پرونده پالیزدار را همه به یاد داریم؛ مردی که با سخنرانی در دانشگاههای کشور خود را طلایهدار مبارزه با فساد مطرح کرد.
تاریخ انتشار: ۰۸:۰۷ - ۲۹ مهر ۱۳۹۲
پرونده پالیزدار را همه به یاد
داریم؛ مردی که با سخنرانی در دانشگاههای کشور خود را طلایهدار مبارزه با
فساد مطرح کرد. افشاگري که استنادش بر یافتههای گروه تحقیق و تفحص مجلس
از قوه قضاییه بود؛ اما با سخنرانيهاي او روند کار مجلس تغییر کرد؛ تا
جایی که متهمان پرونده تحقیق و تفحص مجلس هرگز محاکمه نشدند، اما محققان
پرونده سر از زندان در آوردند...!
جواد ترابي يكي از محكومان پرونده
پاليزدار كه قريب هشت ماه از دوران حبس خود را در انفرادي سپري كرده و
مابقي را در زندان رجایيشهر بوده در تمام لحظاتي كه مهمان «قانون» براي
بيان ناگفتههاي اين پرونده بود اصرار داشت از صفت «افشاگر» براي خطاب قرار
دادن پاليزدار استفاده كند تا شايد اينگونه مرهمي بگذارد بر درد تحمل سه
سال زندان براي هيچ. او در توضيح ابهامات اين پرونده جنجالي براي ما گفت كه
چه شد از سازمان بازرسي وارد تيم تحقيق و تفحص مجلس شد؟ اینکه پالیزدار چه
نقشی در تحقیق و تفحص داشت؟
دلیل سنگاندازی در مراحل کار و دلایل انحراف
از تحقیق چه بود؟ اسامی مهمی که در پرونده مطرح شد و نقش روابط سیاسی در
این پرونده چگونه بود؟ و دیگر ناگفتههای این پرونده که خود مدعي است
تاکنون پشت جنجالهای رسانهای ناگفته ماندهاند؛ وی بعد از پالیزدار تنها
کسی است که خبر از راز مگوی این پرونده جنجالی دارد.
تحقیق و تفحص از قوهقضاییه کلید میخورد و شما عضوی از دستگاه
قضا وارد این تحقیق میشوید؟ چرا شما باید در تهیه این گزارش دخیل باشید؟
در جلسهای با حضور نمايندگان مجلس درباره ضعفهاي سازمان بازرسی کل کشور و
دلیل نتیجهبخش نبودن مبارزه با مفاسد اقتصادي صحبت میکردم. در نتیجه آن
سخنان به همکاری با تیم تحقیق و تفحص دعوت شدم.
شما قوه قضاییه را دور زده بودید!
خصومت شخصی با سازمان بازرسی نداشتم؛ اما کار در سازمان مناسب من نبود؛
زیرا يكي از مشكلات كار در سازمان بازرسي ماده 3 استخدامي سازمان بازرسي كل
كشور بود. يكي از علل و عواملي كه بازرسان سازمان را به سمتي ميبرد كه
مصلحتانديش شوند و به سمت کشف جرم نروند. فرار از کشف جرم در قاموس من
جایی ندارد. برابر با اين ماده قانوني، مسئولان در سازمان 3 درصد حق بيمه
بيكاري و سنوات خدمتي بازرسان را واريز نميكنند.
تبعات آن اين است كه اگر
به يك بازرس خاتمه همكاري را اعلام كنند، هيچگونه حق و حقوق و سنواتي، حتی
بيمه بيكاري به او پرداخت نميشود؛ يعني قانون در اينجا حمايتي از بازرسان
سازمان بازرسي نميكند. بازرسان شغل حساسي دارند و دائما در معرض تهديد
مفسدان قدرتمند اقتصادي هستند؛ اما در اينجا قانون از آنها حمايت نميكند.
