صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۶۷۷۰۲
تعطیلی حزب جمهوری اسلامی در خردادماه ۱۳۶۶ نه پایان اختلافات میان دو طیف اصلی درون حزب که آغاز رسمی شکل‌گیری دو جناح عمدۀ سیاسی در ایران پس از انقلاب بود.
تاریخ انتشار: ۲۰:۲۲ - ۱۱ آبان ۱۳۹۲

تعطیلی حزب جمهوری اسلامی در خردادماه ۱۳۶۶ نه پایان اختلافات میان دو طیف اصلی درون حزب که آغاز رسمی شکل‌گیری دو جناح عمدۀ سیاسی در ایران پس از انقلاب بود. این دو جناح سیاسی که آن زمان با نام راست و چپ شناخته می‌شدند، در مبانی نظری و سیاست‌های عملی اختلاف نظرهای فراوانی داشتند؛ اختلافاتی آنچنان بنیادین که حتی در میانۀ جنگ ایران و عراق نیز حاضر به کنار گذاشتنشان نبودند، چنانکه راست‌گرایان، دولت چپ‌گرای دفاع مقدس را آشکارا به باد انتقاد می‌گرفتند و این انتقادات را در میانۀ جدال هشت ساله، در صفحات مختلف روزنامۀ «رسالت» ارگان مطبوعاتی‌شان به چاپ می‌رساندند. این کوبیدن بر طبل اختلافات چنان بالا گرفته بود که امام ناگزیر از دخالت شد و دستور عدم ارسال روزنامه رسالت به جبهه‌های جنگ را صادر کرد.

به گزارش ایسنا، تاریخ ایرانی با این مقدمه نوشت: پس از درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی در خردادماه ۱۳۶۸، صف‌بندی‌هایی تازه برای تفکیک هرچه بیشتر این دو دیدگاه متفاوت به مقولۀ انقلاب و نظام تشدید شد و فضای سیاسی کشور را بیش از پیش به سمت دوقطبی شدن رهنمون کرد. هواداران هر دو دیدگاه تلاش می‌کردند نزدیکی خود را به آرمان‌های اولیۀ انقلاب به اثبات برسانند و برای به نمایش گذاشتن تطابق با نظرات بنیانگذار جمهوری اسلامی رقابتی نانوشته میانشان درگرفته بود.

حضور در دانشگاه‌ها و برگزاری جلسات مناظره یکی از فرصت‌هایی بود که چهره‌های شاخص دو جناح سیاسی کشور به هیچ عنوان از دستش نمی‌دانند. همان هنگام بود که سلسله جلسات پرسش و پاسخ پیرامون سیاست خارجی دولت اکبر هاشمی رفسنجانی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار شد؛ جایی که حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، عضو جامعۀ روحانیت مبارز و از هواداران دولت هاشمی با هاشم آقاجری عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها رو در روی هم قرار گرفتند تا دیدگاه‌های دو جناح متبوع خود را پیرامون دیپلماسی پس از جنگ بیان کنند.

مباحث این جلسه اما به بحث سیاست خارجی محدود نماند چرا که اختلاف دیدگاه‌های دو طرف در عرصۀ بین‌الملل نیز ریشه در تفاوت دیدگاه‌های داخلی داشت و ناگزیر هر دو نفر برای توجیه آنچه در مواجهه با قدرت‌های خارجی و عرصۀ بین‌المللی می‌پسندیدند، گریزی به مباحث داخلی نیز زدند.

هاشم آقاجری در این مناظره، انقلاب ایران را مشابه انقلاب‌های دیگر کشورها معرفی می‌کند که جایی احتمال «انحراف» دارند و در مواجهه با چنین شرایطی دفاع از «آرمان‌ها» را بر دفاع از «ساختار سیاسی» ارجح می‌داند. حسن روحانی اما نه‌تنها تشکیک در درستی عمل رهبران نظام را «خطرناک» می‌داند، بلکه دفاع از نظام را از اوجب واجبات دانسته و می‌گوید پذیرش قطعنامۀ ۵۹۸ نیز دلیلی جز این نداشته است.

