مالک رضایی در روزنامه بهار نوشت:
میگویند یکی از رعایای کریمخان زند، عریضه و شکایتی به پیش وی برد، که دزدی به خانهاش زده و اسباب و ادوات زندگیاش را به یغما برده است. وکیلالرعایا، متعجبانه پرسید: مگر خوابیده بودی که چنین بلایی سرت آمد؟ گفت: آری. حکمران زند که گویی دلیل محکمی در پاسخ یافته باشد، پرخاشگرانه گفت: جزایت همین است، چرا خوابیدی؟
رعیت به آرامی گفت: عالیجناب فکر کردم تو بیداری وگرنه نمیخوابیدم.
با تغییر شکل سرقت، ماهیت آن عوض نمیشود اما بهنظر میرسد خواب خوش بعضی از مسئولان اقتصادی ما تداوم دارد. درحالی که با سپری شدن دو زمستان، پول ملی میخواست جان تازهای بگیرد و خود را از گوشه رینگ دلار، تا حدودی رهایی دهد، اظهارات حیرتانگیز دوهفته پیش رییس کل بانک مرکزی دایر بر اراده ایشان جهت پیشگیری از روند کاهش نرخ دلار در برابر ریال شگفتی آفرید و در میان بهت و حیرت همگانی، دوباره آن را بهجای اول فرستاد تا زیر ضربات سهمگین دلالان ارز نفس نفس بزند.
ملت بزرگ ایران، این ویژگی برجسته را دارد که تلخیهای گذشته زندگی را زود فراموش کند و به امید روشنایی بهسوی آینده گام بردارد. اما چه میشود کرد با آنچه بر زندگی طبقه متوسط ایرانی در دو سال اخیر گذشت و دسترنج آنها، در طول کمتر از دو سال، 50درصد ارزش خود را از دست داد و قدرت خریدشان به کمتر از نصف کاهش یافت. یکشبه و در میان سکوت مسئولان ارزش دارایی آنها با شیوههای دلالمآبانه تعدادی سودجو به کمتر از نصف کاهش یافت و در میان سکوت مسئولان این همه سقوط برای ارزش پول ملی اتفاق افتاد.
اما جای شگفتی است که رییس کل محترم بانک مرکزی در فضای امیدبخش فعلی نیز بهجای فکر ترمیم حداقل بخشی از این ارزش از دست رفته، نگران کاهش ارزش دلار به پایینتر از 30000 ریال باشد؛ موضعی که به سقوط بیش از 150درصد ارزش پول ملی از زبان عالیترین مرجع پولی کشور رسمیت میدهد.
سوال اساسی این است: درحالی که حرص و ولع دلالان داخلی بر تبدیل ریال ایران به پول اجنبی در دوسال گذشته چنان اوج گرفت که دمار از اقتصاد ایران درآورد آیا قشر آبرومندی از طبقه متوسط که اندوخته زندگی خود را با شکل و تصویر مقدس نام ایران حفظ کردند و آن را با پول بیگانه عوض نکرده و در چرخه تولید و تقویت پول ملی بهکار گرفتند، اشتباه کردند؟ البته که اشتباه نکردند. اما بهراستی در این میان قرار است سیاستهای اقتصادی ما در کنار کدامیک از این دو قشر قرار گیرد؟
این سوال، حدیث تلخ اقتصادی دوسال گذشته ماست که بیپاسخ ماند. آیا آقای سیف هم کماکان قصد دارند به آن پاسخ روشنی ندهند؟ حقیقتا قصدی بر تلخکامی کسی نیست و بهکار بردن ضربالمثل مرسوم را هم دور از ادب میدانم اما با چنین اظهاراتی آیا ما باید مهاجمانی از جنس مارادونا را رها کنیم و چهاردستوپا به پای مدافعان خود بچسبیم که به دروازه اقتصاد ایران گل نزنند؟
حدیث تلخ اقتصاد ایران این است که در دوسال گذشته، اقلیتی سودجو، اجازه یافتند با رخنه بر رگههایی از فساد و اختلاس پیدا و پنهان، بر داشتههای ملتی بزرگ یورش برند و زندگی و اندوخته میلیونها انسان شرافتمند را نشانه بگیرند. با تداوم چنین شیوههای دلالیای، انگیزهای برای تلاش و تولید صادقانه و پسانداز باقی نخواهد ماند.
