صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۵۱۸۳۲
حجت الاسلام و المسلمین محسن الویری در گفتگو با فرارو تحلیل کرد
«هنوز از يادها نرفته است که چهار سال پيش در غوغاآفرينی¬های پيشکسوتان اين جريان فکری چه شعارهای تند ضد استکباری که سر داده نشد و همانها بعدا با چه سرعتی مسير خود را تغيیر دادند و تن به ذليل ترين و خفت بارترين منت کشی ها برای مذاکره با استکبار دادند و اگر درایت و دخالت رهبر معظم انقلاب نبود اکنون چه سرمستی ها که با در آغوش گرفتن کارگزاران نظام سلطه نمی کردند.»
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۳ - ۱۲ خرداد ۱۳۹۲
فرارو- یک استاد دانشگاه گفت: «هنوز از يادها نرفته است که چهار سال پيش در غوغاآفرينی های پيشکسوتان اين جريان فکری چه شعارهای تند ضد استکباری که سر داده نشد و همانها بعدا با چه سرعتی مسير خود را تغيیر دادند و تن به ذليل ترين و خفت بارترين منت کشی ها برای مذاکره با استکبار دادند و اگر درایت و دخالت رهبر معظم انقلاب نبود اکنون چه سرمستی ها که با در آغوش گرفتن کارگزاران نظام سلطه نمی کردند.»

حجت الاسلام و المسلمین دکتر محسن الویری، دانش آموخته دانشگاه امام صادق (ع) ، عضو هيأت علمی دانشگاه باقر العلوم علیه السلام و سردبير فصلنامه علمی ـ پژوهشی تاريخ اسلام در گفتگو با فرارو گفت: «بحث اعتدال و تنش زدائی در قلمروها و ادوار مختلف تاریخ اسلام قابل بررسی است و اتفاقا یکی از مباحث نوپدیدی است که تاکنون توجه بایسته ای به آن نشده است که در اینجا ما تنها بر عهد مدنی سیره پیامبر تکیه می کنیم.»

وی ادامه داد: «نخستين آيات نازل شده بر پيامبر در زمينة جهاد در سال های نخستین ورود پیامبر به مدینه است که آیات 216 تا 218 سوره مبارکه بقره را شامل می شود و با كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ آغاز می شود و خداوند از وعده قانون جنگ برای مسلمانان سخن می گوید.»

وی با بیان اینکه این آیات تجویز اولیه جنگ برای مسلمانان علیه کفار می باشد گفت: «از سوی دیگر به کار رفتن حدود 36 بار ريشة جهد و 170 بار قتل و ديگر واژگانی مانند حرب نشان دهندة اهميت جهاد در اسلام است.»

وی ادامه داد: «لذا شکی نیست که اگر از تنش زدایی سخن گفته می شود به معنای نادیده گرفتن اهمیت و جایگاه بلند جهاد در منظومه اندیشه و فرهنگ اسلامی نیست. اما ضروری است دربارة مفهوم جهاد درنگ کرد، گرچه بی ترديد يکی از مصاديق مهم جهاد مواجهه مسلحانه با دشمن ـ چه در مقام دفاع و چه در مقام تهاجم ـ است؛ ولی شکی نيست که مفهوم جهاد منحصر به رفتار خشونت آميز نمی شود و نمی توان آن را تنها به مفهوم کوبيدن بر طبل جنگ و هماورد طلبی و تحريک دشمن دانست.»

این استاد دانشگاه اظهار کرد: «برای بررسی اين موضوع مروری بر چگونگی رويارويي پيامبر با قريش که اصلی ترين دشمن پيامبر در مکه تا پيش از فتح این شهر بودند سودمند به نظر می رسد.»

وی تصریح کرد: «در نگاهی کلی می توان رفتار پيامبر را تبديل مواجهه نظامی با اصلی ترين دشمن خود به مواجهه سياسی و کسب پيروزی در صحنه مذاکره و رفتار سياسی و فرهنگی تفسير کرد و بی ترديد اين روند به هيچ وجه به معنای سازش پيامبر با سردمداران کفر و شرک و ستم نيست.»

