صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۶۵۸۲۹
سر سفره هفت‌سین در خانه باجناقش نشسته؛ منتظر آغاز سال 1392 است. همه دست‌به‌دعا برای سال خوبی که پیش‌رو باشد. به یک‌باره تلفنش زنگ می‌خورد؛ از آن سمت گوشی، صدای مادری نگران را می‌شنود که از اهواز زنگ زده و با صدای بغض‌آلود خبر غرق‌شدن پسرش در کارون را می‌دهد. حالا از او می‌خواهد به اهواز حرکت کند تا جنازه پسر 20ساله‌اش را پیدا کند.
تاریخ انتشار: ۰۶:۵۰ - ۲۳ مهر ۱۳۹۲
سر سفره هفت‌سین در خانه باجناقش نشسته؛ منتظر آغاز سال 1392 است. همه دست‌به‌دعا برای سال خوبی که پیش‌رو باشد. به یک‌باره تلفنش زنگ می‌خورد؛ از آن سمت گوشی، صدای مادری نگران را می‌شنود که از اهواز زنگ زده و با صدای بغض‌آلود خبر غرق‌شدن پسرش در کارون را می‌دهد. حالا از او می‌خواهد به اهواز حرکت کند تا جنازه پسر 20ساله‌اش را پیدا کند.

14سالی می‌شود که «بهمن پرورش» با این تماس‌ها آشناست؛ سال‌های سال از گوشه و اطراف ایران به او زنگ می‌زنند و از او درخواست کمک می‌کنند تا شاید او بتواند حداقل جنازه افراد را به خانواده‌هایشان پس دهد. او به قوم‌ها و مردم زیادی کمک کرده است.

پرورش که متولد سال 1346 در یکی از محلات کرمانشاه است، ورزش‌های زیادی را از کودکی آموخته. برای همین، تکنیک‌های زیادی را می‌داند که برای عملیات‌های نجات آدم‌های مختلف و پیدا کردن جنازه‌ها از آن بهره می‌برد. او ابتدا به ورزش پهلوانی روی آورد و بعد از کشتی، بوکس و شنا و کوه‌پیمایی را امتحان کرد.

اولین نفری را که پرورش نجات داده، 65 سال سن داشته. سپس در یکی از رودخانه‌های محلی کرمانشاه که رودی با آب‌های خروشان است، موفق شد یک پسر 15ساله را از گرداب مرگ نجات دهد. پسر جوان آن زمان یک کاسب معتبر در بازار بود. سال 76 نیز فرد دیگری را نجات می‌دهد اما از سال 79 به‌صورت حرفه‌ای کارش نجات‌دادن غرق‌شده‌ها می‌شود؛ امداد‌رسانی به مردمی که دچار حادثه شده‌اند.

به گفته خودش، 21بار تا مرگ تنها یک گام فاصله داشته اما هربار توانسته نجات پیدا کند تا بتواند همچنان به امداد‌رسانی خود ادامه دهد. هرچند ابتدا برای زنده نگه‌داشتن جان انسان‌ها تلاش می‌کرد اما بعد از مدتی به کمک مردمی رفت که عزیزانشان را در دریا یا رودخانه از دست داده بودند و به‌دنبال جنازه آنها می‌گشتند. او در مدت 14سال، بیش از صد جنازه را پیدا کرده است و بیش از 85نفر را نیز توانسته زنده از آب بیرون بکشد. مدت زیادی است که پرورش‌به دنبال آن است که رکورد خود را در کتاب رکوردهای «گینس» ثبت کند.

هدف او برای بیرون کشیدن اجساد غرق‌شده، تنها رضایت خدا و خلق است؛ بنابراین هیچ پولی از خانواده‌های آنها نمی‌گیرد. او درباره دلیل این کار خود می‌گوید: «شما وقتی یک کلید گم می‌کنید، تا آن را پیدا نکنید بی‌خیال نمی‌شوید. فکر کنید پدر و مادری فرزند خود را در دریا از دست داده‌اند. هم غم از دست دادن فرزند را دارند و هم اینکه جنازه او را پیدا نمی‌کنند تا او را با سپردن به خاک به خواب ابدی بفرستند. این واقعا وحشتناک است. هدف من تنها کمک است و هیچ درخواستی ندارم.»

بارها خانواده‌ها به‌خاطر دیر پیدا شدن جنازه عزیزشان با او درگیر شده‌‌اند و حتی او مجبور شده کار را نیمه‌تمام رها کند اما پرورش در بسیاری مواقع، با صبوری از کنار این جروبحث‌ها گذشته است چون اعتقاد دارد که خانواده‌ها تحت فشار روحی و روانی قرار می‌گیرند و باید شرایط آنها را درک کرد: «خانواده‌ها فکر می‌کنند با این دوربین شنا، همه‌چیز در آب صاف و شفاف می‌شود و می‌توانم به‌راحتی جنازه را پیدا کنم اما واقعا در آب‌های گل‌آلود و خروشان، پیدا کردن جنازه کار بسیار سختی است.»

