سکانداری چهار ساله جواد شمقدری بر روی صندلی مدیریت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با فراز و نشیبهای زیاد و بعضا عجیب و غریبی روبرو بوده است بهشکلی که در این مدت ماهی را نمیتوان یافت که حداقل در چند روز حواشی جای متن را نگرفته باشد.
اگرچه سیاستهای دوره مدیریت سینمایی در دولت اخیر، باعث شد که توجه عامه مردم به سینما بیش از پیش جلب شود اما همین توجه گاها باعث دردسرهایی هم شد. در حوزههای مختلف هم دوران مدیریت شمقدری بدون حاشیه نبود:
کشمکش با حوزه هنریچالش میان حوزه هنری و معاونت سینمایی وزارت ارشاد، چالشی دنبالهدار است که در مدیریتهای مختلف این دو نهاد از سالها قبل وجود داشته، اما این چالش هیچوقت به بحران تبدیل نشده بود.
نوروز 91 و همزمان با اکران فیلمهای جدید، اعتراض برخی از ائمه جمعه و سیاسیون نسبت به اکران دو فیلم «خصوصی» و «گشت ارشاد» به اوج خود رسید و اتفاقاتی را رقم زد که یکسال سینمای ایران را تحتالشعاع قرار داد.
در این میان، حوزه هنری که «گشت ارشاد» و «خصوصی» را روی پرده سینماهایش داشت بهیکباره و با صدور بیانیهای، فیلمها را از چرخه اکران خارج کرد و با تاکید بر نظارت محتوایی بر فیلمهایی که میخواهد اکران کند، آتش زیرخاکستر را شعلهور کرد.
سازمان سینمایی هم که حوزه هنری را به جانبداری و پایگاهدادن به خانه سینماییها میدانست، وارد چالشی جدی با این نهاد شده و نهایتا بیش از 10 فیلم ساخته شده در سال 90، در سال 91 نتوانستند رنگ پرده سینماهای حوزه هنری را ببینند.
حوزه هنری نظر حاکمیتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نقض کرد و اظهارنظرهای متقابل جواد شمقدری و محسن مومنی شریف تبدیل بهیک دوئل دونفره شد.
گره کور خانه سینمابه نظر میرسد دیگر کمتر علاقهمندی به سینما وجود دارد که داستان آنچه بر خانه سینما گذشت را نداند. در هر صورت داستان «لقمه پیچیده شده پشتِ سر» خانه سینما یکسال و نیم ادامه داشت تا رییسجمهور دستور حل و فصل فوری آن را صادر کرد؛ اتفاقی تا همین روزها نیفتاد و شمقدری و یارانش همچنان بر روال گذشته، معتقدند کارها آنطور که آنها قانونی میدانند باید انجام شود.
سهشنبه ظهر (چهارم تیرماه) پاراف احمدینژاد زیر نامه نمایندگان خانه سینما در کمیته اصلاح اساسنامه این نهاد صنفی نشان داد که او همچنان پیگیر حل مشکل خانه سینماست و برخلاف ادعای مدیران سازمان سینمایی، روش در پیش گرفته شده را «تنگنظری» میداند.
در متن این نامه که از سوی رئیسجمهور در پاسخ به گزارشی که در یازدهم فروردین ماه تحویل ایشان شده، خطاب به جواد شمقدری - معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس سازمان سینمایی - نوشته شده، آمده است: «گردشکار شماره 2812 مورخ 11 فروردین ماه 92 معاونت ارتباطات و اطلاعرسانی این دفتر درخصوص گزارش نمایندگان خانه سینما در هیات هفت نفره اصلاح اساسنامه (تصویر پیوست) به استحضار ریاست محترم جمهوری رسید، پینوشت فرمودند:
«بسمهتعالی جناب آقای شمقدری چرا اینقدر بسته و با تنگنظری برخورد میشود. باید اجازه داد یک نهاد صنفی کار خودش را بکند. اکثریت قاطع اعضای خانه سینما متعهد به کشور و ارزشهای الهی و انسانی هستند. کاری نشود که گرایشات و اغراض شخصی و گروهی به نام انقلاب معرفی و یا خدای ناکرده با استفاده از قدرت سازمانی تحمیل گردد. فوری مشکل را حل کنید و اعلام نتیجه شود.»
پس از انتشار این نامه، رییس سازمان سینمایی تاریخ آن را مربوط به فروردین دانست و گفت که در اردیبهشتماه موضوع تشکیل هیات بازگشایی خانه سینما را با رییسجمهور در جریان گذاشته و او هم آن را تایید کرده است؛ این درحالی است که محمد شیخان (معاون اطلاع رسانی دفتر رییسجمهور) این سخنان شمقدری را تکذیب و تاکید کرد پاراف عتابگونه نامه پس از توضیحات شمقدری توسط احمدینژاد انجام شده و نظر رییسجمهور «همچنان» بر این است که خانه سینما باید بازگشایی شود و نباید با تنگنظری مانع فعالیت یک نهاد صنفی شد.