الویری گفت: «در سال دوم هجرت، غزوة بدر اتفاق افتاد. اين غزوه پس از تحمل حدود 15 سال سختی از سوی مسلمانان و به عنوان یک بشارت از سوی خداوند به عنوان پاداش مقاومت مسلمانان و با پيروزی آنها به پايان رسيد و بر خلاف پاره ای از تاريخ پژوهان حقير شروع اين غزوه را به ابتکار پيامبر و از طرف مسلمانان می دانم.»

وی ادامه داد: «در سال سوم هجرت، غزوة احد از سوی قريش به عنوان تلافی شکست غزوة بدر آغاز شد که با شکست سنگين مسلمانان به پايان رسيد و در سال چهارم، گرچه رويارويي مستقيم بين مسلمانان و مشرکان اتفاق نيافتاد، ولی در ماجرای بئر معونه و رجيع، مسلمانان از هم پيمانان قريش ضربه سخت خوردند.»

وی افزود: «در سال پنجم، مشرکان برای یکسره کردن کار مسلمانان سپاهی که قرآن آن را احزاب ناميده آراستند ولی با ابتکار سلمان فارسی و حفر خندق، عملا درگیری گسترده ای بین مشرکان و مسلمانان اتفاق نیافتاد و جز چند نبرد تن به تن از جمله نبرد به یادماندنی و آسمانی اميرالمؤمنین علی علیه السلام با عمرو بن عبدود و چند تیراندازی از دو طرف خندق، حادثه نظامی دیگری رخ نداد.»

این پژوهشگر تاریخ اسلام خاطرنشان کرد: «در اين غزوه تدبیر سیاسی و عملیات روانی پیامبر ستون پنجم دشمن را هم ناکارآمد کرد و موجب تفرقه بین احزاب و سرانجام فرار مشرکان از صحنة نبرد شد.»

حجت الاسلام و المسلمین الویری گفت: «در سال ششم، پيامبر به دنبال نزول آياتی از سوی خداوند، مسلمانان را به قصد انجام عمره از مدینه بيرون برد. مسلمانان حتی مُحرِم شدند ولی مشرکان مکه مانع ورود مسلمانان به شهر شدند و سرانجام با انعقاد قرارداد معروف به صلح حديبيه مسلمانان بی آنکه موفق به انجام عمره شوند به مکه بازگشتند.»

وی ادامه داد: «لذا باید گفت مدیریت پیامبر باعث شد که جنگ تمام عیار و رودرو با مشرکین که در بدر و احد شاهد آن هستیم در سال چهارم به یک رکود و در سال پنجم به یک مقاومتی که به درگیری نینجامید و در سال ششم به یک مذاکره و انعقاد قرارداد صلح با مشرکین انجامید و در پی آن در سال هفتم، بر اساس يکی از بندهای صلح نامه حديبيه، پيامبر و مسلمانان به مکه رفتند و عمره القضاء به جای آوردند که منابع تاريخی از پاره ای فعاليتهای پيامبر برای تبدیل جو نظامی به جو عاطفی در شهر مکه خبر داده اند.»

وی افزود: «سرانجام در سال هشتم، به دنبال نقض یکی از بندهای صلح نامه حديبيه پيامبر باز با تدبير سياسی و عمليات روانی گسترده، موفق به فتح تقریبا بدون خونریزی مکه شد. بنابراين مرور تاريخ اسلام به خوبی نشان گر هنر معجزه گون پيامبر برای تبديل فاز نظامی مواجهه با کفار و مشرکان به فاز سياسی است.»

الویری گفت: «نکته قابل توجه این است که در ماجرای صلح حديبيه به هنگام نگارش قرارداد صلح، پيامبر از نوشتن "بسم الله الرحمن الرحيم" به درخواست مشرکین چشم پوشيد و حتی پيامبر از نگارش اين که رسول خداست صرف نظر کرد و به جای "محمد رسول الله" بنا به درخواست مشرکان نوشت "محمد بن عبدالله" تا بتواند دشمن را به مذاکره راضی و وادار کند که پيامبر و مسلمانان را به رسميت بشناسد.»

