اعتماد نوشت:
پيروزي كانديدايي كه در انتخابات رياستجمهوري اخير با حمايت اصلاحطلبان و طرح شعار «اعتدال» كليد پاستور را در اختيار خود بگيرد آنقدر حايز اهميت بود كه اصولگرايان افراطي و منتقدان جدي روحاني نيز بعد از اعلام نتايج انتخابات 24 خرداد ماه خود را هوادار «اعتدال» معرفي كنند و حتي در اين راه بيش از رييسجمهوري كه مشي خود را اجتناب از افراط و تفريط عنوان كرده بر طبل اعتدال بكوبند.
موجي كه براي اعتدالخواهي در كشور به واسطه انتخابات 92 ايجاد شد، آنقدر بزرگ بود تا كساني كه با ميانهروي و اعتدال ميانهيي نداشتند هم ياراي در برابر ايستادن آن را نداشته و ندارند. به همين جهت سعي كردند همان افكار و عقايد خود را اينبار با نام «اعتدال» تكرار كنند و هيچ ابايي نداشتند از اينكه خود را مراقب و ديدهبان روحاني معرفي كنند تا مبادا از جاده اعتدال خارج نشوند. تفوق شعار اعتدال در جامعه اشتها و انگيزه افراد و گروههايي كه كمترين ميانهيي با ميانهروي نداشتند را برانگيخت تا هر طوري شده از ظن خود يار جديدي براي «اعتدال» بسازند.
شايد به همين دليل بود كه حجتالاسلام روحاني لازم دانست مفهوم اعتدال در جامعه تبيين و سره از ناسره مشخص شود و هر كسي نخواهد كالاي كهنه و نخنماي رنگ و رو رفته خود را به جاي «اعتدال» در جامعه جا بزند.
سخن رييسجمهور مبني بر تبيين گسترده و دقيق مفهوم «اعتدال» مسالهيي است كه در پيام روز گذشته خود به همايش «تببين مفهوم اعتدال» نيز بر آن تاكيد كرد. شايد جلوگيري از استحاله مفهوم اعتدال براي رييسجمهور و دولتمردان او اينك تبديل به دغدغهيي شده باشد كه برگزاري همايشهاي عمومي و تخصصي در جهت توضيح و تبيين دقيق اين مفهوم را امري ضروري ميدانند. چنانچه روز گذشته در همايشي كه در مركز تحقيقات استراتژيك نظام برگزار شد محمد نهاونديان، رييس دفتر رييسجمهور در توضيح مفهوم «اعتدال» تاكيد كرد قبل از اينكه بگوييم چه چيزي «اعتدال» است بايد بگوييم چه چيزهايي «اعتدال» نيست.
روز گذشته مركز تحقيقات استراتژيك نظام نهاد وابسته به مجمع تشخيص مصلحت كه رياست آن را در سالهاي گذشته حسن روحاني بر عهده داشته محل همايشي ملي براي «تبيين مفهوم اعتدال» بود. نخستين روز از همايش ملي تبيين مفهوم اعتدال با همكاري مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام، انجمن علوم سياسي ايران، انجمن جامعهشناسي و انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات روز گذشته برگزار شد.
در اين همايش مفاهيم بنيادي و مباني نظري اعتدال، اعتدال در حوزه سياست و سياست خارجي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي با سخنراني اساتيد دانشگاههاي كشور برگزار شد و روز دوم آن نيز قرار است امروز (چهارشنبه) در همين محل برگزار شود.
در افتتاحيه همايش «تبيين مفهوم اعتدال» برخي چهرههاي سياسي و اساتيد دانشگاه حضور داشتند كه تعدادي از آنها از سخنرانان اين همايش بودند. محمد نهاونديان رييس دفتر رييسجمهور، حسين سليمي استاد روابط بينالملل و دبير همايش، علي ربيعي وزير كار و امور اجتماعي، صادق آينهوند استاد تاريخ اسلام، محمدجواد غلامرضا كاشي استاد علوم سياسي، حجتالاسلام داوود فيرحي استاد علوم سياسي، حجتالاسلام محسن الويري و محمدحسين ملايري مشاور ارشد رييس مركز تحقيقات استراتژيك نظام از سخنرانان نوبت صبح اين همايش در روز افتتاحيه آن بودند.
برخي چهرههاي سياسي نيز در اين همايش به عنوان ميهمان حضور داشتند كه از آن جمله ميتوان به سردار حسين علايي، استاد دانشگاه امام حسين اشاره كرد.
