صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۴۱۳۲۷
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۲ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۱
دعا مي كنم هرگز گذرتان به  تامين اجتماعي نيفتد اگر هم خداي ناكرده مجبور شديد انشاءالله شعبه 22  نباشد!

رنچ نامه اي كه مي خوانيد حاصل مشاهدات يك خبرنگار از شعبه 22 سازمان تامين  اجتماعي  تهران است، شعبه اي  كه در خيابان هشتم قائم مقام فراهاني واقع است با كارمنداني  عموما عبوس و طلبكار!

ابتدا حدود يك ساعت درخيابان هاي اطراف اين شعبه پرسه زدم شايد جاي  پاركي  براي ماشينم پيدا كنم، در خلال اين مدت چند خودرو را كه توسط  جرثقيل هاي راهنمايي و رانندگي به پاركينگ منتقل  شدند را ديدم، قيافه هاي  صاحبان اين خودروها كه با اعصابي خرد شده از  تامين اجتماعي برمي گشتند و  جاي تر خودروهايشان را مي ديدند ديدني تر بود اما اين توفيق را داشتم  به آنان نويد بدهم خودرويشان سرقت نشده بلكه به پاركينگ تهران پارس  انتقال يافته است !

بعد از اينكه به لطف رفتن يك خودرو جاي  پاركي  برايم پيدا شد تازه خود را در برزخ طبقات شعبه 22 تامين اجتماعي حيران ديدم.

ورود به  طبقه دوم و ايستادن در صف  طولاني جمع آوري  سوابق و مواجهه با يك خانم بد اخلاق و طلبكار كه عموم مراجعين را دنبال نخود سياه مي فرستاد! برو از همه صفحات فتوكپي  بگير - نه منظورم اين صفحه نبود  بايد از  اون صفحه كپي  بگيري -چرا كمرنگه- به من چه برو از  يك دستگاهي كه واضح تر كپي  مي گيرد بگير- اين مشكل  شماست - به من چه اين دستور است و بايد رعايت بشه -  شما حق توهين به مامور را نداري -  چرا صدايت را بلند مي كني - من به تو لطف مي‌كنم دو دقيقه برايت توضيح دادم - خانم تو نمي‌فهمي - برو شكايت كن - نه - كي اين  پرونده را به تو داده -  نه نه حتما بايد خودت بروي بندرعباس - اقا چه مي دونم شعبه چنده - به من چه  - هر طور راحتي - به من چه چكاره بودي  برو ته صف!

اينها برخي از كلماتي  است كه در  مدت حضورم در  طبقه دوم شنيدم  و هر از  گاهي  فرياد يك مراجعه كننده كه خدايا اينجا كسي نيست به  داد من برسه؟ و بعد هم حضور  مسئول جمع آوري  سوابق، آقا  چرا داد مي  زني  مگر  نمي  بيني همكارم داره كار مي كنه! الهي اين كار كردن بخوره توي سر خودت و همكارت.

هرچه چشم چشم كردم منشور اخلاقي كه معمولا توي  ادارات براي  دكور هم نصب  مي  شه  را نديدم كه به اون آقاي  باصطلاح مسئول  بفهمانم كه مهرباني  يك طرفه نمي  شه و افرادي  كه اينجا آمده اند هركدام شخصيت قابل احترامي  دارند اما چه كنم كه كسي اين حرف ها را نمي  فهميد!

چند بار براي  ثبت و دستور  و بايگاني  و كوفت از  پله ها بالا و پايين رفتم  پا و كمرم درد گرفته بود و به قول  معروف مرگ خودم و رييس تامين اجتماعي  را از  خدا خواستم هربار كه براي گرفتن يك شماره يا ثبت يا دستور مي رفتم بايد در صفي كه آنسويش يك كارمند كم جنبه و طلبكار قرار داشت بايستم و در آنسوي پارتيشني كه هر چند دقيقه يكبار پرده كركره اش  كشيده مي شد چند آقا و خانم كه مي گفتند كارشناس هستند را مي  ديدم كه به ريش  ارباب رجوع مي  خنديدند! براي  خودشان داستان مي گفتند و از  قورمه سبزي  و مادرشوهر قصه مي بافتند  و در  اين سو افرادي  كه روزي براي خودشان كسي  بودند و الان مشتي درمانده و نيازمند!

در طبقه همكف هم صف  مراجعين كمتر از  اداره  سوابق  نبود و در  بايگاهي  هم همينطور در  هر  طبقه باصطلاح يك  نفر را جوابگو گذاشته بودند كه مانند برخي  ماموران راهنمايي  و راننگي كه فقط  تلاش  مي  كنند منطقه ماموريت را از خودرو تخليه كنند ارباب  رجوع را به طبقات ديگر  پاس  مي دادند آقايي كه مسدول  صدور  دفترچه بود را به صدمن عسل هم نمي شود خورد  با همه سرجنگ دارد و بسيار  بي ادبانه  افراد را  صدا مي كرد هيچكس  هم جرئت اعتراض  نداشت چون با هزار  بدبختي  خودش  را به او رسانده بود و حال  مي ترسيد  بفرمايد برو دو هفته ديگه بيا يا گوشه وسطي  دفترچه ات تا خورده! چرا تاريخ تولدت سومه چرا چهارم نيست! كسي  نيست بگويد آقاي محترم تو حقوق مي گيري  كه مردم را مسخره كني تو حقوق ميگيري كه افراد بدبخت بيچاره را كه خيلي از  آنها روزي از رييس تو هم خيلي  بالاتر بوده اند تحقير  كني؟ در اداره بايگاني  هم وضع مشابه است.

خيلي گشتم توي  اون اداره كسي را پيدا كنم و درددل  مردم را باهاش درميان بگذارم اما ترسيدم  كارخودم هم گره بخورد و به براي  تاييد فيش  حقوقي سال خيارشوشاه به بندر  كنگان فرستاده شوم!

اينهايي كه نوشته شد گوشه كوچكي از رنج هزاران نفري  است كه هر روز  به شعبه 22  تامين اجتماعي مراجعه مي كنند  اداره اي  كه در آن تكريم ارباب  رجوع بي معناست  به  اداره اي  كه گويا از هيچ قانوني تبعيت نمي كند. خيلي سوابق  بيمه اي در اين شعبه متاسفانه  وجود ندارد  و پاسخ هر اعتراضي در  آنجا تهديد است و تهديد!

شايد ذكر  اين  نكته خالي  از  لطف  نباشد اگرچه كاركنان دولت به قول  قديمي ها نوكر مردم هستند و حقوقشان ار از  دولت  مي گيرند  ولي  كسي  نيست به  اين  همه كارمند محترم عبوس  و بداخلاق  بفهماند كه حقوق آنها از  حق  بيمه همين بيمه شدگان دريافت مي  كنند و در  واقع آنان مزدبگير همين قشر هستند.

اميد است اگر دلسوزاني در سازمان تامين اجتماعي  وجود دارند به صورت مبدل سري به  آنجا  بزنند و از  نزديك مشكلات راببينند شايد مشكلي از مشكلات مردم حل شود.

امضاء محفوظ است.
ارسال نظرات
ناشناس
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۷
لطفا سری به شعبه ۱۱ رجایی بزنید در واحد درآمد. مسیول محترم خانم کاظمی همیشه با روی گشاده و تبحر کافی با شما برخورد مینماید و تا جایی که قانون اجازه دهد شما را کمک خواهد کرد اجرشان با خداوند