صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۶۸۶۲۶
مردی که با همدستی خواهرزاده‌اش به طلافروشی دستبرد زده بود دیروز در بازجویی‌ها بازی در تیم بزرگ فوتبال را به‌عنوان انگیزه‌اش از این سرقت اعلام کرد.
تاریخ انتشار: ۰۷:۲۰ - ۲۰ آبان ۱۳۹۲
مردی که با همدستی خواهرزاده‌اش به طلافروشی دستبرد زده بود دیروز در بازجویی‌ها بازی در تیم بزرگ فوتبال را به‌عنوان انگیزه‌اش از این سرقت اعلام کرد. این متهم 28ساله که امید نام دارد همراه خواهرزاده 24ساله‌اش به طلافروشی‌ای در شهرک ولیعصر رفت و در حالی که سلاح به دست داشت با تهدید فروشنده سه‌کیلو طلا را سرقت کرد. دو متهم بعد از این دزدی فراری شدند و به شمال کشور رفتند اما چند روز قبل به دام افتادند. امید دیروز در جلسه بازپرسی داستان زندگی‌اش را شرح داد و گفت که پیشنهاد یک دلال فوتبال باعث شد دست به سرقت بزند. او گفت: «هشت‌سال قبل به تیم ملوان‌انزلی رفتم و در تست‌ها قبول شدم، بعد از آن در این تیم بازی می‌کردم اما به بازیکنان تیم نوجوانان حقوق نمی‌دادند، به همین دلیل مشکل مالی داشتم. با این وجود تمام‌وقت تمرین می‌کردم تا اینکه بعد از شش‌سال به اردوی تیم‌ملی امید دعوت شدم. در اردو دلالی سراغم آمد و پیشنهاد وسوسه‌برانگیزی داد.»

متهم ادامه داد: «آن دلال با تیم‌های بزرگ رابطه داشت و بازیکنان زیادی را جابه‌جا کرده بود، از او خواستم مرا هم به تیم بزرگی بفرستد. او گفت که برای این کار 10میلیون‌تومان می‌خواهد البته گفت تمام این مبلغ را برای خودش نمی‌خواهد و باید به آدم‌های مختلف پول بدهد. در حالی‌که چاره‌ای نداشتم پیشنهاد او را قبول کردم به‌همین‌دلیل تلاش خودم را به کار گرفتم تا پول موردنیاز را فراهم کنم ولی هیچ‌یک از اقوام و آشنایان چنین مبلغی نداشتند که به من قرض بدهند.» امید در ادامه اعترافاتش گفت: «بعد از اینکه دیدم همه درها به رویم بسته است تصمیم به سرقت گرفتم و موضوع را با خواهرزاده‌ام در میان گذاشتم. ما برای سرقت از طلافروشی ابتدا باید سلاح تهیه می‌کردیم. سلاح را به قیمت 600هزارتومان از ورامین خریدم، بعد از آن با همکاری خواهرزاده‌ام خودرو ریویی را سرقت کردیم.»

متهم توضیح داد: «15روز بعد از سرقت ریو طلافروشی موردنظرمان را شناسایی کردیم و در حالی‌که سلاح در دست داشتیم به آنجا رفتیم و مقدار زیادی طلا دزدیدیم اما نمی‌دانستیم باید با آن چه کار کنیم. ماجرای سرقت را با یکی از اقوام در میان گذاشتم و او قبول کرد طلاها را بخرد. او به هر کدام از ما هفت‌میلیون‌تومان داد و گفت بقیه مبلغ را هم بعد از فروختن طلاها می‌پردازد اما دیگر یک‌ریال هم به ما نداد.»

امید درباره اینکه با پول‌هایی که از راه دزدی به دست آورد چه کرد، گفت: «بعد از اینکه پول را گرفتم پدرم سکته کرد. تمام آن مبلغ را خرج دوا و درمان او کردم اما پدرم هم فوت شد، به‌این‌ترتیب هیچ پولی برایم نماند که به دلال فوتبال بدهم. من خلافکار نیستم و تا قبل از این یک بار هم پایم به کلانتری باز نشده بود اما عشق بازی در تیم بزرگ این بلا را سرم آورد.»

متهم درباره زندگی در دوران فرار گفت: «در این مدت در بندرانزلی در یک لباس‌فروشی کار می‌کردم و امیدوار بودم دستگیر نشوم اما بالاخره به دام افتادم.» بنابر این گزارش، خواهرزاده این متهم نیز شرکت در سرقت مسلحانه را قبول کرده است و هر دو با قرار بازداشت در اختیار کارآگاهان قرار گرفتند تا تحقیقات از آنها تکمیل شود.
ارسال نظرات