اعتدال حلقه واسط انديشه اسلام و جهان جديد
حسين سليمي استاد روابط بينالملل ودبير علمي همايش تبيين مفهوم اعتدال نگاه كوتاه به تاريخ تفكر بشري نشان ميدهد از آغازي كه مفهومي شبيه و همخانواده مفهوم اعتدال در يونان باستان متولد شد، همراه و همگام بود با مفهوم عقلانيت. وقتي نگاهي به انديشههاي يونان باستان ميكنيم، مفهومي تحت عنوان فضيلت حد وسط مطرح شد و با عقلانيت و عقلاييگري همراه بود.
اين انديشه پيش از پيدايش اديان توحيدي در فلسفه يوناني متولد شد. عقل وقتي سكان شهوت و غضب را به دست بگيرد، به فضيلت حد وسط ميرسيم كه ريشه و مبناي شكلگيري مفهوم اعتدال امروزي است. مي خواهم به اين مساله اشاره كنم كه اين مفهوم، يك كانال و حلقه وصلي بين پيوند انديشههاي اسلامي و علوم يوناني شد.
جهان اسلامي در دوران خيز تمدني خود در مقابل انديشههاي يوناني و در برابر تفكرات و علوم جديدي كه از يونان آمد، قرار گرفت. دو گرايش افراطي و تفريطي در مقابل علم و انديشه يوناني به وجود آمد. افراطي اين بود كه انديشههاي يوناني را كاملا نفي ميكرد و كفر و الحاد و زندقه ميدانست و چوب تكفير برميداشت. در مقابل، تفريطي وجود دارد كه گروهي از مسلمانان در قرون دو و سوم در معرض اين انديشهها قرار گرفتند، به طور كامل خود را در معرض آن قرار دادند و تفكر چيزي جز شرح و بسط انديشههاي يوناني نبود.
از زماني كه مفهوم حد وسط، وارد تفكر اسلامي شد، انديشمندان اسلامي با علوم و تمدن يونان، احساس همخانوادگي و جلوگيري از افراط و تفريط بدل شد. در نزد بسياري از بزرگان ديني، مفهومي مشابه با فضيلت حد وسط وجود داشت و لذا مفهوم عقل گرايي و همزاد آن، اعتدال، نقطه وصل شد بين تمدن و فرهنگ اسلامي و يوناني. اتفاقا جهت و خيز تمدن اسلامي نيز از آن زمان آغاز شد.
زماني كه افراط يعني نفي هر آنچه در فرهنگ ديگري است و تفريط يعني تسليم محض در برابر آن، جاي خود را به فضيلت حد وسط داد و نوعي همگرايي بين تمدن اسلامي و تمدنهاي ديگر برقرار شد. به نظر ميرسد ما در شرايط كنوني و موقعيت مشابهي قرار داريم. زماني كه انديشهها، علوم، مفاهيم و مباحث تازهيي پيشاپيش انديشمندان مسلمان، دولت و جمهوري اسلامي قرار گرفته و باز هم شاهد تكرار همان موضعگيريها يعني افراطي و طرد همه آن چيزي كه خارج از دنياي اسلام است و گرايش تفريطي كه چيزي به جز تكرار و تقليد نيست.
شايد در شرايط فعلي، باز هم فضيلت حد وسط كه امروز در قالب مفهوم اعتدال و عقل گرايي منبعث از مفهوم اعتدال خود را نشان ميدهد، باعث پيوند بين انديشههاي اسلامي و جامعه امروز، شود. در عرصههاي سياسي و اقتصادي و همينطور در حوزههاي مربوط به مباحث اجتماعي نيز شاهد اين هستيم كه عقل گرايي منبعث از انديشه اعتدالي و فضيلت حد وسط، حلقه وصل تمدن اسلامي، جمهوري اسلامي و شرايط جهاني كنوني شود. در اين مقطع تاريخي قرار داريم و معمولا در تحولات سياسي خود را بازتاب ميدهد.
بر خلاف پيشبينيهايي كه انجام ميشد، جامعه ايراني و طبقه متوسط با رويكرد و اقبال درباره مفهوم انديشه اعتدالي، حساسيت تاريخي را دريافته و لذا به سوي يك پيوند جديد و خلاق و احياي هويت خود در همسازي با جهان جديد در حال حركت است. در اين شرايط بود كه مفهوم اعتدال كه در طول اين همايش صحبت ميشود و استادان مباحث خود را ارائه ميكند كه آيا توانسته به يك گفتمان بدل شود، يا يك سياست، پارادايم، روش، و اين است خواهيم پرداخت. تبديل به يك رويكرد غالب در جامعه ايران شد. كلمهيي كه تا قبل از انتخاب رياستجمهوري اخير وقتي جستوجو ميكرديم، تعداد كمي معادل ميداد، اكنون ميليونها معادل ميدهد و نشان ميدهد اين مفهوم و دال به سرعت در حال گسترش است.
