بودند. وقتی هایپر نوا از ایران رفت، آرش و سروش به‌خاطر سربازی نتوانستند بروند. دانشجو هم بودند. بعد برای معافیت اقدام کردند و همین‌طور تمرین می‌کردند. فیلم چه کسی از گربه‌های ایرانی خبر دارد همان زمان را نشان می‌دهد که آنها با چه سختی روی پشت‌بام تمرین می‌کردند تا اینکه برای فستیوال آماده شوند. سروش صبح زود بیدار می‌شد و قبل از اینکه به دانشگاه برود تمرین موسیقی می‌کرد. موسیقی خیلی برایش جدی بود. آرش هم همین‌طور. از بچگی تنها هدفشان موسیقی بود. آرش وقتی خیلی کوچک بود سطل ماست جلویش می‌گذاشت و با چوب مثلا درام می‌زد. البته از همان موقع کم‌کم برایشان معلم گرفتیم. آرش با ساز ایرانی موسیقی را شروع کرد. تار می‌زد و بعد سنتور و بعد گیتار کلاسیک و بعد به درام رسید. سروش هم مدتی ضرب می‌زد و بعد کلاس کیبورد رفت و بعد دو نفری با هم معلم سنتور داشتند. بعد از آن به سمت گیتار کلاسیک رفتند و بعد از ان گیتارالکتریک کار کردند. همین اواخر قرار بود با یک کمپانی خیلی معتبر به نام (ای میوزیک) کار کنند و تا پای قرارداد هم رسیده بودند.

ارسال نظرات
مجتبی
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
دنیای راک پر از مسائل روانیه و اصلاً اشعار و سبکش منعکس کننده همین جریاناته طبیعتاً کسانی که وارد این حیطه میشن یا درگیر این مسائل هستند و یا خواهند شد خیلی از جوونای دهه 70 ایرانی از جمله خودم جذب این محافل شدن و فقط به طور خلاصه میتونم بگم عشق به موسیقی آزاردهنده راک یه عشق پر از دردو مشکلاته نه تو ایران تو کل دنیا همینطور هست.
ناشناس
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
خدا بیامرزتشون. ایکاش تو ایران میتونستن کارشونو ادامه بده. ولی دیگه اسم نبود رو گروهشون بذارن؟!! سگ های زرد هم شد اسم؟
نسیم
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
جدا دلم برای پدر و مادر سروش و آرش سوخت همین 2 پسر رو داشتند و همزمان از دستشون دادند.و اون جوونای بیگناه که دلشون به موسیقی خوش بوده کلی آمال و آرزو داشتند..خیلی سخته..قاتل نامرد نمک نشناس.چطور تونستی دوستات رو بکشی !!!
ناشناس
۱۳:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
دل برای هر جوان از دست داده ای باید بسوزد ولی پس از خواندن گزارش روزنامه ایران, دلم برای مادر علی اکبر بیشتر می سوزد. هم باید با داغ از دست دادن جوان زندگی کند و هم باید جگرش از اظهارات و قضاوت های شتابزده و منحصرا گرفته شده از منابع خبری غربی بسوزد.
ناشناس
۱۲:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
متوسط IQ ما ایرانی ها 84 هست پایین تر میانگین جهانی که 90 هست. توی اظهار نظرهای توهین امیز بعضی هموطنان می شه دید.
هومن
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
آقای رسواگر فتنه رفتن چایی بخورن که تشریف ندارن ؟! یا سرویس ؟ یا ساندیس ؟ شایدم بهش حقوق ندادن قهر کرده !
ناشناس
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
خدا به خانواده هاشون صبر بده
میوزیک های خوبی داشتن و امکان پیشرفت
حیف شد
ناشناس
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
خدا همه آنها را رحمت کند. به خانواده های داغدار تسلیت عرض می کنم. به دوستان توصیه می کنم گزارش روزنامه ایران در تاریخ های 26 و 27 آبان را نیز مطالعه و خود قضاوت کنند. علی اکبر را خوب می شناختم و نمی توانم قبول کنم که دست به چنین کاری زده باشد. خواهران محترم دو جوان از دست رفته مطالبی را عنوان کرده اند که ناقص است و تنها با کنار هم گذاشتن همه واقعیت ها و شواهد می توان به قضاوت درست دست یافت. خواهران علی اکبر هم مطالبی را مطرح کرده اند که خواندن آنها هم بد نیست. به هر حال ما چهار جوان هموطنان را در غربت از دست داده ایم. ای کاش وزارت امور خارجه و نهاد های ذیربط با توجه به اظهارات خانواده علی اکبر موضوع را پی گیری نمایند. صرف علاقه داشتن به موسیقی یا نام آنچنانی بر گروه گذاشتن نافع حقوق شهروندی و رافع مسوولیت نهاد های ذیربط نمی شود.
