روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان «سیاستمداران بیسیاست» نوشت:
وضعيت نامطلوب جهان كه دچار ناامني، جنگ و شرايط سخت اقتصادي است، از بيكفايتي سران حكومتها و سياستمداران كنوني ناشي شده است. شايد بتوان گفت معدودي از كشورها داراي حاكماني شايسته هستند ولي اكثر دولتها به ويژه در اروپا، آمريكا و جهان عرب زمامداران بيكفايتي دارند كه از سياست چيزي نميدانند و اهرمهاي حكومتي را به ابزارهائي براي بازي با ملتها و تلف كردن منابع انساني و طبيعي و ساير امكانات تبديل كردهاند.
بارزترين موارد بيكفايتي زمامداران را ميتوان در آمريكا و اروپا مشاهده كرد كه دولتهاي خود را تحت نفوذ و فرمان صهيونيستها قرار دادهاند و حتي به قيمت بياعتبار ساختن خود و كشورهاي خود به دستورات آنها عمل ميكنند. حمايت بيچون و چرا از رژيم غاصب و اشغالگر فلسطين و جناياتي كه سران اين رژيم مرتكب ميشوند، يكي از سياهترين برگهاي كارنامه سران كشورهاي غربي است. در اين مقطع از تاريخ نيز تمام جنگافروزيها، جنايات و تجاوزاتي كه توسط غربيها در خاورميانه صورت ميگيرد با انگيزه حفاظت از موجوديت نامشروع رژيم صهيونيستي است.
عجيبتر اينكه سران كشورهاي غربي براي حفاظت از موجوديت نامشروع رژيم صهيونيستي حتي حاضر ميشوند منافع ملتهاي خود را قرباني كنند، اعتبار دولتهاي خود را زير سؤال ببرند، قوانين بينالمللي را زير پا بگذارند و حقوق بشر را ناديده بگيرند. اينكه صهيونيستها عليرغم داشتن زرادخانه اتمي با صدها كلاهك هستهاي از عضويت در آژانس بينالمللي انرژي اتمي معاف هستند و بازرسان آژانس حتي حق بازرسي از تأسيسات اتمي اين رژيم را ندارد، يك لكه ننگ بر پيشاني كشورهاي غربي است كه جمهوري اسلامي ايران را با اينكه ميدانند فعاليتهاي هستهاي صلح آميز دارد و اصلاً به طرف نظامي كردن آن نرفته، تحت فشار قرار ميدهند تا غنيسازي صلح آميز آن را نيز محدود كنند.
آنهمه جنايت كه رژيم صهيونيستي عليه مردم فلسطين مرتكب ميشود را غربيها ناديده ميگيرند و هر روز براي كشورهائي كه حاضر نيستند تحت فرمان غرب باشند به اتهام نقض حقوق بشر پروندهسازي ميكنند. اينها موضوعاتي هستند كه اعتبار كشورهاي غربي را زير سؤال برده و پوچ بودن ادعاهاي سران اين كشورها را به اثبات ميرسانند. اگر سران كشورهاي غربي افراد عاقل و با درايتي بودند حاضر نميشدند تمام حيثيت و اعتبار خود را خرج صهيونيستها كنند و خود را در افكار عمومي جهان زير سؤال ببرند.
اين روزها موضوع مذاكرات ايران با گروه 1+5 در ژنو بر سر فعاليتهاي هستهاي ايران، كه توجه زيادي را در جهان به خود جلب كرده، دچار مشكلاتي است كه عمده آنها از نفوذ غربيها در دولتهاي غربي ناشي ميشود. بنيامين نتانياهو، نخستوزير رژيم صهيونيستي در صفحه توئيتر خود نوشته است: "اگر ميان ايران و گروه 1+5 توافق حاصل شود، اين يك معامله تاريخي در قرن حاضر خواهد بود."