جناب دكتر روحاني اين را در مباحث انتخاباتي مورد توجه قرار داد و بلافاصله اين مطالعه از بالاترين سطوح نظام تا سطح اجتماعي به وجود آمد. اين پرسش كه اعتدال چيست و چه مفهومي دارد و چگونه تفسير و تبيين ميشود، در جامعه سياسي ما در بالاترين سطح، در مطبوعات، در دانشگاه و بدنه اجتماعي به طور مرتب اين مطالبه مطرح ميشود. شكلگيري اين همايش گام اول براي پاسخ دادن به اين مطالبه اجتماعي است.
اين فعاليت آخر است و فقط طرح مساله براي پاسخگويي به اين نياز گسترده است. تلاش شده است از مشربهاي مختلف فكري با انديشمندان مختلف و سلايق متفاوت از كساني كه نظريه پرداز هستند با گرايشهاي مختلف، مخصوصا كساني كه كار مقدماتي انجام داده بودند، انديشههاي خود را در اين همايش ارائه كنند.
اعتدال به مفهوم مقابله با افراط است
رييس دفتر رييسجمهور اعتدال را در سادهترين معنا مقابله با افراط معنا كرد. به گزارش «ايسنا»، محمد نهاونديان در مراسم افتتاحيه همايش دو روزه تبيين مفهوم اعتدال گفت: گفتمان اعتدال كه در انتخابات رياستجمهوري اخير مطرح شد و مورد اقبال و استقبال مردم قرار گرفت، نياز جدي به تبيين دارد و هر كس در اين باره وظيفهيي دارد.
شايد مردم به وظيفه خود عمل كردهاند و در اين انتخابات با اقبال از اين كلمه يك پيام جدي، محكم و هوشمندانه ارائه كردند. وي ادامه داد: در سادهترين معنا اعتدال به مفهوم مقابله با افراط است. مردم تصويري از افراط داشتند آن را كشيده بودند و اكنون به آن نه گفتهاند.
رييس دفتر رييسجمهور با تاكيد بر وظيفه انديشمندان در تبيين مباني اعتدال ادامه داد: بايد ريشههاي حركت اعتدالگرايي پايدار در جامعه، شناسايي شود. اعتدال در هر بستري نميرويد و با برخي از انديشهها سازگاري داشته و با برخي ديگر ناسازگاري دارد. حوزههاي همزيستي جريان اعتدال با جريانهاي ديگر نيز بايد توسط انديشمندان شناسايي شود.
نهاونديان با اشاره به اينكه وظيفه سوم در تبيين مفهوم اعتدال بر عهده مديران است، گفت: مديران بايد مصاديق رويكرد اعتدال را در تصميمات خود اعمال كنند، اكنون مردم از مواجه شدن با التهابهاي هر روزه خسته شدهاند. نميشود وظيفه سوم معطل وظيفه دوم قرار بگيرد بايد بين انديشمندان و مديران يك رابطه دو سويه به وجود آيد.
وي افزود: انديشهورزي در تبيين مفهوم اعتدال بايد در سه سطح ادامه پيدا كند، اعتدال در همه مراحل انديشه تصميم و مناسبات بايد مورد توجه قرار گيرد.
نهاونديان در ادامه گفت: بايد مفاهيم اصلي اعتدال با مفاهيم اصلي اسلام و انديشه اسلامي تبيين شود، پيروزي اعتدال در انتخابات در واقع نشان از نجات انقلاب و تاكيد بر انديشه اصيل انقلاب داشت. ما اعتدال را از مطهري و بهشتي آموختهايم.
وي ادامه داد: در تجربه تاريخي ملت ايران ديديد كه گاهي عدم پايبندي به راهكارهاي اسلامي ميتواند به افراطهايي بيانجامد كه سازگار با منافع ما نباشد. گاهي افراطگرايي به اجبار مانند جنگي تحميلي بر ما اعمال شد و گاهي به دليل غلبه برخي انديشههاي همراه با ناخالصي بر ما تحميل شد كه اين انديشهها نتايجي به همراه داشته و خاطراتي بر جاي گذاشت. لازمه رشد و شكوفايي انقلاب تشخيص اشتباهات و عبرت گرفتن از مصاديق سوءتدبير است تا بدين شكل به حسن تدبير برسد.
