روزهای گذشته جدل رسانهای جالبی میان یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری با دبیر انجمن خودروسازان در گرفته بود.
به گزارش الف، ماجرا از جایی آغاز شد که این نامزد انتخابات ریاست جمهوری در یکی از نطقهای خود، با انتقاد از وضعیت کنونی صنعت خودروسازی کشور، این شرایط را «خودکشی ملی» قلمداد کرده بود.
به دنبال انتشار این سخنان، دبیر انجمن خودروسازان در جوابیهای نوشت:
وزیر سابق امور خارجه اخیر طی یاداشتی انتقادآمیزی نسبت به ناایمن بودن خودروهای تولیدی کشور ابرازنگرانی کرده است. دغدغه آقای متکی به عنوان سفیر اسبق ایران در ژاپن و ایضا کاندیدای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری در مورد حفاظت و حراست از جان شهروندان ایرانی قابل تحسین است اما در ارتباط با یاداشت مذکور و این قسم اظهارات موسمی نکاتی چندقابل توجه است که جهت یادآوری آقای متکی خالی از لطف نیست.
۱. ایشان و سایر منتقدین از جنس ایشان اگرچه صغرا و کبری بحثشان جفت و جور است اما خلاقیت ندارند آنها زمانی وارد بحث انتقاد از صنعت خودرو شدهاند که حاصلاش رونق خود بردن است و زحمت دیگران داشتند.
۲. آنچه درصنعت خودرو میگذرد اگر بهتر از سایر حوزهها نباشد به هیچ روی بدتر از آنها نیست باید دید که چه چیز این صنعت درنظر کارشناس مسایل بین المللی جذاب بوده که به آن پرداخت است.
۳. معمولا برخی برای آنکه درحوزه تخصصی خود حرفی برای گفتن ندارند آنچه ساحت کارشناسیشان معنیدار باشد به اظهارات غیر کارشناسی درموضوعی خارج از تسلطشان میپردازند از این نوع است اظهارات ایشان که از قضا کارشناس مسایل سیاست خارجی است.
۴. خوب است ایشان که درس خوانده هند است در بیان خاطرات سفرشان به این سو و آن سوی جهان گزارشی نیز از اوضاع کیفیت تولید خودروها در هند ارائه میکردند درآن صورت بیتردید شرایط دوکشور ایران و هند به یکدیگر نزدیکتر است.
۵. اظهارات ایشان دراین برهه از حیات سیاسی دلالت بر اغراض خاصی دارد گویا ایشان بنا دارد به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نام نویسی کند و این نیز به عنوان بخشی از برنامه تبلیغاتی ایشان با توصیه مشاوران در دستور کار قرار گرفته است و حال یادآور میکنیم:
الف- این گزینه تبلیغاتی (صنعت خودرو) با استفاده انتقاد از صنعت خودرو به عنوان بخش فراگیر درجامعه نخ نما شده است.
ب- ورود زود هنگام ایشان به عرصه تبلیغات انتخابی بر خلاف تاکیدات مقام معظم رهبری است و این امر چندان زیبنده شخصیت سیاسی ایشان نیست.
پ- به اطلاع میرسد، تمامی خودروهای تولیدی کشور دارای استاندارد ۵۵ گانه EES اروپا است و سازمان ملی استاندارد تنها مرجع ایمن یا ایمن نبودن خودرو است و این سازمان برتمامی فرایند تولید خودرو درشرکتهای خودرو سازی نظارت دارد.
ث- زیر سئوال بردن تمامی دستاوردها کارگران و مهندسان ایرانی در سال تولید ملی و اظهارات غیر کارشناسی ریختن آب به آسیاب دشمن است.
ج- از ایشان میخواهیم فرصتی فراهم شود تا ایشان از شرکتهای خودرو سازی بازدید و باآخرین دستاوردها این صنعت در بحث ایمنی، ارتقای کیفیت و برنامههای آتی آشنا شوند.
