در بيمارستان لقمان ساعت 12 ظهر مرگ مغزي عسل بدیعی تاييد شد و علت مرگ هم طي بررسي هاي اوليه پارگي عروق مغزي وبه دنبال آن خونريزي مغزي مشخص شده است و ايست تنفسي وي در اين وضعيت مزيد برعلت شد و وي شب گذشته براي اهداي اعضا به بيمارستان مسيح دانشوري منتقل شد.
دكتر مجيد درگاهي مسئول هماهنگ كننده ي تيم پيوند اعضا بيمارستان مسيح دانشوري در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران گفت: عسل بديعي بعد از ظهر روز دهم فروردين به دليل دچار شدن به سردرد و حالت تهوع توسط اورژانس به بيمارستان منتقل شدند درحاليكه مسموميت و اوردوز به هيچ وجه از علائم وي نبوده و به همين دليل و تشخيص ندادن علت شب يازدهم به بيمارستان لقمان منتقل شد.
وي ادامه داد: در بيمارستان لقمان ساعت 12 ظهر مرگ مغزي وي تاييد شد و علت مرگ هم طي بررسي هاي اوليه پارگي عروق مغزي وبه دنبال آن خونريزي مغزي مشخص شده است و ايست تنفسي وي در اين وضعيت مزيد برعلت شد و وي شب گذشته براي اهداي اعضا به بيمارستان مسيح دانشوري منتقل شد.
درگاهي عنوان كرد: مرگ مغزي وي توسط 4 متخصص و افزون برآن نماينده قوه قضائيه و پزشك قانوني تاييد شده است و طبق موافقت خانواده وي وهم چنين ميل باطني وي و در خواستش براي اهدا اعضايش آن هم در جشن نفس همه ي اعضاي داخلي از جمله كليه، كبد، قلب و ريه ي وي اهدا خواهد شد.
وي افزود: همه ي نسوج و بافت هاي قابل اهدا نيز به درخواست خودش اهدا مي شود .
در هر صورت روحش شاد
تمام تعطيلات عيد اكثر بيمارستان ها فاقذ خدمات رساني موثرند.فقط تو تعطيلات مريض نشيد.
دکتر عزیز!رگ های مغز خود به خود که پاره نمی شود!
علت پارگی رگهای مغز را بگید!شما که مثلا متخصصی!
پارگی مغز رو که یه دکتر عمومی هم می فهمه!
هرچه از مرگ اون مرحوم می گذرد دکترها بیشتر گند می زنند.
من به عنوان یک ایرانی می گویم:به من چه چه جوری مرده...من مطمئنم با اهدای اعضای بدنش و جان بخشیدن به چندین انسان روحش حتما شاد خواهد شد و من و همه ایرانی ها برای آرامشش دست دعا بر میداریم...
دکترها هم سکوت کنند.
دکتر امیوار رضایی رییس بیمارستان لقمان:مسمومیت دارویی...
دکتر درگاهی:پارگی عروق مغزی...
اون دکتره که فامیلشون بود اسمش یادم نیست:فشار بالا و مشکلات تنفسی و حالت تهوع...
خوب بزرگواران کسی چیزی نگه ما و ما وارد قضاوت نشویم.
اون بنده خدا مرحوم شده و مطمئنا با اهدای عضو روحش شاد می شود و ماها دست دعا برای شادی مرحومه بر میداریم...
ولی اگر کسی چیزی نمی گفت خیلی بهتر بود.
الان هر دکتری میاد یه چیزی میگه!
این خیلی بده و برای دکترها باید متاسف بود...
من با خواندن اين خبر خيلي از وضعيت بيمارستانهاي تهران نگران شدم و دعا مي كنم هيچ كس مجبور به مراجعه به اين كشتارگاهها نشود. بيچاره براي سردرد به اورژانس مراجعه مي كند و مرگ مغزي و پارگي عروق اتفاق مي افتد پس عوامل بيمارستان بوق بودن