صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۶۶۲۲۶
رضا ساکی در ایسنا نوشت:
تاریخ انتشار: ۲۰:۲۵ - ۲۷ مهر ۱۳۹۲

رضا ساکی در ایسنا نوشت:

این روزها همه درباره‌ی گره‌ حقوقی حرف می‌زنند. می‌دانید که یک موادفروش اعدامی بعد از اعدام و سفر به دیار باقی، مجددا به دیار فانی بازگشته است و بعد از ۲۴ ساعت زنده شده و یک گره حقوقی ایجاد کرده است. یعنی معلوم نیست باید زنده بماند یا دوباره اعدام شود. این‌طور چیزی چون نادر است، قانون به صراحت درباره‌اش حرف نزده است. اصولا هر جا قانون حرف نمی‌زند و ساکت است، یعنی یا گره حقوقی ایجاد شده، یا آن محل برای ایجاد گره حقوقی مناسب است.

اما متأسفانه در جریان زنده شدن این فرد، نوعی از قانون‌گریزی هم دیده می‌شود. ایشان با زنده ‌شدنش توجه اغلب رسانه‌های داخلی و خارجی را به خود جلب کرده است، در حالی که ما الآن مسائل مهم‌تری داریم که باید توجه‌مان به آن‌ها جلب شود. به نظرم لازم است از این به بعد، محکومان به اعدام با نیروی انتظامی و قوه‌ قضاییه به‌شدت همکاری بکنند و سعی کنند درست اعدام بشوند و بمیرند و به فکر زنده شدن نباشند و اگر در سردخانه به هوش آمدند، همچنان به همکاری خویش ادامه بدهند و وانمود کنند مرده‌اند تا کشور به حاشیه دچار نشود! چون الآن وضع طوری شده که برخی با شنیدن زنده شدن یک اعدامی هم جریان رسانه‌یی ایجاد می‌کنند، در حالی که در گذشته فقط با مرگ یک اعدامی جریان درست می‌کردند.

گره‌های قانونی در موارد دیگری هم در جامعه وجود دارد. مثلا وقتی یک مداح حرف‌های خارج از موضوع مداحی می‌زند، گره حقوقی ایجاد می‌کند!

حالا لابد می‌پرسید وقتی یک گره‌ حقوقی ایجاد شد، چه باید کرد؟ عرض می‌کنم که تنها راه دعاست. دعا کنید.

باقی بقای‌تان

برچسب ها: طنز اعدام
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
محمد
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
در کتاب "منم تیمور جهانگشا" که نوشته تیمور لنگ است در بخشی از آن آمده "قاتل پسرم را در قفسی آهنی کرده و بر بالای پشته ایی هیزم قرار و آتش افروختم تا به سزای عمل خویش برسد ناگاه بارانی شروع به باریدن کرد و آتش را خاموش نمود اطرافیان گفتند دوبار آتش بی افروزیم گفتم نه این مشیت الهی بوده که این شخص زنده بماند پس او را آزاد کردم"
ناشناس
۱۰:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
شاید هم این مرده های اعدامی که زنده میشن معاند هستند و میخوان چالش ایجاد کنند
ناشناس
۰۹:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
عالی بود کلی خندیدم
ناشناس
۰۸:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
قانون کجا صراحتا حرف زده که اینجا می خواسته صریح حرف بزنه!
ناشناس
۰۷:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
آقا بنظرم اين كار، كار آمريكاست كه با به فانى آوردن ايشان در تلاش است موج ايجاد كند، حواستان باشد تا اين موج است كنار دريا نرويد.
ناشناس
۲۳:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
مسخره
PEYMAN
۲۲:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
من میگم برا اینکه خیال همه راحت شه یه نظرسنجیی رفراندومی چیزی برا این گره کور باز کنند.
فکر نکنم کسی ناراحت شه.
من که راضیم طرفو اعدام نکنند بابا خدا نخواسته این بابا بمیره شما چرا اصرار دارید به مرگش؟؟؟!!!
ناشناس
۲۱:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
طنز نبود ....ر بود
ناشناس
۲۱:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
اگر مثل قديمترها گردنش را ميزدند ديگه اين مشكلات به وجود نميامد!
سعید
۲۱:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
چطور است بگوئید اگر زنده شد مسئول سرد خانه خود کار را تمام کند
منصور نوين
۲۱:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
پكيدم از خنده خيلي با حال بود...
رضا
۲۱:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
جالب بود ولی نکاتی قابل تامل در رابطه با این اعدامی رو در یه سایت دیدم صورت تمایل منتشر کنین:

