صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۵۶۳۱۲
سعید لیلاز در گفتگو با فرارو بررسی کرد
«استراتژی این جنبش باید این باشد که آمریکا را در اعمال تحریم های وضع شده علیه ایران منزوی کند و ثابت کند این حرف آمریکا که طی آن توانسته جامعه جهانی را اقناع کند که ایران عنصری خطرناک است اشتباه است.»
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۶ - ۲۴ تير ۱۳۹۲
فرارو- یک کارشناس مسائل اقتصادی درباره استراتژی جنبش مدنی ضد تحریم گفت: «استراتژی این جنبش باید این باشد که آمریکا را در اعمال تحریم های وضع شده علیه ایران منزوی کند و ثابت کند این حرف آمریکا که طی آن توانسته جامعه جهانی را اقناع کند که ایران عنصری خطرناک است اشتباه است.»

برخی صاحب نظران معتقدند تداوم انفعال در برابر موج تحریم ها و گسترش محدودیت ها علیه کشور دیگر جایز نیست و باید نوعی خیزش مدنی برای از میان برداشتن تحریم ها شکل بگیرد. آنها معتقدند باید نوعی جنبش مدنی ضد تحریم شکل بگیرد تا صدای اعتراض خود را نسبت به تحریم های غیرمنصفانه و نامشروع قدرت های بزرگ به گوش جهانیان برساند.

آیا امکان شکل گیری جنبش ضدتحریم در کشور وجود دارد؟ آیا می توان این جنبش را به سراسر جهان تسری داد؟

سعید لیلاز کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو گفت: «امروز امکان شکل گیری جنبش مدنی ضدتحریم نه تنها وجود دارد؛ بلکه به نظر من زمان تشکیل آن فرا رسیده و تشکیل آن واجب است.»

لیلاز در بیان علل ضرورت تشکیل این جنبش مدنی گفت: «اول اینکه ما به عنوان یک کشور تا پیش از انتخابات اخیر در داخل انسجام نداشتیم و این یک واقعیت است. بنابراین وقتی یک کشور در درون خود میان دولت و ملت یا میان اجزاء حکومتی انسجام، وحدت و هماهنگی نداشته باشد نمی تواند حرف واحدی در برابر نظام بین الملل موجود بزند.»

وی ادامه داد: «دوم اینکه دولت تاکنون برخورد سازنده و درستی چه در زمینه دیپلماسی و چه در زمینه سیاست های اقتصادی که می تواند پشتوانه دیپلماسی باشد نداشته است؛ به طوری که وضعیت اسف بار فعلی محصول تناقض میان دیپلماسی و اقتصاد آقای احمدی نژاد است.»

لیلاز اظهار کرد: «بنده از سال 1384 در مقالات و اظهارنظرات متعدد عنوان کردم اگر قرار است در کشوری دیپلماسی با نظم بین المللی موجود مقابله کند نمی تواند سیاست های اقتصادی و بازرگانی خارجی آن با دیپلماسی در پیش گرفته تناقض داشته باشد. بنده این موضوع را تحت عنوان "دیپلماسی جنگجویانه و اقتصاد ادغام گرا" بارها و بارها اعلام کردم.»

وی ادامه داد: «اکنون این وضعیت به آقای روحانی ارث رسیده است؛ اما من یقین دارم آقای روحانی در فضای جدید به طور حتم این تناقض را رفع خواهد کرد.»

وی افزود: «یعنی ممکن است برای هسته ای شدن اندکی از ستیزه جویی های عمدی خود در صحنه بین المللی کم کنیم (مثلا از انکار هولوکاست و نابودی اسرائیل سخن نگوییم) تا اجازه بدهیم بزرگترین پروژه کنونی ایران در زمینه ژئوپولیتیک (هسته ای شدن) در فضای آرام بین المللی همچون دوران آقای خاتمی و هاشمی پیش برود و از سوی دیگر اقتصاد خود را از این وضعیت ادغام گرایانه خارج کنیم.»

لیلاز تصریح کرد: «بنابراین اکنون هم شرایط ذهنی و عینی و هم شرایط اجرایی برای اینکه تمدن ایران یک موضع منسجم و عاقلانه مبتنی بر حکمت و نه ذلت در صحنه بین المللی در پیش بگیرد فراهم شده است و اکنون زمان آن فرا رسیده که این جنبش مدنی را با تمام قوا شکل دهیم و به دنیا ثابت کنیم که تحریم های آمریکا علیه ایران رذیلانه است و منجر به زانو درآمدن نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران نخواهد شد؛ چرا که عمده مشکلاتی که اکنون در اقتصاد کشور وجود دارد ناشی از سوءمدیریت است.»

وی خاطرنشان کرد: «آنچه اکنون مهم است این است که ما با اعمال یک دیپلماسی هوشمندانه از شکاف های بین المللی موجود با نهایت ظرافت بهره برداری کنیم و برنامه های صلح طلبانه خود را پیش ببریم و ضمن تعامل با دنیا تن به ذلت در برابر غرب ندهیم.»

