با به پایان رسیدن آخرین روزهای فعالیت دولت دهم و آغاز دور جدید فعالیتها برای دولت یازدهم، ضمن هماهنگی با دفتر روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ترتیب مصاحبه حضوری با «سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی» داده شد تا با وزیر ارشاد دولت اصولگرایان در خصوص 4 سال فعالیت در مسند عالیرتبهترین مقام مسئول در وزارت ارشاد به صورت صریح گفتوگو کرده و از روند برنامهها، جشنوارهها و حتی برخی فشارها و انتقادها در طول این مدت آگاه شویم.
حسینی از جمله آرام و متینترین وزیران احمدینژاد بود که کمتر حاشیه داشت و در این مدت حضورش در ارشاد به گفته خود، تا حد توان کار کرد.
او با اختصاص زمانی حدودا 2 ساعته به پرسشهای خبرنگاران فارس پاسخ گفت و پیرامون بسیاری موارد از جمله فشارها و انتقادهای عده ای و حتی کنار کشیدن از همکاری با دولت دهم مواردی را بیان کرد.
آنچه در ذیل این مطلب میآید گفتوگوی صریح فارس با سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است:
آقای حسینی! شما مدت 4 سال در یکی از سختترین وزارتخانهها فعالیت کردید، در سختترین شرایط وزیر بودید، با توجه به این موارد در کل به عملکرد خود چه نمرهای میدهید؟
نمره را قاعدتا باید دیگران بدهند و عملکرد را ارزیابی کنند، اما با توجه به امکاناتی که بوده و محدودیتهایی که در مواردی وجود داشته، در مجموع بنظر میرسد کارهای خوب و قابل دفاعی طی این 4 سال انجام شده و یک تحرکی را ما در حوزه فرهنگ و هنر شاهد بودیم.
البته قطعا امکان آن بود تا بهتر از اینها باشیم، ولی عوامل متعددی دست به دست هم میدهد تا اینکه کار انجام شود، فکر میکنم برنامههایی که ما روز اول مطرح کردیم غالب آنها انجام شده و خیلی از کارهایی که شاید روز اول مدنظرمان نبود با ورود به میدان و طی یک برنامهریزی، کارهای جدیدی هم تعریف و انجام شد؛ سعی کردیم همه آن فعالیتهایی که در گذشته بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود آنها را تقویت کنیم، مگر آنکه در موارد جزئی اشکالاتی بوده و آنها را اصلاح کردیم.
ما جشنوارهها نمایشگاهها برنامههای مختلف، همایشها را در تهران، استانها و شهرستانها داشتیم، این در شرایطی بود که بخشی از هنرمندان در سال 88 ( اهالی فرهنگ و هنر) در آغاز راه بخاطر مسایل سیاسی ذهنیتهای منفی داشته و همکاری خوبی نداشتند، حتی این گروه در برخی از جشنوارهها مشارکت نمیکردند، ولی به تدریج شرایط عادی شد و همکاری خوبی بوجود آمد و در همه حوزهها پیشرفتهای خوبی را شاهد بودیم. البته در دور سوم سفرهای دولت کارگروه فرهنگ و هنر تشکیل شد و اعتبارات برای هر استان در نظر گرفته شد، اما عدم همکاری مجلس و دولت باعث شد آن اعتبارات متوقف شود بر این اساس دست استانها بسته شد.
در مجموع راضی هستیم چرا که اقدامات سختافزاری و نرمافزاری در کشور در قیاس با گذشته انجام شده است، معیار آن است که بدانیم چه چیزهایی را تحویل گرفتهایم و الان چه وضعیتی را تحویل میدهیم.
مثلا فرض کنید افرادی که به ارشاد مراجعه میکردند گاهی اوقات باید چند سال در نوبت بودند تا مجوز نشریه یا موسسه فرهنگی اخذ کنند، ولی با همت دوستان و تاکید و تشویقی که وجود داشت سعی کردیم مجوزها بهروز شوند.
آقای وزیر بالاخره نمره را ندادید...
معتقدم هیچ کوتاهی نکردیم و آنچه وظیفهمان بوده انجام دادهایم.
ببینید قطعا کار مثبت بوده، اما متاسفانه گاهی اوقات حاشیههایی که درست میشد اصل کار را تحتالشعاع قرار میداد، حتی خیلی از خواص هم اطلاعی ندارند که چه کارهایی در این مدت انجام شده است، بنظر من اگر ما ضعفی داشتیم در حوزه اطلاع رسانی بوده است و آنگونه که باید و شاید در تهران و استانها برنامههای مختلف را اطلاع رسانی نکردهایم، البته بخشی هم بر عهده خود رسانهها بوده که اصلا اخبار را پوشش نمیدادند. برخی روزنامهها اصلا خبرهای مثبت وزارت فرهنگ را کار نمی کردند، مگر اینکه جشنواره و برنامه بزرگی باشد که اغلب به حواشی و جنبههای منفی آن پرداخته و تخریب میکردند، یا صدا و سیما قطعا بیش از اینها میتوانست همکاری کند، ضمن اینکه اخیرا شرایط خوبی فراهم شده، اما در گذشته هم میتوانست اطلاعرسانی خوبی انجام شود. لذا غالبا افراد وقتی بحث وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میشود ذهنشان بسوی ممیزی کتاب و بحث یکی دو فیلم سینمایی خاص و ... میرود؛ در حالی که دهها و صدها کار مثبت انجام شده که این افراد یا اطلاع ندارند و یا نادیده میگیرند، از این جهت در مجموع کارنامه خوب و مثبت است و دقیقا قابل بررسی است؛ میتوان کارنامه را با دورههای گذشته بررسی و قیاس کرد.
در یکی از مناظرههای انتخاباتی یکی از نامزدها میگفت که در زمان اصلاحات چقدر مجوز نشریه دادهایم یا اینکه NGOها را راهاندازی کردیم، اما ما در دولت دهم به بیش از 2 هزار نشریه و تعداد قابل توجهی موسسات فرهنگی هنری و کانونهای فرهنگی هنری، کانونهای تبلیغاتی و... مجوز ارائه کردهایم، اینطور نبوده که نگاه ما بسته باشد و نخواهیم فعالیتها صورت پذیرد و یا بخواهیم همه کارها در دست ما باشد، هر مقدار که تصدیگری کمتر باشد و بخش خصوصی فعالتر وارد میدان شود، ما استقبال میکنیم.
گاهی اوقات به گونهای مطرح میشود گویی نگاه منفی وجود داشته و کسی نمیخواسته به دیگران میدان بدهد.
در حال حاضر در نقاط فراوانی مجتمع فرهنگی هنری ساختهایم، اما یک نیرو برای اداره کردن آن نداریم. گاهی از جهت تعداد نیروی انسانی و پرسنل در ارشاد با حداقلها کار کردهایم.
فکر میکردید روزی وزیر ارشاد شوید؟
من هیچ موقع طراحی نکرده بودم و در ذهنم هم نبود، البته از پیش از انقلاب به کار فرهنگی علاقه داشته و آن را ادامه میدادم و بعد از انقلاب هم کار فرهنگی را همیشه پیگیر بوده و دوست داشتم، اما اینکه از قبل در ذهنم باشد که به وزارت ارشاد بیایم، چنین چیزی نبود. بویژه اینکه در دولت نهم در وزارت علوم مسئولیت داشتم و کمتر به ذهنم میرسید دوباره به کارهای فرهنگی برگردم اگرچه پیش از وزارت علوم در صدا و سیما و ... کار فرهنگی را ترجیح میدادم.