در مواجهه با دنیا، روحانی هوادار وارد کردن تکنولوژی و ایجاد رابطه با همۀ کشورهاست اما هاشم آقاجری می‌پرسد اگر آوردن تکنولوژی به وابستگی بینجامد آیا باز هم باید به سراغش رفت؟

پس از دوم خرداد ۷۶ و ظهور جناح تازۀ اصلاح‌طلب از دل جریان چپ اسلامی بسیاری از دیدگاه‌های راست و چپ جمهوری اسلامی دست‌خوش تحول شد. بسیاری از راست‌گرایان به ورطۀ جدال با دنیا افتادند و گروه کثیری از چپ‌گرایان که حالا اصلاح‌طلب خوانده می‌شدند، هوادار ارتباط همه‌جانبه و تنش‌زدایی با جهان شدند. در این شرایط عقلای هر دو جناح در مقوله آزادی نسبی در داخل و تنش‌زدایی در خارج به تفاهم‌هایی رسیدند که از دل آن دولت حسن روحانی با شعار اعتدال به عرصه آمد.

شاید اکنون که دولت روحانی با حضور وزیرانی از راست و چپ آن روزگار، در پی کاهش تنش با دنیا و گشایش فضای داخلی است، بازخوانی آنچه بر دو جناح سیاسی عمده جمهوری اسلامی گذشت تا به دیدگاه‌های امروزشان برسند، خالی از لطف نباشد.

گزیده‌ای از مناظرۀ روحانی و آقاجری همان زمان در روزنامۀ «رسالت» مورخ پنجشنبه، ۶ دی ۱۳۶۹ به چاپ رسید که بعد از ۲۳ سال بازنشر می‌شود. لازم به توضیح است با توجه به اینکه ناشر این مناظره روزنامۀ رسالت بوده، گزینش مطالب، شیوۀ تنظیم و علامت‌های تعجب و سؤال استفاده شده در متن عیناً از این روزنامه نقل شده است:

***

چهارمین و آخرین جلسه پرسش و پاسخ در دانشگاه صنعتی امیرکبیر پیرامون تحلیلی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ظهر روز سه‌شنبه با شرکت حجت‌الاسلام حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و دکتر هاشم آقاجری یکی از اعضای انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها برگزار شد.

در این جلسه ابتدا به علت تاخیر دکتر آقاجری، به دو سؤال جلسۀ قبل پیرامون علت پذیرش سفیر کویت پس از اشغال توسط عراق و همچنین تنظیم مواضع ایران در مقابل بحران خلیج فارس به طوری که هم آمریکا و هم عراق نگران باشند توسط دکتر حسن روحانی پاسخ داده شد.

وی گفت: روابط ما با کشورهای منطقه به طور میانه‌ای بوده است و با برخی از کشورها روابط خوبی هم نداشتیم. موضع‌گیری‌های کویت علیه ما در برخی مواقع از رژیم عراق نیز بدتر بود و بعد از عراق بدترین روابط را با کویت داشتیم اما معلول تمام این مسائل جنگ تحمیلی بود که پس از آن روابط ما با کشورهایی که متاثر از جنگ بود رو به بهبودی گذاشت و در نتیجه روابط ما با کویت نیز بهتر شد.

وی افزود: اشغال کویت را تحمل نمی‌کنیم و اشغال کشوری توسط کشور دیگر را محکوم می‌کنیم. البته نه به خاطر حکام آن بلکه به خاطر حفظ امنیت ملی خودمان.

وی گفت: آنچه که موجب شد ما سفیر کویت را بپذیریم ناشی از مواضع بر حق ما مبنی بر محکومیت اشغال کویت و مقابله با دشمنان بود.

آقای روحانی ادامه داد: عراقی‌ها در صددند بدانند که در صورت وقوع جنگ تا چه حدی می‌توانند به جبهۀ شرقی خود اطمینان داشته باشند و آمریکایی‌ها هم مدام می‌خواهند از ما بپرسند که آیا شما از عراق حمایت می‌کنید یا نه و این مسائل می‌رساند که مواضع ایران دقیق، حساب‌شده و منطقی بوده و هر دو طرف از مواضع ما نگران هستند.

آقاجری: تفکر استالینی، تئوری ام‌القراء را مطرح می‌کند

سپس دکتر آقاجری در ادامه این جلسه اظهار داشت: در انقلاب ما دو تفکر وجود دارد که دعوای آن بر سر یک سلسله اصول و آرمان‌هاست که معمولاً در انقلاب‌ها این دو تفکر مقابل هم قرار می‌گیرند. تفکری که می‌خواهد وضع موجود را حفظ کند و تفکری که می‌خواهد مبانی انقلابی را حفظ نماید.

وی به وجود این دو تفکر در انقلاب شوروی اشاره کرد و گفت: آنهایی که تفکر استالینی دارند تئوری ام‌القراء را مطرح می‌کنند و به نظرات خود رنگ و لعاب می‌دهند. در مقابل آنها تفکرات اصیلی وجود دارد که مبنای آن تفکرات امام (ره) است. هیچ فقیهی و هیچ مقام و مسئولی حق ندارد در اصول و آرمان‌های امام (ره) تجدیدنظر کند.