ناشناس
۱۱:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
باتنگ نظری وسختگیری بچه هامون رو میفرستیم اونور دنیا وآوارشون میکنیم دور از خانه وخانواده وآخرش هم اینجور.گناهش کردن کسانیست که به اینا موجوز کنسرت ندادن والان راحت وآسوده با حقوقهای چندمیلیونی درکنار خانواده هاشون دارن زندگی میکنند.شرم برما
ماني
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
آدم ها اي كاش بتونيم به عقايد و باورهاي همديگه احترام بگذاريم. يك گروه موسيقي بودند اين هم يك خبر هست خوب بخوانيد و بگذريد. اگر نقدي هم هست مودبانه باشه نه توهين آميز
ناشناس
۱۰:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
چه قیافه ای دارند ...........
ناشناس
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
فكر نمي كنم قيافشون به شما ربطي داشته باشه . شما بورو اخلاقه خودتو قضاوت كن
ناشناس
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
قیافه خودتو تا حالا دیدی؟
ناشناس
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
به تو چه دخلی داره ؟ تو رو چه آزاری دادن؟
ناشناس
۱۰:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
اين خبر چه سنخيتي با شخصيت سايت فرارو داره؟
مگه اهميتي داره؟
يه مشت غيروطني بودن و تموم شدن؟
اسم اين بي هويتي‌ها رو حتما ميذاري هنر.
خودتم داري دچار پريشاني شخصيت ميشي فرارو
ناشناس
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
خدا برای هیچ کس مرگ عزیزش در غربت را نصیب نکند. با اظهار نظرهای بی ادبانه و عاری از عواطف نمی شود توشه آخرت ذخیره کرد. عفت کلام را رعایت نمایید. کمی هم از بزرگان دینمان که داعیه پیروی از آنان را دارید یاد بگیرید. احساسات خانواده های داغدار این جوانان را نیز در نظر بگیرید. خودتان را جای آنها بگذارید.
ناشناس
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
برای این افکارت متاسفم که نشون میدی غیروطنی کی هست!
علی
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
آقای ناشناس از صمیم قلب برایت متأسف هستم. تفکرت خشن و بوی خون میدهد. مگر انسان ها چه تفوتی با هم دارند که کسی را وطنی و دیگری را غیر وطنی بگویی؟ مگر همه مخلوق خدا نیستیم. وقتی نظرات بعضی از شماها را میبینم برای ایرانی بودن خودم متأسف میشوم با آنکه اندک هستید و صدایتان بلند.!!!!!!!!!!!
ناشناس
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
یعنی هنر اون چیزی هست که تو آدم خودخواه قبول داری و اگه از دایره مغز تو خارج بشه سخیفه شماها که استاد شجریان رو هم قبول ندارید.
سه نقطه
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
قیافه هاشون
ناشناس
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
به شما ربطي داره؟؟؟؟
س. ن
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
ناشناس 11:43 به شما چه مگه من با شما بودم شما وکیلید نکنه خودتتم مثل اینایی بهتون بر خورد
ناشناس
۱۲:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
متاسفم از مردمی که فقط چشمشون کار می‌کنه و یه کم از نعمت عقلشون استفاده نمی کنند و با چشم نافذشون همه چیو قضاوت می‌کنند
ناشناس
۱۳:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
واقعا نفرت انگیز بعضی از کامنت ها خدیا ببخششون ... چجوری میتونی به کسی که عشقش موسیقب بوده و الان دیگه تو این دنیا نیستن از این حرفا بزنی؟
ناشناس
۱۳:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
یه نگاهی به قیافه خودت بنداز؟
ناشناس
۱۰:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
اگر شرایط فراهم بود و این جوانها توانسته بودند در کشور خودمان فعالیت کنند شاید الان همه آنها قربانی نشده بودند.