لیلاز در پاسخ به این سوال که رهبری این جنبش مدنی را چه کسی باید بر عهده بگیرد؟، گفت: «چون این جنبش یک جنبش مدنی است بنابراین رهبری آن باید بر عهده کسانی باشد که اکنون خارج از دولت هستند.»

وی ادامه داد: «مدیریت این جنبش می تواند بر عهده آقای هاشمی، خاتمی، عارف، سید حسن خمینی، ناطق نوری و مراجع عظام باشد و تمام برگزیدگان و نخبگان ایران اعم از هنرمندان، ورزشکاران، چهره های ماندگار و رجال مورد پسند مردم در خارج از دولت در آن حضور داشته باشند.»

وی افزود: «یعنی این جنبش یکNGO  موقتی است و قاعدتا باید کسانی مدیریت آن را بر عهده بگیرند که مرجع مردم و مورد وثوق و رجوع مردم باشند.»

لیلاز درباره استراتژی جنبش مدنی ضد تحریم گفت: «استراتژی این جنبش باید این باشد که آمریکا را در اعمال تحریم های وضع شده علیه ایران منزوی کند و ثابت کند این حرف آمریکا که طی آن توانسته جامعه جهانی را اقناع کند که ایران عنصری خطرناک است اشتباه است.»

وی با بیان اینکه ما باید از همان راهی که احمدی نژاد ما را به این نقطه رساند بازگردیم گفت: «باید اجماع جهانی علیه ایران را بشکنیم. یعنی باید از راهی که آمریکا یا اسرائیل بتوانند عنوان کنند ایران برای مردمان جهان خطرناک است بازگردیم.»

وی ادامه داد: «چرا در زمان بیل کیلینتون که آمریکا بسیار قدرتمندتر از اکنون بود قادر نبود فرانسه را راضی کند از سیاست های خود علیه ایران تبعیت کند، اما اکنون کره جنوبی و اندونزی از این سیاست ها پیروی می کنند؟ این امر به دلیل دیپلماسی غلط ما در سال های اخیر بوده است.»

لیلاز با بیان اینکه "رادیکالیسم در سطح منطقه ای و بین المللی" دامی بود که آمریکا برای ما پهن کرده بود گفت: «اگر سیاست خارجی ما تن به این رادیکالیسم ندهد و سیاست تنش زدایی را در سطح بین المللی دنبال کند و در سطح منطقه ای روابط خود را با اعراب بهبود ببخشد قادر خواهیم بود در صحنه بین المللی حرف خود را بزنیم.»

