«از صمیم دل خرسندم که این روزها در قاهره و در میان مردم تاریخساز و فرهنگآفرین مصر هستم، سفر به مصر از آرزوهای زندگی من بود و روزهایی که در مصر بودم، جزو بهترین روزهای زندگی بنده و همکارانم به شمار میرود.» این گفتههای احمدینژاد در حالی است که سفر به مصر را میتوان به عنوان یکی از پرحاشیهترین سفرهای دول نهم و دهم دانست. سفر چهارروزهای که بعد از سفر پنج ساعته مرسی برگزار شد، شاهد اهانت مستقیم به رییس دولت بود.
«اینکه رییس دولت اختیاراتی دارد بر هیچکس پوشیده نیست، اما او باید بداند که حفظ منافع و شأن کشور اصلیترین وظیفهاش است و با هیچ بهانهای نمیتواند بیتفاوتی نسبت به این مهم را توجیه کند. با نگاهی به اتفاقهایی که در دیدار احمدینژاد با شیخالازهر افتاد، به راحتی میتوان به این نتیجه رسید که رییس دولت واقعا نمیداند در مقامی که قرار گرفته است باید از قالب خودش خارج شود. هرگونه رفتار خارج از شأن رییسجمهوری با ایشان، توهین به فرد نیست، بلکه توهین به همه مردم کشور است.» محمدعلی سبحانی سفیر سابق ایران در لبنان با گفتن این جمله به استقبال پرسشهای «شرق» میرود:
تحلیلتان از سفر رییسجمهوری و هیات همراه به مصر چیست؟
این سفر در راستای تحرکات دیپلماسی و همچنین مشارکت دستگاه خارجه جمهوری اسلامی ایران میتواند سفری لازم تلقی شود. وقتی قرار است کشور در کنفرانسی مربوط به کشورهای اسلامی حضور داشته باشد، باید گفت که سفر لازم است، اما با اما و اگرهایی.
اما و اگرها، چه اما و اگرهایی؟
ما تحت هیچ شرایطی و با هیچ توجیهی نمیتوانیم نسبت به شأن و منزلت کشور و نظام بیتفاوت باشیم. به همین دلیل باید کاملا مراقب باشیم تا مبادا رفتاری علیه شخصیت و وجهه جمهوری اسلامی صورت گیرد. مساله مهمی که متاسفانه در سفرهای دولتیها کمتر به آن توجه میشود، مخصوصا در سفر اخیر که اهانت به تیم دولت پرشمار و بیسابقه بود، البته باید گفت که اگر اهانتی میشود، باید ریشهاش را در رفتار خودمان جستوجو کنیم و بدانیم که تا خودمان نخواهیم، هیچکس نمیتواند ما را دستکم بگیرد و اهانتی به ما کند.
«تا خودمان نخواهیم، هیچکس نمیتواند ما را دستکم بگیرد.» توضیح میدهید؟
بله. ببینید!آقای مرسی برای شرکت در اجلاس جنبش عدم تعهد به تهران آمد تا ریاست را به رییسجمهوری ایران تفویض کند. رییسجمهوری مصر که خود را مجبور به حضور در اجلاس فوق میدید حضوری چندساعته در تهران داشت تا حتی این شائبه به وجود آید که اگر قرار بر «جابهجایی ریاست» نبود، به احتمال زیاد اصلا به تهران نمیآمد. خب!این سوال مطرح است که با وجود واکنش اینچنینی مرسی به میزبانی تهران، چرا احمدینژاد اصرار داشت که یک روز پیش از نشست، به مصر برود و ۴۸ ساعت بعد از پایان هم قاهره را به سمت تهران ترک کند.
وقتی رییس دولت به این راحتی شأن و جایگاه خود و مردم ایران را نمیبیند، چرا انتظار داریم که مورداحترام دیگران قرار بگیریم. اگر آقای احمدینژاد هم در قبال عملکرد مرسی مقابلهبهمثل میکرد، شأن رییس دولت کشور ایران رعایت میشد. اشتباه رییس دولت تا جایی پیش رفت که ایشان بهطور یکطرفه دیدارهای ایران و مصر را برنامههایی دوجانبه عنوان کرد، در حالی که بنده به طور موثق اطلاع دارم که کارشناسان وزارت خارجه با این کار مخالف بودند و آن را به ضرر کشور میدانستند.
به هرحال رییس دولت هم اختیاراتی دارد.
اینکه رییس دولت اختیاراتی دارد بر هیچکس پوشیده نیست. اما او باید بداند که حفظ منافع و شأن کشور اصلیترین وظیفهاش است و با هیچ بهانهای نمیتواند بیتفاوتی نسبت به این مهم را توجیه کند. به عنوان مثال با نگاهی به اتفاقهایی که در دیدار احمدینژاد با شیخالازهر افتاد، به راحتی میتوان به این نتیجه رسید که رییس دولت واقعا نمیداند که در مقامی که قرار گرفته است باید از قالب خودش خارج شود.
توهین به رییسجمهور یک کشور توهین به فرد نیست، بلکه توهین به همه مردم کشور است. وقتی شیخ الازهر حاضر نشد تا در کنفرانس خبری در کنار احمدینژاد قرار بگیرد و مشاورش را فرستاد، اوج بیتوجهی یک فرد نسبت به یک کشور را نشان داد و متاسفانه رییسجمهوری و همراهانش هم انگارنهانگار که با چنین بیاحترامی بیسابقهای مواجه شدهاند.
حتی اظهارات مطرح شده در آن جلسه و نوع جواب ایران این امر را ثابت کرد که دیدار با شیخ الازهر به لحاظ دیپلماتیک پیشبینی نشده بود و احمدینژاد بدون برنامه این دیدار را برگزار کرد و دقیقا به همین دلیل نتوانستند واکنش خوبی به رفتار و همچنین اظهارات نابخردانه آنها نشان بدهند تا دنیا نظارهگر نادیده گرفتهشدن شأن و جایگاه ایران توسط گروهی مصری شوند.