ناشناس
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
كاملا موافقم
یک وکیل
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
بنام خدا
سلام بر اهل ایمان
انسانی که اسمش را سگ زرد نامگذاری کند...!!!!؟؟؟؟
واقعا فرارو خبری نبود که این سخایف را خبر کردی؟
متاسفانه سابقهء سانسور نظراتم توسط سایت شما بالاست!.این را هم حسب وظیفه نوشتم.سانسور شد یا نشد مهم نیست.یا حق
هرمز
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
جناب وکیل تو که خودت باید بدانی حتی مجرمین هم حق دارند از عدالت و قانون برخوردار باشند بر فرض که اینها حسب اعتقادات ما اسم گروهشان سخیف باشد اما کشته شدن که حقشون نبوده وخانوتدشون الان داغدارن این نظر شما اگه به گوش خانوادش برسه می تونه از نظر روحی آزارشون بدهد. ام نکته بعد اینکه داداش اسم گروهش سگ زرد بوده نه خودش !!! خیلیاز افراد رو دیدم که ظاهر مذهبی ندارند اما به موقع اش که شده بسیار عملکرد خوبی داشته اند و عاقبت به خیر شدند.. بنده هم حسب وظفه نوشتم..شاد باشی
ناشناس
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
اسم بندشون این بوده
شما برای اسم گذاری روی بندهای راک هم مشکل داری؟! به شما چه ربطی داره؟
ناشناس
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
آیا همان " حق" که در پایان اظهار نظرتان نوشته اید با این اظهار نظر شما موافق است؟ چگونه به خود اجازه می دهید در مورد چهار جوان اینگونه قضاوت کنید؟ کمی به وجدانتان مراجعه کنید و ببینید آیا خودتان تا کنون کار حرامی انجام نداده اید؟ اگر ستارالعیوب پرده ها را بردارد می توانید در جامعه سربلند کنید؟ خدا را شکر که خدا چون شما قضاوت نمی کند.
پول نفت
۱۱:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
به تو چه تو آدم باش. نمیگه چه گیتاریستهایی بودند چه نوازندگانی یه جو اگه عقل داشتی این حرفهای کهنه و در پی تی و نخ نما نمیزدی برو که دیگه حناتون رنگی نداره خصوصا به ما که تو همین انقلاب به دنیا اومدیم.
(پـسـر نـوح بـا بـدان بـنشست خـانـدان نـبوتش گـم شـد (سگ) اصحاب كهف روزی چند پی نیكان گرفت و مردم شد)
بابک
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
خوب هر کسی هر اسمی که لایقش باشه رو خودش می ذاره، به شما چه مربوط جناب وکیل!
ناشناس
۱۲:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
اگه مسلمونی که شاید باشی ولی مومن نیستی
کجای دین گفته که هرکی از اسم سگ استفاده کنه.....
آخه چرا انقد در مورد همه چیز قضاوت می‌کنید و حکم صادر می‌کنید
مجتبی
۱۴:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
حیفه نظر شما سانسور بشه منفی به کی بدیم شما نباشید !!
ناشناس
۰۹:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
و
آهای وطن فروش
ناشناس
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
چه ربطی به وطن فروشی داره؟
خدا شفا بده بهت این بنده های خدا اینجا کسی ادم حسابشون نکرد وگرنه هر کسی میدونه ادم خونه خودش بمونه کار کنه بهتر از یه کشور خارجی هست
ناشناس
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
حق با شماست. وطن میفروشه فرزندان خودشو به این راحتی...
ناشناس
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
وطن فروش کسيه که با اعمال و گفتار و رفتارش و با تندروي مردم و جوانان کشور رو فراري ميده آقاي چماقدار.
ناشناس
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
راحت به همه انگ بچسبون ناشناس
متاسفم که هیچ بویی از انسانیت نبردی
اینها کسانی بودند که به دنبال علایقشون رفتن
ناشناس
۰۸:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
خدا صبر بده به والدینشون