فرارو- یک کارشناس مسائل اقتصادی گفت: «سیاست های اقتصادی در دهه 1370 کاملا ناموفق بود و بسیاری از نابسامانی های اقتصادی و اجتماعی که امروز وجود دارد محصول آن دوره است.»
پس از هشدار برخی کارشناسان درباره احتمال اجرای سیاست های تعدیل اقتصادی توسط دولت یازدهم، دکتر محمد طبیبیان در گفتگو با فرارو (
اینجا) ضمن دفاع از سیاست های اقتصادی دهه 70 عنوان کرد منتقدان این سیاست ها حرف مشخصی برای گفتن ندارند. وی با بیان اینکه اگر سیاست های اقتصادی مذکور در آن دوره اجرا نمی شد اقتصاد ایران فرو می پاشید گفت: اتفاقا وضع فقرا در دهه 70 نسبت به دوره قبل بهتر شد.
پس از سخنان دکتر طبیبیان اکنون دکتر حسین راغفر ضمن انتقاد از سیاست های تعدیل ساختاری در دهه 70 معتقد است نابرابری های عظیم امروز ناشی از اجرای سیاست های تعدیل ساختاری در دهه 70 است. راغفر به لحاظ گرایش اقتصادی جزو اقتصاددانان نهادگرا محسوب می شود. در ادامه متن کامل گفتگوی فرارو با دکتر راغفر را می خوانید.
دکتر حسین راغفر استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی
در گفتگو با فرارو گفت: «از اقدامات و سیاست های دولت علائمی دیده می شود که موجب تشدید نگرانی ها درباره اجرای دوباره سیاست های تعدیل اقتصادی در دهه 70 می شود.»
وی با بیان اینکه یکی از این اقدامات مخالفت رئیس کل بانک مرکزی با کاهش قیمت ارز است گفت: «یکی از اصلی ترین سیاست های تعدیل ساختاری کاهش ارزش پول ملی به بهانه رونق صادرات است.»
کاهش ارزش پول ملی، روشی برای تامین کسری بودجهاین کارشناس مسائل اقتصادی ادامه داد: «در طول 25 سال گذشته سیاست کاهش ارزش پول ملی عملا در دستور کار دولت ها بوده که روش ساده ای برای تامین کسری بودجه دولت ها محسوب می شود.»
وی افزود: «این در حالی است که بخش عمده ای از کسری بودجه دولت ها ناشی از ناکارآمدی سیاست های اقتصادی آنها است و در واقع در تمام این سال ها هزینه فروماندگی و ناتوانی دولت ها را مردم پرداخت کردند.»
راغفر گفت: «طرح هدفمندی یارانه ها بحرانی بود که دولت گذشته تعمدا ایجاد کرد تا اقتصاد کشور را زمین گیر کند. ما همان موقع اعتراض کردیم که تبعات این سیاست خطرناک است؛ اما نمایندگان مجلس از این طرح حمایت کردند.»
هدفمندسازی یارانه ها در اصل آزادسازی قیمت ها بودوی ادامه داد: «هدفمندسازی یارانه ها در اصل آزادسازی قیمت ها بود که یکی از مولفه های اصلی سیاست های تعدیل ساختاری است و اکنون نیز ظاهرا گفته شده دولت قرار است همه انواع یارانه ها را قطع کند که این کار بخشی از فرایند آزادسازی است.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «همانطور که گفته شد آزادسازی، یکی از مولفه های اصلی سیاست های تعدیل ساختاری است که در آن آزادسازی تجاری، آزادسازی نرخ ارز و آزادسازی قیمت ها از طریق حذف یارانه ها انجام می شود.»
وی ادامه داد: «منطقی که در اینجا دنبال می شود منطقی کاملا مبتنی بر مفاهیم بازار است و هدف این است که تخصیص منابع را به عرضه و تقاضای صرف وابسته کنند و منطقی که در پس این کار وجود دارد همان دست نامرئی آدام اسمیت است.»
وی افزود: «یعنی آنها معتقدند خود اقتصاد و ساز و کار بازار همه چیز را تنظیم می کند و بازار خودتنظیمگر است و اگر افراد دنبال منافع شخصی بروند، مصالح عمومی نیز تامین می شود.»