تصورتان قبل از ورودبه این وزارتخانه، با بعد از ورود با توجه به گستردگی، چه تفاوتهایی داشت؟
هر فردی در تجربه به مسایلی دست مییابد که قبل آن شاید نبوده و هم اینکه واقعیتها را در مییابد که بدنه ارشاد و مدیران چقدر توان کاری دارند، چون بار بر دوش یکنفر نیست، باید نیروهایی که در سطوح مختلف شهرستانها و استانها هستند بیایند و فعال شوند تا یک کار با عظمتی انجام شود. شاید ابتدا انسان تصور روشنی نداشتم نه اینکه ندانم، هر چه انسان بر مسئله ورود میکند با واقعیات بیشتر آشنا میشود، از سویی با هنرمندان بیشتر به واسطه ارتباط کاری آشنا شده و شناخت پیدا کردم، این موارد از قبل شفاف و دقیق برای خود ما نبود.
یعنی دیدتان مثبتتر شد یا منفیتر؟
ضعفها و اشکالها مشخص میشود، البته نقاط قوت هم نمایان میشوند و این موضوع دو طرفه است، یعنی گاهی اوقات ممکن است محاسبات آنگونه که باید و شاید مطابق به واقع نباشد.
در هنگام ورود جا نخوردید؟
خیر، از سنگینی و سختی کار آشنا و مطلع بودیم و میدانستم که انتظارات فراوان وجود دارد، تنها چیزی که شاید دوستان ما انتظار نداشتند این بود که این همه کار انجام میشود اما در نهایت با کم لطفی بی انصافی از آنها یاد شود. چه از سوی رسانهها و یا گاهی از سوی خود هنرمندانی هم که همه اقدامات را نادیده میگرفتند، البته این عده افرادی بودند که گرایشهای سیاسی خاصی داشتند، ادعای آن را داشتند که ما فقط به هنر از نگاه هنر مینگریم و کاری به سیاست نداریم و نباید سایه سنگین سیاست بر هنر باشد، از این شعارها میدادند اما خودشان هم سیاسی بودند و کلا با این نگرش و تفکر گاهی اوقات همراهی نداشتند، اما ما همواره بر محتوا دقت بسیار داشتیم و میگفتیم محتوای یک فیلم سینمایی باید با فرهنگ اسلامی ما سازگاری داشته باشد و یا اگر تئاتری میخواهد انجام شود اینگونه باشد، در همه رشتهها ما این تاکیدات را داشتیم، اما این موارد خوشایند برخی نبود و میگفتند چرا اغلب جشنوارههای شما مناسبتی است، جهت دار است و ... آزاد بگذارید تا هر که هر چه خواست تولید و ارائه دهد.
یعنی به شما اعتراض میکردند؟
بله گاهی داشتیم که برخی افراد نمیخواستند وارد چارچوب شوند، مثلا شعر آئینی، شعر رضوی و.. این موارد مطابق میل عدهای نبود و نمیخواستند. ما دائما جهتگیریهایی داشته باشیم، اما محتوا باید همواره برگرفته از معارف ناب و فرهنگ اسلامی ما باشد.
در بسیاری موارد منافع کشور را هم مدنظر قرار میدادیم تا فیلمهایی که ساخته میشوند سیاه نمایی نداشته باشند و نقاط مثبت هم در آنها لحاظ شود، پیشرفتهای کشور بیان شود و یا بحث دفاع مقدس را به نحوی مطرح نکنیم و فیلمی نسازیم که ضد جنگ باشد.
در دوران اصلاحات داشتیم فیلمهایی که به اسم جنگ و دفاع مقدس ساخته میشد اما علیه جنگ بود، این موضعگیری برای برخیها خوشایند نبود. گاهی اوقات تذکراتی در برخی کارها داده و اصلاحاتی انجام میشد، اما این باعث میشد عدهای کلا از این مشی راضی نبوده و به مخالفت بپردازند.
در حوزه سینما آقای دکتر نیت شما مشخص است و کارنامه شما شفاف است، شما به شخصه در برخی زمانها ایستادید و مقاومت کردید، با این حال برخی اوقات شاهد اکران فیلمهایی بودیم که حساسیت برانگیز بود...
ما هیچ گاه از کل عملکرد یک بخش دفاع نکردیم چرا که قطعا ضعفهایی در همه زمینهها وجود داشته است، اما اینکه یک فیلم و یا دو سه فیلم را بهانه قرار دهیم برای اینکه تولیدات و کارهای این دوره را ببریم زیر سوال درست نیست.
سوالهایی برای برخی متدینین وجود داشت و آن اینکه شخصیت شما و موضعتان مشخص است، اما حساسیتهای بسیاری برای اکران فیلمها گاهی ایجاد شد.
آنهایی که در برخی موارد اعتراض میکردند و ایراد میگرفتند وقتی ما میگفتیم به مراتب فیلمهای بدتر از اینها در گذشته ارائه شده، پاسخ آنها این بود که ما از شما توقع دیگری داریم.
اتفاقا بحث ما هم دقیقا همین است.
اما در عین اینکه برخی فیلمها اشکالات و یا ضعفهایی داشت، من فکر میکنم اختلاف نظرهایی که در بحثهای سیاسی و یا نسبت به دولت وجود داشت گاهی اوقات در این مسایل حساسیتهای خود را نشان میداد، مثلا تئاتری در حال تمرین است و عکاسی بر سر تمرین حاضر شده و از زوایای مختلف عکس گرفته و یک جنجالی را در کشور بر پا کرده است، افراد هم با دیدن عکسها حساس میشوند. میخواهم بگویم به برخی از مسایل دامن زده شد و روال طبیعی نداشت؛ ممکن است نقد کرده و اشکالاتی وارد میشد اما اینکه به یکباره برای یک تئاتر یا فیلم سینمایی موجی ایجاد شود، غیر عادی بود، در عین حال که حساسیتهای متدینین را باید ارج نهاد و دقت کرد.
گاهی دوستان سینمایی ما توجیهی را مطرح میکردند، اینکه در بحث برخی ناهنجاریها، فیلمهایی با موضوع خیانت و یا اشکالات اینگونه (فیلمها برای بخش خصوصی بود و برای وزارتخانه نبود) قصد تقبیح یک ناهنجاری یا رفتار ناشایست وجود دارد. اینکه سرانجام یک خانواده بی بند و بار فروپاشی و قتل و جدایی و.. خواهد بود. نه اینکه قصد عادی سازی و یا ترویج باشد؛ گاهی اوقات هم ما اختلاف نظر داشتیم، همان اوایل پیرامون فیلم «به رنگ ارغوان» نظر عدهای منفی و عدهای صد در صد مثبت بود، واقعا کار دشواری را دربحثهای مختلف سیاسی داریم.
مثلا فیلم «کتاب قانون» همان اوایل هم مخالف آتشین داشت هم موافق آتشین.