نهاونديان اضافه كرد: اگر بخواهيم اعتدال در روش و منش دولت و جامعه نهادينه شود، بايد بدانيم كه ريشه اول اعتدال علم است. بر همين اساس هيچ وزيري نبايد به خود جرات دهد كه براي تصميمي كه ميگيرد توجيه علمي نداشته باشد. اگر مسوول يك دستگاه علمي، عالم رشته نباشد در اين صورت از تصميمات او حتما افراط برميخيزد زيرا ميوه جهل جز افراط و تفريط نيست.
وي با بيان اينكه دومين ريشه اعتدال اخلاق است، گفت: اخلاق صحيح مبتني بر اعتدال است، گسترش اخلاق را بايد لازمه اعتدال بدانيم. و ريشه سوم در اعتدال عقلانيت است. اگرچه ما تا حدودي عقل فردي را تا حدودي بلد هستيم، اما در خرد جمعي اشكالاتي داريم كه نميدانيم خرد جمعي مبتني بر اعتدال به چه شكل است. اين تمرينها را كمتر كردهايم. مردم بايد بلافاصله ميوههاي رويكرد اعتدال را بچشند.
وي با اشاره به حوزه اقتصادي گفت: اقتصاد اعتدالي بر اساس سه مفهوم اساسي تعامل، تعادل و عدالت ميچرخد. رويكرد اعتدالي هم منافع فردي و هم مصالح عمومي را مورد توجه قرار داده و نهادينه ميكند. در اين مسير بايد به جاي محاسبات لحظهيي و بر هم زننده به دنبال قاعدهمندي نحوه دخالت دولت در اقتصاد باشيم.
رييس دفتر رييسجمهور با اشاره به مفهوم اعتدال تصريح كرد: اعتدال ميانهروي است. ميانهگيري ميان حق و باطل نيست. اعتدال خود حق است. براي شناخت حق بايد رويكرد اعتدالگرايي داشته باشيم. اعتدال به معناي تندروي است، اما كندروي نيست. سرعت و شور داشتن در تعارض با اعتدال نيست، اعتدال به معناي شور مبتني بر شعور است. اعتدال به معناي متانت در تصميم است و شتابزدگي در آن جايي ندارد.
وي خاطرنشان كرد: بايد حركت معقول مردم در مقايسه با افراطگرايي در حافظه تاريخي نهادينه شود كه اين اقدام با كمك نويسندگان، تاريخ نويسان و هنرمندان انجام ميگيرد. اعتدال بايد به يك مسير حركت تبديل شود و جوانان جاذبههاي منش اعتدال را به تجلي برسانند.
گفتمانسازي كار دولت نيست
محمدجواد غلامرضا كاشي، استاد علوم سياسي پيروزي شعار «اعتدال» در انتخابات رياستجمهوري اخير را فرصتي تاريخي براي كشور خواند و در عين حال تاكيد كرد كه اگر قرار باشد در راهي كه در آن قرار گرفتهايم تجربه گذشته را تكرار كنيم قطعا موفق نخواهيم شد.
كاشي بر ضرورت عدم اصرار براي ساختن گفتماني براي اعتدال تاكيد كرد و گفت: «اساسا اعتدال يك گفتمان نيست بلكه يك روش است و ما بايد از اين روش در راستاي رقابت گفتمانهاي موجود در جامعه استفاده كنيم. اعتدال روشي است كه ميتواند مجال بروز و ظهور به گفتمانهايي كه در جامعه وجود دارد را بدهد.»
اين استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به اينكه به نظر ميرسد تركيب دولت آقاي روحاني شباهت بسيار زيادي به تركيب دولت دوران آيتالله هاشمي دارد ابراز اميدواري كرد كه اعتدال روحاني از جنس اعتدال هاشمي نباشد.
كاشي براي نمونه به مساله سنت و مدرنيته اشاره كرد و گفت: «آقاي هاشمي معتقد بود كه نيازي نيست ما تمام مدرنيته را بپذيريم و از سوي ديگر معتقد بود ضرورتي ندارد تمام سنت را نيز دربست قبول كنيم. آقاي هاشمي معتقد بود تا حدودي از دنياي مدرن و تا حدودي از عالم سنت براي اداره كشور بهره بگيريم. اما واقعيت اين است كه اين امر شدني نيست. شايد اگر ميشد خوب بود اما نميشود.»
كاشي همچنين بر اينكه وظيفه دولت گفتمانسازي نيست و اگر بخواهد اين كار را انجام دهد آن را ضايع خواهد كرد، گفت: دولت بايد فضا و بستري را براي رشد و بالندگي گفتمانها و امكان تضارب آنها با يكديگر فراهم كند. وي همچنين تاكيد كرد كه گفتمانسازي كار روشنفكران است و نه دولتمردان.