راغفر گفت: «سیاست تعدیل ساختاری معتقد است با آزادسازی قیمت ها جامعه به سمت تعادل پیش می رود و پس از تعادل دیگر تورم نخواهیم داشت. این منطق باعث شد قیمت ارز از 7 تومان به 60 تومان، 90 تومان، 99 تومان، 170 تومان ارتقا یابد تا جایی که در سال گذشته به 4000 تومان رسید.»
ساخت قدرت و فساد مانع تحقق نظریات اقتصاد بازار آزاد در ایران می شودوی ادامه داد: «اما باید به طرفداران سیاست تعدیل ساختاری گفت ساز و کارهای متعدد دیگری نیز در کشور ما در کار هستند که امکان تحقق وعده های نظری شما را فراهم نمی کنند. از جمله ساخت قدرت و فساد که در جامعه ما کارکردهای خاص خود را دارند و از قضا نهادهای صاحب قدرت از این فرصت ها برای کسب سود بیشتر استفاده می کنند.»
دولت به دنبال اجرای دوباره سیاست های تعدیل اقتصادی استاین استاد دانشگاه اظهار کرد: «لذا شواهد نشان می دهد که دولت به دنبال اجرای دوباره سیاست های تعدیل اقتصادی است. البته به نظر من هنوز زود است و باید دید آیا اصلا دولت می تواند این کار را انجام دهد یا خیر.»
وی ادامه داد: «تیم اقتصادی دولت فعلی تقریبا همان تیم اقتصادی دوره آقای هاشمی است که به اقتصاد بازار گرایش دارند. اینها برای حل مسائل اقتصاد کشور طرحی ندارند. طرح آنها همین واگذاری همه چیز به انگیزه های شخصی و مکانیسم عرضه و تقاضا است، در حالی که این دست نامرئی از روز اول آرتروز داشته است.»
وی خاطرنشان کرد: «این انگیزه های شخصی در برخی جاها کار نمی کند. از جمله اینکه بخش خصوصی همواره انگیزه برای ایجاد فساد دارد. یعنی بر اساس این منطق افراد حاضرند برای آنکه سود بیشتری ببرند رشوه دهند و قراردادی را بدست آورند.»
این کارشناس مسائل اقتصادی افزود: «همچنین بر اساس این منطق فروش کلیه افراد دیگر به دلیل مصیبت و کسب سود از این طریق و گسترش فحشا در جامعه امری پذیرفته شده است.»
استقراض ایران از بانک جهانی و صندوق بین المللی پول در دهه 70راغفر درباره سیاست های اقتصادی دهه 70 گفت: «به نظر من باید جوانب مختلف موضوع را از هم تفکیک کرد. ایران برای اولین بار در این دوره از بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، استقراض قابل توجهی کرد؛ به طوری که تا دوره آقای خاتمی هزینه های آن استقراض را پرداخت می کرد.»
وی ادامه داد: «یعنی بازپرداخت آن استقراض به دولت بعدی موکول شد و سالیانه حدود 4 میلیارد دلار اصل و فرع بدهی دولت قبلی پرداخت می شد.»
هزینه های اجتماعی حاصل از اجرای سیاست های تعدیل ساختاریاین استاد دانشگاه اظهار کرد: «موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد هزینه های اجتماعی حاصل از اجرای سیاست های تعدیل ساختاری است. یعنی آنچه در این دوره تخریب شد اخلاق اجتماعی و عمومی و سرمایه های فرهنگی جامعه بود.»
وی ادامه داد: «به عبارت دیگر در فرایندی به اسم خصوصی سازی، نابرابری های عظیمی ایجاد شد که اصلی ترین دلیل فرسوده شدن اخلاق عمومی بود.»
وی افزود: «در این دوره ما سرمایه بزرگی به نام سرمایه فرهنگی که در طول جنگ و با هزینه های بالا و فداکاری های بسیار بدست آمده بود که همان همدلی و همدردی با هم نوع در جامعه بود را در گروی شعار اینکه چرا بسیجی نباید سرمایه دار شود از دست دادیم.»
بروز پدیده هایی مانند زنان خیابانی و افزایش اعتیاد و طلاقاین استاد دانشگاه اظهار کرد: «از اوایل دهه 70 است که ما شاهد شکل گیری پدیده هایی مانند زنان خیابانی، بچه های خیابانی، افزایش اعتیاد و طلاق هستیم و خانواده ها مجبور شدند برای امرار معاش چند شغله شوند که اینها نشانه هایی از آمریکای لاتینی شدن اقتصاد کشور است.»