بنابراين بازرسان به سمت مصلحتانديشي ميروند و ديگر به كشف جرم
نمیاندیشند. آنها صرفا رويه اداري را در پيش ميگيرند كه خاموش بروند و
خاموش برگردند. دلخوري شما از سازمان چه بود؟
باید گفت در حاليكه قانون بايد بازرسان سازمان را که پيادهنظام مبارزه
با مفاسد اقتصادي هستند، حمايت كند، این بازرسان در معرض تصفيهحساب مديران
و افراد بانفوذ قرار دارند. من به سازمان نقایص را اطلاع دادم، اما
متأسفانه گوش شنوايي نبود.
از توضیحات شما بايد نتيجه گرفت كه اگر بازرسی، پرده از تخلفی بردارد، ممکن است مورد تصفیهحساب شخصی قرار بگیرد! درست است؟
دقیقا؛ يكي از دلايلي كه من در سازمان چهره منفوري بودم، بازرسي من از
تخلف يكي از شركتهاي خودروسازي بود زيرا اين شركت ،شركت خودروساز به اكثر
دستگاههاي قضايي خودروهاي كارشناسي با قيمت بسيار پايين ميداد. به
همکاران من در سازمان گفته شده بود كه ما قصد ارائه اين خودروهاي ارزان
قيمت كارشناسي را به شماداريم اما به علت ارائه گزارش تخلفات اين شركت
خودروساز توسط ترابی، اهدای خودروها لغو شده است.
عکس العمل سازمان به این کار شما (همکاری با مجلس) چه بود؟
حضور من در گروه تحقیق براي برخي مديران متخلف اضطرابي به وجود آورده بود كه دست به دامن مديركل حوزه رياست سازمان شدند.
نتيجه اين اعتراضها باعث شد كه مدير دفتر آقاي حجتالاسلام نيازي با
پاليزدار و خانم آجرلو تماس بگيرد كه در صورت ادامه همكاري شما با ترابي،
همكاران ما ميخواهند استعفا دهند و تصميم گرفتهاند كار را رها كنند. از
طرفي آقاي نيازي به حفاظت اطلاعات سازمان بازرسي دستور داده بود كه از ورود
من و عباس خجسته، همكارم در این پرونده، به سازمان جلوگيري شود.
همکاران شما در سازمان از اعتراض خود نتیجهای هم گرفتند؟
آقاي نيازي و خانم آجرلو با هم توافق کردند كه بنده در مجلس مستقر شوم و
دفتر كاری به بنده داده شود. آقاي پاليزدار(افشاگر)، پروندههاي
درخواستياش را تحويل بگيرد و به مجلس آورده، كپيبرداري و سپس پروندهها
را به سازمان برگرداند.
خروج پرونده از سازمان بازرسی یک اشتباه نبود؟ زیرا یکی از اتهامات شما تهیه پرینت و نگهداری پروندهها بود!
متأسفانه این اشتباهي بود كه سازمان بازرسي انجام داد و بعدا تبعات بسیاری
برای تیم تحقیق داشت. مثلا پروندهها از سازمان خارج شد و به مجلس رفت و
تكثير شد. در اين ميان، پاليزدار كارمندي گرفته بود كه اين پروندهها را
اسكن کرده و برای او آرشيوي از آنها درست میکرد. اگر گزارشها در سازمان
نوشته ميشد و به هيأت تحقيق و تفحص داده ميشد، چنين مشكلاتي پيش نميآمد.
همکاری با مجلس افت و خیزی نداشت؟ به هر حال، همیشه مجلس و دستگاه قضا روابط خوبی با هم داشتند؟
همكاري ما با مجلس طبق توافق ادامه داشت، تا اينكه در مقطعي مشكلات درون
مجلس شروع شد که دلیل آن ارتباطات حفاظت اطلاعات سازمان بازرسي با حراست
مجلس بود. آنها يك سري گزارشات را به حراست مجلس داده بودند که در نتیجه
آن وقتي خواستيم وارد مجلس شويم جلوي ورود ما را گرفتند.