شما آقای دکتر، در مشاهده این فیلم ها برداشتتان این بود که این فیلمها مثبت هستند؟
این ناهنجاریها در جامعه وجود دارد و باید آسیبشناسی شود، اما همیشه تاکید ما بر این بود که اگر برای نمایش برخی صحنهها چارهای جز نمایش نداریم باید به حداقل بیان اکتفا کنیم. در حدی که اشاراتی شود و بحث تبلیغ و ترویج نباشد.
یعنی بین شما و مسئولان سینمایی در این مورد اختلاف نظر وجود نداشت؟
اختلافنظر که وجود دارد، ببینید ما ساز و کاری داریم و نمیتوانیم در هر موضوع وارد شویم، بالاخره یک شورای پروانه ساخت و شورای پروانه نمایش وجود دارد، یعنی اینکه اگر دائم یک مدیر به عنوان وزیر بخواهد وارد جزئیات شود اعتراض در بردارد، لذا در برخی موارد که ضرورت داشت وارد در برخی موضوعات شده و سعی میکردیم حل شود، اما روند کار مثبت است، یعنی اگر ما در سال 1390 اعتراضاتی را داشتیم که البته برخی در حد جشنواره بود و خیلیها به اکران نینجامید، تمام مبنای قضاوت جشنواره بود، خیلی از این فیلمها بعدا اصلاح شد، برخی از اینها هم متوقف شد و اینگونه نبود که بگوییم در طی این مدت تمام فیلمهایی که تولید شد اکران هم شدند، خیر اینگونه نبود، حتی برخی فیلمها از کارگردانان بسیار معروف داشتیم که اینها به دلایلی به اکران نرسید، متوقف شد و ماند؛ لذا میخواهم بگویم این بخش دوم را عدهای دقت نمیکردند و همین که فیلمی در جشنواره به نمایش در میآمد این مبنای قضاوت شده و هجمههایی را وارد کردند.
جشنوارهای که سال 91 برگزار شد ما هیچ موردی نداشتیم.یعنی جشنواره سال گذشته نشان میدهد اهتمام وجود داشت که حساسیت مومنین و متدینین را هم در نظر بگیریم.
پس این نشان میدهد شما به این مسایل ورود میکنید.
بله.
نتیجه آن شد که دبیر جشنوارهای اعلام کرد ما یک فیلم خیانت هم نداریم.
درست است، شما دقت کنید مثلا فیلم «شهید چمران»، اعتبار لازم برای این فیلم مهیا نبود و نمیتوانستند آن را تولید کنند، اما بالاخره پیگیری کردیم و منابعش تامین شد و کار صورت گرفت. اخیرا ساخت فیلم «22 روز» مطرح بود که سازمان سینمایی نمیتوانست از عهده هزینههایش برآید اما از منابع دیگر تامین شد و انشاءالله این کار ساخته خواهد شد.
در حوزه سینما واقعا حساسیتها بالاست، از سوی دیگر یک فیلم موافق و مخالفان زیادی هم دارد، در کل ارزیابی خود را از حوزه سینما در زمان خودتان چیست؟
ببینید ما ضعف داشتیم و نمیخواهیم انکار کنیم، ضمن اینکه نقاط قوت فراوانی هم داشتیم، بخشی از این شاید به ضعف مدیریت باز میگردد، اینکه خود دستاندرکاران معاونت سینمایی ما غالبا سینماگر بودند. اما این بدان معنا نیست که هنرمندان و سینماگران مدیران خوبی هم باشند. چون اینها گاهی عنوان میکردند کار را به هنرمندان و سینما گران واگذار کنید، اما عملا نشان داده شد که گاهی چه بسا فردی که آشنا است با این موضوع اما خودش به عنوان یک فرد حرفهای در آن رشته شناخته نمیشود چه بسا او بهتر بتواند خدمت کند.
خود هنرمندان ما میان خودشان دستهبندی دارند، یعنی اختلاف نظرهایی میان آنها است، گرایشهای مختلف فکری سیاسی دارند، لذا وقتی فردی را انتخاب میکنید عدهای از همان ابتدا با آن موضع دارند اما یک فردی که از بیرون وارد مجموعه میشود این حساسیتها پیرامون او کمتر است، یعنی این شبهه و شائبه وجود دارد که مثلا این فرد میخواهد افراد خود را وارد کند و از موضع تهمت وارد شوند، اما شاید واقعیت اینگونه نباشد و آن فرد به عنوان هنرمند در آن رشته تنها کارش را انجام میدهد، اما همواره این سوءظن نسبت به او وجود دارد که خود این موضوع مشکلساز میشود.
تجربه یک سینماگر در معاونت سینمایی و یا به عنوان یک مدیر تجربه موفقی نبوده است؟
مخصوصا افرادی که حساسیت نسبت به آنها وجود دارد، ممکن است در این میان افرادی را بیابید که مقبول همگان باشند.
البته در میان هنرمندان خیلی افرادی که مورد وثوق همه باشد پیدا نمی شود...
در اکثر رشتهها اختلافات جدی وجود دارد، مثلا خوشنویسان که نجیب و اصیلترین هنرمندان ما هستند و افراد جنجالی نیستند، گاهی در بین آنها هم دو دستهگی داشتیم و تا آخر این دو دستهگی وجود داشت و برطرف نشد، ببینید ما از هر دستهای اگر فردی را انتخاب کنیم و او را به عنوان مسئول معرفی کنیم ممکن است اختلافهایی بوجود آید، لذا گاهی اوقات فردی که از بیرون مجموعه و البته آشنا باید بیاید؛ نمیخواهم بگویم با مسئله بیگانه باشد اما همین فرد آشنا به کار چه بسا بهتر از دیگران باشد.
آقای دکتر اتفاقاتی که در حوزه سینما افتاد یا بحث اختلاف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با حوزه هنری و مجموعه اینها یک شایعههایی را بوجود آورد که در وزارت ارشاد و خاصه برخی حوزهها چون سینما افراد دیگری تصمیمگیر بودند و به وزیر فشار آورند. این درست بود؟
بالاخره مقوله فرهنگ و هنر به گونهای است که خیلیها خود را صاحب نظر میدانند و ورود میکنند و نظراتشان را میگویند و همانطور که گفتم بعضی اوقات برای بحثهای سیاسی وجه المسالحه قرار میگیرد و اصلا برخیها از موضوع اطلاع نداشته و جانبداری میکردند، در حالی که اگر در همین بحث خانه سینما نظراتی داشتیم میگفتیم تا بر اساس ضوابط و قوانین عمل شود، صنفی که میخواهد تشکیل شود باید اعضا جمع شده و انتخابات برپا کنند، بعد شورای مرکزی و رئیس آن مشخص شود، نه اینکه یک عدهای خود را به عنوان رئیس جمعی قلمداد کنند و بخواهند خودشان باشند، باید طبق ضوابط و مقررات باشد. برخی سوال هم نکرده و زود موضع میگرفتند، از گروههای سیاسی ، افراد جاهای مختلف، نمایندگان مجلس و...
شخصی به خودتان میگفتند؟
نه در رسانهها موضع میگرفتند، قبل از اینکه متوجه شوند صورت مسئله چه بوده و چرا اقدامی صورت گرفته سریع موضع میگرفتند. عدهای گروه سیاسی موضع گرفتند، از نمایندگان مجلس بگیرید تا دیگران. خود این، کار را دشوار میکند، لذا باید به سمت و سویی برویم و اگر فردی را به عنوان متولی کاری گذاشتیم اعتماد هم به او وجود داشته باشد.