علت کاهش شاخص های فقر و نابرابری در دهه 70 چه بود؟راغفر در پاسخ به این سوال که آیا در دهه 70 وضعیت فقرا نسبت به دوره قبل بهتر نشد؟، گفت: «فقر را نمی توان صرفا با اعداد و ارقام مصرف خانوار سنجید. بسیاری از خانوارها در این دوره برای آنکه بتوانند سبد معمول زندگی خود را تامین کنند یا دو شغله شدند و یا زن و مرد با هم به کار مشغول شدند که این امر باعث رها شدن فرزندان و ایجاد گسست فرهنگی نسلی شد.»
وی افزود: «اما آنچه که در این دوره باعث کاهش شاخص های فقر و نابرابری شد تزریق حجم عظیم پول در جامعه بود که هم از طریق افزایش درآمدهای نفتی و هم از طریق استقراض حاصل شده بود.»
نابسامانی اقتصادی و اجتماعی امروز محصول سیاستهای اقتصادی دهه 70 استراغفر در پاسخ به این سوال که با این تفاسیر ارزیابی جنابعالی از سیاست های اقتصادی دهه 70 چگونه است؟، گفت: «این سیاست ها کاملا ناموفق بود و بسیاری از نابسامانی های اقتصادی و اجتماعی که امروز وجود دارد محصول آن دوره است.»
وی ادامه داد: «سیاست های اقتصادی دهه 70 در دوره اصلاحات کمی کُند شد اما همچنان ادامه پیدا کرد تا اینکه در دوره حاکمیت اصولگرایان با توجه به افزایش شدید درآمدهای ارزی آن سیاست های عریان تر اجرا شد و آثار مخربی به بار آورد که علت آن گسترش بیشتر فساد بود که این فساد ناشی از افزایش درآمدهای رانتی منابع طبیعی بود که به شدت افزایش یافته بود.»
رابطه سیاست های اقتصادی دهه 70 با بسته پیشنهادی بانک جهانی و صندوقراغفر درباره ارتباط اجرای سیاست های تعدیل اقتصادی با بسته پیشنهادی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی گفت: «اساسا موافقت با استقراض ایران از بانک جهانی و صندوق بین المللی پول منوط به اجرای بسته پیشنهادی آنها بود.»
وی ادامه داد: «این بسته پیشنهادی یک بسته کاملا تعریف شده بود که در همه جای دنیا هم اجرا شده و هدف آن کاهش هزینه های دولت بود.»
وی خاطرنشان کرد: «البته در این باره هیچ قرارداد دوجانبه ای میان ایران و این دو نهاد امضاء نشده؛ اما اعطای وام و تسهیلات به ایران منوط به اجرای آن سیاست ها بود.»
این کارشناس مسائل اقتصادی گفت: «این بسته جهانی از سال 1982 توسط آقای ویلیامسون اجرا شد که خود ایشان بعدها در سال 1993 این بسته را نقد کرد و اشکالات آن را تشریح نمود.»
وی ادامه داد: «مشکل اساسی که وجود داشت و اکنون نیز همان نگرانی ها وجود دارد این است که این سیاست ها در فضای اقتصادی کشورهایی مانند ایران به هیچ وجه کارایی ندارد و تنها نابرابری ها را تشدید می کند و فرصت های رانت را افزایش می دهد؛ چنانکه نابرابری های عظیم امروز ناشی از اجرای سیاست های تعدیل ساختاری در دهه 70 است.»
خیلی حرف است صدها میلیارد دلار را چنان نیست و نابود کنی که احدی از یک سنتش هم خبر نداشته باشد.
میدانی استاد مشکل کشور ما این است که همه در مقابل قانون برابرند منتهای مراتب بعضی ها برابرترند.
دوستان لطفا رزومه دکتر راغفر رو مطالعه بفرمایند و ببیند سوابق علمی استاد چیست. لطفا بدون آگاهی و با سوگیری نظر ندید. افرادی که دکتر راغفر رو به حمایت از سیاست های اقتصادی دولت آقای احمدی نژاد متهم می کنند، لطفا سخنرانی های قبلی استاد و تحلیل هایی که در اون دوران هم داشتند رو ببینند و بخونند. به جرات می تونم بگم دکتر راغفر ادم بی طرفی هست و در تحلیل های خودشون مقاصدی سیاسی ندارند.
لپ کلام!!!!!!!!!!!!!