کمیته تحقیق و تفحص هم در جریان ممنوعیت شما براي ورود به مجلس بود؟
ما با خانم آجرلو و پاليزدار تماس گرفتيم؛ خود پاليزدار را هم به مجلس راه
نميدادند. تحقيق و تفحص به سمت تعطيلي ميرفت كه من نامه استعفا نوشتم.
به اتفاق پاليزدار به مجلس آمدم و به خانم آجرلو گفتم كه دو سه ماه است كه
از ورود من به مجلس جلوگيري شده و عملكرد تحقيق و تفحص در حال تعطيل شدن
است. بعد از جلسهاي و توضيح ضرورت دلايل ادامه فعاليت ما، خانم آجرلو
نامهاي نوشت به حراست مجلس و ما به مجلس برگشتيم.
نتیجه تحقیق چه شد؟ آیا موفق به تهیه گزارشی شدید؟
بعد از مطالعه همه پروندهها گزارشی در 180 صفحه تنظيم شد. هرچند کمیته
زیر نظر آقاي کامران دبير كميته تحقيق و تفحص هم گزارشی تهیه کرد؛ اما در
مجموع تنها گزارشي كه در مجلس قرائت شد خلاصهاي از گزارش بنده بود.
نسخهای از متن گزارش را به پاليزدار دادم و نسخهای دیگر به آجرلو. به
آنها گفتم كه به مدت یک هفته آن را مطالعه كنند، اگر نظری دارند انعكاس
دهند تا مورد بررسی قرار دهیم. پاليزدار یک هفته مطالعه كرد و حرفی نزد؛
فكر ميكنم كه اصلا به طور دقيق آن را مطالعه نكرد. ولی آجرلو با بنده جلسه
گذاشت و نظرات و انتقاداتی داشت و بنده نسبت به انتقادات، دفاعيات خود را
ارائه دادم.
انحراف از کجا شروع شد؟ کار شما که با ارائه گزارش نهایی تمام شده بود؟
اتفاقات ديگري در اين ميان افتاد. یکی از مديران سازمان بازرسی در بسیاری
پروندهها باعث مختومه شدن و يا خروج از مسير كيفري پروندهها شده بود. بنا
بر مستنداتی که داشتیم گزارش مفصلي تهیه کردیم که نشانگر تخلفات عدیده او
بود که قرار شد اين گزارش به طور مستقل به دادسراي انتظامي قضات منتقل شود.
همان زمان در سازمان متوجه شدند پالیزدار وام بانكی سنگين تصفیهنشدهای
دارد که اقساطش عقب افتاده است. همان مدير متخلف از اين موضوع مطلع ميشود.
در نتیجه توسط يكي از كارمندان به پاليزدار اطلاع ميدهند كه اگر ترابي در
گزارش هيأت تحقيق و تفحص نامي از ما ببرد، ما پرونده بانكي شما را افشا
ميكنيم.
عکس العمل شما به این تهدید چه بود؟
پاليزدار با بنده تماس گرفت. به او گفتم او حق تهديد شما را ندارد. شما
با آقاي نيازي صحبت كنيد. گزارشات تخلفات اين آقا را به حفاظت اطلاعات
سازمان و حفاظت اطلاعات قوه قضایيه بدهيد و آن كارمندي كه اين تهديد را
كرده است، معرفي كنيد. پاليزدار در آن زمان گفت كه براي تحويل دادن گزارش
كمي دست نگه داريد تا راهكاري پيدا كنيم. بنده گفتم كه راهكاري وجود ندارد.
در نهایت شما چه کار کردید؟
در آن مقطع، پاليزدار من را به خانه حسين رضاخواه برد كه من را نصيحت كنند
تا اين گزارش را تحويل خانم آجرلو ندهم؛ اما بدون اطلاع پاليزدار پرونده
را به خانم آجرلو تحويل دادم. او هم تشكر كرد و تقديرنامهاي به بنده داد و
همكاري بنده با مجلس تمام شد. بعد از آن چند دفعه به من زنگ زدند كه از
گزارش دفاع كردم و مستنداتي را به آنها نشان دادم.