وی افزود: ممکن است روزی انقلاب جوشش خود را پشت سر بگذارد و روند دورشونده از آرمان‌ها را شروع کند و در آن صورت آن انقلاب چیزی نیست که امام (ره) پایه آن را گذاشته است.

وی در ادامه با اشاره به اینکه سه استراتژی در جهان وجود دارد؛ استراتژی انزواگرایی، استراتژی عدم تعهد و استراتژی ایجاد ائتلاف و اتحادیه‌ها و در ارتباط با این سه استراتژی ۱۶ نقش وجود دارد، گفت: ما باید بدانیم که کدامیک از این نقش‌ها را داریم. انقلاب ما ذاتاً جهانی است و حیات آن به توسعۀ آن بستگی دارد. جهان به سوی یک قطبی شدن به پیش می‌رود و اگر یک استراتژی صحیح را مد نظر قرار ندهیم حتماً حذف خواهیم شد.

دکتر آقاجری ادامه داد: ما اگر می‌خواهیم حتی امنیت ملی خودمان را حفظ کنیم نباید در لاک دفاعی خود برویم و بر خلاف نظرات برخی از غرب‌گرایان که در جمهوری اسلامی ایران نیز وجود دارند نمی‌توانیم منزوی باشیم و رادیکالیسم انقلابی شعار منزوی‌ شدن را نمی‌دهد. توسعۀ انقلاب به تمام جهان به هیچ‌وجه در تضاد با امنیت ملی ما نیست.

وی گفت: علی‌رغم در اختیار داشتن برخی از احتیاجات ما توسط برخی از کشورهای جهان سوم ما اینها را از کشورهای غربی می‌گیریم.

روحانی: اساس اسلام بر ارتباط است نه بر اعتزال

در ادامۀ این جلسه دکتر روحانی در مقام پاسخ به سوالات وی گفت: علی‌رغم اظهارات دکتر آقاجری در جهان دو نظام وجود دارد. کشورهایی که بر اساس اداره کردن مردم تشکیل شده‌اند ...

وی دلیل شکست کشورهای بلوک شرقی را عقب‌ماندگی تکنولوژیکی آنان دانست و گفت: آنها فکر می‌کردند با کشیدن حصار به دور خود و ادعای بی‌نیازی از دیگر کشورها می‌توانند به حیات خود ادامه دهند. خطرناک‌ترین تفکر برای ما تفکر شعاری است و ما آن را قبول نداریم.

وی با اشاره به اینکه اصل در روابط خارجی ما ارتباط است و اساس اسلام بر ارتباط است نه بر اعتزال، گفت: در زمان حضرت امام (ره) حتی هم‌اکنون نیز برخی‌ها می‌گویند ما روابط با دولت‌ها را نمی‌خواهیم و روابط با ملت‌ها را می‌خواهیم که این یک تفکر شیطانی است.

وی با اشاره به اینکه حفظ نظام بر طبق رهنمودهای امام (ره) و مقام معظم رهبری از اوجب واجبات است و پذیرش قطعنامۀ ۵۹۸ و برخی مسائل دیگر از سوی حضرت امام (ره) فقط برای حفظ نظام بود، تاکید کرد: سخنان امام (ره) جاودانه خواهد بود زیرا بر اساس اسلام گفته شده است ولی اشکال هم‌اکنون بر سر فهم خط امام (ره) است.

دکتر روحانی با اشاره به بخشی از سخنان دکتر آقاجری که برخی از سخنان امام (ره) را مبنای استراتژی انقلاب عنوان کرد، گفت: باید تمام بیانات حضرت امام (ره) را مبنای استراتژیکی انقلاب قرار داد، نه تکه‌هایی از آن را. ما در نظام جمهوری اسلامی فصل‌الخطاب داریم و باید بحث و بررسی کنیم و هیچ اشکالی هم ندارد اما امام جامعه است که حرف آخر را می‌زند.

وی اضافه کرد: رهبری انقلاب در کنار ماست و حضرت امام (ره) بارها بر رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تاکید کردند و هیچکس جز رهبری فعلی صلاحیت نداشت که این وظیفۀ خطیر را برعهده بگیرد.

وی گفت: راه و سیر برای ما مشخص است و اگر اختلافی در این سیر پیش آمد ولایت فقیه بهترین مرجع رسیدگی است. کلام او فصل‌الخطاب می‌باشد.