دوستان اعتدالیون هم از آن ادبیات فاخر و فرهنگ ژرف انگ زنی بی بهره نیستند!
اما اشاره درست دکتر راغفر به نوع سیستم اقتصادی که در دهه 70 در کشور بود ونتیجه ها وعوارض ان که تاکنون هم ادامه دارد ونباید آن راه اشتباه را دوباره از اول پیمود.
ابتدا باید یک ساختار اقتصادی سالم و شفاف و غیر رانتی و رقابت پذیر و قانونمند و بوجود بیاید
و متاسفانه اقای روحانی با همان تیم اقتصادی وبا همان تفکرات رانت پسندانه مشغول به کار شده است!!!!
با تشكر از جناب تحليل گر دهه هفتاد از سال هاي 61 تا 70 مي باشد كه كشور دچار جنگ خانمان سوز يا همان دفاع مقدس بوده و مطالب فوق در خصوص آن دهه مصداق ندارد.
حضرات کامنتگذار!!!
چقدر فهمید آقای دکتر راغفر چی گفتن که دارید مخالف میکنید؟
فکر میکنید حداقل زمان مشخص شدن تاثیر تصمیمات اقتصادی و اجتماعی چند ساله؟ یکی، دو سال!!!
متاسفانه تا ملت فهمیمی مثل شما وجود داره در همیشه بر همون پاشنه میچرخه.
ملتی که از نوک دماغش اونور تر و نمیبینه و تمام افتخار و غرورش برای 2500 ساله پیشه باید همیشه دغدغهاش قیمت مرغ و گوشت و زولبیا بامیه و میوه شبه عیدش باشه!!!
اگر یه ذره تو خودتون عطش فهم حقیقت رو دارید این کتاب رو بخونید:
http://www.adinehbook.com/gp/product/9643122247
بعد خودتون در مورد خودتون قضاوت کنید.
ببنید فاجعه کجاست که افرادی که الفبای توسعه اقتصادی رو هم نمیدونن چطوری با اتکا به نفس در مورد یکی از معدود اساتید دلسوختهی این کشور قضاوت میکنن!
هيچ كس و هيچ كس جز هاشمي نمي توانست كشور را نجات دهد.
حال بگوييد 16 سال بعد از جنگ با ان همه درامد و حمايت و وجود شركتهاي بزرگ نفتي در ايران و رشد اقتصادي 8 درصد ما بايد چيكار ميكرديم و الان بايد كجا مي بوديم ؟؟؟ خوبه يكم ادم وجدان داشته باشه و هر حرفيو نزنه
مننم توصیه ام اینه که شما کتاب توسعه و تضاد دکتر رفیع پور رو بخونی!
2.حضرت هابیل جمله شما "تورم بعد از جنگ" توهم خود ساخته از منویات اقتصادانان نئوکلاسیک است، بهتر است مقاله آقای داگلاس نورث در سال 1982 را مطالعه کنید.
3. ناشناس 17:08 اگر نمی دانید بدانید جناب رفیع پور اساسا در دایره مباحث توسعه کمرنگ هستند و حرف درخور توجهی در این باب ندارند. کتاب مورد نظر شما ملغمه ای از تئوری های آدام اسمیتی اقتصاد آزاد و بخش های مغالطه شده ای از سر فصل حق مالکیت خصوصی "اقتصادنا" شهید صدر (ره)، و دقیقا ایشان نئوکلاسیک- موتلفه ای- مذهبی دانشگاه امام صادق هستند مانند خلف خود جناب آقای درخشان که تئوریسن نئوکلاسیک اسلامی هستند، می باشند!
4. کامنت های دوستان نشان می دهد حضرات بیش از حد سیاست زده برخورد کرده و احساس کرده اند هر جا کسی آقای هاشمی را نقد می کند، همفکر آقای احمدی نژاد است! نخیر! اینگونه نیست.
از ابتدای انقلاب همین بحث بر مسیر توسعه بوده است که سه گروه اصلی بحث داشته اند طرفداران آقای عالی نسب (آقایان مومنی، ستاری فر، برادران شرکا، راغفر و ...)، موتلفه های (افزادی چون عسکر اولادیها، درخشان، دانش جعفری و ...) و نوکلاسیک های حلقه نیاروان (نیلی، نهاوندیان، مرحوم نوربخش، طیب نیا و ...) این چالش علمی است و اساسا سیاسی نیست.