در حوزه سینما چطور؟
نه ما کمتر مسایلی داشتیم که بخواهند وارد شوند. ممکن است برخی گلایهای کرده و نامه به ایشان مینوشتند که ایشان نامه را ارجاع میدادند به بنده، فرض کنید هنرمندی درخواستی دارد و قصد تولید کاری را دارد اینها طبیعی است، ولی اینکه بیرون به شکلی جلوه می دادند که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این تصمیمات گرفته نمیشود خلاف واقع است، با این همه حجم کار، اصلا کسی از بیرون نمیتواند وارد شود، ممکن است به صورت موردی آقای احمدینژاد پیرامون موضوعی مثبت یا منفی نظری داده که آنهم ضمن بیان توضیح قانع میشدند.
که گفتید این موارد زیاد نبود...
نه خیلی کم هستند، خیلی موارد علنی شد، یک زمان بحث روزنامه شرق را داشتیم و کاریکاتوری که کشیده شد و از نظر ما توهین به رزمندگان اسلام در هفته دفاع مقدس بود، فردی هم که کاریکاتور را کشیده بود سابقه سیاسی مشخصی داشت و در حوادث سال 88 کار میکرد، اما از نظر هیات نظارت باید این اتفاق میافتاد، در همین راستا 150 نماینده مجلس روز قبل موضع گرفتند که چرا وزارت ارشاد کوتاهی کرده و بسیاری از ائمه جمعه و دیگران هم همینطور ،لذا ما به این جمعبندی رسیدیم که روزنامه توقیف شود، اما بعدا آقای رئیس جمهور گفتند که نمیبایست اینگونه عمل میشد، باید به قوه قضاییه ارسال میکردید تا آنها برخورد کنند، البته بعد هم دیدیم قوه قضاییه هیچ برخوردی نکرد؛ این روزنامه رفع توقیف شد.
شما توبیخ خود را از سوی رئیس جمهور قبول داشتید؟
به هر حال رئیس جمهور نظرشان را مطرح کردند.
آقای حسینی! خیلیها که از بیرون به شما نگاه دارند و یا از نزدیک با شما در مراوده هستند اغلب شما را انسانی شریف و متین میشناسند، اما نسبت به قاطعیت شما در برخی موارد شک و تردید دارند. به نظر شما آنها درست فکر می کنند؟
بالاخره اگر قاطعیت نباشد که کاری انجام نمیشود. مدیریت باید قوی باشد، ولی روحیه هنرمندان طوری است که باید با ظرافت و لطافت برخورد کرد. حتی ما در برخی موارد هم که خواستیم بر اساس قانون عمل کنیم دیدیم که چه واکنشهایی داشت و کمتر افراد حاضر بودند که همراهی کنند یا کمک کنند، شما دیدید در جایزه اسکار که ما اعلام کردیم بخاطر توهینی که به پیامبر(ص) شده ما شرکت نمیکنیم اما کمتر حمایت انجام شد، معمولا به هر دلیل افراد ایستاده و مقابله میکردند، این است که عرصه دشوار و سخت است، اینگونه نیست که انسان یک تنه تصمیم بگیرد و بعد هم روی تصمیم تا آخر ایستاد گاهی اوقات این مسایل هم پیش میآید.
میگویند زود راضی میشوید...
اگر حرف حسابی باشد. اما در مورد کار و خواستههای افراد اگر معقول باشد حمایت شده و کار انجام میشود و نمیتوانیم جواب منفی بدهیم؛ جواب منفی دادن برای من سخت و دشوار بود، کارم سنگین هم میشد، اما خیلی جاها در مراسمهایی دعوت میکردند تا کاری انجام شود اینکه بخواهم پاسخ رد بدهم برایم سخت بود، افراد کارها و انتظاراتی داشتند، اما سعی میکردم آن را در جهت مثبت انجام دهم.
از تجربیات ارزشمند این 4 سال بگویید.
تجربیات زیاد است.
یکی اینکه هنرمندان را بیشتر شناختید. درست است؟
(با خنده) حالا از هنرمندان گلایه نداریم، اما بنظر میرسید برخی نشریات و روزنامهها به برخی مسایل دامن میزدند. مثلا فردی مثل «استاد محمد علی کشاورز» را معرفی کردیم و به ایشان نشان دولتی دادند. همیشه احترام ایشان را داشتیم و بعدا هم که در بیمارستان بودند به آنجا رفته و عیادت کردیم، آقای کشاورز هم از رئیس جمهور و گروه حاضر در بیمارستان تشکر کردند، اما در همین روز یک خبرگزاری از زبان آقای کشاورز تیتر زده بود که هیچ مسئولی به سراغ ایشان نرفته است! من یقین دارم او این حرف را نگفته است. گاهی اوقات این فضاسازی منفی که انجام شد دوستان ما را اذیت میکرد و ما از نقد هیچ گاه ناراحت نبودیم.
با این چیزها روحیه تان را از دست می دادید؟
نه، چون ما از پیش از انقلاب در عالم سیاست و فرهنگ بودهایم، اما انتظار نداشتیم. گاهی برخی افراد که تسویه حسابهایی با دولت یا افراد دیگر داشتند مطلب نادرست و کذبی را مینوشتند از این نمونهها زیاد داشتیم و روزی نبود که حداقل در یک سایت نداشته باشیم که خلاف واقع باشد. گاهی از نقد و پرخاش و تندی هیچ نگرانی نداشتیم چرا که میبایست کار ما در معرض نقد باشد. در دولت دهم در میان مردم بودیم، به حدی که ما دیدار و ارتباط داشتیم در هیچ دورهای نبوده، 250 سفر شهرستانی و استانی داشتم، اگر این با همه دورههای وزارت ارشاد قیاس شود پاسخ روشن میشود؛ حتی با برخی از وزرایی که نزدیک 10 سال در وزارت ارشاد بودند قیاس کنید که این تعداد دیدار مردمی و سفر داشتهاند! برخی افراد تنها با چهرههای معروف و پیشکسوت مینشستند و چند ساعت گعده گرفته و صبحانه و نهار میخوردند، اما ما فرصت نداشتیم، اعتقاد هم نداشتیم که باید تنها به چهرههای برجسته اعتنا کرد میگفتیم باید کل کشور را در نظر داشته باشیم، چرا که استعدادهای خوبی وجود دارد، بر این اساس باید برای آنها وقت بگذاریم، لذا در تهران وقت کمتری میگذاشتیم، بالاخره 250 سفر یعنی حداقل 250 روز حتی بعضیها هم چند روزه بودند.
یعنی تقریبا یکسال شما در سفر گذشت.
بله، فکر میکردم این موثر بوده و باعث دلگرمی میشود تا اینکه در دفتر بنشینیم و تعداد انگشت شمار هنرمندان را دیده و هوای آنها را داشته باشیم، اما این مطابق عدالت نیست، در عین حال با آن عده هم تماس داشتیم هرگاه جلسهای داشتند و یا خواستند بیایند مشکلی وجود نداشت، میآمدند.
