مردی که متهم است با همدستی همسرش، آرایشگر بین المللی را به قتل رسانده و میلیاردها تومان از گاوصندوق او سرقت کرده است در جریان محاکمه با قبول اتهام قتل منکر دزدی شد.
داستان این قتل آبان ماه سال 89 با تماس همسایههای یک زن تنها به پلیس آغاز شد.همسایههای زن که ساکن مجتمعی در خیابان پاسداران بودند به پلیس گفته بودند همسایهشان که زنی تنهاست از چند روز قبل ناپدید شده در حالی که بوی نامطبوع و متعفنی هم از خانه اش به مشام ميرسد.
در ادامه تیمياز ماموران کلانتری پاسداران در خانه زن تنها حاضر شده و با دستور قضایی وارد آپارتمان شدند.ماموران پس از ورود به اتاق خواب با جسد ناهید 55 ساله روبهرو شدند که ضربه سنگینی به سرش وارد شده بود. باز بودن در گاو صندوق خانه حکایت از قتل او با انگیزه سرقت داشت.
در جریان تحقیقات پلیس مشخص شد که ناهید یک آرایشگر بین المللی بوده که نیمياز سال را در ژاپن ميگذراند.از آنجایی که ناهید تازه به آن خانه نقل مکان کرده بود کسی از گذشته و رفت و آمدهای او خبر نداشت.تا اینکه صاحبخانه قبلی ناهید در بازجوییها به ماموران گفت که پسر جوانی به نام علی دائم به خانه رفت و آمد داشته و کارهای او را انجام ميداد.
با کشف این سرنخ تحقیقات برای شناسایی علی آغاز شد و کارآگاهان پس از تجسسهای گسترده تنها مظنون این جنایت را دستگیر کردند.متهم در بازجوییهای اولیه منکر قتل شد اما در ادامه لب به اعتراف گشود و اظهار داشت: «من و ناهید از چند سال قبل با هم آشنا بودیم. او به من قول داده بود که در صورتی که ازدواج کنم یک هدیه گرانقیمت به من و همسرم میدهد.
چند هفته قبل با دختر 19 سالهای به نام فاطمه ازدواج کردم. روز حادثه با همسرم تصمیم گرفتیم ناهید را بیهوش کرده و از گاوصندوق خانهاش سرقت کنیم. وقتی به خانه رفتیم من در شربت او داروی خوابآور ریختم و به زن تنها دادم. او با خوردن شربت دچار حالت تهوع شد. همسرم مراقب ناهید بود و من در جستوجوی کلید گاوصندوق بودم.
در یک لحظه زن تنها وارد اتاق شد و با دیدن من شروع به فحاشی کرد. من هم با یک شمعدانی ضربهای به سرش زدم و بعد با روسری خفهاش کردم. آن روز نتوانستیم در گاوصندوق را باز کنیم به همین خاطر با برداشتن طلاهای مقتول از آنجا فرار کردیم.
دو روز بعد به همراه یکی از دوستانم به نام محمد به خانه مقتول رفته و در گاو صندوق را باز کردیم. 4 میلیارد تومان پول نقد در گاو صندوق ناهید بود که این پول را سرقت کرده و فرار کردیم.»با اعترافهای متهم اصلی جنایت ماموران همدستان او را دستگیر و آنها نیز در بازجوییها به جرم خود اعتراف کردند.
با بازسازی صحنه قتل و اعتراف متهمان، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.در نخستین جلسه محاکمه متهمان این پرونده که مهرماه سال گذشته به ریاست قاضی اصغر عبداللهی برگزار شد، نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت:« در این پرونده علی متهم به مشارکت در قتل و معاونت در سرقت و همسرش نیز متهم به معاونت در قتل است. با توجه به تحقیقات صورت گرفته در دادسرا برای متهمان تقاضای مجازات قانونی دارد.»رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به علی از او خواست به دفاع از خود بپردازد.
علی معروف به علی تایلندی نیز نیز با قبول اتهاماتش گفت:« من و ناهید سالها بود با هم ارتباط پنهانی داشتیم و او ميخواست این موضوع را به همسرم بگوید من هم مجبور شدم او را به قتل برسانم. ابتدا با داروی خواب آور ناهید را نیمه جان کرده و بعد او را با روسری خفه کردم.