بهقول مولانا: «ما در این انبار گندم میکنیم/ گندم جمع آمده، گم میکنیم/ اول ای جان دفع شر موش کن/ وانگهان، در جمع گندم کوش کن».
این مسیر با یک عزم جدی باید اصلاح شود و ارزش از دست رفته پول ملی باید به آن برگردد. طبقه متوسط همراهی با دولت تدبیر و امید را با چنین امیدی آغاز کردهاند. راقم این سطور قبلا در یادداشتی خاطرنشان کرده بود که «تیم اقتصادی از جامعه فاصله نگیرد» و از آن دیدگاه به بعضی آفتها نیز در حجم یک یادداشت اشاره کرده بود.
از ذکر دوباره آن پرهیز میکنم و خواننده محترم را در صورت علاقه به مطالعه آن دعوت میکنم. اما در اینجا اضافه میکنم که جناب رییس کل که برای پیشگیری از پایین آمدن نرخ ارز در مقابل ریال ابراز اراده فرمودهاند آیا مکانیسم جلوگیری از بالا رفتن آن را هم دراختیار دارند یا در صورت وقوع، آن را به تدابیر ماورایی و دست نامرئی آدام اسمیت نسبت خواهند داد؟
استدلال ایشان مبنی بر اینکه واقعه مثبتی در اقتصاد ایران اتفاق نیفتاده است که شاهد روند نزولی قیمت دلار باشیم بنابر دلیل زیر تعجببرانگیز است. در یک مقطع حداکثر 18ماهه، تقاضاهای سوداگرانه و دلالانه بعضی افراد سودجو در یک عملیات مخرب روانی با سرعت حیرتانگیزی قیمت دلار را بالا برد.
در آن مقطع هیچکسی عکس فرضیه ایشان را مطرح نکرد، که مگر اقتصاد ایران، خدای ناکرده ویران شده است که ما شاهد رشد 150درصدی دلار در مقابل ریال باشیم؟ اگر اکنون واقعه مثبتی اتفاق نیفتاده است، یقینا در آن مقطع نیز واقعه منفیای اتفاق نیفتاده بود. بلکه یک عامل روانی که نقش جدی در افزایش نرخ ارز داشت اکنون در یک مسیر بازگشت به تعادل و با نگاه به رویکردهای امیدبخش دولت روحانی مسیر کاهش نرخ ارز را در پیش گرفته است.
آیا از اظهارات جناب آقای سیف چنین برداشت نمیشود که ایشان روند افزایش 150درصدی را در آن مقطع طبیعی میدانستهاند و اکنون کاهش حداکثر 10درصدی اخیر را غیرطبیعی ارزیابی میکنند؟ با کمال تاسف فرمایشات ایشان قبل از اینکه امیدی به جان نیمهجان پول ملی بدهد، اطمینان خاطر به کسانی میدهد که با تبدیل سوداگرانه ریال ایرانی به دلار آمریکایی نزدیک به 20میلیارد دلار را زیر بالش خود نگهداشتهاند و امروز نگران از حفظ ارزش آن، خود را به هر دری میزنند که واقعه زیانباری برای ذخیره دلالیشان اتفاق نیفتد. بهتر است دستاندرکاران اقتصادی ما بهجای اینکه تدابیری اتخاذ کنند که بخشی از آثار خسارتبار کاهش ارزش پول ملی ایران جبران شود مواضعی اتخاذ نکنند که روند فعلی تقویت پول ملی متوقف شود و ریال ایران دوباره مسیر کمارزش شدن را در پیش بگیرد.