وی ادامه داد: «به نقل منابع تاريخی در همان زمان پيش از نگارش صلح نامه حديبيه و پس از آن عده ای از تندروهایی که اطراف پیامبر بودند به بهانه حفظ عزت و مقاومت در برابر دشمن و با پوشش دين و شعارهای دینی به مخالفت با پيامبر و عامه مسلمانان پرداختند و چنين استدلال کردند که مگر اين شخص رسول خدا نيست؟ مگر ما مسلمان نيستيم؟ مگر طرف مقابل ما مشرک نيستند؟ روشن بود که پاسخ هر سه سوال مثبت بود. لذا اين افراد از اين مقدمه چنين نتیجه گرفتند که: فَعَلامَ نُعطي الدَنية في ديننا؟، يعنی پس چرا بايد برای دفاع از دينمان به دشمن باج بدهيم؟ و چنين با خواری برخورد کنيم.»

وی افزود: «همچنین یکی از مفاد صلح نامه، بازگشت تازه مهاجران مسلمان از مدينه به مکه بود. معطوف به اين بند هم یکی از همين تندروها می گفت که چرا بايد به نزد مشرکانی برگردم که مرا در دین و دين داري دچار زحمت می کنند؟ یعنی ظاهر مخالفت با پیامبر در این ماجرا یک ظاهر دینی بود، هرچند به زودی نتيجه ابتکار هوشمندانة پيامبر روشن شد و گذشت زمان نشان داد که چنين برخوردهايي تا چه اندازه سست و شتابزده بود و تدبير پيامبر تا چه اندازه زمينه ساز فتح بزرگ در مرحله بعد بوده است.»

وی افزود: «همچنین در زمان فتح مکه نیز عده ای از مسلمانان فریاد می زدند که الیوم، یوم الملحمه، یعنی امروز روز حماسه است که پیامبر مخالفت کردند و فرمودند که بگویید الیوم، یوم المرحمه، یعنی امروز روز رحمت است.»

این استاد حوزه و  دانشگاه اظهار کرد: «لذا اگر امروز کسانی بر اين باور باشند که صحنة رويارويي با دشمن در تاریخ اسلام فقط از نوع صحنة رويارويي امام حسين عليه السلام با يزيد در روز عاشوراست، اگرچه نظرشان محترم است و می توانند نظر خود را بيان و از آن دفاع کنند، ولی همين که اين افراد مخالفان نظر خود را به سازشکاری و ترس از جهاد متهم سازند، بی ترديد خطا کرده اند و مانند ديگر منکرهای معروف شده و معروف های منکر شده در هشت سال اخير، ارزشهای دينی را زير پا گذاشته اند.»

سردبير فصلنامه علمی ـ پژوهشی تاريخ اسلام تصریح کرد: «اين حق برای هر دردمند ديگر انقلاب و نظام محفوظ است که صحنة رويارويی با دشمن را به گونه ای ديگر فهم و تفسیر کند؛ چراکه  مهم این است که انسان در صحنه رویاروریی با دشمن به گونه ای برخورد کند که بتواند بیشترین امتیاز را بگیرد.»

این پژوهشگر تاریخ اسلام گفت: «اگر بازگشت يکی از صحابة خليفة بر حق رسول خدا از پشت خيمه دشمن در جنگ صفين به عنوان يک رويداد تلخ که نتيجه سازشکاری با دشمن بوده مطرح می شود، بازگشت شخص پيامبر و اصحابشان از مکه با دستان خالی در حالی که برای اجرای عمره احرام بسته بودند و مردم را با وعدة ورود به مکه تا آنجا برده بودند هم يک عقب نشينی شيرين و مقدمة يک فتح بزرگ بود.»

وی ادامه داد: «درباره بازگشت مالک اشتر از پشت خيمه های ياران معاويه نيز آگاهان تاريخ می دانند که ضعيف ترين و حتی غيرواقعی ترين تحليل دربارة اين رويداد آن است که آن را به روحيه سازش پيوند دهيم. چراکه بازگشت تلخ مالک اشتر از پشت خیمه های معاویه نتيجة خشک مغزی و جمود و تحجر بود نه ترس از دشمن و لبخند به دشمن.»

وی تاکید کرد: «بنابراین نمی توان گفت که مواجهه و مقاومت در برابر دشمن منحصر در سر دادن شعارهای جنگ طلبانه است.»

