صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۵۷۰۷۶
«من فکر می کنم تحولات اخیر در ایران تاحدودی باعث کاهش تنش ها میان ایران و آمریکا می شود؛ چون هزینه برخورد با یک ساختار دموکراتیک برای آمریکا بالا می رود و آمریکا مایل نیست هزینه بیشتری بدهد و لذا ناگزیر می شود تا حدودی تنش ها را کاهش دهد که البته این کاهش تنش ها در سطح تاکتیکی خواهد بود و آمریکا به هیچ وجه حاضر نیست تنش ها را در سطح استراتژیک کاهش دهد.»
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۲ - ۰۱ مرداد ۱۳۹۲
فرارو- یک استاد دانشگاه گفت: «من فکر می کنم تحولات اخیر در ایران تاحدودی باعث کاهش تنش ها میان ایران و آمریکا می شود؛ چون هزینه برخورد با یک ساختار دموکراتیک برای آمریکا بالا می رود و آمریکا مایل نیست هزینه بیشتری بدهد و لذا ناگزیر می شود تا حدودی تنش ها را کاهش دهد که البته این کاهش تنش ها در سطح تاکتیکی خواهد بود و آمریکا به هیچ وجه حاضر نیست تنش ها را در سطح استراتژیک کاهش دهد.»

دکتر محسن جلیلوند استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با فرارو گفت: «سیاست آمریکا در قبال ایران به دو بخش تقسیم می شود که یکی بحث استراتژیک و دیگری بحث تاکتیکی است.»

وی اظهار کرد: «در نگرش استراتژیک هدف اصلی آمریکا تضعیف قدرت ایران در منطقه خاورمیانه است و در اعمال این سیاست تفاوتی نمی کند که آقای روحانی یا احمدی نژاد رئیس جمهور ایران باشد.»

وی ادامه داد: «در نگرش استراتژیک آمریکا اجازه نخواهد داد که ایران از حدود خاصی خارج شود و این مسئله را در مقاطع زمانی مختلف نشان داده است. یعنی در راهبرد استراتژیک آمریکا که هر 50 یا 100 سال تدوین می شود گفته شده ایران نباید به هیچ عنوان یه یک قدرت برتر منطقه ای تبدیل شود.»

این استاد دانشگاه افزود: «اما در بحث تاکتیکی آمریکا همچنان سیاست چماق و هویج را اعمال می کند و با توجه به نوع تحولاتی که در ایران اتفاق می افتد زمانی هویج و زمانی دیگر چماق پررنگ تر می شود؛ هرچند که هر دو را توامان به کار می برد.»

جلیلوند گفت: «با انتخاب آقای روحانی نگرش استراتژیک آمریکا در قبال ایران تغییری نمی کند و تنها در بحث تاکتیکی استفاده از ابزارها و راهکارها تغییر می کند.»

وی ادامه داد: «تغییر تاکتیک ها به دو عامل تحولات داخلی ایران و سیاست ها و برنامه های آمریکا در منطقه خاورمیانه بستگی دارد.»

وی تصریح کرد: «بنابراین من معتقدم با انتخاب آقای روحانی اصولا نگرش استراتژیک آمریکا در قبال ایران تغییری نمی کند؛ اما در بحث تاکتیکی تغییراتی ایجاد خواهد شد که در حال حاضر ظاهرا جنبه هویج پررنگ تر است، هرچند ممکن است در آینده جنبه چماق پررنگ تر شود.»

جلیلوند در پاسخ به این سوال که چرا اساسا آمریکا باید در نگرش استراتژیک به دنبال تضعیف ایران باشد؟، گفت: «برای پاسخ به این سوال من به بحث ژئوپولیتیکی که برژینسکی دارد اشاره می کنم. برژینسکی معتقد است در منطقه خاورمیانه یک بالکان جهانی در حد فاصل صحرای سینا تا صحرای سین کیانگ چین وجود دارد.»

وی ادامه داد: «از نظر برژینسکی این بالکان جهانی دارای قلبی است که همان منطقه خلیج فارس است و قلب خلیج فارس به دلیل جمعیت، تاریخ، توانایی و قدرت نظامی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بیشتر ایران نسبت به دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس ایران است.»

وی افزود: «منابع انرژی جهان نیز در این منطقه واقع شده است و لذا آمریکایی ها در راهبرد خود چنین نوشتند که هرگز به ایران اجازه نمی دهند که در سطحی قرار بگیرد که این منطقه را به کنترل خود درآورد.»