كاشي همچنين افزود: مقصود ما بايد اين باشد كه نظام سياسي خود را از هژمون كردن اعتدال دور كنيم و اعتدال اين استعداد را دارد كه نظام سياسي به اين موقعيت برسد.
وي با بيان اينكه گفتمان كردن اعتدال اتفاقي است كه فرصت تاريخي را از ما ميگيرد، ادامه داد: اعتدال در اقتصاد، سياست، فرهنگ و جامعه يعني از دال مركزي اعتدال مفاهيم و گزاره بسازيم و آنها را به هم متصل كنيم تا تكليف خود را در همه عرصهها تعيين كنيم.
اين استاد دانشگاه گفت: مفاهيم ناظر بر جعل گفتمان از مباني نظريه مفهوم گفتمان غافل است و مباني نظريه مفهوم گفتمان ناظر به اين موضوع است كه جامعه وجود ندارد و جامعه عرصه تنازعات عميق ساختاري، تاريخي و پرنشدني است. و صورتبنديهاي مفهومي و گزارهها گرد صورت بنديهاي تنازعات جمع ميشوند و به تنازعات فعليت سياسي ميبخشند.
كاشي تاكيد كرد: ما تجربات زيادي درباره اعتدالگرايي داريم، ولي اعتدالگرايي ميتواند تجربه تازهيي باشد؛ يك تجربه ما از اعتدال مربوط به ساختن صورتبنديهاي گفتماني است كه تلاش ميكند همه شكافهاي اجتماعي را در خود منحل كند. يك تجربه ديگر اين است كه در اين جدال گفتماني يك سر جدال بر سر ديگر توفق پيدا كند. مثلا طبقات فرودست و فرادست و سنتيگرايان و مدلگرايان. اما حاصل اين چيست. حاصل تجربه هشت ساله تطبيق با هشت سال ديگر شود و حاصل اين است كه گروهي خود را در كانون قرار ميدهد و گروه ديگر را در حاشيه و تمام اين صورتها در شكل گفتماني پيش ميآيد.
وي با بيان اينكه ما يك تجربه اعتدالگرايي در 30 سال گذشته داريم، تصريح كرد: اميدوارم اين اعتدالگرايي از جنس آن اعتدالگرايي نباشد؛ دوره آقاي هاشمي به يك معنا اعتدالگرايي از جنس آنچه آقاي روحاني به ميان آورده پيشينه و سابقهيي دارد و به دوره آقاي هاشمي سبق ميبرد؛ اعتدالگرايي دوره آقاي هاشمي يعني نه خيلي مدرن و نه خيلي سنتي باشيم و يك مقدار از اين و يك مقدار از آن كافي است.
اين استاد دانشگاه اظهار داشت: مهمترين شانس در عرصه سياسي اين است كه ميدان حكمت و عرصه سياست را حتي الامكان از تنازعات گفتماني بكاهيم و حوزه حكومت را به عقل بروكراتيك و تكنوكراتيك و به حوزه علمي نزديكتر كنيم. كاشي اضافه كرد: بايد چند محور را بيان كنيم كه اين اعتدالگرايي آن اعتدال نباشد؛ اعتدال گفتمان نيست، بلكه يك روش است كه ايجاد تنوعات گفتماني را به منزله يك فرصت ميداند. همچنين كاهش اعتدال به جاي فكر كردن به تنوعات و تعارضات گفتماني موجود به منزله فرصت بايد ديده شود و تلاش شود كه حتي الامكان از تعلق صرف به آن مستقل عمل شود و اجازه، فرصت و امكانات هر چه بيشتر و غني ظاهر شدن تمام گفتمانها را فراهم كند.
وي خاطرنشان كرد: همچنين اعمال اقتدار و حتي خشونت در مواقعي كه تنوعات گفتماني و فرآيند رقابت بين تنوعات خود را در صورتهاي خشونت آميز ظاهر ميكند خشونت سياسي مشروعيت مييابد لذا با صرف نظر كردن از مفهوم گفتمان اعتدال اين شانس اعتدال را از جامعه نگيريم.
درك اعتدال در گرو تكيه بر حكمت
صادق آينهوند استاد تاريخ اسلام در ابتداي سخنراني خود به توضيح مفهوم اعتدال پرداخت و با اشاره به برخي مستندات تاريخي مفهوم «اعتدال» را داراي ريشه در آموزههاي اسلامي دانست و گفت: اعتدال در زبان فارسي معادل ميانه روي است.