حسین رضاخواه که بود؟ آیا او هم با پرونده شما مرتبط بود؟
حسين رضاخواه رئيس ستاد انتخابات استان تهران احمدينژاد در سال 84 بود كه
رئيس سازمان صنايع ملي ايران شد؛ ولی با مشايي درگير شد و از آنجا بيرون
آمد. پاليزدار روابط خوبی با او داشت و یک بار هم در ستاد انتخاباتی او در
قم سخنرانی کرد.
در نهايت، نتیجه منفی وام بانکی بر روند کار شما چه بود؟
تا قبل از اين موضوع، رئيس وقت سازمان بازرسی، آقاي نيازي، همكاري خوبي با
پاليزدار داشت؛ اما پس از افشا شدن وام بانكي او، كاملا همه چيز تغيير
كرد؛ همكاري تبديل به جدل شد.
قبل از افشای پرونده بانکی مراحل دريافت پروندهها از سازمان بازرسي چگونه بود؟
ابتدا پروندهها به صورت قطره چكاني به دست ما میرسید. زماني كه
پروندهها را نگاه ميكردم به طور تصادفي متوجه شدم پروندهها در دفتر
مديركل رياست سازمان مطالعه ميشوند و پس از فيلترينگ به ما داده میشوند.
البته از يك زماني اين فيلترينگ برداشته شد.
دلیل رفع فیلترینگ در ارسال پروندهها چه بود؟
سايت بازتاب خبری منتشر كرد با این مضمون كه برادر یکی از مسئولان با 95
كيلوگرم ترياك و 45 كيلوگرم هروئين در جاده بندرعباس دستگير شده است. همان
مسئول با پاليزدار جلسه گذاشت و گفت كه خواهشا نامي از برادر من برده نشود و
پاليزدار در مقابل خواست همكاري سازمان با ما بهتر شود كه قبول كرد و 124
پرونده كلان را به نيت 124 هزار پيامبر یک باره به ما دادند و فيلترينگ
برداشته شد.
واکنش نمایندگان به تحقیقات شما چه بود؟
اين گزارش به مجلس تحویل داده شد كه ما با آقاي كامران نشستي داشتيم.
كامران بيان كرد كه بررسي قوانين و اصلاح قوانين از گزارش حذف شود، فقط
پروندههاي مفاسد اقتصادي باقي بمانند. ما اعتراض كرديم كه علل به وجود
آمدن اين پروندههاي مفاسد اقتصادي ضعفهاي قانوني است. فكر ميكنم ماده
173 آيين دادرسي باشد كه درباره شمول مرور زمان است كه اگر پنج سال از جرمي
بگذرد تبعات كيفري آن حذف ميشود و از نظر حقوقي فقط پيگيري ميشود.
خيلي از پروندههاي سازمان بازرسي با استناد به همین ماده قانونی از مسير
اصلي خارج شده بودند. مثلا در حالي كه اتهام پرونده تضييع اموال دولتي
بوده، قاضي نوشته بود كه به تشخيص من سوءنيتي ندارد و بعد هم پرونده
بایگانی شده بود.
سخنرانیهای پالیزدار از کجا شروع شد؟
طبق آن چیزی که من از بازجوهای او شنیدم، پاليزدار قبل از ايراد سخنراني
در دانشگاه همدان، چند بار در ستاد تبليغاتي خانم آجرلو در كرج در رابطه با
محتوايات گزارش تحقيق و تفحص مجلس سخنرانيهايي انجام داده بود. حتي
سخنرانيای در قم براي آقاي رضاخواه در انتخابات مجلس هشتم انجام داد و طي
این سخنرانيها گريزهايي به پروندههايي كه در تحقيق و تفحص سازمان بازرسي
در رابطه با مفاسد اقتصادي تهیه شده بود، زد و بخشهايي از اين پروندهها
را در سخنراني خود مطرح كرد.
