فرارو- آمارها نشان می دهد میزان طلاق در کشور از سال 1383 که 73882 مورد بوده به 142841 مورد در سال 1391 افزایش یافته است. آمار نشان می دهد اکنون در هر یک ساعت 16 مورد طلاق در کشور روی می دهد. علت افزایش میزان طلاق در کشور چیست؟
پروفسور حسین باهر جامعه شناس و استاد بازنشسته دانشگاه در گفتگو با فرارو گفت: «مسئله ای که یکی از عوارض آن طلاق است و عوارض دیگری همچون افسردگی، خودکشی، فرار مغزها و مفاسد اجتماعی را در جامعه باعث می شود، مسئله نابسامانی مدیریت اجتماعی جامعه است.»
وی ادامه داد: «یعنی در جامعه مدیریت های مختلفی همچون مدیریت سیاسی، امنیتی، دینی وجود دارد؛ اما مدیریت اجتماعی متولی خاصی ندارد و کسی به این نمی اندیشد که چرا طلاق افزایش یافته یا سن ازدواج بالا رفته است.»
این جامعه شناس درباره علل افزایش طلاق در جامعه اظهار کرد: «وضعیت معیشت مردم در سال های اخیر بر همگان آشکار است و این که گفته شود شرایط اقتصادی و معیشتی مردم نگران کننده است سیاه نمایی نیست.»
وی ادامه داد: «تورم بالا به همراه افزایش میزان اجاره خانه بر روی خانوارها فشار می آورد، در حالی که میزان حقوق افرادی که دارای حقوق ثابت هستند افزایش پیدا نمی کند.»
عضو فرهنگستان علوم پزشکی شاخه سلامت اجتماعی گفت: «علت دوم افزایش طلاق در جامعه فرهنگ است.»
وی ادامه داد: «اکنون در جامعه بعضا سخت گیری های زیادی صورت می گیرد و استرس های بیش از حدی بر افراد وارد می شود؛ چنانکه شاید اگر یک خارجی به برخی از مناطق کشور ما بیاید تصور کند در کشور حکومت نظامی برقرار است از بس که مامورانی را در سطح شهر می بیند که اسلحه جنگی در دست دارند.»
وی افزود: «لذا سخت گیری های بیش از حد در جامعه و استرس هایی که فرد متحمل می شود به طور غیرمستقیم در افزایش میزان طلاق موثر است.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «همچنین رسانه های گروهی در ایران و به خصوص تلویزیون دافعه آور شده اند؛ در حالی که رسانه های بیگانه جاذبه آور شده اند. به طور مثال در ساعات 7 و 8 شب که اعضای خانواده دور هم جمع می شوند رسانه های فارسی زبان بیگانه بهترین برنامه های خود را نمایش می دهند؛ در حالی که تلویزیون ایران در این ساعات کسالت آورترین برنامه های خود را نمایش می دهد.»
باهر درباره مشکلات جنسی به عنوان یکی از عوامل افزایش طلاق در کشور گفت: «یکی از عوامل توانایی در برقرای رابطه جنسی مناسب با همسر، آرامش فکری است. یعنی اگر افراد از آرامش خاطر و امنیت فکری لازم محروم باشند قادر به برقراری رابطه جنسی مناسب نخواهند بود.»
وی افزود: «مردم اطمینان ندارند آنچه که امروز دارند را فردا هم داشته باشند و این ناامنی خاطر در روابط عاطفی و جنسی فرد با همسرش تاثیر می گذارد.»
این جامعه شناس ضمن اشاره به ضرورت آموزش روابط جنسی گفت: «ما از قدیم بحث آموزش روابط جنسی را در مساجد و منابر داشتیم و برخی خانم ها این مسائل را برای خانم های دیگر بیان می کردند.»
وی ادامه داد: «در شریعت اسلام و رساله های عملیه و به خصوص در بیان شیعه نیز اینگونه مسائل تحت عنوان آداب زناشویی در اسلام بیان شده است؛ اما متاسفانه این مسئله اکنون در جامعه تابو شده است و لذا می بینیم که زوجین به مشکل برمی خورند و چون نمی توانند مشکل خود را بیان کنند بهانه های واهی می گیرند و خدای نکرده یا به انحراف کشیده می شوند و یا رابطه آنها به طلاق منجر می شود.»
وی افزود: «لذا بنده تصور می کنم مسئله لزوم و ضرورت آموزش روابط جنسی باید توسط علما و مسئولین به صورت جدی پیگیری شود.»
باهر درباره مسئله خیانت به عنوان یکی از عوامل طلاق در کشور گفت: «خیانت در دو حالت صورت می گیرد. یا فرد از رابطه جنسی با همسر خود راضی نیست و ارضا نمی شود و یا اینکه فرد بیمار است که البته این نوع دوم نیز قابل درمان است.»
وی ادامه داد: «بنده در هفت سالی که در کانادا زندگی کردم حتی یکبار نیز مورد خیانت نشنیدم؛ چون زوجین یا از هم خوششان می آید یا نمی آید که در این صورت از هم جدا می شوند و کسی به دنبال خیانت نمی رود.»
وی افزود: «اما در ایران چون امکان طلاق به سادگی فراهم نمی شود و نزد برخی افراد عملی مکروه شمرده می شود ممکن است نیازهای جنسی خود را از طرق دیگر برآورده کنند. در این شرایط یک دور باطل شکل می گیرد؛ یعنی ناتوانی جنسی باعث خیانت می شود و خیانت به طلاق ختم می شود.»
وی با بیان اینکه عامل طلاق در میان اقشار مختلف متفاوت است گفت: «در میان افراد فرهیخته و تحصیل کرده نیز طلاق وجود دارد و عامل اصلی آن ناهماهنگی و عدم شناخت کافی زن و مرد و نیز عدم تحمل یکدیگر می باشد.»
باهر در پایان تاکید کرد: «ازدواج یک عمل عشقی – عقلی است. اگر بخواهیم آن را صد در صد عقلی یا صد در صد عشقی کنیم به مشکل برمی خوریم.»