الویری گفت: «امروز اتهام سازشکاری به کسانی که در ايام دفاع مقدس در سطوح بالای مديریتی حضور داشتند و در شمار افتخارآفرينان حماسه ای بزرگ بوده اند که امام بر دستان آنها بوسه می زد، آن هم همصدا با کسانی که حتی برای گرفتن عکس يادگاری هم به جبهه نرفتند و تنها ميراث آنها از آن ايام يک چفيه غصبی (به تعبير يکی از روحانيون رزمنده و جانباز) است که اين روزها فرصت طلبانه بر شانه می اندازند، شائبه تبليغاتی بودن شعار مقاومت در برابر دشمن و سوءاستفاده از احساس پاک مردم نجيب، ايثارگر و شهادت طلب برای چند صباح رياست ناپايدار در اين دنيا را در ذهن تقويت می کند.»

وی ادامه داد: «هنوز از يادها نرفته است که چهار سال پيش در غوغاآفرينی های پيشکسوتان اين جريان فکری چه شعارهای تند ضد استکباری که سر داده نشد و همانها بعدا با چه سرعتی مسير خود را تغيیر دادند و تن به ذليل ترين و خفت بارترين منت کشی ها برای مذاکره با استکبار دادند و اگر درایت و دخالت رهبر معظم انقلاب نبود اکنون چه سرمستی ها که با در آغوش گرفتن کارگزاران نظام سلطه نمی کردند.»

وی افزود: «لذا به نظر می رسد اگر راه آنها به نتیجه نرسید، اکنون گويي پيروان آنها برآنند تا با تکرار همان شعارها و رفتارها و البته بر خلاف دفعه قبل، بار به مقصد نرسيدة سلف ناصالح خود را به مقصد برسانند، ولی اگر مکر می ورزند بدانند که مکر اولئک هو يبور.»

این استاد دانشگاه تاکید کرد: «حقير با همة وجود اعتقاد به مبارزة همه جانبة حق با باطل و ضرورت پرداختن بهای دفاع از حق دارم، ولی بر اين باورم که دفاع از حق بر خلاف آن چه امروزه عده ای مطرح می کنند شکل واحدی ندارد.»

وی در پایان گفت: «اميدواريم کسانی که سابقه ای روشن و درخشان در صحنة سياست گذاری و مديريت صف و ستاد ايام نورانی دفاع مقدس داشته اند و ناسازگاری خود را با نظام سلطه عملاً به اثبات رسانده اند اکنون نيز در صحنة نبرد همیشگی با استکبار جهانی، با رویکردی خردورزانه و مبتنی بر حکمت و مصلحت بار ديگر برگی درخشان بر عزت مردم ما بيافزايند.»
ارسال نظرات
ناشناس
۰۹:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۵
سلام
یه سوال: اگر غرب خواست تنش ایجاد کند ماچه کنیم؟

آقای الویری بگوییم : خواهش می کنم تنش ایجاد نکن.
یا درمقابل او .........

