صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۶۶۰۲۷
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۵ - ۲۵ مهر ۱۳۹۲
یک روانشناس برای خروج از حل بحران ازدواج بر نقش رسانه و نگرش‌سازی در جامعه تاکید کرد و گفت: امروزه باورپذیری در ازدواج کمرنگ شده و جوانان هیچ انگیزه و علاقه‌ای برای ازدواج ندارند. این باور از خانواده نشات گرفته و به رسانه‌ها رسیده است، به عبارت دیگر متهمان اصلی بحران ازدواج خانواده‌ها و رسانه‌ها هستند.

مهدی بیاتی با حضور در میزگرد بررسی «مسائل و مشکلات ازدواج جوانان» که در خبرگزاری ایسنا، برگزار شد، افزود: امروزه بیشتر با جوانانی سر و کار داریم که با بزرگسالان بیگانه‌اند، آنها وقتی در خانواده‌ می ببیند بعضا ازدواج جز دردسر و درگیری، حاصلی برای او نخواهد داشت، زمانی که به آنها پیشنهاد ازدواج داده می‌شود، تن به ازدواج نمی‌دهند.

این روانشناس با بیان اینکه عده‌ای از جوانان بر این باورند که ازدواج سنتی به طلاق نمی‌انجامد، گفت: در بسیاری از ازدواج‌های سنتی، خانواده‌ها یکدیگر را تحمل می‌کنند و دچار طلاق عاطفی هستند. مادری که پس از 50 سال به فرزندش می‌گوید فقط به خاطر تو من این زندگی را ادامه داده‌ام، طبیعی است آن جوان از ازدواج بیزار شود.

مجری برنامه مناظره ازدواج خود مجرد است
بیاتی با اشاره به برنامه‌های صدا و سیما در تشویق و تمایل جوانان به ازدواج، افزود: متاسفانه شاهد آن هستیم که در برخی از رسانه‌ها عمده کسانی که الگوی جامعه هستند، همچون فوتبالیست‌ها، بازیگران و ... تمایلی به زندگی مجردی دارند. به عنوان مثال در مناظره‌ای که اخیرا در مورد علل افزایش سن ازدواج از صدا و سیما پخش شد، مجری برنامه خود مجرد است و چگونه فردی که خود به ازدواج اعتقاد ندارد، یک برنامه مناظره با عنوان ازدواج را مدیریت می‌کند.

تولیدات صداوسیما عامل گرایش جوانان به زندگی مجردی است
وی با اشاره به سریالی که این شب‌ها از شبکه سوم سیما پخش می‌شود، گفت: در این سریال بازیگر اصلی به زندگی مجردی تمایل دارد و از بازگشت به محیط خانه خود بیزار است، این مسائل ناخودآگاه فرد را به سمت زندگی مجردی سوق می‌دهد.

بیاتی با اینکه این نگرش‌ها باید ریشه‌یابی شود، تصریح کرد: اگر به برنامه‌های کودک در دهه‌های 60 و 70 دقت کنیم، متوجه خواهیم شد در اکثر برنامه‌های کودک شخصیت‌های داستان در جست‌وجوی مادر خود هستند. به عبارت دیگر مجموعه‌ای از تفکرات به حوزه کودک وارد می‌شود که نگران از فرآیند تشکیل خانواده است و این در ذهنیت او اثر می‌گذارد و حال این فرد به سن ازدواج رسیده است و این مسائل بر ذهن او تاثیر گذاشته است.

وی با اشاره به اینکه صدا و سیما دائما درگیری‌ها و تنش‌ها را در خانواده به تصویر می‌کشد، گفت: امروزه در برخی از سریال‌ها نشان می‌دهد وقتی دختر و پسر داستان با یکدیگر دوست هستند، زندگی خوشی به تصویر کشیده می‌شود، اما زمانی که با هم ازدواج می‌کنند. سراسر درگیری و مشکل به نمایش گذاشته می‌شود که این مسائل بر ذهنیت جامعه تاثیر منفی می‌گذارد.

مسئولین پای خود را از مسئله ازدواج بیرون بکشند
وی با اشاره به اینکه مسئله ازدواج یک زنجیره است و محدود به یک و دو مسئول نمی‌شود، گفت: برخی از مسئولان چرا نگران آن هستند که مسائل نقد شوند. چرا از ارائه آمار می‌ترسند؟ امروزه در تهران از هر سه مورد ازدواج، یکی به طلاق می‌انجامد. به عبارت دیگر از هر 100 هزار ازدواج، 30 هزار طلاق رخ می‌دهد و اگر یک سوم این جمعیت در کنار خیابان بایستد. تصور کنید چه فسادی جامعه را دربرخواهد گرفت.

