فرارو- جنگ در سوريه با چه هدفي صورت مي گيرد؟ نظريه پردازان به اين سوال، پاسخ هاي متعددي مي دهند. اين پاسخها اگرچه متفاوتند اما در يك نقطه اشتراك دارند؛ نفع اقتصادي.
برخي كارشناسان معتقدند كه جنگ افروزي امريكا در منطقه خاورميانه موجب افزايش قيمت نفت و توجيه پذير شدن سرمايه گذاري بر سوخت هاي جايگزين خواهد بود. در مقابل برخي ديگر معتقدند كه ايالات متحده با حمله به سوريه به دنبال سوخت رايگان و فروش جنگ افزار در منطقه است.
اوباما قول داده است كه تا سال 2020 واردات نفت به امريكا قطع خواهد شد. بر اين اساس در اوج ركود اقتصادي در سال هاي 2010 و 2011 بر روي سوخت هاي جايگزين سرمايه گذاري هنگفتي كرده است. اين سرمايه گذاري البته با رونق اقتصادي در يك سال اخير توجيه خود را از دست داده و كاهش يافته است. افزايش قيمت نفت در نتيجه جنگ با سوريه مجددا شرايط را براي سرمايه گذاري فراهم مي كند.
علاوه بر اين افزايش قيمت نفت موجب وابستگي بيشتر كشورهاي توليد كننده به درآمدهاي آن مي شود. ايالات متحده با دامن زدن به اين موضوع مي تواند اقتصاد دولت هاي نفتي را از ميان تهي كند. تجربه تاريخي ايران در دوران پهلوي دوم نشان مي دهد كه وابستگي صرف اقتصاد به درآمدهاي مي تواند باعث فروپاشي يك نظام شود.
عماد حسيني در گفتگو با فرارو معتقد است: «امريكا در مناقشه هاي اخير به دنبال آن است كه نقش خود را در منطقه اثبات و تثبيت كند. نقش نفت دراين اثبات و تثبيت يك نقش بي بديل و غير قابل انكار است. جنگ عراق و تامين نفت از اين كشور موازنه قدرت را به سود امريكا و هم پيمانان وي تغيير داد.»
حسيني ادامه داد: «نفت يك كالاي استراتژيك براي تامين امنيت اقتصادي امريكا است و تسلط امريكا بر كشورهاي خاورميانه به عنوان توليد كنندگان عمده نفت مي تواند اين امنيت را براي اقتصاد امريكا به همراه داشته باشد.»
به گفته وي هزينه ذخيره سازي نفت در امريكا به شدت گران است و اين كشور سرمايه گذاري هاي زيادي در بخش انرژي هاي نو كرده است. بالا رفتن قيمت نفت اين سرمايه گذاري را به صرفه مي كند. بر اين اساس امريكا مي تواند از افزايش قيمت نفت در نتيجه جنگ با سوريه در اين راستا كمك بگيرد.
اين كارشناس حوزه انرژي تاكيد كرد: «كشورهاي توليد كننده كه عمدتا مولد هم نيستند با افزايش قيمت نفت روز به روز به درآمد هاي خام فروشي نفت وابسته تر مي شوند. در صورتي كه امريكا بتواند وابستگي خود به واردات را تا سال 2020 از بين ببرد و ابزار صادرات آن را به دست بگيرد مي تواند خطر بزرگي براي كشورهاي توليد كننده نفت باشد .»
حسني با بيان اينكه بررسي ها نشان مي دهد كه آمريكا در تلاش است كه كشورهاي توليد كننده نفت مخالف خود را همچنان به درآمدهاي نفتي وابسته نگه دارد. گفت: «اين برخوردها با نزديك شدن به سال 2020 بيشتر خواهد شد.»
اما حسين كنعاني مقدم در گفتگو با فرارو در اين خصوص گفت: «بر اساس گزارش برژيسنكي مشاور اسبق كاخ سفيد، دولت امريكا براي برقراي تعادل ميان انرژي و اقتصاد خود در سال 2012 نيازمند حداقل 2.5 ميليون بشكه نفت مجاني است. اين مسئله تسلط امريكا بر منابع نفتي در خاورميانه را براي احياي اقتصاد خود را توجيه مي كند.»
كنعاني مقدم افزود: «علاوه بر اين اقتصاد امپرياليستي امريكا به شدت وابسته به اقتصاد ميليتاريستي ( اقتصادجنگ محور) است و فروش تسليحات بيشترين تاثير گذاري را بر اقتصاد امريكا دارد. بر اين اساس جلوگيري از اسلامي شدن كشورهاي منطقه و حفظ امنيت رژيم صهيونيستي از دل منافع امريكا در نفت و فروش تسليحات مي گذرد.»
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا افزايش قيمت نفت اقتصاد كشورهاي توليد كننده را تهديد مي كند گفت: «با افزايش قيمت نفت، كشورهاي توليد كننده به واردات وابسته تر مي شوند. افزايش درآمد در اين شرايط واقعي نيست. چرا كه بر اساس توليد صورت نگرفته است. اين موجب گسترش بيماري هلندي در اقتصاد و تضعيف آن مي شود.»
جالبه که تحلیل گران ما و راننده های تاکسی خیلی شبیه به هم تحلیل می کنند!
1- تاثیر بهار عربی
2- نفوذ بیش از اندازه علوی ها در سیاست و اقتصاد سوریه و ایجاد نابرابری اجتماعی سیاسی و اقتصادی
3- سرکوب خشونت امیز اعتراضات اولیه
4- نزدیکی سوریه به حزب الله و ایران که حساسیت بییشتر امریکا را در این قسمت می توان جستجو کرد