یعنی شما هوای بعضی هنرمندان خاص را نداشتید؟
آن وقتی که برخیها میگذاشتند و مفصل با یک نفر مینشستند اینگونه نبود من برای تمام افراد این وقت را قائل بودم، در گذشته هم دیده بودیم یک مسئول کشوری در سطح بالا با فردی نشسته و دو ساعت صحبت میکند، اما وقتی به همین فرد میگوییم برو در جلسه ائمه جمعه حضور داشته باش، این فرد حاضر نمیشد برود، من میگویم وقتی قرار باشد با یک نفر صحبت کنم به یک جلسه 400 نفره میروم و با گروههای مختلف مینشینم و صحبت میکنم، یعنی وقتی را که باید به افراد خاص بپردازیم به دیگران هم اختصاص میدادیم، البته گاهی اوقات تماس میگیرند و میخواهند حضوری ملاقاتهایی داشته باشند، بنده به آنها تلفن میزنم و درخواستهاشان را میشنوم تا در صورت لزوم و توان انجام دهم..
شما جلسه خصوصی با هنرپیشه و یا کارگردانان مشهور نداشتید؟
نه اینکه نداشته باشیم اما کمتر این اتفاق میافتاد. هنرمندان مدام آمد و شد دارند، ولی میخواهم بگویم اینکه بخواهم وقت زیاد صرف کنم اینطور نیست.
چقدر خودتان را موفقتر از وزرای قبل از خود میدانید؟
آنها هم کار کرده و زحمت کشیدهاند، ما هم اگر کاری انجام میدهیم بر اساس تجربیاتی بوده که برای گذشته است و ما آنها را دنبال کردهایم، ولی میخواهم بگویم چون برخیها ادعاهایی میکنند که برگردیم به 8 سال قبل و... از طلا گشتن پشیمان گشتهایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید، تعبیرهایی میکنند که انگار فرهنگ و هنر در این مدت تعطیل بوده است، اما بی انصافی است، بیایند مقایسه کنند این دوره را با گذشته، ببینند چه تعداد اجرای موسیقی ما در گذشته داشتیم، چقدر اجرای تئاتر داشتیم، چقدر فیلم تولید شده، چقدر کتاب منتشر شده و.. در همه حوزهها رشد بوده است؛ در همین سینمایی که عدهای آیه یاس میخوانند و میگویند کاری نشده ببینند تولیدات بیشتری در این مدت بوده است، کارهای مختلفی انجام شده و بسیاری از ضعفهایی که در گذشته بوده الان نیست، در روزهای ابتدایی ورودمان و پیش از آن فیلمهای سطحی و مبتذل وجود داشت، برخی فیلمها از اسامیشان مشخص بود چه هستند( چهارچنگولی و خروس جنگی)، اما الان سعی شده در این مدت فیلمهای اجتماعی و سیاسی ساخته شود.
میگویند برای حوادث مربوط به انقلاب کار نشده است، چه کسی کار نکرده؟ بالاخره در دورههای مختلف باید کار میشده. داستان تسخیر لانه جاسوسی، ماجرای ایرباس و... مثلا در 4 سال اخیر رخ نداده است، مهمترین حادثه مربوط به ما برای سال 88 بوده که بلافاصله برای آن فیلم ساخته شد، فیلم معروف «قلادههای طلا» البته فیلمهای دیگری هم ساخته شد.
البته آقای طالبی میگوید که در این فیلم به درستی حمایت نشد.
خیر اگر ما حمایت نمیکردیم که نمیتوانست بسازد. ضمن اینکه اگر ما حمایت نمیکردیم ممکن بود اکران نشود چون مخالفان جدی برای اکران داشت.
یعنی میان خودیها مخالف داشت؟
بله؛ در میان مسئولین و افراد اجرایی کشور اصلا نمیخواستند این فیلم اکران شود، یعنی وقتی ساخته شد قصد اکران نداشتند، اما همه این موارد پیگیری و اکران شد و در جشنواره حضور یافت.
اینکه میفرمایید برخی میگویند قاطعیت نیست، باید گفت که تمام کارها که علنی نیست، حتی برخی موارد در پشت صحنه انجام میشود، مخالفتها جدی بود که این فیلم نه در جشنواره بیاید و نه اکران شود، میگفتند این خلاف مصالح کشو است.
دولتیها و مراجع رسمی مخالف بودند؟
بله؛ برخی در مراجع رسمی میگفتند این فیلم به زیان کشور است. میخواهم بگویم بار اصلی فیلم به دوش آقای طالبی بود، اگر فرد با انگیزهای مثل ایشان نبود فیلم «قلادههای طلا» ساخته نمیشد، اما تنها ایشان نبود، مدام مانع بر سر راهش ایجاد میشد، کمک کردیم و اگر این اعتقاد و باور را نداشتیم قطعا به نتیجه نمیرسید.
درست است زحماتی کشیده شده، اما به نسبت، تعداد این آثار کم هستند.
ببینید ما جزو اولویتهای خود قرار دادهایم که راجع به انقلاب و دفاع مقدس و منطقه فیلم بسازیم، این اولویتها را بارها گفتهایم.
اما به نتیجه نرسیدهاید.
اگر هنرمندان خودشان کار نمیکنند مسئلهای دیگر است، بله افرادی مثل آقای طالبی انگیزههایی دارند، میخواهم بگویم تعداد این فیلمهایی که فراتر از بحثهای فردی و شخصی و دغدغههای روشنفکری و فیلمهای خاصی که در داخل و خارج و... بحثهای جدیتری در این دوره مطرح شد، اگر در هر دورهای به همین اندازه توجه وجود داشت، یعنی ما فیلم مشترک هم داشته باشیم، فیلم عراق، افغانستان، لبنان، سومالی ولو ضعیف داشته باشیم، این نگاه با این تعداد فیلم در گذشته وجود نداشته است، من میخواهم بگویم مطالبات انباشته شدهای روی هم بوده اما همه این موارد را از این دوره طلب میکنند، ما هم نمیتوانیم چون اعتبارات محدود است، آقای شورجه قصد ساخت فیلم «شیخ احمد قمی» را داشت، خیلی کارهایش هم انجام شد، اما محدودیت اعتبارات مانع شد تا فیلم ساخته شود، در سینما هم اینگونه نیست که ارشاد همواره تولید کننده باشد، بخش خصوصی هم باید بیاید و همینطور شهرداری و حوزه هنری همه باید کمک کنند تا فیلمهای خوبی ساخته شود. اگر مقایسه کنید میبینید که کارنامه قابل قبول است.
در حوزه فتنه که در زمان شما اتفاق افتاد بعلاوه یک کار خوب «قلادههای طلا» و فیلم ضعیف «پایاننامه»، در بحثهای کتاب تجسمی و تئاتر موردی نداشتیم.
در بحث کتاب ممکن است نگفتیم «فتنه» اما عنوان بصیرت را مطرح کردیم.
نه خاصه در بحث فتنه منظورم است.
کتابهای فراوانی وجود داشت که ما قرارداد بستیم و حمایت کردیم یا کتابهای تولید شده همه را خریداری کردیم، این مهم از اولویتهای ما بود، همایشهایی برگزار شد، بحث جنگ نرم عنوان شد حتی لیست کتابهای تولید شده طویل است، با برخی آثار قبل از چاپ قرارداد بستیم و کمک کردیم تا این کتابها به مرحله چاپ رسید. گاهی هم فرد رفته کار کرده و ما وقتی مطلع شدیم در جهت حمایت اقدام کرده و آنها را خریدیم.