جلیلوند در پاسخ به این سوال که در حال حاضر شخص آقای برژینسکی موافق مذاکره و بهبود روابط ایران و آمریکا است؟، گفت: «ایشان در حرف این سیاست را نشان می دهد اما در عمل همانطور که زمانی که مشاور امنیت ملی کارتر بود طور دیگری عمل می کند.»

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که با تفاسیر بالا آیا به نظر شما اختلافات ایران و آمریکا بیش از آنکه ایدئولوژیک باشد، مسائل مربوط به ژئوپولیتیک است؟، گفت: «آمریکایی ها اصلا بحث ایدئولوژیک را مطرح نمی کنند. مگر با روس ها در حوزه ایدئولوژیک اختلاف نداشتند؛ اما به لحاظ ژئوپولیتیک روسیه را به 15 کشور تقسیم کردند.»

جلیلوند در پاسخ به این سوال که چرا آمریکا باید به لحاظ ژئوپولیتیک با ایران اختلاف داشته باشد؛ آیا رابطه با ایران به نفع آمریکا نیست؟، گفت: «به قول کیسینجر در عرصه بین الملل نه دوست دائمی و نه دشمن دائمی وجود دارد؛ بلکه تنها منافع دائمی وجود دارد. در سطح تاکتیکی آمریکا این حرف را می زند که خواهان رابطه با ایران است اما در سطح استراتژیک همانطور که عرض شد آنها به دنبال تضعیف ایران هستند.»

وی افزود: «از نظر برژینسکی بالکان جهانی یک حوزه چالش خیز است و در یک حوزه چالش خیز شما نمی توانید همواره دوستان و دشمنان خود را در یک دسته بندی قرار دهید.»

جلیلوند در پاسخ به این سوال که چرا ایران باید در دسته بندی دشمنان آمریکا در منطقه قرار بگیرد؟، گفت: «چون اگر آمریکا بخواهد با ایران رابطه دوستانه ای برقرار کند ناچار است برخی ملاحظات را رعایت کند. وقتی این ملاحظات را رعایت کند مجبور می شود فشارهای خود را از روی ایران بردارد و برای آمریکا محرز است که اگر فشارهای خود را از روی ایران بردارد ایران به یک سکوی پرتاب تبدیل می شود و رشد می کند.»

وی تصزیح کرد: «بنده در چشم انداز استراتژیک اصلا نمی بینم که آمریکایی ها حاضر باشند که ایران رشد کند.»

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که در سند استراتژیک آمریکا از چین به عنوان رقیب استراتژیک آمریکا نام برده شده است، آیا به نظر شما ایران برای آمریکا از چین خطرناک تر است؟، گفت: «به نظر من ایران خطرناک تر است. آمریکا هیچگاه برای چین فیلم 300 نمی سازد. چون چینی ها تاکنون توسری خور دنیا بوده و توسری خور هم باقی خواهند ماند. ولی ایرانی همیشه از قدرت خود استفاده کرده و هیچگاه اجازه نداده کسی به آن فشار بیاورد. اگر تاریخ ایران و چین را مرور کنید می بنید ایرانی ها و چینی ها اصلا با هم قابل مقایسه نیستند.»

جلیلوند در پاسخ به این سوال که آیا حضور اوباما در آمریکا و روحانی در ایران می تواند منجر به بهبود روابط میان در کشور شود؟، گفت: «من فکر می کنم تحولات اخیر در ایران تاحدودی باعث کاهش تنش ها میان ایران و آمریکا می شود؛ چون هزینه برخورد با یک ساختار دموکراتیک برای آمریکا بالا می رود و آمریکا مایل نیست هزینه بیشتری بدهد و لذا ناگزیر می شود تا حدودی تنش ها را کاهش دهد که البته این کاهش تنش ها در سطح تاکتیکی خواهد بود و آمریکا به هیچ وجه حاضر نیست تنش ها را در سطح استراتژیک کاهش دهد.»

این کارشناس مسائل بین الملل در پاسخ به این سوال که آیا این کاهش تنش ها در روند پرونده هسته ای نیز تاثیرگذار است؟، گفت: «تغییر خیلی ویژه ای ایجاد نمی شود اما برخی حقوق هسته ای ما را به رسمیت می شناسند تا هزینه های خود را کاهش دهند؛ اما من چشم انداز خوبی نمی بینم که تمام حقوق هسته ای ما را به رسمیت بشناسند.»
ارسال نظرات
ali
۱۵:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۱
اين اقا اب پاكي را ريخت روي دست همه