صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۴۱۸۳۲
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۷ - ۰۱ اسفند ۱۳۹۱
اگر به چند زیستگاه یوز آسیایی، مثلا به میاندشت جاجرم، عباس‌آباد نایین، بافق – نایبندان یزد یا توران در کویرهای مرکزی سمنان سفر کرده باشید، حتما یوزپلنگ آسیایی - ایرانی را دیده‌اید. گربه‌ای ترسو، ظریف و چابک که رد اشک سیاهش با خال‌های تو پر از گربه سان دیگر متمایزش می‌کند.

به گزارش شرق، اندام ظریف و ورزیده، این‌گونه را سریع‌ترین و قوی‌ترین شکارچی حیات وحش کرده اما کنجکاوی عجیب، حساسیت شدید و استرس زیاد، یوز را جزو ترسوترینِ گونه‌های روی زمین قرار داده است. تا جایی که به گفته یک جانورشناس ایرانی؛ ناسزای «پف‌یوز» به یوزپلنگ، بیش از هر گونه‌ای دیگر قابلیتِ اطلاق دارد.

به گفته «علیرضا جورابچیان»، جانور شناس و رییس پیشین پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی که 25 سال به‌طور مدام با یوزهای باقی‌مانده ایرانی سر کرده، «یوز وقتی با حادثه‌ای غیرطبیعی مواجه می‌شود، چنان می‌ترسد که بدنش پف می‌کند و ضربان قلبش بالا می‌رود و شدیدا دچار استرس می‌شود. برخلاف اغلب گونه‌ها وقتی بچه‌هایش در خطر است، هرگز ریسک نمی‌کند و از مهلکه فرار می‌کند. هر جانوری در برخورد با مهاجم در زمان بچه‌داری پرخاشگر است و حمله می‌کند اما یوز به‌طور غریزی گم می‌شود.» این در حالی است که پلنگ، نه می‌ترسد و نه فرار می‌کند. پلنگ«پف‌یوز» نیست.»

«پف‌یوز» به باور عامیانه که نه، بر اساس تحقیقات و نشانه‌ها، یک فحش رکیک محسوب نمی‌شود و در فرهنگ لغات فارسی به«سست و ضعیف یا پپه و پخمه» معنی شده است. «فرزان سجودی» زبان‌شناس، نشانه‌شناس و استاد دانشگاه هنر تهران اما معتقد است؛ امروز«پف‌یوز»یک ناسازای بسیار شدید است که ریشه معنایی آن را باید در زبان آذری یافت. به باور او«پیشینه کنایی این ناسزا به زمانی برمی‌گردد که کسانی در مجالس بزم که نوشیدنی هم سرو می‌شده، مزه نوشیدنی دیگران را می‌خورده‌اند و خود شراب نمی‌نوشیدند!»

«میرجلال‌الدین کزازی» استاد دانشگاه و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی اما معتقد است«پف‌یوز» به معنی«بزدل» نیست. هنگامی که گفته می‌شود فلانی«پف‌یوز» است یعنی به خود می‌نازد، بی‌آنکه شایسته باشد.

با این حال ریشه بسیاری از ترکیب‌های زبانی در تاریخ و در ذات طبیعت است. به قول کزازی«در زبان پارسی واژگان دو گونه‌اند، اهریمنی و اهورایی. خاستگاه و باور‌شناسی بسیاری واژگان از میان رفته اما همچنان کارکرد زشت یا زیبای آنها را پاسداشته‌اند. درباره «پف‌یوز» راست این است که این واژه، سال‌ها در فارسی مردمی به کار برده می‌شود. آنچه من می‌توانم پاسخ پرسش شما را بدهم این است که این واژه به گان از«بدبوزه» ستانده شده است. این سخنی است در«خارداشت» و«نکوهش» کسی که برخویش می‌نازد و دیگران را«خوار» می‌دارد.»