بعد از انتخابات هم سخنرانیهای او ادامه پیدا ميكند و در نتيجه
برای آن سخنرانیهای مستقل بازداشت ميشود. چرا سخنرانیها ادامه پیدا
کرد؟
پاليزدار كانديداي شوراي شهر تهران شد. آن زمان، ليستي بود به نام رايحه
خوش خدمت و لیست ستادهاي مردمي حاميان دكتر احمدينژاد؛ پاليزدار هم در اين
ليستها قرار گرفت؛ ولي متأسفانه رأي نياورد. در همان حين به او پيشنهاد
ميشود كه اگر ميخواهي در آينده رأي بياوري بايد چهره شوي. پس بهتر است
براي چهره شدن در دانشگاهها سخنراني كني. در نتيجه، دانشگاه همدان براي
سخنراني هماهنگ ميشود. دانشگاه همدان، جايگاه دانشگاه تهران را در ميان
دانشگاههاي شهرستاني دارد، چراکه دانشگاه بوعلي داراي جايگاه ويژهاي در
همدان است. معمولا هر سخنرانيای كه جنجالي است در آنجا انجام میشود. برای
مثال، همين سخنراني آقاي پاليزدار.
با این توصیحات، پالیزدار متهم اصلی و متخلف در انتشار اطلاعات پرونده بود!
زمانی که مرتضوي (دادستان وقت تهران) سخنراني پاليزدار را يك سخنراني
غيرقانوني اعلام كرد، باید توجه داشت که چه كساني مجوز اين سخنراني را
دادهاند. با توجه به اينكه دانشگاه بوعلي يك دانشگاه دولتي است بايد رئيس
دانشگاه، بسيج دانشجويي و خيلي از مسئولان و استانداري و اداره اطلاعات
استان در جريان بودهباشند. اين سخنراني جنجالي نميتواند بدون هماهنگي
صورت بگيرد. چه كسي مجوز سخنراني دانشگاه را داده است؟ اصلا يكي بايد
پاسخگو باشد كه چه كسي دانشگاههاي ديگر را هماهنگ كرده است؟
یعنی خود پالیزدار متخلف نیست؟
تخلف کرد، زیرا موضوع بعدی خود پاليزدار است، که اطلاعات نه چندان درستی
که با یک بار مطالعه گزارش 180 صفحهای بهدست آورده بود را افشا کرد و
روند تحقیق و تفحص را تغییر داد. اگر بخواهيم بگوييم كه اين سخنراني جرم
بوده، گروه هماهنگ کننده هم مقصر بودهاند.
خود شما در این امر مقصر نبودید؟
زماني كه سخنراني انجام شد 6 ماه بود که همكاري بنده با تحقيق و تفحص به
پايان رسيده بود و من نقشي در اين سخنراني نداشتهام. باید پیکان برخورد
قضایی به سمت كسي ميرفت كه اين مجوز را به دانشگاه داده است.
یعنی هیچگونه کمکی از شما در سخنرانیهای مختلف صورت نگرفت؟
سخنرانيها بعد از دانشگاه همدان ادامه داشت. او بعد از سخنرانی در اصفهان
و قبل از سخنراني در شیراز نظر من را در رابطه با سخنرانیهایش پرسید که
به او گفتم اين سخنراني دو ایراد اساسی دارد: 1) اطلاعاتي دادهايد درباره
مبارزه با قاچاق كالا و ارز كه در گزارش تحقيق و تفحص نبوده است. 2)
اطلاعاتی را به استناد گزارش هيأت تحقيق و تفحص گفتهاید که برداشتی اشتباه
بود. طي سخنراني، پرونده a را به پرونده b و پرونده b را بهc ربط داديد و
نتيجه آن ارائه اطلاعاتي اشتباه بود. برای مثال، نامهای پرونده A را با
موقعيت پرونده b و موقعيت پرونده B را از پرونده C توضیح داده بود. کل
اطلاعات در هم خلط شده بود. قبل از سخنراني با او صحبت كردم كه اين سخنراني
تبعات سنگينی دارد؛ حتي براي تحقيق و تفحص؛ زیرا نتیجه کار ما را به حاشيه
ميراند.