آقای حسینی اگر با اندوخته امروز که بدست آوردهاید به چهار سال قبل برگردیم باز هم سکان داری این وزارتخانه را میپذیرید؟
با تجربه امروز قطعا خیلی بهتر میتوانستیم کار کنیم مخصوصا اینکه در انتخاب مدیران دقت بیشتری می کردیم.
یعنی حاضر هستید دوباره به وزارت ارشاد بازگردید؟
به هر حال از زیر بار مسئولیت هیچ گاه شانه خالی نکردیم، فکر میکنم وقتی فردی تجربه داشته باشد بهتر میتواند خدمت کند، ولی به هر حال چون به طور طبیعی دولت عوض میشود، انتظاری هم نداریم که حتما دولت آینده چنین مسئولیتی را پیشنهاد بدهد.
آقای وزیر در روند اجرایی شده گاهی مستاصل شوید؟
فشار کاری وجود داشته است، شاید آن اوایل نگرانی بیشتر بود با برخی افراد که صحبت میکردم کار را پیچیده میدانستند بالاخره اختلاف نظرهایی در این حوزه وجود دارد، اما الحمدالله چند مورد بود که بحثها جنجالی شد ولی در سایر موارد کارها پیش رفت.
چه بحثهای جنجالی را میگویید؟
فرض کنید یک نمایشگاه کتاب با آن عظمت برپا کردیم و زحمات فراوانی برای آن از داخل و خارج کشیده شد، انشاءالله که بعضیها حسن نیست داشتند ولی دو کتاب را خدمت یکی از علما برده بودند و عنوان کرده بودند که این آثار ترویج افکار وهابیت است، بعد میبینیم شخص محترمی فورا موضعگیری میکند، این واقعا برای دوستان ما که زحمت کشیدهاند سخت بود، فرض کنید 450 هزار عنوان منتشر شده در این میان دو کتاب هم اشکال دارند، قطعا ما برخورد میکنیم تعمدی نداریم که کتابیهایی را ترویج کنیم که با مبانی فکری ما منافات داشته باشد؛ افرادی که خارج از گود هستند میبایست این را در نظر بگیرند که ممکن است در جایی ضعفی هم وجود داشته باشد در حالی که ما میدانیم خیلی اوقات شیطنت همراهی میکرد، گاهی حتی آن دو کتاب در نمایشگاه هم نبود، اما کتاب را پیش فرد بزرگواری برده و عنوان کرده بودند که در نمایشگاه توزیع میشود و... ، یک مورد داشتیم که یکی از آقایان تعداد زیادی کتاب فرستاده بود، ایشان پیش از سخنرانی و موضعگیری کتابها را لطف کرده و ارسال کرده بود تا ببینیم و عنوان کرده بود کتابهای ارسالی مروج عرفانهای نوظهور و کاذب هستند، تمام این آثار را بررسی کردم و دیدم تمام این آثار در نقد عرفانهای نوظهور هستند.
شما در مواجهه چه میکردید؟
ما بعدا به آنها پیغام دادیم این آثاری که شما ارسال کردهاید در نقد عرفانهای نوظهور بوده و اینگونه که به شما منتقل کرده بودند نیست، اینکه ضعف و ایرادی باشد طبیعی است برطرف میشود، اما گاهی بر مطالب غیر واقعی مانور میدادند که تحملش سخت بود، اما فکر میکنم در مجموع خداوند خیلی کمک کرد که ما علی رغم این همه هجمهها و حرفهایی که گفته میشد توانستیم کار را پیش ببریم و تاثیری بر عزم و ارادهای که داشتیم نگذاشت، کار را با جدیت و شتاب پیش میبردیم چون حجم کار زیاد بود.
در طول این دوره یک روز نبود که کار انجام نداده باشیم، بلافاصله که مراسم رای اعتماد برگزار شد کار شروع شد و همینطور ادامه دارد.
شایعهای در زمانیهای متعدد منتشر شده بود که وزیر ارشاد برکنار میشود. منشا این خبرها چه بود؟
چون برخی از وزراء برکنار شده بودند، لذا گاهی اوقات در حد شایعه بود و گاهی ممکن بود نظرات گوناگونی به وجود میآمد که به این قضیه دامن میزد، عرصه فرهنگ پیچیده و دشوار است، نگاهها به لحاظ فکری متفاوت است بعد هم سازمانهایی که با ما کار میکنند اینها یک حالت دو سویه دارند، اینطور نیست که صد در صد زیر مجموعه وزیر باشند، مثلا فردی که در راس سازمان اوقاف قرار میگیرد نماینده بین بوده و نماینده رهبر معظم انقلاب هم هست. یا در سازمان حج درست است که رئیس سازمان داریم اما در کنارش بعثه هم هست، گاهی اوقات اختلاف نظرهایی پیش میآید و کار را دشوار میکرد. گاهی درباره خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران(ایرنا) یا روزنامه ایران موضعگیریهایی میشد که گاهی برخی اعضای دولت اشکال و ایراد میگرفتند.
اینها باعث میشد مشاورههایی به رئیس جمهور داده بشود؟ منظورتان این است؟
بعضی فکر میکردند چون در مسئلهای اختلاف نظری پیش آمده راهکار آن حتما عزل وزیر است در حالی که آقای رئیس جمهور این اعتقاد را نداشتند فضایی بود که دیگران درست کردند.
منتظر نبودید که برکناری خود را در روزنامهها بخوانید؟ یا در سفر باشید به شما اعلام کنند؟
نه ما چون دلبسته نبودیم و یا خدایی نکرده منافع شخصی نداشتیم و به هر حال چون آماده بودیم هر لحظه این مسئولیت را واگذار کنیم نگران نبوده و با جدیت کار را انجام میدادیم، میدانستیم که آقای دکتر احمدینژاد در جریان حجم کارها هستند یعنی میدانند چه اقداماتی در حال انجام است و اگر 4 نفر حرف و یا انتقادی بکنند، اینگونه نیست که تحت تاثیر قرار بگیرد. ایشان فرد صریحی هستند، اگر در موردی نظرشان متفاوت بود میگفتند ما هم دلایل خود را میگفتیم و در نهایت نظر ایشان را ترجیح میدادیم و اگر جایی مصر بودند اجرایی میشد.
قانع کردن آقای احمدینژاد آسان بود؟
بله؛ موارد فراوانی بود و صحبت میکردیم، در سفرهایی که همراه ایشان بودیم و مجال بیشتر میشد وقتی توضیح میدادیم ایشان میپذیرفتند. اما در برخی موارد که ایشان نظر خاصی داشتند از لحاظ کارشناسی شاید ما ایراداتی هم داشتیم اما به عنوان نظر ایشان میپذیرفتیم.
پافشاری میکرد؟
نه چون این نظر رئیس جمهور بود، ما آن را ترجیح میدادیم، طبیعی است که نظر ایشان انجام میشد.