سوال دیگه چرا چپ نگاه می کنی؟
آرزومند عزت ایران
۰۴:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۵
درود بر حرفهای مستند و علمی
طاها علوی
۰۱:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۴
من ضمن احترامی که برای استاد ضد تنش دارم ، ای کاش ایشان راههای تنش زدایی را هم بیان می کردند و کسانی را که به دنبال تنش هستند معرفی می کردند و لابداولین پیشنهاد ایشان برای تنش زدایی این است که از امروز به جای شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل ، شعار درود برآمریکا و اسرائیل سر بدهیم البته به نشانه حسن نیت .
ناشناس
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۵
نه امروز باید برای حفظ منافع ملی و صیانت از اسلام و به منظور تنش زدایی ، مرتبا باید دنیا را تهدید کنیم و بیشتر مرگ بر امریکا و انگلیس و فرانسه و ایتالیا وو بگوییم!جهاد فی سبیل الله این است که دنیا را به طرف جنگ با ایران اسلامی هدایت کنیم تا خدا از ما راضی باشد!
ناشناس
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
آن هم همصدا با کسانی که حتی برای گرفتن عکس يادگاری هم به جبهه نرفتند و تنها ميراث آنها از آن ايام يک چفيه غصبی (به تعبير يکی از روحانيون رزمنده و جانباز) است که اين روزها فرصت طلبانه بر شانه می اندازند
ناشناس
۱۴:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
آن هم همصدا با کسانی که حتی برای گرفتن عکس يادگاری هم به جبهه نرفتند و تنها ميراث آنها از آن ايام يک چفيه غصبی (به تعبير يکی از روحانيون رزمنده و جانباز) است که اين روزها فرصت طلبانه بر شانه می اندازند
رهرو
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
شعار تنش زدايي از شعار هاي اصلي آقاي هاشمي و خاتمي بود همانطور كه ميدانيد يا شايد هم نميدانيد در طول جنگ هشت ساله ما با حدود 35 كشور به صورت مستقيم و غير مستقيم درگير بوديم سوالي كه پيش مياد اينست كه آيا ما تنش ايجاد كرديم كه بخواهيم ذليلانه براي گرفتن وام از بانك جهاني درصدد رفع تنش باشيم يا آنها كه در طول هشت سال تمام توانشان را براي نابودي انقلاب گذاشتند؟
آيا پيامبر ايجاد تنش كرد يا قريش كه درصدد نابودي اسلام بود ؟
شما اول مشخص كنيد كه چه كسي تنش ايجاد كرده بعد دنبال تنش زدايي برويد
نتيحه تنش زدايي چه بود آيا غير از اين بود كه بعد از اعلام سال 2000 به عنوان سال گفتگوي تمدن ها بلافاصه در سال 2001 ايران را "نحور شرارت " خواندند؟
ابن است نتيجه تنش زدايي
ناشناس
۱۳:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
آقایون که حتی تحمل بیان تاریخ صدر اسلام و سنت پیامبر (ص) را ندارید، چرا اینقدر بر طبل نادانی می کوبید و خود را از درس آموزی از خود حضرت رسول(ص) که به عنوان برگزیده ترین انسان روی زمین به گفته خداوند است بی نیاز می دانید. آیا تحجری بالاتر از این وجود دارد؟ یه کمی به خود ائید و یک تلنگری به خود بزنید و این عقل خدادادی را که به عنوان امانت جهت تشخیص راه حق از باطل در اختیار شما قرار گرفته است بی جهت حروم نکنید که بزرگترین خیانت در امانت به درگاه الهی است.
ناشناس
۰۷:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
اگر نگاهي به تاريخ صدر اسلام بياندازيم مي بينيم حضرت محمد ص بموقع جنگ و بجا صلح كرده اند.اكنون هم وقت تند روي نيست. ما بايد صلح كنيم. و كشور را تقويت كنيم.اگر كسي بخواهد كشور ايران را وارد جنگ كند.قطعا خائن و دوست بيگانه است.
عمار
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
نه بابا خودت میگی پیامبر تشخیص می داد بعد میگه باید صلح کنیم یعنی تو پیامبری؟؟؟ تو این موارد باید حرف یکی رو گوش کرد اون کیه؟ یکم فکر و تحقیق بعد بگو کیه؟ شخص نه مقامه؟ آفرین ولایت فقیه
همایون
۰۳:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
اگر ذره‌ای با جهان مدرن و مسائل پیچیده آن آشنا بودید، هرگز به خودتان این اجازه را نمی دادید که بشر متفکر امروز را وادار به تبعیت از امری کنید که چه به لحاظ عقلی، فلسفی و سیاسی کاری غلط و ناصواب است. انسان عصر جدید با خوانش متحجرانه و خشک‌مقدسانه از مذهب هرگز کنار نخواهد آمد.