با توجه به فقدان نصوص قانونی ، درباره سرنوشت مرد اعدامی می توان نکات زیر را متذکر شد:

1 - مجازات اعدام ، تا لحظه ای که فرد اعدامی از هوش می رود ، "مجازات" است و بعد از آن ، او چیزی متوجه نمی شود تا آن که بمیرد؛ گاه مرگ او ، بدون ورود به مرحله بی هوشی انجام شود.
بنابراین ، کسی که همه مراحل منتهی به اعدام را طی کرده ، عملاً مجازاتش را چشیده است. یعنی از مرحله دستگیری تا محاکمه و زندان و شب آخر زندگی و لحظات قبل از رفتن به پای چوبه دار و افکندن طناب بر گردن و خالی شدن زیر پا و درد ناشی فشار طناب و سنگینی وزن ، آسیب شدید به بصل النخاع ، احساس خفگی ، وحشت از مرگ و تسلیم در برابر آن ، سیاهی رفتن چشم و ... را چشیده و این عذاب بزرگ و واقعی را تحمل کرده است.*

عدالت و انصاف حکم می کند که چنین مراحل وحشتناکی بر کسی که قانوناً یک بار باید آن را تحمل می کرد، مجدداً تحمیل نشود.

2 - در فقه ، قاعده ای داریم به نام " دَرء" که می گوید: "تُدرَء الحدود بالشبهات" ، یعنی حدود با پیش آمدن شبهه ، اجرا نمی شوند. روایت نبوی(ص) "ادرئوا الحدود بالشبهات" ریشه این قاعده است که همه فقها ، بدان استناد کرده اند.
این قاعده ، مجازات های حدّی - که دستور مستقیم دین است - را منتفی می کند و به طریق اولی ، مجازات های تعزیری نیز در هنگام شبهه ، به استناد آن برداشته می شوند ؛ هر چند بسیاری از حقوقدانان معتقدند که در اینجا ، "حدود" ناظر به همه مجازات هاست.**

موضوع مرد اعدامی که بعد از به دار آویخته شدن ، به طرز معجزه آسایی زنده مانده نیز از موارد "شبهه" است و لذا در پاسخ به این سؤال که با آیا باید مجدداً او را به دار آویخت یا نه؟ می توان به قاعده "درء" استناد کرد و حکم به عدم اعدام مجدد او داد.

قاعده "درء" ، از مظاهر و مصادیق "شریعت سهله و سمحه" است ؛ همان طور که پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «ما بعثت بالرّهبانیّة الشّاقّة و لكن بالحنیفیّة السّمحة» (من براى رهبانیّت شاقّ مبعوث نگشته‏ ام؛ بلكه براى دیانت آسان و به دور از سخت‏گیری ها مبعوث شده ‏ام» و «بعثت بالحنیفیّة السّمحة السهلة» (من به دیانت سهل و آسان مبعوث شده ام.)

بی گمان اعدام مجدد کسی که یک بار طعم عذاب دار را چشیده است ، کوچک ترین نسبتی با شریعت سهله و سمحه (دین آسان گیر) ندارد.

3 - حتی در صورتی که راهی قانونی و دینی برای عدم اعدام مجدد این فرد وجود نداشته باشد (که این نوشتار بر آن است که مستنداً به سطور فوق چنین راهی وجود دارد ) ، می توان از روش رحیمانه عفو بهره جست.

4 - توجه به این نکته بسیار مهم است که از اعدام یک فرد گمنام در چنین وضعیت اسفناکی ، بهره ای عاید جامعه نمی شود. ضمن آن که وجدان عمومی جامعه در این ماجرا ، به دار آویختن مجدد او را بر نمی تابد. لذا از منظر محاسبه عقلانی سود و زیان در مجازات - که از مباحث مهم علم جُرم و جَزاست - اعدام او ، فاقد منطق سودآوری برای جامعه است.

و نهایتاً این که حکم آخر در این باره را دستگاه قضایی خواهد داد که ضمن احترام به تصمیم قضایی و حقوقی قضات محترم ، امیدواریم که به موارد پیش گفته در اتخاذ تصمیم نهایی ، توجه ویژه شود.