پرورش طی این سال‌ها تنها دو پاداش دریافت کرده است که هر دو آنها را به موسسات خیریه داده است؛ او به این مساله افتخار می‌کند که 14 است در کنار خانواده‌‌های داغدار بوده و حتی یک لبخند هم نزده و همیشه در غم آنها شریک بوده. بعضی از جنازه‌ها یک روز و بعضی‌ها در مدت سه‌ماه یا بیشتر هم طول کشیده تا پیدا شوند و بعضی جنازه‌ها هیچ‌گاه پیدا نشده‌اند.

درآمد پرورش از مغازه پوشاکی است که در اختیار دارد؛ ماهی 600 تا 700هزارتومان تمام درآمد خانواده چهارنفره‌اش است. به گفته خودش، از میلیون‌ها پول گذشته است. گلایه این مرد کرمانشاهی از قیمت گران وسایل و دزدان بی‌وجدان است؛ هر کپسول اکسیژنی که استفاده می‌کند، بسیار‌ گرانقیمت است که در بعضی از عملیات‌ها از دست داده است یا لباس‌های غواصی که پاره شده و از دست رفته. در کنار این گرانی، از دزدان هم گلایه دارد؛ چون او انفرادی کار می‌کند، بعضی مواقع که به درون دریا یا رودخانه می‌رود، دزدان از فرصت استفاده می‌کنند و وسایل او را می‌دزدند.

بهمن پرورش بارها به هلال‌احمر و گروه‌های امداد و نجات کمک کرده اما هیچ‌گاه به‌صورت رسمی به آنها نپیوسته است. برای همین، هیچ کمکی به او صورت نمی‌گیرد. حتی کپسول‌های اکسیژن او هم پر نمی‌شود. با این حال، هرگاه کار گروه‌های امدادی به مشکل می‌خورد، از بهمن پرورش کمک می‌خواهند و حتی بارها، افراد گروه‌های امداد و نجات را از غرق‌شدن نجات داده است.

از او می‌پرسیم که تا حالا برای امداد و نجات به خارج رفته است، می‌گوید: «دوبار می‌خواستم به خارج بروم. همین اواخر می‌خواستم به بنگلادش بروم که به یک کشتی که غرق شده بود کمک کنم اما بعضی‌ها نگذاشتند و نتوانستم برای امداد و نجات انسان‌ها بروم. این قضیه درد بزرگی است.»

بارها از کشورهای مختلف خواسته‌اند که به آنجا برود و در تیم‌های امداد و نجات آنها کار کند اما پرورش به خاطر تعصب به کشورش تمامی پیشنهادها را رد کرده؛ «حتی به‌خاطر تعصبی که به استانم دارم و با تمام ناملایمتی‌هایی که با آنها روبه‌رو هستم، حاضر نیستم به پیشنهادهای دیگر استان‌ها جواب بدهم و به تیم‌های امداد و نجات آن استان‌ها بپیوندم.»

نمونه خارجی بهمن پرورش، فردی است چینی به نام «وی زینگ» که در قسمتی از رودخانه زرد فعالیت می‌کند و تنها جنازه‌هایی که باد کرده و آب آنها را بالا آورده است از قایق می‌گیرد و به قول معروف مچ دستش هم خیس نمی‌شود. او برای گرفتن جنازه مقداری پول از خانواده آنها می‌گیرد و برای تحویل دادن هم به خانواده مقداری دیگر.

اما خواسته بهمن پرورش از دولت است؛ او در این‌باره می‌گوید: «من از مردم هیچ درخواستی ندارم اما از دولت درخواست کمک ناچیز دارم. آنها می‌توانند یک قایق موتوری و وسایل غواصی در اختیارم بگذارند تا من همه را از جیب خودم خرج نکنم. 14سال خرج کردم و هیچ‌وقت منت نگذاشتم. فکر نکنم هیچ فردی در دنیا این مقدار به مردمش کمک کرده باشد. سازمان‌های مختلف امداد و نجات، وسایل زیادی در اختیار دارند که می‌توانند به من بدهند تا بتوانم بهتر کمک کنم. به بعضی مکان‌ها برای امداد و نجات یا برای گرفتن جنازه رفته‌ام در حالی که با یک تویوپ و دو کف دمپایی کار کرده‌ام.» او می‌گوید: «اگر من در خارج از کشور کار می‌کردم، تمام امکانات با مخارج کامل خودم و خانواده‌ام را می‌دادند.» بهمن پرورش در ایران تحت هیچ نوع پوشش بیمه‌ای نیز قرار ندارد.
ارسال نظرات