وی افزود: «لذا ما باید سیاست تنش زدایی را در سطح بین المللی احیاء کنیم و به دنیا بگوییم ما قصد داریم به فناوری صلح آمیز هسته ای تحت نظارت آژانس بین المللی هسته ای دست یابیم. آنگاه خواهیم دید کم کم ابتدا میان شرق و غرب و سپس در داخل کشورهای غربی و آنگاه در داخل خود آمریکا شکاف ایجاد خواهد شد.»
ارسال نظرات
ناشناس
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
چه دنیایی درست کردند برای ما، شما اجازه داری حتی خدا رو هم انکار کنی ، هیچ کاری باهات ندارند ولی اجازه نداری هولوکاست رو نفی کنی.
ازدی بیان به این میگن.
ناشناس
۱۶:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
جالبه.کامنتهای درست وحسابی واونایی که حرفی برای گفتن داره در فرارو به طور خودجوش منفی میخوره.جل الخالق
ناشناس
۱۶:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
مشکل اینجاست که انرزی تحریم در داخل کشور با سوئ مدیریت ها و سود جویی برخی که هویت شان کاملا اشکار است به چندین برابر افزایش پیدا می کند
مثلا در زمینه دارو هیچ گونه محدودیتی وضع نشده است چگونه است که اینهمه گرانی و بی سامانی وجود دارد
کسانی که در سایه تحریم ها به ثروت های نجومی رسیده اند الخ
بنابراین چنین جنبشی باید بر علیه سود جویان داخلی که حتی به شیر خشک بچه ها و داروی بیماران ام اس و سرطانی هم رحم نمی کنند تشکیل شود
ناشناس
۱۶:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
حدودا 5 سال پیش مقاله ای از لیلاز خواندم که مشکلات امروز را پیش بینی کرده بود
ناشناس
۱۶:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
قدر نعمت
کاندولیزا رایس وزیرسابق امور خارجه آمریکا ومشاور ارشد جرج بوش: رهبر ایران می‌تواند نقشه‌هایی را که بهترین ذهن‌ها، با صرف بیش‌ترین بودجه‌ها، در زمانی بسیار طولانی کشیده و مجریانی ماهر اجرای آن را به عهده گرفته‌اند، با یک سخنرانی یک‌ساعته خنثی کند.
ناشناس
۱۶:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
علاوه بر این باید جنبش مستأجرین نیز برای شکایت از وضعیت اسفبار ملک به ویژه در تهران نیز به راه افتد!
ناشناس
۱۵:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
من نمی‌دانم شرائط اضطراری کشور تا چه حد برای علیا امور قابل درک شده ولی همه شواهد نشان میدهد ۶ ماه آینده برای کشور و آینده ایران بسیار حیاتی است...آقای روحانی اگر در این ۶ ماه نشان ندهد که به راستی‌ در جهت تغییر سیر امور است دیگر فرصتی برای کشور باقی‌ نخواد ماند....چه تور میتوان به آقایان ثابت کرد که نجات کشور از هر امر دیگری واجب تر است... می‌توانید در صدا و سیما و یا نماز جمعه‌ها و کیهان از خوب بودن وضعیت بگوئید و مثلا تولید نفت ایران را ۳۸۰۰ هزار بشکه اعلام کنید ولی در خفا آمارها را در یابید...روزها مهم هستند
ناشناس
۱۶:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
ebrahim
۱۵:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
بخواهیم یا نخواهیم اقای احمدی نژاد سمبل و علت اصلی این دید منفی دنیا نسبت به ایران است. ایشان با شتاب هرچه تمامتر کشور را به این نقطه رسانید. بنظر بنده اولین سیگنال به دنیا در خصوص اینکه ما خطرناک نیستیم این است که گفتمان اقای احمدی نژاد و حتی خود ایشان محاکمه شوند.
ناشناس
۱۷:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
گفتمان انقلاب گفتمان ایشان بود.ولی امثال شماها خوشتون نیومد واجازه ه ندادید مسایل درست پیش رود
کامران
۱۴:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
نظریات اشتباه بسیاری از شما اقتصاددانان ونسخه های اشتباهی که برای دولتهای مختلف پیچیده اید چند برابر تحریمها بیشتر به مردم ضربه زده،جنبش ضد تحریم نمیخواد تشکیل بدید.در همه دنیا حتی در بیسوادترینهاشونم دیگه این یک اصل مسلمه که تقویت ارزش پول ملی به نفع اقتصاد یک کشور ومردمشه وکاهش ارزش پول ملی یعنی ضعف ونزول اقتصاد یک کشور وبه ضرر محرز مردم واقتصاد.فقط در ایران شگفت انگیز ماست که اقتصاددانانی داریم که سالهاست سنگ بالابردن پی درپی نرخ ارز وکاهش ارزش پول ملی رو به سینه میزنند وبرای توجیهش دلایلی می آوردند که مرغ پخته را هم به خنده می آورد وهر جا هم از منطق کم می آورند ودستشان از توجیه بیشتر بسته است سریع چین را مثال می آورند که ارزش پولش را از رقم واقعی کاهش داده تا فلان شود وبهمان شود وبه روی مبارکشان هم نمی آورند که اولا تفاوتهای فرهنگی،اقتصادی،اجتماعی،سیاسی چین کجا وماکجا؟ثانیااز آن مهمتررقمی که چین در ارزش پولش دستکاری کرده به یک درصد هم نمیرسه.تا مشاوره دولتهای مختلف ما با این اقتصاددانان باشد که همزمان مشاور اقتصادی بنگاههاوشرکتهای اقتصادی مختلف!!!هم هستند ویا درخوشبینانه ترین حالت بیشتر از این توان علمی ندارند، وضعمان در بهترین حالت از این بدتر نمیشود.
ناشناس
۱۷:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
آقای کامران وقتی در داخل تورم وجود داشته باشه و قیمت‌ مواد اولیه و کارگر و آب و برق بنگاه‌های تولیدی افزایش پیدا می‌کنه قیمت محصول نهایی تولید داخل هم افزایش پیدا می‌کنه. حالا شما کگر نرخ ارز رو همپای تورم بالا نبری عملا داری به نفع تولید کنندگان خارجی کار می‌کنی. نتیجش میشه ورود دسته بیل٬ چوب بستنی٬ سنگ قبر و صدها محصول دیگه از چین که قیمتش از قیمت محصول ایرانی بیشتره. بنابراین کارگاه‌های ایرانی ورشکسته و تعطیل میشن٬ یعنی سرمایه‌دار سرمایشو از دست میده و کارگرو کارمند شغلشونو. چرا؟ چون نرخ ارز به شکل مصنوعی ثابت نگه داشته شده٬ یعنی به کارخانه‌های چینی و کره‌ای و هند و اماراتی و ترکیه‌ای عملا یارانه داده شده تا جنسای بنجلشونو وارد بازار ایرانی کنن. بنابراین بالا رفتن منطقی قیمت ارز در نهایت به نفع مردمه. حالا اینکه قیمت منطقیش چیه رو باید نهادهای پولی٬ مالی و اقتصادی کشور تعیین کنن.