اتحادیه تهیهکنندگاناختلاف میان تهیهکنندگان سینمای ایران سابقهای چندین ساله دارد که حتی تشکلی مانند خانه سینما هم نتوانست آنها را کاملا کنار هم جمع کند و شاهد دو سه و گاها چهار تشکل تهیهکنندگی در طول این سالها بود.
پس از آنکه خانه سینما توسط وزارت ارشاد تعطیل اعلام شد، با کمک سازمان سینمایی صنف تهیهکنندگی جدیدی وارد میدان شد و برخی از منتقدان هیات مدیره خانه سینما و برخی از آنهایی که گرایشی به طرف خاصی نداشتند را جذب کرد. ترکیب اولیه هیات مدیره این صنف، ترکیبی نسبتا قوی بود اما رفته رفته بخشی از تهیهکنندگان قدرتمند سینما ترجیح دادند از «اتحادیه تهیهکنندگان» کنار بکشند.
چندی پس از تشکیل این اتحادیه، سازمان سینمایی برای پا گرفتن صنف جدیدالتاسیس جمعی از تهیهکنندگان، تشکیل پرونده و بررسی فیلمنامهها قبل از صدور پروانه ساخت را به آنها سپرد و اینکارش باعث انتقادات شدیدی شد. حتی بخشی از تهیهکنندگانی که از ابتدا این صنف را با عنوان «اتحادیه 2» خطاب میکردند، حاضر نشدند برای صدور پروانه ساخت در اتحادیه تهیهکنندگان تشکیل پرونده دهند.
از دیگر امکاناتی که سازمان سینمایی، جواد شمقدری و سیدعلیرضا سجادپور (معاون سابق و یاران نزدیک رییس سازمان سینمایی) به اتحادیه تهیهکنندگان دادند، امکان تشکیل شورای صنفی نمایش بود که پیش از این در خانه سینما تشکیل میشد.
اعطای امتیازات مختلف به اتحادیه تهیهکنندگان، اگرچه باعث شد که این صنف قدرت قابل توجهی بهدست آورد اما همین قدرت چند جایی به ضرر سازمان سینمایی تمام شد و شمقدری را با چالشهای جدی مواجه کرد. از جمله اینکه طبق اعلام کارشناسان و صاحبنظران، شورای صنفی نمایش با چینش غلط و تسویهحسابگونه اکران نوروز 91 باعث انتقادات شدیدی در جامعه شد. همچنین بحث دخالتها و انتظارات این صنف بههمراه شورای صنفی نمایش در روند صدور پروانههای ساخت و چینش اکران به جایی رسید که مهدی عظیمی میرآبادی (معاون فعلی فعالیتهای سازمان سینمایی) رسما مقابل سیدضیا هاشمی (رییس اتحادیه تهیهکنندگان و رییس شورای صنفی نمایش) ایستاد و از آن پس، هیات مدیره اتحادیه تهیهکنندگان که با دوپینگ شمقدری و سجادپور پا به عرصه کارهای صنفی گذاشته بودند، به منتقدان جدی سیاستهای سازمان سینمایی تبدیل شدند.
البته ناگفته نماند که در این مدت، اتحادیه تهیهکنندگان در جهت رفاه سینماگران تلاشهای زیادی هم انجام داد و در آخرین مرحله توانست قرارداد مهمی با بیمه ایران برای بیمه تکمیلی هنرمندان سینما منعقد کند که میتواند در بحثهای درمانی و همچنین امنیت شغلی اهمیت دوچندانی داشته باشد.
فیلمهای با تم خیانتدر سیامین جشنواره فجر، چندین و چند فیلم با تم خیانت روی پرده رفت که حواشی زیادی را برای سینمای ایران بهدنبال داشت. این فیلمها در ایام جشنواره از سوی منتقدان و اصحاب رسانه مورد انتقاد قرار گرفت و پس از آن هم حوزه هنری وارد ماجرا شد.
نتیجه آنکه متن سینمای ایران یکسال تمام جای خود را به حواشی داد و مدیران تصمیمگیر در سازمان سینمایی را مجبور کرد که دقت بیشتری در صدور پروانههای ساخت انجام دهند تا در جشنواره سیویکم اتفاقی مشابه سال قبل را شاهد نباشند.
وعدههای عملی نشدهبه یقین باید تبدیل معاونت به سازمان سینمایی و همچنین تشکیل شورای عالی سینما را از مهمترین اقدامات مثبت جواد شمقدری در دوران مدیریتش در وزارت ارشاد دانست اما طبق اظهارنظرهای اخیر سینماگران،وعدههای این سازمان و شورا چندان عملی نشده است.