عمار
۱۳:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
با خوانش پلورالیسمی که خوب کنار میاد. اگر عقل و سیاست و فلسفه کامل بود که خدا دیگه پیامبر نمی فرستاد. بشر امروز کاملا بدون تفکر تبعیت میکنه یا پیرو فریود اند یا پیرو مارکس یا کمونیست یا اومانیسم و هزار .... دیگه. انسان متفکر؟؟؟؟
مریم
۲۳:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
ای کاش این حرفها در رسانه ملی گفته می شد دیگر نیازی به مناظره های نمایشی نبود و اذهان مردم با این افکار عمیق روشن می شد
سعید
۲۲:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
مناسب بود که در معرفی دکتر الویری به این نکته نیز اشاره می کردید که ایشان هم یکی از فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق (ع) می باشد.
ناشناس
۲۳:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
ضمنا بنده نیز یکی از فارغ التحصیلان این دانشگاه هستم که در سال 1365 در اهواز با آقای دکتر الویری(نام قبلی ایشان آقای محسن خندان بود) در جبهه بودیم. ایشان اهل جبهه و جنگ بوده است
ناشناس
۲۰:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
برای نجات کشور از دست اینگونه تندرویها، وظیفه روشنفکران و اهل قلم مضاعف میگردد.
اميد
۲۰:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
چرا حضرت امام(ره) در 8 سال دفاع مقدس صلح را نمي پذيرفتند؟ آن هم جنگ در برابر مسلمانان( حد اقل به ظاهر) ؟ و حتي وقتي عده اي بر امام فشار آوردند,آن را جام زهر توصيف کردند
ايشان اشتباه کردند و مي شد با عهدنامه و صلح جلوي سيل خسارت ها به کشور را گرفت؟؟!!!!
نگاهي به سخنان امام(ره) نشان مي دهد سازش ناپذيرترين افراد در برابر کساني که هرگز در برابر اسلام کوتاه نمي آيند ايشان است؟
عجيب است حاج آقا آيا شما فکر مي کنيد با سازش ( به قول شما تنش زدائي) آنها دست بر مي دارند؟ يا پا را فراتر مي گذارند؟ تجربه کدام را نشان داده است؟
ناشناس
۲۱:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
امام همیشه با یارانشان مشورت میکردند ...تعقل انست که ما بپرسیم چه شد که جنگ زودتر تمام نشد نه اینکه چرا جنگ تمام شد البته کسانی که میگویند چرا سال 67 جنگ تمام شد اغلب رنگ جبهه را هم ندیده اند انقلابیون در منزل بودند
ناشناس
۲۳:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
ولی تا آن جا که تاریخ برای ما گزارش کرده امام خمینی همزمان بر روشهای سیاسی پا می فشردند و وزارت خارجه را مأمور این کار کرده بودند. به نظر می رسد ادعای مصاحبه شونده این است که این طور نیست که فقط و فقط باید بر طبل جنگ با استکبار کوبید گاه می توان حسب تشخیص مسوولان با روشهای دیگری غیر از جنگ هم به مقابله با استکبار پرداخت.
عمار
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
در قضیه هسته ای دوران خاتمی هم ما سازش کردیم ولی اونا جری و گستاخ تر می شدند
ناشناس
۱۹:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
بزرگوار گرامی امروز اسلام اگر هیچ چیزش هم شبیه به صدر اسلام نباشد از لحاظ اینکه ولی آشکاری وجود دارد شبیه صدر اسلام است که همان ولایت رسول الله را دارد هرچند در مراتبی نازله. شما هم هرچند عالم باشی وظیفه ای جز تسلیم و قبول نظر ولایت نداری و حق محک زدن رفتار ولی را نداری لذا باید تبعیت کنی از نظر ولی فقیه. نهایت آنچه که تو می توانی انجام دهی تسلیم است و تعقل هم به معنای تسلیم است در مقابل ولی که الاسلام هو التسلیم و العقل ما عبد به الرحمن یعنی باید کوشش کنی راهی بیابی که تسلیم تر شوی در مقابل ولی نه تعیین کننده تکلیف برای ایشان. تند روی هم آن می شود که از ولی تندتر روی و کندروی هم آن می شود که از ولی کندتر روی. ما که نباید چنین چیزی را به شما یاد بدهیم برادر
ناشناس
۲۳:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
شما را به خواندن دوباره مصاحبه دعوت می کنم. همه قبول دارند که باید از ولی فقیه تبعیت کرد. سخن در این است که عده ای فهم خود از تاریخ را به عنوان برترین فهم به مردم تحمیل می کنند و نگاهی همه جانبه به تاریخ ندارند.