وی در پاسخ به گفته‌های آقاجری افزود: اینکه ما بگوییم با بیل و کلنگ یک انقلاب روستایی را برای خودکفایی ایجاد کنیم این یک نظریۀ کاملاً اشتباه است و ما به تکنولوژی احتیاج داریم. ما می‌توانیم در ضمن اینکه تکنولوژی وارد می‌کنیم مسیر آن را نیز در جهت منافع ملی خودمان قرار دهیم. ما نمی‌توانیم بگوییم که احتیاج به سلاح مدرن نداریم و تنها با چوب‌دستی به جلو می‌رویم. در آن صورت شکست ما حتمی است و این تفکرات ویرانگر می‌باشد و اساس انقلاب و اسلام را از بین می‌برد.

وی گفت: این تفکر که می‌گویند مثلاً چون با فرانسه ارتباط برقرار کرده‌اید حیثیت خود را فروخته‌اید، تفکر ترسوهاست و برای اسلام خطرناک است.

وی در پایان گفته‌های خود افزود: هیچ اختلافی میان این دو جناح نیست و اگر اختلافی است بر سر فهم خط امام (ره) به وجود آمده است و تنها مرجع ما مقام معظم رهبری است.

آقاجری: انقلابیون همیشه واپس‌گرا معرفی شدند

دکتر آقاجری در ادامۀ این جلسه با اشاره به سخنان دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: اگر بازرگان و دکتر یزدی نیز اینجا بودند همانند ایشان از ورود تکنولوژی حمایت می‌کردند. انقلاب ما مانند همۀ انقلابات بشری است و صرف اینکه ولایت فقیه دارد هیچ مساله‌ای را عوض نمی‌کند و انقلابات جهان برای حفظ خود به کثیف‌ترین مواضع دست انداخته‌اند.

وی افزود: انقلاب شوروی نیز با همان استدلالات آقای روحانی جنبش جنگل را رها کرد و مواضع زشتی را اختیار نمود.

وی گفت: من قبول ندارم که دو جناح طرفدار امام (ره) و آرمان‌هایش هستند، فقط به علت وجود جو انقلابی صریحاً نمی‌توانند بگویند که ما مخالف امام (ره) هستیم.

وی گفت: خط جامعۀ ما الان یک خط خمینی‌زدایی است. تمام اتهاماتی که به انقلابیون در تمام انقلاب‌ها زدند همانند این سخنان و استدلالات دکتر روحانی است و همیشه آنها واپس‌گرا و عقب‌مانده معرفی می‌شدند.

وی گفت: آقای روحانی باید بگوید که اگر تکنولوژی همراه با وابستگی بود، ما کدام را انتخاب می‌کنیم؟ (در این لحظه حضار به نشانۀ اعتراض لحظاتی مانع سخنرانی وی شدند.)

وی افزود: مردم ما بیان امام (ره) را انتخاب کرده‌اند نه آنهایی که در حوزه‌ها نشسته‌اند. برخی در صددند روح پیام امام (ره) را به عنوان یک امر مبهم در میان انبوه تردیدها بپوشانند و آن را در اختیار گروهی متخصص قرار دهند تا مثلاً بررسی شود حالت امام (ره) در جامعۀ ما مانند یک سال پس از درگذشت پیامبر اسلام است؟

وی اضافه کرد: خط امام (ره) روشن است ولی کارگزاران و سیاستگزاران کنونی آن را منحرف می‌کنند. (خاطرنشان می‌سازد که در این لحظه نیز دانشجویان با فرستادن صلوات به نشانۀ اعتراض دقایقی سخنرانی وی را قطع کردند.)

وی در ادامه تاکید کرد: خط خمینی‌زدایی در جامعه حاکم شده است. امام (ره) در آخرین لحظات زندگی خود نیز ضرباتی به اسلام آمریکایی زدند و ایشان می‌دانستند که چقدر این تفکر برای انقلاب خطرناک است.

هاشم آقاجری همچنین با یکسان دانستن روند همۀ انقلاب‌های دنیا، به مقایسۀ انقلاب کمونیستی شوروی و انقلاب اسلامی ایران پرداخت و نقطۀ انحراف انقلاب‌ها را اساس ایدئولوژیک آنها دانست.

وی در ادامه با طرح چند سؤال مشکوک و مبهم گفت: اگر روزی جمهوری اسلامی از اصول خود منحرف شد، آیا آن وقت حفظ آن واجب خواهد بود؟

وی اضافه کرد: ممکن است شخصی که الان در راس نظام قرار دارد در آینده منحرف شود. در آن صورت آیا حرف او باز هم فصل‌الخطاب است؟ بودن اسم اسلام بر انقلاب و وجود روحانیون در آن مانع از خطرات آفات علیه انقلاب نمی‌شود. من معتقد نیستم که انقلاب باید فقط منافع خود را در نظر بگیرد. هیچ کشوری نبوده که تکنولوژی را وارد کند و بتواند استقلال خود را نیز حفظ کند.