اینکه در 50 سال اخیر 15 رکورد در عرصه اقتصاد کلان ثبت شده است و 12 رکورد آن در ده سال اول انقلاب به ویژه دوره نخست وزیری جناب موسوی بوده ثمره تفکر درست جناب عالی نسب و تیم اقتصادی آن دوران و تلقی درست آنها از امر توسعه است!
5. بهتر است یک دوره تاریخ توسعه کشورهای بریتانیا، آمریکا، ژاپن، کره، برزیل، تایوان مطالعه شود.
حاصل عجله دوره سازندگی
1-اختلاف طبقاتی
2-معضلات اخلاقی
3-فقیر ها فقیر تر شدند پولدار ها پولدار تر شدند.
4-عاطفه و روح همدردی کم رنک شد.
5- انشاء ا .... کوش شنوایی باشد.
ایشون گفته چون ساختار قدرت دولتی مارانتی وناسالم است بخش خصوصی هم به تبعیت ازآن ناسالم می گردد و افرادی امتیازات اقتصادی دولت را برنده می شوند که اهل رفتار ناسالم اقتصادی باشند.
اين جنگ از طرف كساني طراحي و به اجرا در ميايد كه ٨ سال اقتصادمملكت را به يغما برده اند و حال افكار عمومي را بايد به ادرس غلط سوق دهند
یا مگه فقط باید تحلیل و خبری منتشر کنه که یکی خوشش بیاد یا بدش بیاد؟
دوست عزیز اینکار رسالت شغلی یک پایگاه خبریست. قضاوت با خواننده است در خصوص مقاله یا تحلیل. نه در خصوص سایت خبری.
«انگیزه های شخصی در برخی جاها کار نمی کند. از جمله اینکه بخش خصوصی همواره انگیزه برای ایجاد فساد دارد. یعنی بر اساس این منطق افراد حاضرند برای آنکه سود بیشتری ببرند رشوه دهند و قراردادی را بدست آورند.»
بخش خصوصی همواره انگیزه برای ایجاد فساد دارد؟ کجای علم اقتصاد همچین چیزی گفته شده؟
اصلا علم اقتصادو ولش کن! فساد اقتصادی حاکم بر کشور از بخش خصوصیه؟؟؟
شما یا خیلی روشن بین هستی یا خیلی بیغرض!!
وقتی تو کشوری هیچ گونه شفافیت واگذاری و قانونی ناظر بر شفافیت واگذاری نباشه هرکس پول بیشتری بده سود بیشتری می بره!
حرف این استاد محترم را قبول ندارید شما را ارجاع می دهم به آمار های جهانی در مورد اقتصاد کشور مان در شاخص هایی مانند
رتبه شاخص فساد اداری-مالی و شاخص شفافیت و شاخص سرعت کسب وکار در کشور مان در دنیا جزئ 30 کشور آخر دنیا (پرفساد) هستیم و این شاخص ها موید سخنان اقای دکتر درخصوص واگذاری به بخش خصوصی بر اساس پارتی بازی ( رانت خوری) می باشد.
شما اندیشه نهادرایی را نمی شناسی بهتر است مطالبی را پیرامون تفاوت نظریات نهادگرایی و نئوکلاسیک ها بخوانید. حرف جناب راغفر درست از به صراحت تاریخ توسعه کشورهای توسعه یافته!
بهتر است دوستان اندکی مطالعه کنند!
اين ها نتيجه 8 سال اتخاذ تصميمات آني است و نتيجه 8 سال سكوت شما و دوستان شما
ریشه فاسد اقتصاد ما از آن زمان است تدابیر اقتصادی زمان بر است که در کشور ما معنی نداشت و ندارد و نخواهد داشت!!!
آزموده را آزمودن خطاست!
اگر آقای هاشمی زمانی که رییس جمهور بود راه درست می رفت و تورم 50 درصدی نارضایتی عمومی و خصوصی سازی غیر شفاف نمی کرد وبه جای این بی عدالتیها می اومد ساختار رانتی قدرت رو اصلاح می کرد و اقتصاد رو شفاف سازی میکرد دیگر افرادی مانند احمدینژاد نمی اومدن به بهانه عدالت گستری فاتحه اقتصاد باقیمونده مملکت رو بخونند!