وي با بيان اينكه مشي اعتدال امري است كه نياز به درك صحيح دارد، افزود: به جز تكيه بر حكمت نميتوان اعتدال را يافت و در حقيقت اعتدال پيمودن فضيلتها و بهرهگيري از خرد است. استاد تاريخ اسلام گفت: مشي مقابل اعتدال خارج شدن از جاده افراط و تفريط است و در حقيقت اعتدال بهرهگيري خردمندانه و استفاده حكيمانه از فرصتها است.
اعتدال پايان رويا گرايي است
الهه كولايي نماينده دوره ششم مجلس با بيان اينكه انقلاب اسلامي بعد از ساقط كردن يك نظام نا عادلانه درصدد برپا كردن نظام عادلانه بود اظهار داشت: طرح آرمانهاي اسلامي در نخستين دهه پس از انقلاب بر پايه آرمانهاي الهي و اسلامي بود.
اين فعال اصلاحطلب افزود: در جمهوري اسلامي ايران نقش مبارزه با نظام سلطه و حمايت از محرومان و شكلگيري امالقراي جهان اسلام دنبال ميشد اما برخلاف اين نگرش يك كشور مسلماننشين با يك نظام سكولار عليه جمهوري اسلامي ايران به جنگ ميپردازد كه در نهايت غيرقابل انكار بودن عهدنامه 598 را اثبات كرد.
كولايي با اشاره به سياست خارجي دولت آيتالله هاشمي تصريح كرد: در دولت آقاي هاشمي واقعيتهاي بينالمللي مورد توجه قرار ميگيرد و نيازهاي داخلي و ضرورت پاسخگويي به اين نيازها و همچنين سياست خارجي مبني بر پذيرش واقعيتهاي منطقه شكل ميگيرد، بنابراين دولت سازندگي از ظرفيتهاي منطقهيي و بينالمللي بهره ميگيرد.
وي درباره سياست خارجي هشت سال دولت اصلاحات خاطر نشان كرد: در اين دوران تلاش براي بهرهگيري از شرايط بينالمللي در امتداد آرمانگرايي است كه در آن بر ارزشهاي بصري تاكيد شده و بحث سياست گفتوگوي تمدنها مورد اقبال گسترده جهاني قرار ميگيرد.
گفتوگو لازمه رسيدن به اعتدال است
علي ربيعي وزير كار با اشاره به ضرورت نهادينه شدن اعتدال در جامعه و شناخت خود از رييس جمهور گفت: من جناب آقاي دكتر روحاني را به مدت 30 سال است كه ميشناسم و بيش از 20 سال نيز از نزديك همكار ايشان بودهام.بهواقع گفتار و كرداري كه در عرف جامعه اعتدالي خوانده ميشود در ايشان وجود دارد. طرح ايده اعتدال نيز اگر چه توضيح خواهم داد كه بنياني جامعه شناختي دارد، اما در قاموس شخصيتي ايشان نيز متجلي و متصور است. از اولين روز بعد از پيروزي آقاي دكتر روحاني در انتخابات كارگروهي براي تبيين مفهوم اعتدال آغاز بهكار كرد و من مديريت اين كارگروه را به عهده داشتم.
بنابراين در اين كارگروه با متفكران بسياري كه برخي از اين بزرگان اكنون در بين سخنرانان اين همايش هستند بحث و گفتوگو شد.كوشيديم تا انديشمنداني متعلق به نحلههاي فكري مختلف و داراي تعلقات به گرايشهاي سياسي گوناگون را براي گفتوگو گرد هم آوريم.
از اينرو، انباني از ايدههاي بيان شده از سوي ديگران درباره اعتدال در ذهن دارم. واقعا دشوار است كه وقتي مدتي با اين ايدهها دمخور بودهايد، حقوق معنوي ديگران را رعايت كنيد و بدون مخلوط كردن ايدههاي خود و ديگران، ايده خود را بيان كنيد. اما قصد دارم اين كار را انجام داده و ذيل چند محور، ديدگاههايي را درباره اعتدال مطرح كنم.- اعتدال، در فرداي اولويت ندادن به برخي مطلوبهاي مردم در دورههاي مختلف ظهور كرده است.
از اين رو مي توان گفت اعتدال، مقولهيي است كه از شرايط اجتماعي دو دهه و نيم گذشته برميخيزد. اعتدال تلاش براي كنار هم آوردن توسعه اقتصادي، توسعه سياسي و عدالت است.البته همه نيروهاي اجتماعي به يكسان خواستار هر سه عنصر نيستند. برخي بيشتر بر توسعه اقتصادي و برخي بر دو وجه ديگر تاكيد ميكنند.اعتدال، خواست اجتماعي براي گريز از همه خسرانهايي است كه در سايه اولويت ندادن به يكي از وجوه ذكر شده حاصل شده است.