وی گفت: تکنولوژی در زمان شاه هم بود ولی چرا شاه موفق نشد؟ سقوط شاه در محتوای خط مشی او بود و شاه فکر می‌کرد که با وارد کردن تکنولوژی و اتخاذ الگوی غربی می‌تواند قدرت چهارم جهان شود.

وی در پایان سخنان خود گفت: تا موقعی که شما ملزومات و احتیاجات مردم را از خارج و به قیمت ارزان وارد می‌کنید دیگر کشاورز نمی‌تواند فعال باشد و تا موقعی که زمین‌خواران همچنان سلطه دارند نمی‌توانید مدافع کشاورز و کارگر باشید.

روحانی: اگر از تکنولوژی عقب بمانیم، در آینده مسئولیم

دکتر روحانی در مقام پاسخ به سخنان دکتر آقاجری گفت: ایشان حرف تازه‌ای نزدند اما من چند نکته را تذکر بدهم. انقلاب ما با انقلاب‌های دیگر فرق دارد. انقلاب ما دارای معنویت است و بر اساس معنویت است و این تفکر بسیار خطرناکی است که بگوییم انقلاب ما نیز مشمول قانون‌بندی دیگر انقلاب‌هاست.

وی افزود: نکتۀ دیگری که بسیار خطرناک است و ایشان به آن اشاره کردند این بود که قرآن را تحریف‌شده دانستند و گفتند در طول تاریخ بر آن زنگار نشسته است.

دکتر روحانی افزود: یکی از مسائل مهمی که ایشان به آن اشاره کردند این بود که رهبری انقلاب نیز ممکن است منحرف شوند. این نیز یکی از مسائل بسیار خطرناک است و این‌گونه حرف‌ها تمام ایمان و انقلاب را به زیر سؤال می‌برد. هر چند هر بشری ممکن است خطا کند ولی آن کسی که برای رهبری برگزیده شده است ایمان و منطق برایش ملکه شده است و برای یک روز مبادا نیز مجلس خبرگان در نظر گرفته شده است.

وی گفت: اگر ما گفتیم سخن ولایت فقیه که مطاع است، ممکن است اشتباه باشد، این به زیر سؤال بردن امام (ره) و حیثیت انقلاب است. بر طبق این سخن، امام (ره) نیز ممکن بود اشتباه کند. پس آیا باید بیانات ایشان را شبهه‌ناک کنیم و با احتمال اینکه روحانیون هم ممکن است اشتباه کنند آنها را کنار بزنیم؟ چه نتیجه‌ای می‌خواهیم بگیریم که بگوییم رهبر ممکن است منحرف شود، روحانیون هم ممکن است منحرف شوند ...؟ شاید می‌خواهند بیانات و سخنان آنها را خدشه‌دار کنند.

وی تاکید کرد: رهبری، مجلس و دولت ما هیچ‌ وقت راضی و حاضر به دادن امتیاز به کسی نیستند و هیچ‌ وقت حاضر به فدای استقلال ما در برابر تکنولوژی خارجی نمی‌باشند.

وی گفت: یک عده افراد دچار تخیل شده‌اند و صورت مساله‌ای را که اصلاً واقعیت ندارد مطرح می‌کنند و جامعه را دچار اغتشاش می‌نمایند. این تفکر جامعه را وادار می‌کند که به هر چیزی شک کند، حتی نسبت به رهبری. ما این را خطرناک می‌دانیم و هر کسی که این‌ها را در جامعه القاء کند نیز خطرناک است و معلوم نیست صاحبان این تفکر چه اهدافی دارند؟!

دکتر روحانی افزود: اگر ما دنبال راهی برویم که از تکنولوژی عقب بمانیم، در آینده مسئول خواهیم بود. ما می‌گوییم توسعه و انقلاب با هم امکان دارد ولی برخی با طرح سوالاتی القاء نکنند که میان توسعه و پیشرفت و حفظ انقلاب تفاوت وجود دارد.

وی در پایان سخنان خود تاکید کرد: هیچ فرقی چه در زمان حضرت امام خمینی (ره) و چه در زمان کنونی با رهبری مقام معظم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سیاست‌های ما به وجود نیامده است و آنهایی که در صدد القاء چنین شبهه‌ای می‌باشند، شیاطین هستند.

ارسال نظرات
ناشناس
۲۱:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۱
عجب!
جالب بود.