پاسخ منوچهر متکی
این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری آتی نیز در پاسخ دبیر انجمن خودروسازان نوشت:
جوابیه دبیرمحترم انجمن خودروسازان را خواندم و مواردی هر چند کوتاه، در این باب عرضه میکنم تا اول خداوند و سپس مردم قضاوت کنند:
۱. فرمودهاند که آنچه در صنعت خودرو میگذرد، اگر بهتر از سایر صنایع کشور نباشد، بدتر از دیگران نیست.
درباره مقایسه ایشان با سایر حوزههای صنعت باید گفت: اولاً بسیاری از حوزههای صنعتی و علمی کشور، وضعیتی به مراتب بهتر از صنعت خودرو سازی در ایران دارند و مقایسه آنها، از جمله آنچه در حوزه نانو، سلولهای بنیادین، صنایع دفاعی و... میگذرد با خودروسازی، اهانتی ناروا به سایر بخش هاست.
ثانیا حتی اگر سخن ایشان را مبنی بر اینکه وضعیت خودروسازی همانند سایر حوزه هاست بپذیریم، باید بر مبنای این «اعتراف» به حال این صنعت گریست که به رغم آنکه از بینظیرترین و گستردهترین حمایتهای مادی و سیاسی طی دههها برخوردار بوده است، اینک اعتراف میکند همسان سایر حوزه هاست، حوزههایی که نه از رانت انحصار برخوردار بودهاند و نه از حمایتهای دولتی مانند تعرفه و نظایر آن.
چنین حمایتی اگر از سایر صنایع، مانند کشت و صنعت میشد، اکنون ایران به یکی از قطبهای تولید و صادرات محصولات کشاورزی و فراوردههای آن در جهان تبدیل شده بود و همین طور در خصوص اکثر رشتههای صنعتی.
۲. در جای دیگر آوردهاند: «خوب است آقای متکی که درس خوانده هند است در بیان خاطرات سفرشان به این سو و آن سوی جهان، گزارشی نیز از اوضاع کیفیت تولید خودروها در هند ارائه میکردند در آن صورت بیتردید شرایط دو کشور ایران و هند به یکدیگر نزدیکتر است.»
واقعاً جای تأسف است که دبیر انجمن خودروسازان ایران، برای اینکه خودروسازی ایران را تبرئه کند و رنگ و لعابی بر آن بزند، پیشنهاد میکند آن را با هندیها مقایسه کنیم تا بلکه ما قدبلندتر به نظر برسیم!
اگر این گونه است، چرا خود را با برخی کشورهای آفریقایی مقایسه نکنیم تا خوشحالتر شویم؟!
این بخش از نامه دبیر انجمن خودروسازان، در واقع پرده برداری از «نوع نگاه» آقایان است که مبیّن خیلی چیزهاست. آنها به جای اینکه بهترین خودروهای روز دنیا را مدّ نظر قرار دهند و بکوشند به سمت روزآمد شدن بروند، خود را با هندیها مقایسه میکنند و نه مثلاً با ژاپنیها یا کره جنوبی که روزگاری بعد از مونتاژ پیکان در ایران، با حسرت تولید خودرو در کشورش را آغاز و امروز در رقابت با خودروهای طراز نخست دنیا قرار دارد. البته پروسه انتقال تکنولوژی در هندوستان در سایه مونتاژ اعم از صنایع سنگین و سبک و تولیدات نرم افزاری آنکه صادراتش تنها از یک ایالت جنوب هند (کارناتاکا) به ۵۰ میلیارد دلار میرسد پروندهای خواندنی است که این دسته از مدیران حتما نیازمند مطالعه چند باره آن هستند.
جالب است! به جای اینکه به انتقادات پاسخ منطقی بدهند، از یک سو فرافکنی میکنند و بعد هم میگویند به هند نگاه کنید تا ببینید اوضاع ما چقدر خوب است؟!