همين جمله نخستوزير يك رژيم غاصب و نامشروع، سران كشورهاي غربي را در اينكه با ايران بر سر موضوعي كه حق ايران است به توافق برسند دچار ترديد كرده است. وزير خارجه فرانسه تحت تأثير همين فشار صهيونيستي گفته است: "نگرانيهاي اسرائيل و كشورهاي منطقه به دليل برنامههاي هستهاي ايران بايد مورد توجه قرار گيرد." اوباما رئيسجمهور آمريكا نيز با تأثيرپذيري از هياهوي سران رژيم صهيونيستي، با نخستوزير رژيم صهيونيستي مذاكره تلفني كرد و بعد از آن گفت: "آمريكا بر تعهد خود مبني بر ممانعت از دستيابي ايران به سلاح هستهاي تأكيد دارد."
رئيسجمهور آمريكا علاوه بر اين، اعلام كرد حتي اگر بر سر فعاليتهاي هستهاي ايران توافقي صورت بگيرد، هر چند تحريمها بطور نسبي لغو خواهند شد ولي اصل تحريم پا برجا خواهد بود. وي همچنين از وجود تمام گزينهها بر سر ميز سخن گفت و تلاش كرد با اين سخنان تكراري و تهديدهاي نخ نما شده، نوعي فشار بر جمهوري اسلامي ايران وارد كند.
اينها نمونههاي روشني از بيكفايتي سران حكومتهاي غربي است كه در تصميم گيريها و اظهاراتشان ظاهر ميشود. با اينكه رهبر ايران فتواي شرعي به حرام بودن سلاح اتمي دادهاند و توليد و استفاده از اين سلاح را قبول ندارند و مسئولان ايراني در ردههاي مختلف درباره اين فتوا سخن گفتهاند و با صراحت اعلام كردهاند كه ايران خود را به رعايت اين فتوا متعهد ميداند و هرگز به سوي ساخت سلاح اتمي نخواهد رفت، با اين حال سران كشورهاي اروپائي و آمريكا اعلام ميكنند كه نگران ساخت سلاح اتمي توسط ايران هستند و اعتراف ميكنند كه اين نگراني از سران رژيم صهيونيستي به آنها منتقل شده و آنها تلاش ميكنند اين نگراني صهيونيستها را در مذاكرات با ايران مورد نظر قرار دهند!
اين اظهارات، به روشني نشان ميدهند سران كشورهاي غربي از چنان ارادهاي برخوردار نيستند كه با تكيه بر واقعيتها به تصميم برسند و همواره فشارهاي صهيونيستها عامل اصلي تصميم سازي براي آنهاست. اين، يعني بيكفايتي و بيسياستي كساني كه در رأس حكومت كشورهاي بزرگ غربي قرار دارند و خود را رهبران بزرگ جهان قلمداد ميكنند. مشكلات كنوني جهان نيز از همين بيكفايتيها ناشي ميشود.
سران آمريكا و كشورهاي اروپائي بايد از فرصتي كه ملت ايران با روي كار آوردن دولت اعتدال فراهم آورده و منطق را جايگزين برخوردهاي افراطي كرده حداكثر بهرهبرداري را به عمل آورند و به منازعات بيمبنائي كه فقط بر ادعاهاي واهي صهيونيستها و مجاري اطلاعاتي فرصت طلب مبتني است خاتمه دهند. طرف ايراني با استدلالهاي روشن و منطقي براي طرف مقابل اين واقعيت را به اثبات رسانده كه ايران فقط در چارچوب مقررات آژانس بينالمللي انرژي اتمي عمل ميكند و از قوانين بينالمللي در فعاليتهاي هستهاي فراتر نميرود.
پذيرش اين منطق، امري كاملاً طبيعي است و كارشناسان غربي نيز اين منطق را پذيرفتهاند ولي سران غرب، از اراده لازم براي بياعتنائي به وسوسههاي صهيونيستها برخوردار نيستند و تصميمگيري را به آينده موكول ميكنند. اينكه بعضي محافل سياسي در غرب خبر دادهاند "به دليل پيش آمدن موانع غيرمنتظره در مذاكرات ژنو به احتمال زياد ادامه اين گفتگو به هفته آينده موكول ميشود" نشان ميدهد صهيونيستها بار ديگر بر اراده سران كشورهاي غربي تأثير گذاشتهاند. غربيها براي حفظ اعتبار خود هم كه شده بايد قدري سياست ورزي كنند و خود را از يوغ سياست صهيونيستها نجات دهند.