کیومرث پوراحمد یادداشتی را خطاب به جمال شورجه در پی حواشی این روزها منتشر کرد.
کارگردان «شب یلدا» در این نامه که، با عنوان «آقای شورجه شاخهایم را میبینید!؟» نوشته است:
« آقای جمال شورجه فرض میکنیم که من و شما و علیرضا داودنژاد هر سه فیلمساز هستیم و برابر این فرض، یک فیلمساز میخواهد از دوست فیلمساز دیگرش در برابر اهانت و افترا دفاع کند.
شبی «ابوالقاسم طالبی» با یک آدم بدنام و نشاندار وارد مجلسی شد. در فرصتی مناسب او را کنار کشیدم و گفتم من و تو هیچ سنخیتی باهم نداریم اما من برای تو احترام قائلم، فقط به این دلیل که در این سالها هرگز رنگ عوض نکردهای، امروز همان آدمی هستی که از ابتدا میشناختیمت، بنابراین حیف توست که با آدمهای نشاندار و بدنام همراه شوی.
همین مورد در مورد شما هم صدق میکند آقای شورجه. من همیشه برای شما احترام قائل بودهام، به همین دلیل که در این سالها ندیده بودم رنگ عوض کنید. همیشه تفکر واعتقاد و عملتان بر یک مدار میچرخیده است و همیشه شما را آدمی پاک و سلامت می شناختهام ولی وقتی دیدم به یکی از سلیم النفسترین آدمهایی که من نه فقط در سینما که در همهی زندگی دیدهام. (بله دقیقا منظورم علیرضا داودنژاد است) توهین کردهاید و تهمت زدهاید شاخ در آوردم. شاخهایم را ببینید آقای شورجه!
همهی حرفهای علیرضا داودنژاد را جلوی در بستهی خانه سینما شنیدهام. این حرفها را بارها و بارها در خلوت هم از او شنیدهام. و خوب است که بدانید من هم مثل علیرضا به وجود دزدها، خائنها، خودفروشها و نیز وطن فروشها و اهداف برنامهریزی شدهی ویرانگرشان برای فرهنگ ایران زمین اعتقاد دارم. شما چطور؟ هیچ ازخودتان پرسیدهاید چگونه است که "FARSI 1 " و "Gem TV" و چندین کانال ماهوارهای دیگر از بام تا دیروقت شام یک بند سریالها و فیلمها و موزیک ویدئوهای خوش آب و رنگ و خررنگ کن با دوبلههای تروتمیز پخش میکنند و هیچ پارازیتی هم روی آن ها نیست و اغلب آگهیهایشان مربوط به تهران است و به شکلی وقیحانه آگهی گنجیاب هم پخش میکنند. وسیلهای که (دست کم برابر مقررات سازمان میراث فرهنگی) وسیلهای مجرمانه است. آقای شورجه هیچ از خودتان نپرسیدهاید که چرا؟ و اساساً اعتراض شما به علیرضا داودنژاد چیست؟ من که مطمئنم شما وطنفروش و خائن نیستید. شاید زور سیاست آنقدر زیاد است و امتیازات سیاست بازی آنقدر زیادتر که آدم سلامت ویک رویی مثل شما را هم وسوسه کرده تا سوار خر چموش سیاستزدگی بشوید!؟
آقای شورجه من چهل سال است که علیرضا داودنژاد را میشناسم و با جرات و اعتقاد کامل میگویم که او آدمیست پاک باختهی سینما ، آدمیست عارف مسلک ، فرهیخته ، هنرمند و هنردوست، و همهی دغدغهاش ایران است و ایران و فرهنگ ایران . همهی زندگی شخصی و حرفهای داودنژاد مثل کف دست رو و روشن است و هیچ ، هیچ ، مطلقا هیچ چیز پنهانی و پنهان کردنی ندارد. آقای شورجه گمانم باید اتفاق مهمی در درون شما رخ دهد و سالیان سال رنج و مرارت بکشید و خون دل بخورید تا به درجهی علیرضا داودنژاد (دست کم در سینما) برسید. این نکته را فقط بر اساس حاصل سالها کار شما میگویم و حاصل کار همهی عمرعلیرضا داودنژاد در سینما.
در ضمن محض اطلاع باید بگویم که افترا و تهمت در قوانین مجازات اسلامی از یک ماه تا یک سال حبس دارد و تا هفتاد و چهارضربه شلاق. البته من مطمئنم که داودنژاد هرگز از شما شکایت نخواهد کرد حتی اگر گفته باشد و نوشته باشد. و اساساً مواد و تبصرههای قانون مهم نیست. مهم این است که به نظر خودتان تهمت و افترا در پیشگاه خدای شما چگونه جرمی است و چه تاوانی دارد؟ از ته قلبم آرزو میکنم که شما همان جمال شورجه روراست و یک رو باشید و آن چه درباره داودنژاد نوشتهاید صرفا یک سوء تفاهم و براساس اطلاعات غلط دغلکاران بوده باشد. امیدوارم و آرزو میکنم که چنین باشد.»
در تجمعی که در 24 تیر ماه مقابل خانه سینما برگزار شد،علیرضا داودنژاد سخنرانی اعتراضگونهای را نسبت به روند پلمپ خانه سینما داشت و گفت: «نمیخواهم بدبینانه حرف بزنم ولی باید فرض کنیم یک جریان نفوذی جاسوس وطنفروش و خائن در ایران است که قصد دارد ملت ایران از تولید کالاهای فرهنگی عاجز شود.»
در پی این اعتراضها، جمال شورجه در نامهای نسبت به نوع اعتراض علیرضا داودنژاد مقابل خانهی سینما انتقادهایی را مطرح و اعلام کرد که این کارگردان برای هزینهی درمان پسرش و ساخت فیلم آخرش، کمکهایی را از سازمان سینمایی دریافت کرده است.
البته علیرضا داودنژاد این نسبتها را رد کرد و خواستار شد اگر مدارکی در این زمینه وجود دارد، جمال شورجه ارایه کند.
سينماگران را به جان هم بينداز تا مهار شوند
خوشبختانه در کل به اینا باید گفت : بای بای!
قابل توجه بعضی از اطبای البته یک خرده غیر حاذق