عمار
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
اینا که منفی دادند یا اشتباه کردند که از سر تعجیله. یا تا برخی واژه ها را دیدند منفی دادند که از سر حهل و تفریط و عداوته. و یا فرق منفی و مثبت را نمیدونن
ناشناس
۱۸:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
نگفتید جنگ با معاویه از چه نوع بود آیا حضرت امیر هم تندرو بودند که در سال تن به جنگ دادند
ناشناس
۲۳:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
اول دقیق بخوان بعد نظر بده!! آیا علی علیه السلام در صلح حدیبیه در مقابل پیامبر ایستاد؟؟؟
ناشناس
۱۱:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
شرایطی که علی(ع) در آن بود با زمان پیامبر اکرم(ص) متفاوت بود،معاویه و خوارج می خواستند اسلام را از ریشه درآورند در حالیکه پس از نبرد احزاب شاهد درگیری و توطءه چینی خاص از سوی مشرکین نیستیم.
حالا باید پرسید ما در چه شرایطی هستیم؟؟نظام سلطه و استبداد درصدد نابودی ما هست یا نیست؟
عمار
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
تند رو ها سریع بهت منفی میدن غصه نخور همیشه هستند از این دست افراد!
گوژپشت
۱۸:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
با سلام و آرزوی سلامتی.
باید اعتراف کنم که خیلی با خودم کلنجار رفتم تا نوشته فوق را بخوانم چرا که ابتدا فکر کردم شاید باز از همان دسته نوشته هایی است که به وارونه جلوه دادن تاریخ پرداخته اما پس از خواندن آن هم به اشتباه خودم و هم به وارونگی تاریخ اسلام توسط عده ای که امروز با اطمینان میتوانم بگویم شعارهای دشمن ستیز آنها جز از روی عمد و برای نیل به منافع سیاسی آنی و شخصی شان نیست پی بردم. نمیدانم چرا در این کشور اصحاب قلم و صاحبان خرد و دانش و علمای واقعی دین در برابر این همه آسیب که از دست افراطیون به کشور وارد میشود سکوت کرده اند.آیا نه این است که همه باید روزی در برابر خداوند برای آنچه که میدانستیم و نگفتیم مسولیت داریم.
esmail
۱۸:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
خيلي زيبا بود
بهتره كسايي كه گرايش هاي تند دارن اينها رو بخونند
ناشناس
۱۷:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
مطالبی بسیار عالی و عمیق و محققانه ای است. خدا حفظتان کند.
ایران
۱۷:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
من فکر می کنم این تندروها اگر در زمان پیامبر(ص) و امام حسن(ع) هم بودند به مبارزه باآن بزرگواران می پرداختند که چرا صلح می کنید و تسلیم استکبار می شوید؟ در حالیکه اسلام هم جنگ دارد و هم صلح و هم تقیه، که انتخاب یکی و کنار گذاشتن دیگری، اسلام طالبانی خواهد بود.
علی
۲۳:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
ما اعتقاد به ولی فقیه داریم، همان ولی فقیهی که جنگ و دفاع را هویت بخشید و واجب نمود.
اگر خواستیم خلف صالح یاران باوفای رسول خدا ص و معصومین ع باشیم باید سمعا و طاعتا گوش به فرمان خلف صالح رسول خدا ص و معصومین ع، یعنی مقام معظم رهبری باشیم و شعار ایشان تنش زدایی نیست بلکه تهدیدزدایی است.
فافهم یا اولی الابصار
ایران
۰۱:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
علی آقا: از کجا می دانید که مقام معظم رهبری از تنش خوشش می آید و نمی خواهد تنش زدایی بشود؟ آیا بد است که مسلمانان نه در تنش باشند و نه در تهدید؟ آیا نشان دادن چهره رحمت اسلام و صلح و آرامش مخالف اسلام است و جنگ و خشونت و تنش چهره اسلام است؟ چطور خود را از اولوالابصار می دانید؟
عمار
۱۳:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۳
ایران جان تو که خودت هنوز شروع نکرده خراب کردی، دقت کن آیا خوب یا بد است یک راه را رهبری تعیین میکند. نه اینکه ما بگوییم مگر نشان دادن چهره رحمت اسلام و صلح و آرامش مخالف اسلام است یا جنگ و خشونت و تنش چهره اسلام است. در ضمن تندروی کاملا بد است و از آن بدتر کندروی است. چرا که امام علی از هر دو می نالید. تندروی همیشه در همه جریانات و احزاب بوده و همواره هم مورد نکوهش بوده اما هر حزبی که حاکم شود عده ای از آن حزب تندروی را پیشه می کنند