سجودی اما نظر دیگری دارد و معتقد است که نمی‌توان به سادگی ریشه‌ها و نشانه‌ها را به هم پیوند داد. او نظر کزازی را رد می‌کند: «هر واژه یا نشانه در طول زمان تغییراتی می‌کند و گاهی در طول تاریخ، زمینه معنایی‌اش فراموش می‌شود. منشا ناسزای «پف‌یوز» در زبان آذری است. این ناسزا به نظر می‌رسد ابتدا به عنوان متلک بوده بعد به توهین و فحش نزدیک شده است. یعنی آدمی که با اهداف عمومی یک جمع همراه نیست ولی مثل یک انگل از مزایایش بهرمند می‌شود.»

در مقابل کزازی«بد بوزه» یا زشت پوزه یا زشت دهان را معنایی برگرفته از عبارت«پف‌یوز» می‌داند. هنگامی که می‌خواهند کسی را خار بدارند از این واژه بهره می‌برند. یعنی کسی که دهانی زشت دارد و هر سخنی که از او در جورابچیان اما ابعاد فیزیولوژیک یوز را دقیقا معادل این ناسزای ایرانی می‌داند؛«یوز وقتی بچه‌هایش بزرگ می‌شوند، اگر زورش نرسد قلمروی قدیمی‌اش را ترک می‌کند، یعنی اصلا اهل مقاومت نیست. دو توله نر می‌تواند یک یوز مادر را به راحتی از صحنه به در کنند. من 25 سال با یوز زندگی کرده‌ام. «جورج شلر» یکی از معروف‌ترین جانورشناسان دنیا است که مشاهدات ما در طول مدیریت پروژه یوز آسیایی را تایید کرده است. مشاهدات ما نشان می‌دهد یوزپلنگ واقعا ترسو است و به دلیل این ترس و در عین حال بی‌توجهی مردم و شکارچیان به این قاعده ذاتی، یوز شکار شده و زیستگاهش اشغال و امروز در آستانه انقراض است.»

«یوزپلنگ بسیار حساس و شکننده است. با کوچک‌ترین حرکت غیرطبیعی دیوانه می‌شود در حالی که قوی‌ترین شکارچی است. راندمان شکار یوز در میان همه شکارچی‌ها بالاترین است. به همین دلیل خیلی کنجکاو و حساس است. اگر تحریک شود بسیار ناراحت می‌شود و نمی‌تواند وضعیت را درک کند و با استرس مشکل پیدا می‌کند.» اینها بخش‌هایی از گفت‌وگوی من با محیط‌بانان مناطق مرکزی ایران است که انقراض یوز را فاجعه‌ای تاریخی می‌دانند.

فرزان سجودی اما بعد از شنیدن تجربه‌های جانورشناسان می‌گوید: «ممکن است تعبیر«پف‌یوز» تاکنون اشتباه بوده باشد و چون پیشینه زبانی خیلی از عبارات را حتی گاهی زبان‌شناسان هم نمی‌دانند، این داستان به تدریج محو یا کمرنگ شده باشد و امروز در زبان فارسی به عنوان یک دشنام استفاده می‌شود.»

او که حالا به ترسو بودن یوز بیشتر فکر کرده می‌گوید: «پف یوز گاهی معنی چل منگ و بی‌عرضه و ترسو هم می‌دهد و باید برای نجات یوز پلنگ ایرانی هم که شده تحقیقات تازه‌ای را نسبت به این ناسزا آغاز کنیم. از امروز به این ریشه زبانی آذری باید شک کرد، چرا که واقعا هم«پف» و هم«یوز» هر دو فارسی است.»

رابطه انسان و طبیعت رابطه‌ای یک سویه است. می‌توان گفت طبیعت چیزی از انسان نمی‌آموزد اما آن‌طور که ظرفیت ادبیات جهان نشان می‌دهد، آموختنی‌های انسان از طبیعت حتی فراتر از سبک زندگی است و به ظرفیت‌های زبانی نیز می‌رسد. انسان‌ها در طول زمان از رفتار، عادات و زندگی حیوانات بهره برده‌اند. به گفته جورابچیان« یوزپلنگ قربانی ترسش شده است.» یوز می‌ترسد و بعضی از مردم و شکارچیان هم از ترس یوز را شکار کرده‌اند و امروز او قربانی ذات فیزیولوژیک خود شده است. جورج شلر اما در نامه‌ای از آمریکا برای همتای ایرانی‌اش نوشته؛«لطفا مراقب آن عزیز ترسو باشید.»

ارسال نظرات