آقای دکتر در این دوره، زمانی بوده که احساس کنید این کار خلاف مصلحت کشور است اما دستوری است که از بالا آمده و آن را اجرا کردید؟ یا اگر اینگونه میشد آن را انجام می دادید یا نه؟
نه؛ اگر به اصول و اساس کار میخواست لطمه بزند ما زیر بار نمیرفتیم، چون خود ما در گذشته جزو منتقدان وضع فرهنگی و هنری کشور بودیم، در مجلس پنجم در استیضاح مهاجرانی شرکت کردم و یا بعد از آن و... در صدا و سیما درست است که مشخص نبود، اما برنامه و نظراتی داشتیم این است که به برخی مسایل رخداده خصوصا در حوزه فرهنگ و هنر و رسانه منتقد بودیم، لذا در دوره خودمان حاضر نبودیم به هر قیمتی وزیر باشیم و کاری که خلاف مصحلت کشور باشد انجام شود.
چنین موردی پیش آمد؟
نه، بیشتر موردی و اختلاف سلیقه بود. اما اگر جایی مبنا خدشه بر اصول بود و میخواست در ولایتمداری ما تردید ایجاد شود قطعا آن را قبول نمیکردیم.
ولو اینکه سرنوشتتان مثل آقایان وزاری عزل شده دیگر میشد؟
بله؛ فرض کنید ما در بحث ممیزی کتاب مواردی را داشتیم که افرادی میگفتند نباید ممیزی باشد.
در این دولت؟
افراد مختلف، اما این دیدگاه وجود داشت چه در دستگاههای اجرایی و چه خارج از آن افرادی این را مطرح میکردند که ممیزی کتاب نباشد. امام با صراحت به بحث ممیزی کتاب اشاره فرمودند، اینکه مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی هم هست، این مصوبه برای ما لازم الاجرا است، اگر افرادی این مورد را مطرح میکردند که ممیزی نباشد میگفتیم مصوبه است اگر این مصوبه تغییر کرد ابلاغ شد ما هم بدان عمل میکنیم.
حاضر بودید این جابه جایی بشود؟
خیر میخواهم بگویم ما چون میدانستیم این موضوع در شورای عالی انقلاب فرهنگی پذیرش نمیشود این مورد را مطرح میکردیم. حتی برای دولت یازدهم هم که من با برخی از آنها ارتباط دارم در پاسخ به انتقادها پیرامون کتاب توضیح دادم و گفتم، اینگونه نیست، در سال 1390 حدود 69 هزار مجوز کتاب دادیم، ممکن است برخی کتابها مشکلاتی داشته باشند، فردی رفته و کتابی از طاغوت و تعریفهایی از آن دوران در این کتاب دارد، ما نمیتوانیم از رژیم منفوری تعریف و تمجید کنیم و اجازه چاپ این کتاب را صادر کینم.
انتقاد میکردند که چرا آمار انتشار در دولت شما کم بوده؟
نه به مجوزها اعتراض میکردند. ممکن است کتابی در مسایل قومیتی سیاسی و مذهبی باشد و.. ما نمیتوانیم به آن مجوز دهیم.
آثار خاصی مدنظرشان بود؟
نه؛ آنهایی که مجوز میگرفتند که اعتراض نمیکنند، اما برخیها که کتابشان مجوز نگرفته و یا اصلاحات خورده خیلی فضاسازی میکردند و حتی برخی از دوستان ما هم سراغ آنها رفته و با آنها مصاحبه میکردند و فضای منفی را به وجود میآوردند. روزنامه ایران در دولت نهم یک مطلبی نوشت که در آذربایجان تظاهرات و... برپا شد، از این رو باید حساسیتهای اینگونه را هم در نظر گرفت.
همه جای جهان اینگونه است و اینطور نیست که بگوییم نظارت خاصی بر محصولات فرهنگی وجود ندارد، زمانی که در صدا و سیما بودم سفری به یونسکو داشتم و بعد رفتیم از رادیو و تلویزیون فرانسه بازدید کردم، آنجا یک ساختمان مفصل بود که گفتند بحث نظارت را پیگیری میکند، برای ما عجیب بود که نظارت در این کشور چه معنایی دارد، آنها که محدودیتها و ضوابط شرعی را ندارند، مثلا میگویند فقط صد فیلم آمریکایی باید پخش شود، از آن حد نباید بیشتر باشد، اگر خشونت هست قتل و جنایت هست باید مشخص باشد حدی برای خود دارند چون آنها هم نمیخواهند رد جامعه خود به آنها دامن بزنند.
یکی از کارهای وزارت فرهنگ هم بحث نظارت است، ما داریم برخی کتابهایی که اینجا آوردهاند، گاهی انسان شرم میکند آنها را بخواند، فردی از یک نویسنده حمایت میکرد، این کتاب را نگه داشتم تا به او نشان دهم و بگویم که به اسم شعر و ادبیات چه الفاظ رکیکی نوشته است، قطعا مردم ما با این فرهنگ ناب آنها را نمیپذیرند. حتما در دولت آینده هم راضی نمیشوند این آثار چاپ
شوند. بخشی فضا سازی است. عدهای میگویند کتاب مرا 6 ماه است نگه داشتهاند اما اینگونه نیست.
آقای حسینی شده در جریان مراوده با دولت مشکلاتی با خط و مشی دولت داشته باشید و نخواهید به کار ادامه دهید و یا استعفا دهید؟
تقریبا به این حد نرسید، ممکن است برخی جاها مشکلاتی در بحثهای اعتباری و یا رویکردها و اختلاف نظرها باشد، اما به این نتیجه برسم که استعفا بدهم نه اینگونه نبوده؛ برخی در این مدت پیشنهاد دادند که شما با توجه به این اختلاف نظرها کنار بکشید و با این دولت همراهی نکنید، اما واقعا چون میدانستم امکان خدمت وجود دارد و درست نیست انسان کمکی انجام ندهد، ماندم.
شده بوده در جریان ناراحتی ها به جلسات هیات دولت نروید و در آن شرکت نکنید؟
نه؛ شرکت می کردم و نظرات را ارائه می کردم؛ شاید گاهی برای برخی اعضا تلخ هم بوده اما چون همه میدانستند از باب نصیحت، خیرخواهی و دلسوزی است می گفتم، یعنی گاهی اگر نقدی را مطرح میکردیم از این باب بود که دلسوز هستیم و نمیخواهیم دولت لطمه بخورد، فکر میکردیم همه ما باید کمک کنیم کارهای دولت انجام شود.
آقای وزیر چرا برخی از احکام مدیران شما رسانهای نمیشود؟ برخی از سرپرستان شما معاون شدهاند در حالی که علاقهای نداشتید آن را رسانهای کنید؟
علنی شدن یا نشدن آن فرقی نمیکند، اما شاید فرصت کمی بوده یا خود دوستان مصلحت ندانستند که رسانهای شود.
شما جزو معدود وزرایی بودید که 4 سال پیش اجازه دادید دوربین رسانه ملی به منزل شما آمده و فیلم بگیرد، در حال حاضر چطور، پس از 4 سال باز هم اجازه میدهید؟
بله؛ منزل ما همان جا است، تغییری نداشته، فقط کتاب هایم بیشتر شده است. البته برخی از آنها را به کتابخانه دادم تا خانواده اذیت نشوند.
اندوخته مالی شما بیشتر است یا معنوی؟
علاقه من به کتاب، درس و بحث است.
میزان حقوق وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی چقدر است؟
پاسخ این سوال چون به همه اعضای دولت برمیگردد را نمیتوان گفت؛ حقوق اصلی من از دانشگاه است چون عضو هیات علمی دانشگاهم.