اگرچه سازمان سینمایی بهمنماه 90 طی مراسمی رسما آغاز بهکار کرد اما بخشهای مختلف این سازمان یکماه مانده تا پایان دولت دهم همچنان فعالیت عملیاتی خود را آنطور که باید آغاز نکردهاند بهطوری که شمقدری هنوز در مصاحبههای مختلفش از تلاش برای تثبیت وضعیت این سازمان سخن می گوید.
شورای عالی سینما هم وضعیتی تقریبا مشابه دارد. این شورا با رایزنیهای زیاد و با ریاست محمود احمدینژاد آغاز بهکار کرد و در ابتدای راه، مصوباتی بسیار جدی و راهبردی برای گسترش زیرساختهای سینمای ایران داشت اما بسیاری از این مصوبات اجرا نشده باقی ماند؛ چرا که در پی تحریمهای اقتصادی و...، دولت سال قبل با کمبود بودجه مواجه بود.
فیلمهای فاخر و «لاله»بحث ردیف بودجه مخصوص ساخت فیلمهای فاخر در زمان مدیریت جعفری جلوه در معاونت سینمایی (در دوران وزارت محمدحسین صفارهرندی) مطرح شد و کلید خورد. از این بودجه اختصاصی در سالهای اول دوره شمقدری خیلی خبری نبود تا اینکه در سال 91، این بودجه و فیلمهایی که قرار بود با آن ساخته شود، حواشی زیادی را ایجاد کرد.
در سال 91، بحث تولید فیلم «لاله» به عنوان یک اثر فاخر و با بودجهای میلیاردی مطرح شد و حتی کار را بهجایی رساند که وزیر ارشاد و رییس سازمان سینمایی برای ادای توضیحات به کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی احضار شدند اما در هر صورت تولید این فیلم آغاز شد و اکنون ادامه دارد.
سازمان سینمایی همچنین از «استرداد»، «عقاب صحرا»، «فرزند چهارم»، «سوادیکا»، «چ» و «برلین منفی هفت» هم به عنوان فیلمهای فاخر دیگرش نام برد.
از میان این فیلمها، «استرداد»، «فرزند چهارم»، «عقاب صحرا» و «برلین منفی هفت» در جشنواره سیویکم فجر (سال 91) رونمایی شد که پس از رونمایی شدن دربارهی کیفیت آنها بحث و گفتوگوهایی شد.
از میان فیلمهای فاخر، «لاله» و «چ» هنوز در مرحله تولید هستند و گفته میشود که هر دو کیفیت مناسبی دارند. همچنین بهنظر میرسد ساخت «سوادیکا» که قرار بود با بودجه سازمان سینمایی و در دفتر متعلق به برادر جواد شمقدری انجام شود، منتفی است.
تجمع روبروی وزارت ارشادهمانطور که گفته شد حواشی که اکران دو فیلم «خصوصی» و «گشت ارشاد» در سینماها ایجاد کرد تا ماهها ادامه داشت. در بحبوحه این ایام، انتشار فیلم سینمایی «یک خانواده محترم» که خلاف نظر وزارت ارشاد ساخته شده بود هم به حجم این حواشی افزود و آتش زیر خاکستر بالاخره با اکران «من مادر هستم» شعلهور شد.
اکران «من مادر هستم» که فیلمی اجتماعی و بسیار تلخ بود، باعث شد انصار حزبالله وزیر ارشاد را تهدید به تحصن روبروی ساختمان این وزارتخانه کند تا بلکه «من مادر هستم» از روی پرده پایین بیاید و سیدمحمد حسینی از ساخت این فیلمها عذرخواهی کند. اما وزیر ارشاد چنین تهدیدی را نپذیرفت و نهایتا در صبح یکی از روزهای پاییز 91، تحصن انصار حزبالله روبروی وزارت ارشاد آغاز شد. این تحصن با شعارهایی علیه وزیر و معاونانش ادامه یافت و تا جایی پیش رفت که آنها شمقدری و معاونانش را به بیغیرتی متهم کردند! نهایتا انصار حزبالله ترجیح داد بهجای تحصن به تجمع اکتفا کند.
ممکن است در یکی دوماهی که تا پایان ماموریت جواد شمقدری در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باقی مانده، حواشی جدیدتری نیز اتفاق بیافتد که اصلا دور از ذهن نیست؛ مخصوصا با شرایطی که در این روزها درباره خانه سینما و تشکیل خانه سینما 2 برای او ایجاد شده است. گویا او اینبار با جدیت بیشتری از سوی رئیسجمهور درباره وضعیت خانه سینما روبروست و بعید بهنظر برسد بتواند خانه سینما 2 را نیز بهراحتی تشکیل دهد. باید دید اینها باعث اتفاقات جدیدی در سینمای ایران خواهد شد؟