اعتدالخواهي محصول مشاهده نقصان در برآوردن چهار هدفي است كه مردم تا به امروز داشتهاند.دوم، اعتدالخواهي محصول بيم از شرايط خارجي نيز هست. اما اعتدالخواهي فقط محصول اجتماعي شرايط دروني نيست.جامعه ايران نيز متاثر از شرايط منطقهيي بوده است.به هرحال، تجربه جنگ داخلي در سوريه، اشغال خارجي در عراق و افغانستان، مداخله نظامي مستقيم در ليبي، ادامه اعتراضات در بحرين، بحران در مصر، و مسائل پيش آمده در جامعه تركيه بودهاند.به غير از مردم عادي، نخبگان سياسي نيز شرايط منجر به پيدايش اين بحرانهاي ملي و منطقهيي را رصد ميكنند.
اعتدالخواهي نوعي واكنش به بيم و هراسهاي ناشي از احتمال دچار شدن به وضعيت مشابه كشورهاي برشمرده شده نيز هست.ممكن است گروههاي سياسي يا مسوولان نظام، كشور را در چنان قدرتي ببينند كه بروز چنين پديدههايي را بياساس بينگارند، اما مردم كه همواره مثل مسوولان فكر نميكنند. حتي اگر چنين خطري واقعيت نداشته باشد، و امنيت مطلق براي كشور برقرار باشد، اين «احساس ناامني» است كه اهميت بيشتر داشته و به كنش مردم شكل داده است.مردم به شرطي پاي گفتمان اعتدالگرايي ميايستند و از آن حمايت ميكنند كه سودمندي عملي آن به اثبات برسد.
اين به آن معناست كه هر تعريفي از اعتدال بايد به اين سوال نيز پاسخ دهد كه سودمنديهاي مترتب بر سياست مبتني بر اعتدال است، قابل تعريف و قابل تداوم يافتن خواهد بود.در صورتي كه فايدهمندي اعتدال بروز كند، مردم و نيروهاي سياسي انگيزههاي لازم براي حمايت از اين گفتمان را خواهند داشت.در چنين شرايطي بديهي است كه مخالفان گفتمان اعتدالطلب، نهايت تلاش خود را براي بياثر كردن اقداماتي كه برآمده از اعتدالخواهي است به كار خواهند بست.
اين تلاش از اقدام براي تحميل كردن تعاريفي از اعتدال كه آشكارا با خواست مردم در تضاد است آغاز شده و از همين جاست كه يكي از ضرورتهاي برگزاري چنين همايشي نيز آشكار ميشود.اين چنين همايشهايي بايد به صورتبندي مفهومي از اعتدال كه معطوف به نتايج سودمند باشد كمك كنند.
اما اگر سودمند بودن را شرط اول تداوم و هژمونيك شدن اعتدال تلقي كنيم دومين شرط مهم تداوم اعتدالگرايي نهادينه شدن ساختارهاي مولد نتايج سودمند است.ما بيش از هر چيز نيازمند حركت به سوي ايجاد و نهادينه كردن سازمانهايي هستيم كه در توفان زمانه و گردشهاي سياسي از ميان نروند.ميخواهم به اين سوال پاسخ دهم كه كدامين ساختارهاي مولد نتايج سودمند قدرت در برابر تغييرات سياسي تاب بياورند؟
مشاهده ميكنيم كه گروههاي فكري با وجود بالا و پايين شدن فضاي سياسي و اجتماعي، همواره به عنوان عناصر ساختاري عرصه سياسي، عمل ميكنند.انتخاب سال 1392 نشان داد گروههاي فكري به شدت بر نتيجه انتخابات تاثير گذاشتند.
بسيج آرا و بازيگري در عرصه انتخابات، محصول تشكيلاتي بود كه افرادش حضور داشتند هر چند به صورت رسمي ديده نميشدند.
اما چرا موجوديتي كه ديده نميشود، قادر است چنين تاثيري بر فضاي سياسي و اجتماعي باقي بگذارد.بخشي از پاسخ در اين واقعيت نهفته است كه تشكيلات و ساختار به رسميت شناخته نشده، پشتوانه و نيروي اجتماعي بزرگي را نمايندگي ميكند.تغييرات ايجاد شده در ايران در سه دهه گذشته، اين نيروي اجتماعي را براي اين تشكيلات هرچند غيررسمي خلق كرده است.از اين بحث مختصر ميخواهم نتيجه بگيرم كه آن عناصر ساختارياي قدرت دوام آوردن و تاثيرگذاري دارند كه برآيند و نمايندگيكننده نيروهاي اجتماعي باشند.