خوب حالا گیریم اقای هاشمی اون زمان تجربه اولشون بود وشکست خورد سوال اینه
چرا ایشون اصرار دارن که اقای روحانی با همون تیم ودر همون جهت ازموده شده وشکست خورده مجددا" حرکت کنند؟؟
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به یکی غیر محمود پرداختی
چی شده
خبری هست
یه خو بپرداز به همه دولتا
باور کن که خبری نبوده توی 16 ساله قبل محمود
جدی تعجب کردم
من اقاي دكتر راغفر را از نزديك مي شناسم. ايشان با سواد و دلسوز است. اميدواري به دولت نبايد مانع ديدن نواقص شود. امان از اين احساسات گرايي و سانتي مانتاليسم ايراني
این یارانه ها در واقع مابه تفاوت در حامل های انرژی مانند افزایش قیمت برق وآب وگاز در همان سال شروع است و مقداری قیمت نان که براساس قیمت آن سال محاسبه گردید وبه مردم پرداخت شد
در سال بعد با افزایش موذیانه قیمت حاملهای انرژی بایستی یارانه ها افزایش پیدام میکرد اما این اتفاق نیافتاد ودولت قبلی سر ملت کلاه گذاشت
قرار بود با هدفمندی وضعیت معیشت بهتر بشه اما با افزایش تورم معیشت به فلاکت افتاد
دولت موظف بود مجددا" به کمک خانواده هایی که به علت بی عقلی و ناتوانی تیثم اقتصادی دولت و مجلس با مشکل مواجه شدند بیاید اما نیامد!
دولت جدیدکه عموما" از افراد متمول تشکیل شده است به جای اینکه حقیقت را ببیند وواقعیت را بگوید(دولت راستگویان) که این یارانه "کمک هزینه " یا "کمک خرجی" نیست بلکه حق همه به واسطه ازاد سازی قیمت های سوخت در سالهای گذشته است و به خاطر افزایش مازاد حاملها هنوز دولت به مردم بدهکار است
متاسفانه با یک رویکرد به مراتب بدتر از دولت قبلینسبت به مردم دارد "دست می برد در جیب مردم "تا به بهانه اجرای عدالت وحذف یارانه ثروتمندان جیب خالی مردم کمر شکسته را خالیتر کند!
آقای روحانی هدف شما اجرای عدالت نسیت !
هدف اصلی شما جبران کسر بودجه شدیدتان از طریق برداشتن حق مسلم همه ایرانیان (به عنوان بی تدبیر ترین روش حل مشکل کسری بودجه ) است!
آقای روحانی این یارانه ها یک چهارم پولی است که دولت شما و (دولت قبلی) بابت افزایش حامل های انرژی مردم قبلا" ودر حال حاضر دارند پرداخت مب یکنند
با عرض معذرت این کار شما مصداق بارز........است!
این حضرات کارکردن بلد بودند که وضع مردم این نبود.
به خاطر این گزارش و گفتگو با دکتر راغفر ارجمند تا ابد ازت متشکرم!
داشتم سکته می کردم از دست تیم اقتصادی " گوش سنگین " وآدام اسمیتی آقای روحانی که از اقای هاشمی به ارث برده است! واز کارشناسان طرفداران ثروتهای دروغین رانتی و فاسد!!
در دهه 70 حق مردم رو خوردید حالا آرزوی مرگ مردم رو هم می کنید؟؟؟؟!!!
از همه جالبتر اینکه افرادی مانند آقای روحانی ویا نمایندگان مجلس به ظاهر بارای مردم به قدرت رسیده اند اما در واقع حامی همین ساختار فسادزای قدرت در کشور هستند!!!
تاریخ را که نمی توانی تحریف کنی؟!!
اوج این خفقان اقتصادی دقیقا دور اول ریاست جمهوری آقای خاتمی بود.
اگه واسه تو تاریخ است واسه من بخشی از خاطرات زندگیم است!
بله!
همون تیم هاشمی بود که توش دولت مهرورز درآمد ... سیاست دولت احمدی نژاد صرفا سیاست های دهه 70 بود بخصوص اون قسمتهایی که فشار اجتماعی نذاشت در دهه 70 اجرا بشه
1) کی اولین بار مطرح کرد پول مستقیم بدیم مردم؟ دکتر غنی نژاد در ماه نامه ی پیام امروز در اواخر دهه ی هفتاد
2) تئوری یارانه به شکل و خواست دولت دهم برای کیست؟ طبیبان
3) تئوریسین اقتصادی دولت دهم که بود؟ دکتر پژویان
همین که شما همه چیز خوانده ای کافی است