۳. افاضه کردند که پرداختن به موضوع خودروسازی، با توجه به کاندیداتوری برای ریاست جمهوری، بخشی از برنامه تبلیغاتی ایشان برای انتخابات است.
بله؛ همین طور است. پرداختن به خودروسازی، نه تنها بخشی از برنامه تبلیغاتی، بلکه بخشی از برنامه جدی کاری در صورت پیروزی در انتخابات است و دقیقاً به دلیل اینکه در این خصوص برنامه راهبردی تدوین شده است، به موضوع پرداخته میشود تا مردم بدانند که کاندیدای آنها چه رویکرد، نگرش و برنامههایی در خصوص صنعت خودروسازی دارد.
قرار نیست رئیس جمهور آینده - هر که خواهد بود - از مردم رأی بگیرد و سپس برخی از رأی دهندگانش، در خودروهای ناایمن، تکه تکه شوند یا آتش بگیرند.
حفظ جان مردم، اولین وظیفه هر مسئولی است. فهمیدن این نکته، کار چندان سختی نیست.
۴. ادعای جالبی کردهاند مبنی بر اینکه همه خودروهای داخلی، استاندارد ۵۵ گانه EES اروپا را دارند. اولاً وقتی سازمان استاندارد و صنایع در یک کشور، همگی «عملاً» زیر مجموعه یک مدیریت باشند وضعیت استاندارد سازی همین خواهد بود که هست. سازمان استاندارد استقلال ندارد، حتماً یکی از برنامههای کاری رئیس جمهور آتی باید توجه جدی به این موضوع باشد.
وانگهی، همین سازمان استاندارد که استاندارد بودن خودروهای داخلی را تأیید میکند، آیا مراکز تست و بررسی خودرو در داخل دارد یا بر مبنای گواهیهایی که خودروسازان از مؤسسات خارجی - با شرایطی که خود میدانند (!) - میآورند، آنها را استاندارد میکند؟!
مگر ماجرای «هوو» و استانداردش که بعداً معلوم شد چگونه گرفتهاند را یادشان رفته است؟ همانی که خانوادههای متعددی را تا همیشه عزادار کرد؟!
اگر این محصولات بیکیفیت و ناایمن، استاندارد اروپا را دارند، پس خودروهای اروپایی - که مردم ما نیز بعضاً از آن بیبهره نیستند- چه استانداردی دارند؟
اگر این خودروها استاندارد اروپا را دارند، آیا اروپاییها حاضرند همین خودروها را تولید و خانوادههایشان را بر آن سوار کنند؟!
از این گذشته، استاندارد هر کالایی یک سطح حداقلی دارد که اگر انحصار از بین برود و رقابتی در میان باشد، هیچ تولید کنندهای خود را در حداقلها محدود نمیکند و حتی فراتر از استاندارد هم میرود.
۵ - مرقوم داشتهاند: «زیر سؤال بردن تمامی دستاوردها کارگران و مهندسان ایرانی در سال تولید ملی و اظهارات غیر کارشناسی ریختن آب به آسیاب دشمن است.»
اینکه هر انتقادی را «آب به آسیاب دشمن ریختن» بدانیم، از آن ادبیاتی است که متأسفانه هر کس، هر جا کم میآورد، فوری علمش میکند. به باور من، این انتقاد نکردن و همدیگر را امر به معروف و نهی از منکر نکردن است که آب به آسیاب دشمن میریزد.
آیا باید مردم و مسوولان با چشمان خود، مرگ خانوادهها را در برخی خودروهای ناایمن داخلی ببینند و دم برنیاورند چون مسوولان خودروسازی متعقدند که انتقاد از آنها آب به آسیاب دشمن ریختن است؟
یکی از لوازم مسوولیت داشتن در عصر جدید، «شنیدن انتقادات با سعه صدر» است. کسی که چنین ظرفیتی ندارد، اساسا شایستگی داشتن پست و مسئولیت را ندارد.