پالیزدار با نهاد ریاست جمهوری ارتباطی داشت؟
داشتن ارتباط را مطمئن نیستم؛ زیرا یک بار پاليزدار به ما خبر داد كه ما
در شيراز ميخواهيم سخنراني كنيم؛ اما اداره اطلاعات مانع ما شده است و از
من درخواست كرد حكمي كه به عنوان دبير كميته دستم بود را برای او فكس كنم.
اما بعد اطلاع دادند كه مشكل حل شده است. همان زمان این سؤال برای من پیش
آمد که چطور ميشود كه اداره اطلاعات ظرف چند دقیقه به اين نتيجه برسد كه
مشكل حل شده است. او يك ارتباطاتي با بازرسي ويژه رياست جمهوري وقت داشت كه
گاهي به آنجا ميرفت و همكاريهايي با هم داشتند. شايد به همين دليل مشكل
حل شده بود، شايد هم خود اداره اطلاعات تصميم گرفته بود كه اين سخنراني
انجام شود.
بعد از رسانهای شدن سخنرانی چه اتفاقاتی افتاد؟
از سوي وزارت اطلاعات با پاليزدار تماس گرفته ميشود. اداره اطلاعات از
او میخواهد كه با كسي مصاحبه نكند و جلسهاي با آنها داشته باشد.
برخورد سازمانهاي امنيتي و اطلاعاتي با پاليزدار چگونه بود؟
او روز سهشنبه مورخ 21/3/87 به وزارت اطلاعات رفت که آنها تذكراتي به او دادند و فقط با چند تذكر پرونده بسته شد.
پس داستان بازداشت و انتشار خبر کشف باند پالیزدار از کجا شروع شد؟
فرداي آن روز دادسرا از او درخواست ميكند كه به آنجا برود و در آنجا
آقاي مرتضوي به او ميگويد:«شما براي مواردي كه سخنراني كردهايد مستنداتي
داريد؟» و او ميگويد كه بله وجود دارد. مرتضوي در پاسخ ميگويد: «او را
بازداشت كنيد و زماني كه مستندات را ارائه داد، آزاد ميشود». او را به بند
241 كه ويژه حفاظت اطلاعات قوه قضاييه در زندان اوين است ميبرند. بازجوها
اجازه ميدهند كه در مقابل آنها به بنده زنگ بزند. او به من گفت كه
بازجوها و دادستان گفتهاند که اگر مستنداتي ارائه بدهد که صحت
سخنرانیهایش را تأیید کند، آزاد خواهد شد. او آرشيوي از اسكن پروندهها
تهیه کرده بود؛ با کمک كارمند او پرينت گرفتيم و بنده آنها را به برادر زن
او دادم تا آنها را به دادسرا برساند.
هرچند آقاي حسن صادقيان، بازپرس شعبه 2 در زمان دریافت مستندات گفت ما از
شما مستندات نميخواهيم كه اين موضوع را برادرزن پاليزدار، مهدي حسني، در
دادگاه بيان كرد.
چرا مدارک برای آنها بی اهمیت بود؟
آنها گفتند كه ما از قصد اجازه داديم كه پاليزدار با شما تماس بگيرد تا
ببينيم كه بعد از آن شما به كجا ميرويد و چه كاري انجام ميدهيد. استناد
من به اظهارات آقايهاشمي- اگر اسم مستعار او نباشد- بازجوي قوه قضاييه
است؛ زیرا او این حكايت را به ما گفت. من نتيجهگيري ميكنم كه اين يك دام
از پيش تعيين شده بود. اگر اين تماس گرفته نميشد آن چند برگ هم پرينت
گرفته نميشد و هيچ سندي جابهجا نميشد. پس مقصر كساني هستند كه اين دام
را طراحي كردهاند و ما ناآگاهانه به نيت کمک به مظلومي كه در زندان است در
اين دام افتادهايم.