بعد از قتل هم وسوسه شدم که از گاوصندوق او سرقت کنم.»فاطمه همسر علی نیز در دفاع از خود گفت:« روز حادثه من و همسرم به خانه مقتول رفتیم. در آنجا مشغول کشیدن شیشه بودم که متوجه شدم همسرم ناهید را به قتل رسانده است.»در این جلسه وکیل فاطمه در دفاع از موکلش عنوان كرد: «موکلم مبتلا به بیماری روانی است و مدتی نیز در بیمارستان بستری بود. به همین خاطر درخواست دارم سلامت روحی و روانی او مورد بررسی قرار گیرد.»پس از تایید سلامت روحی و روانی فاطمه از سوی پزشکی قانونی پرونده باردیگر برای رسیدگی به دادگاه کیفری ارجاع شد.در جلسه صبح دیروز این پرونده که در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد علی در جایگاه حاضر شد و گفت:«من قبلا هم گفته ام که اتهام قتل را قبول دارم.
ناهید را من کشتم اما اتهام دزدی را قبول ندارم و رد ميکنم.
من از او 15 میلیون تومان طلب داشتم.او وقتی که فهمید من ازدواج کرده ام گفت زنت را بیاور ميخواهم به شما هدیه بدهم.من هم زنم را بردم اما او به زنم خیلی حسادت ميکرد تا جایی که شروع کرد به چرت و پرت حرف زدن.از آنجایی که من او را به خاطر روابط کاری از خیلی وقت پیش ميشناختم او را به اتاق بردم و از قرصهای کلونازپام خودم که برای ترک شیشه مصرف ميکردم به او خوراندم.بعد او مقداری طلا به جای طلب به من داد.من و زنم از آنجا رفتیم فردا صبح که رفتیم طلاها را بفروشیم فهمیدیم که طلاها تقلبی است.
به همین خاطر فردا شبش دوباره با زنم با آنجا رفتیم. او گفت که برای ادامه رابطه به من طلای تقلبی داده بود اما به محض دیدن دوباره زنم شروع به گفتن حرفهای نامربوط در باره من و خودش کرد. در حالی که ما هیچ رابطه ای با هم نداشتیم.من دوباره او را به اتاق خواب بردم و دستم را روی گلویش گذاشتم تا صدایش در نیاید.وقتی از اتاق بیرون آمدم او دوباره پشت سرم بیرون آمد و فحاشی کرد. به همین خاطر من با یک مجسمه به سر او ضربه زدم.بعد از زنم خواستم بیاید تا با هم دست او را با روسری ببندیم. طلبم را که قبلا آماده کرده بود برداشتیم و آمدیم.من هیچ نقشی در سرقت 4 میلیاردی از گاوصندوق نداشتم باید اینها را از محمد بپرسید که کارگر آنجا بود و بعد از من به آنجا رفت و آمد ميکرد.»
در ادامه فاطمه نیز در جایگاه قرار گرفت و گفت:«من به رغم مخالفت خانواده ام با علی ازدواج کردم و به خاطر عشق کورکورانه او معتاد به شیشه شدم.بعد از اینکه هردوی ما به شیشه معتاد شدیم مجبور شدیم آژانس هواپیمایی را که داشتیم بفروشیم به همین خاطراز لحاظ مالی خیلی شرایط خوبی نداشتیم.آن روز هم علی من را با خودش به خانه صاحبکارش برد.
آن زن با من مثل کلفتها رفتار ميکرد و دایم سعی داشت به من بفهماند که بین او و علی چیزی وجود دارد.تا اینکه علی او را به اتاق خواب برد.بعد من شروع کردم به مصرف مواد در حالی که صدای موزیک را زیاد کرده بودم تا صدای دیگری نشنوم.بعد علی از اتاق بیرون آمد و گفت ناهید به خاطر سردرد قرص خورده و خوابیده است.بعد از خانه بیرون آمدیم.من اصلا جنازه را ندیدم و دستش را با روسری نبستم.من بعد از دستگیری فیلم جنازه را در گوشی بازپرس دیدم.اینکه علی ميگوید با کمک من این کارها را کرده دروغ است.من نه در دزدی نقش داشتم نه در قتل ناهید.»
قضات دادگاه پس از شنیدن اظهارات متهمان و وکلای دفاع آنها برای صدور حکم وارد شور شدند.