بیاتی با بیان اینکه ازدواج یک امر متولی‌مدار نیست، افزود: اگر صرفا به فکر افزایش تسهیلات باشیم، آمار طلاق را افزایش داده‌ایم. مشکل ما تسهیلات نیست، بلکه مسائلی وجود دارد که حتی مسئولان نیز از آن بی‌اطلاع هستند.

وی افزود: اقتصاد مسئله مهمی است،‌ اما اگر دائما بر آن تاکید شود، مسائل نوظهوری پدید می‌آید که هیچ برنامه‌ای برای آن پیش‌بینی نشده است و زمانی که مسئولین به این نتیجه نرسند که مشکلات اساسی در این باره وجود دارد و افرادی که تصمیم‌گیر هستند، به این باور نرسند که باید قدمی بردارند، وضعیت تغییر نخواهد کرد و اگر مسئولین پای خود را از مسئله ازدواج بیرون بکشند و به نهادهای مردمی بسپارند، تمام مسائل حل خواهد شد.

وی با اشاره به اینکه متاسفانه نیاز جنسی جوان در برخی مواقع ارزان و آسان در حال رفع است، افزود: دراین راستا یک بحران در راه است و یکی از مسائلی که باعث گرایش به ازدواج می‌شود، مسائل جنسی است و تا زمانی که نیازهای جنسی جوان ارزان و بدون دردسررفع شود و فرد دردسرهای زندگی خانوادگی را ببیند، دیگر ازدواج برای او لذت نخواهد داشت و سودی در آن نمی‌بیند.

بیاتی مهم‌تر از اقتصاد، نگرش افراد به ازدواج را عامل مهمی در افزایش سن ازدواج دانست و افزود: اگر بررسی کنیم، شاهد خواهیم بود میزان عدم تمایل به ازدواج در خانواده‌های مرفه، بسیار بیشتر از خانواده‌های متوسط و فقیر است. فردی که نگرشش به ازدواج، بهره‌برداری از زن است، با تسهیلات سه الی پنج میلیونی، تمایلی به ازدواج پیدا نخواهد کرد.

این روانشناس با بیان اینکه مسائل جنسی همچون بسیاری از نیازهای دیگر زندگی است، افزود: چرا باید این موضوع در جامعه پنهان شود. امروزه 60 درصد از طلاق‌ها از مسائل زناشویی نشأت می‌گیرد که این آمارها برای طلاق‌های ثبت شده است و طلاق‌های عاطفی خود مسئله دیگری دارد.

بیاتی افزود: یکی از مراجعه‌کنندگان عنوان می‌کرد که پنج سال در طبقه دیگری جدا از همسرش زندگی می‌کرد، طبیعی است این فرد برای رفع نیازش به سراغ روش‌های دیگری برود. متاسفانه این مسائل امروزه در برخی خانواده‌ها که حتی فکرش را هم نمی‌کنیم وحشتناک‌تر است و حتی مسائلی رخ می‌دهد که نمی‌شود به راحتی بیان کرد. برخلاف توصیه مذهب ما، در برخی خانواده‌ها گفتمان عشق‌ورزی وجود ندارد که این امر نیازمند آموزش و فرهنگ‌سازی در جامعه است.

این روانشناس یکی دیگر از عوامل عدم گرایش به ازدواج را وابستگی خانواده به فرزندان دانست و گفت: در گذشته تعداد خانواده‌ها بیشتر بود و فرزندان پس از سن 18 سالگی تقریبا از خانواده جدا می‌شد؛ اما امروزه‌ خانواده‌های تک فرزندی باعث شده تا وابستگی والدین به فرزندان از وابستگی فرزند به والدین بیشتر شود و حتی خود خانواده‌ها تمایلی به ازدواج فرزندانشان نداشته باشند.

این روانشناس با اشاره به سایت‌های همسریابی، گفت: نکته قابل توجه اینجاست که گروهی از افراد مراجعه‌کننده به سایت‌های همسریابی، متاهلین هستند و این نشان‌دهنده آن است که مشکل در جای دیگری است.