اما درباره زحمات و دستاوردهای کارگران و مهندسان ایران باید گفت که هیچ کس زحمات این عزیزان را نادیده نمیگیرد، بلکه گروه خاصی از این قشر زحمتکش سوء استفاده کرده و پشت آنها سنگر میگیرند و محصول زحمات شبانه روزی کارگران و مهندسان، تبدیل به مواهب برای آن گروه خاص میشود.
همان طور که پیشتر نیز نوشتهام، مجموعه خودروسازی در ایران، آنقدر ظرفیت دارد که بتواند با تغییر در رویکردها و روشها، به حیات خود ادامه دهد و به جای تولید محصولات نازل و کم کیفیت، خودروهایی با استاندارد واقعی بسازد و حتی در کنار بهبود شرایط سیاسی، اقتصادی و بین المللی، به قطب خودروسازی برای تأمین خودروهای منطقه شود.
برای همان کارگر و مهندسی که از آنان دم زده میشود، حتماً مناسبتر است که به جای آنکه خودروهای کنونی را بسازند، خط تولید خودروهای روزآمد را به راه اندازند و توان فنی و مهندسی و کاری خود را در مسیر بهتری به کار گیرند.
اگر چنین شود، نه تنها از میزان شاغلان مستقیم و غیر مستقیم در این حوزه کاسته نمیشود، بلکه بر تعدادشان نیز افزوده میشود و اوضاع کاری و مالیشان نیز بهتر خواهد شد.
۶. و اما در خصوص دعوت ایشان برای بازدید از آخرین دستاوردهای خودروسازان در خصوص ایمنی و کیفیت خودروها، ضمن تجلیل از همه زحماتی که بدنه کاری و کارشناسی در طول سالهای اخیر متحمل شدهاند و انصافاً باید کارهای انجام شده را نادیده نگرفت، به اطلاع دعوت کننده محترم میرسانم که همه مردم، همه روزه به نظاره این دستاوردها در خیابانها و جادهها دعوت هستند و با چشم خود میبینند که یک تصادف ساده که در اغلب نقاط جهان، تنها کمی از بدنه خودرو را معیوب میکند، در اینجا مراسم ختم و عزا به دنبال میآورد.
امید که رئیس جمهور آینده، هر که خواهد بود، واقعاً آنقدر جرأت و جسارت و البته انسان دوستی داشته باشد که مساله خودرو در ایران را یک بار برای همیشه حل کند تا سوار شدن بر خودروهای روزآمد و ایمن، حسرت بسیاری از خانوادههای ایرانی نباشد و مهمتر از همه اینکه مردمان کمتری در خودروهای ناایمن جان بدهند. انشاءالله
اخ اخ اخ
بعد از انتخابات میشن تولید ملی افتخار ملی!!!!
آقای نعمت بخش! در سالیکه قیمت دلار سه برابر شد، شما صادرات خودروتون چند برابر شد؟ چرا اوروپایی ها که خدا رو شکر خودرو های شما را استاندارد میکنند، حاضر نیستند این خودرو ها را وارد کنند؟؟؟ با این قیمت دلار در بازار آزاد پراید را 3000 دلار میخرند؟؟؟ یعنی به عبارتی 12 میلیون تومان؟؟(تا 6 ماه پیش قیمت پراید 9 میلیون بود)
اگر میخرن چرا صادر نمیکنید و مشکل ارز تون رو برطرف کنید؟؟؟
شاید این امر به دلیل عدم درک صحیح مسئولین از قدرت و توانمندی های این صنعت استراتژیک در دنیا است که می تواند مبنای توسعه پایدار باشد
امیدوارم با رویداد های اخیر که در صنعت خودرو سازی رخ داد و اثبات کرد که این صنعت نه تنها برای ایران مولد نبوده بلکه هزینه بر است. بتوان نشانه های تغییر را در دیدگاه های مسئولین مشاهده کرد و چشمان آنها به واقعیت ها و اولویت ها روشن شود.
پرایدی که وقتی توش می شینی باید شهادتین بخونی