وزرا چقدر میگیرند؟
شاید راضی نباشند، البته موضوع پنهانی نیست که بگوییم حقوق آنچنانی است.
حقوق اصلی من از دانشگاه است، در مسئولیتهای مختلف که بودم به عنوان حق مدیریت مبلغی را دریافت می کردم. از سال 69 که در وزارت علوم و دانشگاه هستم همیشه حقوق دانشگاه را گرفتم، فقط یک مدت که رایزن فرهنگی شدم که یک فاصلهای افتاد، در هرجا که مسئولیت داشتم به عنوان حق مدیریت مبلغی پرداخت میشد. در این مدت ارتباطم با دانشگاه قطع نشد؛ ولو دو واحد درسی داشتم. در دورانی که در مجلس بودم دوشنبهها امر تدریس را در دانشگاه پیگیر بودم.
ر دولت دهم چند سفر خارجی داشتید؟می گویند حدود 40 سفر داشتید...
تعداد این سفرها را به خاطر ندارم، تا وقتی که ضرورت نداشته نرفتم، هر وقت که رفتم یک برنامه جدی بوده است.
سفر خارجی تفریحی نداشتید؟
نه.
به همراه خانواده برای تفریح به خارج نرفتهاید؟
خیر، فرصت نمیکنم حتی تا پارک هم با خانواده بروم(با خنده)، در هیچ یک از سفرهایم خانواده را به همراه نبردم، علیرغم اینکه بسیاری آن را متداول و مرسوم میدانند، حتی یکی از نمایندگان مجلس در یکی از سفرهایی که میخواست با ما بیاید میخواست با همسرش را همراه بیاورد که من گفتم ما نمیبریم اگر شما می خواهید هزینهاش را شخصا بپردازید ما از بیتالمال فردی را به همرا نمیبریم، فقط یک سفری به همراه خانواده رفتیم که سفر عمره بود، در آن سفر خیلی کار جدی نداشتیم و به همراه رئیس جمهور بودیم.
با هزینه شخصی؟
بله؛ هزینه آنچنانی نداشت با هواپیمایی که رئیس جمهور میرفت ما هم بودیم.
خانواده شما چند نفرند آقای دکتر؟
5 نفریم؛ دو دختر و یک پسر، یک دخترم ازدواج کرده و پسرم در آستانه ازدواج است.
روال اینگونه است که دولتی ها اغلب با هم وصلت میکنند، داماد شما هم از فرزندان مسئولان است؟
نه، این روحیه در ما نبوده و دامادم از فرزندان مسئولان نیست، پسرم دانشجو و در سن ازدواج است او قصد کرده تا من در مسند وزارت بوده و مسئولیت دارم ازدواج نکند.
کارش هم غیر دولتی است؟
دانشجو است.
چه موسیقی گوش میدهید؟
خیلی وقت ندارم موسیقی گوش کنم، اما در مدت وزارت با حضور در جشنواره موسیقی برخیها را گوش میکنم.
مشخص است علاقهای ندارید؟
نه اینکه علاقه نداشته باشم فرصت نمیکنم.
موسیقی پاپ و روند آن را پیگیری می کنید؟
بله؛مواردی پیش میآید که پیگیر باشم، اقتضای کار من به شکلی است که باید در تمام حوزه های فرهنگی به روز باشم،ولی گاهی اختلاف نظر پیش میآید اما وقت ندارم به عنوان تفریح موسیقی گوش کنم.
آقای دکتر مگر روزی چند ساعت کار میکنید؟
تا وقتی که بتوانم کار می کنم، معمولا از صبح ساعت 6 بیدار میشوم و کار را تا آخر شب ادامه میدهم حتی در منزل هم با کارتابل اداری مشغولم.
آخر شب به منزل میروید؟
نه ممکن است اتفاقی بیفتد و ساعت 18 هم به خانه بروم ،اما با کارتابل و کارهایم میروم.
در خانه هم که باشم کار و پیگیری و تلفن دارم. حجم کار ارشاد سنگین است، ممکن است فردی روحیهاش اینگونه باشد تا کارهایش را تماما واگذار کند، اما من اینگونه نیستم، خیلی موارد را باید شخصا ببینم، خصوصا نامه های شخصی مردم را . روزنامهها، گزارشهای و حتی نقدها را کامل میخوانم، همه این موارد زمان میخواهد.
آقای حسینی آخرین فیلمی که دیدید چه بوده است؟
هفته گذشته بود که فیلم «فرشتگان قصاب» را دیدم، این فیلم جنایات آمریکا را در افغانستان نشان میدهد، خوب بود، نشان داد نیروهای متعهدی وارد عرصه شده و دارند به هالیوود و امریکا پاسخ می دهند. شاید یک فیلم بتواند به اندازه صد کتاب موثر باشد.
جناب وزیر، چند واژه را مطرح می کنم کوتاه پیرامون آن توضیح بفرمایید.
سینمای ایران: رو به پیشرفت
آقای شمقدری: یک جمله سخت است راجع به ایشان بگویم.
فیلم ایرانی: بستگی دارد چه فیلمی باشد.
فیلم سیاسی: لازم و ضروری است کارگردانها بیشتر به این مقوله توجه کنند، ما در مباحث سیاسی حرف برای گفتن بسیار داریم.
جشنوارههای خارجی: غالبا با نگاه سیاسی برپا میشوند.
محسن پرویز: انسان متعهد و سختکوشی که مدتی هم در ارشاد خدمات ارزنده ارائه کرد.
اسفندیار رحیم مشایی: فردی که پیرامون ایشان جنجال زیاد بوده است.
احمدی نژاد: سخت کوش، پرتلاش، خستگی ناپذیر و دلسوز مردم کشور و نظام.
خیانت: برچسبی بود که روی برخی فیلمها زده شد.
کاریکاتور: برنامههای خوبی در کشور داشتیم و کاریکاتوریستهای ما هم حرف و پیام برای گفتن در سطح جهانی دارند. خصوصا آقای شجاعی طباطبایی نیروی متعهدی است که کارهای خوبی طی این مدت انجام داد.
کارخانه کاغذ کارون و پارس: نیازمند حمایت جدی هستند. نهایت این شد ما از صندوق توسعه ملی تسهیلات در اختیار افرادی قرار دهیم تا در این زمینه سرمایهگذاری کنند.
شخصا مشترک روزنامهای هستید؟
قبلا که خودم روزنامه تهیه میکردم یک روزنامه کیهان میخریدم و سعی میکردم روزنامهای هم از آن جناح بخرم تا حرفهای آنها را بخوانم، البته اکنون دسترسی به سایتها و خبرگزاریها وجود دارد.
اخبار را چطور رصد میکنید؟
بخشی که از خود روزنامهها می خوانم، بخشی بولتنهای فرهنگی، بولتنخارجی هم هست و گاهی هم فرصت شود تبلیغات شبکههای ماهوارهای را مکتوب مطالعه میکنم، امروز شبکههای متفاوتی تبلیغ افکار سلفیگری و وهابیت را دارند، یا به اسم شیعه به اختلافات دامن میزنند، این موارد را مطالعه میکنم چون باید در جریان باشم. مدیران ارشاد باید در مباحث فکری هم به روز باشند لذا این را دنبال میکنم.