بنابراين، هژمونيك شدن گفتمان اعتدالگرايي و تبديل شدن آن به عناصري ساختاري كه مداوم باشد، نيازمند پيوند يافتن آن با نيروهاي اجتماعي است.گفتمان اعتدالگرايي بايد تداوم خود را در نمايندگي گردن نيروهاي اجتماعي موثر جامعه ايران بيابد.بر اين اساس، تمهيد كردن فهم جامعهشناختي دقيق از نيروهايي كه پشتوانه اين گفتمان به حساب ميآيند، اهميت راهبردي دارد.هرگونه صورتبندي معناي اعتدال نيز بايد بهگونهيي صورت گيرد كه خواست اين نيروهاي اجتماعي در آن بازتاب يابد.به اين ترتيب، ميتوان گفت تعريف كردن اعتدال، به همان اندازه كه كنشي معرفتي است، كنشي سياسي – اجتماعي نيز هست.هرگونه تعريفي از اعتدال، تاثيري بر نيروهاي اجتماعي خواهد داشت و در توزيع آينده قدرت موثر خواهد بود.
شرايط تداوم هژمونيك شدن گفتمان اعتدال، به توازن برقرار كردن ميان تعريف بر مبناي معرفتشناختي و مبناي سياسي و جامعهشناختي اين مفهوم بستگي دارد.پنجم، گفتوگو، مكانيسم تعريف كردن اعتدال است.اگر مقدمهيي را كه گفتم، بپذيريم يعني قايل به اين باشيم كه هر معنايي از اعتدال بايد بازتابدهنده خواست نيروهاي اجتماعي باشد، به دنبال آن بايد بپذيريم كه تعريف كردن اعتدال بايد بر اساس نوعي توافق با اجماع نسبي ميان نيروهاي اجتماعي صورت گيرد.
اگر چنين توافقي وجود نداشته باشد، نسبت اعتدال و نيروهاي اجتماعي نيز برقرار نميشود.براي رسيدن به چنين توافق و اجماع احتمالي، گفتوگو عنصري ضروري است.گفتوگو بايد در همه سطوح و بالاخص در سطح نخبگي، براي تعريف كردن اعتدال در لحظات تاريخي خاص، شكل بگيرد.حتي اگر بپذيريم كه اعتدال، آرمانخواهي واقعبينانه و لحاظ كردن مقدورات در پرداختن به آرمانهاست، آنگاه مساله اين خواهد شد كه آرمان چيست؟ واقعيت چيست؟ و مقدورات چقدر است؟ براي يافتن اين پرسشها، به سازوكارهاي گفتوگو نيازمنديم.
اعتدال به مثابه يك نظريه در انديشه اسلامي وجود ندارد
حجتالاسلام داوود فيرحي، استاد علوم سياسي دانشگاه تهران با اشاره به نسبت اعتدال و انديشه اسلامي گفت: در انديشه اسلامي اعتدال به مثابه نظريه وجود ندارد مانند نظريه اصلاحطلبي و اصولگرايي و نميتوان ردپاي آن را به عنوان نظريه پيدا كرد.
وي ادامه داد: اساسا رابطه نصوص ديني با نظريات را بايد با احتياط نگاه كرد. چرا كه نصوص ديني مانند زمين است و انواع مواد در آن وجود دارد، اما وقتي نظريات را بخشي ميبينيم سر از راديكال بودن در ميآوريم و اين باعث به افراط كشيدن نظريات ميشود.
فيرحي با بيان اينكه مفهوم اعتدال در ادبيات اسلامي قابليت اين را دارد كه عملياتي شود، افزود: اعتدال در ادبيات اسلامي در دو جا وجود دارد. يك جا اعتدال از عِدل آمده است و به معني توازن است. اين استاد دانشگاه ادامه داد: اعتدال به معني عِدل يعني فضيلت رفتاري انسان و يعني ما به دنبال انسانهاي متواضع با چنين اخلاقي براي اداره جامعه باشيم و اين معني در مقابل افراط و تفريط و زيستن در وضعيت تعادل است.
فيرحي در پايان خاطرنشان كرد: دومين مفهوم اعتدال از عدل گرفته شده است و اينجا اعتدال از فصل بعدي خارج و به روش زيستن تبديل ميشود و ساختارها نيز اعتدالي ميشود و اعتدال به معني عدل يعني عمل كردن براساس اراده شريعت و اراده عمومي.
فکر نمی کنید دیگه بسه؟؟ ما ایرانیان به اندازه کافی خداوندگار تشریح و تئوری و شعاریم. تنها اندی عمل به حرف اعتدال و عدالت ما را بس!!