پالیزدار به خاطر بدهی بانکی بازداشت یا محکوم شد؟
پاليزدار به خاطر آن وام بانكي محكوم نشد؛ ولي فشارهاي زيادي به آن بانك
وارد شد كه وثيقههاي او را به حراج بگذارند كه خانه پدري او و چند خانه
ديگر از بستگانش و قسمتهايي از زمينهاي كارخانه را گرفتند. پاليزدار در
گرفتن وام بانكي تخلفي نداشت. در این زمینه، پاليزدار، بخش خصوصي محسوب
میشود و بخش خصوصي سعي ميكند اقساط وام را دير به دير بپردازد؛ اما قسمت
دولتي مديران بانكی کار خود را به درستی انجام نداده بودند. آنها برای
دریافت معوقات پيگيري انجام نداده بودند. آنها در موعد مقرر زماني كه
اقساط عقب افتاده است، وثيقههاي آنها را به اجرا نگذاشتهاند؛ آنها بايد
توبيخ شوند، نه پاليزدار؛ در درجه اول ، مديران بانكها هستند كه تخلف
كرده اند.
دلیل حضور مرتضوی در این پرونده چه بود؟
نام مرتضوي هم در پرونده تحقیق و تفحص و هم در پرونده دانشگاه آزاد بود.
رفتار مرتضوی با نمایندگان مجلس چطور بود؟
خانم آجرلو و آقاي حسن كامران را بازجويي كردند. متأسفانه نمايندگان مجلس
ضعف بزرگي از خود نشان دادند. تنها كسي كه دفاع كرد آقاي زاكاني بود. براي
مثال وقتی كامران را به دادگاه آوردند و آقاي موسي قرباني همراه او بود
كامران هرگونه همكاري با من را تكذيب كرد؛ تا جايي كه قرباني گفت ديگر
اينها را تكذيب نكنيد.
آیا پروندهای هم برای نمایندگان مجلس تشکیل شد؟
كامران و آجرلو چند جلسه به دادسرا احضار شدند. البته آنها در دادگاه
كيفري 76 استان تهران حاضر نشدند و راي غيابي صادر شد. بعد واخواهي دادند و
با تغيير رياست قوه قضاييه و تغيير فضا آنها تبرئه شدند.
دلیل ترس نمایندگان چه بود، مگر نه اینکه آنها به وظیفه خود عمل کرده بودند؟
شاید نمايندگان ميترسيدند كه همين جنجال پرونده پاليزدار منجر شود كه
دوره بعد تأييد صلاحيت نشوند؛ همچنين نگرانيهايي از نظر حرفهاي و شغلي
داشتند.
چه بر سر گزارش تحقيق و تفحص آمد؟
بعد از تبرعه شدن نمایندگان مجلس گزارش تحقيق و تفحص بايگاني شد؛ در صورتي
كه گزارش تحقيق و تفحص بايد به جريان ميافتاد. متأسفانه نتيجه اين تحقيق و
تفحص برخوردهاي سنگين قضايي با ما بود كه منجر به اين شد كه من هفت ماه
در انفرادي بمانم.
مشكل دستگاه قضا با اين گزارش چه بود؟
طي اين گزارش، بعضي از قضات متخلف شناسايي شده بودند كه قرار بود اين
پرونده به دادگاه ارجاع شود و به تخلفات آنها رسيدگي شود. از بعضي از قضات
چندين پرونده تخلف وجود داشت كه بايد به آنها رسيدگي ميشد. قرار بود اين
پروندهها را از مجلس به دادسراي انتظامي قضات بفرستند.