این روانشناس با بیان اینکه بیشترین آمار طلاق در دو سال اول زندگی و پنج سال اول زندگی رخ می‌دهد، افزود: کسانی که بعد از پنج سال از هم طلاق می‌گیرند، کسانی هستند که در زمان ازدواج، هم کفو هم بوده‌اند و پس از پنج سال از هم کفو بودن، درآمده‌اند. به طور نمونه یکی از زوجین به تحصیل می پردازد و سطح اجتماعی‌اش ارتقا پیدا می کند و احساس می کند دیگر هم کفو همسرش نیست و از او جدا می شود که برای حلی این مشکل باید با تزریق مناسب دانش و فرهنگ به طور مساوی به زن و شوهر در طول زندگی، خانواده را آرام کرد تا فرزندان نیز از ازدواج بیزار نشوند.

رواج پدیده نوظهور ادامه زندگی زوجین پس از طلاق از طریق دوستی
وی با اشاره به یک پدیده نوظهور در امر طلاق، گفت: امروزه شاهد پدیده‌ای هستیم که برخی زوجین از یکدیگر طلاق می‌گیرند و بعد با یکدیگر دوست می‌شوند و زندگی می‌کنند. این مسئله یک بحران جدی است و اساس زندگی ما که بر اساس اسلام است را مورد تهدید قرار داده است.

این روانشناس افزود: عده‌ای این طلاق‌ها را ناشی از عدم شناخت می‌دانند، اما وقتی با این زوج‌ها صحبت‌ می‌کنیم، متوجه می‌شویم بعد از طلاق به خوبی زندگی خود را ادامه می‌دهند. این افراد مفهوم زندگی و با هم بودن و مسوولیت پذیری را به درستی درک نکرده‌اند و رسانه ملی به عنوان یک دانشگاه سراسری باید این مسائل را آسیب‌شناسی کند و در جهت آموزش درست مفاهیم زندگی گام بردارد. در غیر این صورت در حق مردم ظلم کرده است.
ارسال نظرات
ناشناس
۱۳:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
شما فکر می کنید مردم این چیزها را نمی دانند.چرا خوب میدانند آن کسانی که خود را به نادانی زده اند متولیان حکومتی هستند که یا در گیر به دست آوردن قدرت یا درگیر حفظ آن هستند به هر وسیله
صابر
۱۳:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
چه ربطی داره اقای روانشناس!!
مجری کار تخصصی خودش را انجام میده از یه نظر نگاه کنیم شاید بهتر باشه تو مناظره یک مجرد هم باشه.
واقعا این باصطلاح کارشناسهای ما هم مثل عوام فکر میکنند.
ناشناس
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
زندگی بدون مسئولیته دیگه .اونجوری دیگه نسبت به هم مسئول نیستن ولی به هر حال زن و شوهر هستند.
امیر
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
برای ازدواج باید ابتدا انگیزه داشت و ثانیا امنیت.
تمام جوانان انگیزه را خدا رو شکر دارند.
ولی.. امنیت. خیر.
امنیت اقتصادی
امنیت شغلی
امنیت عاطفی
امنیت قانونی
و....
متاسفانه در کشور ما شعار دادن کار بسیار آسانی است.
ولی... عمل کردن و غیرت عمل کردن هرگز و به هیچ وجه من الوجوهی وجود ندارد.
من به جوانان هم سن و سال خودم که ترجیح می دهند زندگی غیر رسمی، مخفیانه و هیجانی ای داشته باشند حق میدم. چون تنها راه مقابله برای تهدیدهایی که در زندگی واقعی و رسمی وجود داره ، همین غیر رسمی بودن و مخفیانه بودنه. وگرنه همه دوست دارند درست زندگی کنند.
مثلا من، خواستم درست زندگی کنم ولی روزی نیست که از فشار مشکلات و کار و طعنه های زندگی ، به خودم و دنیای خودم و ادم های دور و بر خودم غر نزنم...
ناشناس
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
چرا همه این صاحبنظران، جوان را پسر میدانند؟
ناشناس
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
متعصبین سینه چاک که چند ساله در امور کشور دخالت می کنند و حالا هم دست بردار نیستن:
کجان بیان جواب بدن اینهمه شعار و افراطیگری چه سرنوشتی برای جامعه ما رقم زده؟ اگر به خاطر غیرت مردم پاک ایران نبود ، اوضاع از این هم بدتر می بود.
ناشناس
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۵
منم چند مورد از این پدیده نظهور اطرافم سراغ دارم
انگار هرچیزی غیرقانونی و غیرشرعیش خوشمزه تره!