انجمنهای اسلامی دانشگاههای تهران در نامهای خطاب به حبیب الله عسگراولادی به بیان نقطه نظرات این تشکل دانشجویی درباره اظهارات اخیر این فعال سیاسی پرداخت.
متن این نامه به شرح ذیل است:
در انقلاب اسلامی روزهای تلخ و شیرینی را تجربه کردهایم و حوادث بزرگی را از سر گذراندهایم؛ اتفاقاتی که خواصی را مردود و عدهای را مقبول کرد، اما آنچه در این سی و اندی سال مبرهن است، خواص همیشه پیروز، نه رجال سیاسی بلکه مردم با بصیرتی هستند که هر چند خود را خاص نمیدانند، اما این انقلاب را برای خود و حفظ آن را وظیفه شرعیشان میدانند و جنبش دانشجویی در این میان همواره صف مقدم مردم بوده و آگاهانه از انقلاب دفاع کره است.
شنیدیم که گفتهاید آفتاب عمرتان لب بام است و خیرخواهانه نصایحی کردهاید! ما شما را از یاران همپای امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب میدانیم و وجودتان را مایه خیر و برکت برای انقلاب و طول عمرتان را از خداوند خواستاریم، اما از سر تکلیف چند کلامی با شما هم صحبت، و این نامه را برایتان نگاشتهایم.
اما در این مدت اخیر شما در چند اظهارنظر به حمایت از کسانی پرداختهاید که حلاوت پیروزی و قدرت منبعث از انتخابات 85 درصدی ایران را به کام ملت تلخ کردند و خوش رقصیشان برای استکبار مایه بدبختیشان شد.
جناب آقای عسگراولای
موتلفه برآمده از بازار است، اما ما هیچگاه صحبتهای شما را بر اساس ترازوی منفعت طلب بازار نسنجیدهایم و میدانیم که شما نیز بر اساس آن قضاوت نمیکنید؛ اگر با دیدهی بدبینی به اظهارات شگفت این روزهای شما که شادمانی بقایای لاشه فتنهی پیچیده سال 88 در داخل و خارج را همراه داشته است نگاه نکنیم، باید بگوییم این رفتار شما، رفتار ریاست مجلس وقت را درسالهای پایانی حیات امام(ره) در مورد اجازه ندادن به صدا و سیما برای پخش متن نامههای امام خمینی(ره) به آقای منتظری را در اذهان متبادر مینماید؛ عملی که اکنون پس از بیست و چند سال، به ما اشتباه بودن برخوردهای محافظه کارانه در مقابله با خدشه وارد کنندگان در اصول بنیادین انقلاب را که یاران دیروز و دشمنان امروز شما و ما هستند یادآوری میکند.
حکما شما نیز مانند دیگر کهنه کاران راست سنتی، خود را فقیه سیاسی میدانید که بر سخنان اشتباه خودتان اصرار دارید. شما درحالی به تطهیر تام و تمام دو زبالهی سیاسی میپردازید و از مجرم نبودن آنها به جهت برادری و هم نشینی(!) با آنان سخن میگوید که اگر نگوییم بزرگترین جرم، لااقل کمترین جرم آنها امیدوار کردن دشمن است.
آقای عسگراولادی شما را چه میشود. یقین بدانید مردمی که در 9دی مشت بر دهان فتنه گران داخلی و خارجی کوبیدند، در حراست از نظام جمهوری اسلامی، به وصایای یک سیاستمدار عافیت طلب، احتیاجی نخواهند داشت و مردم هیچگاه با عدول از اصول خود، دست به دامن زباله های سیاسی نخواهد شد پس شما نیز همچون گذشته به صف مردم بیایید و پشتیبانی از فتنه گران مطرود و منفور مردم نپردازید.
حمایت از مسببین هزینههای وارد شده به نظام و خونهای ریخته شده در فتنه سال 88 مصداق بارز بازی کردن در پازل دشمن و پرکردن خانه های آن پازل بدست خودمان است و این از شخصی چون شما با این سبقه سیاسی بعید است.
آیا دو فردی که جنابتان مدعی سالها کار با آنها هستین و با عنوان برادر از آنها یاد می کنید کشور را دچار هزینه نکردند، برای مردم اسباب زحمت درست نکردند، برای خودشان هم اسباب بدبختی و سرشکستگی در زمین و در ملأ اعلی نشدند؟!
جناب آقای عسگراولادی تحلیل شما را اگر نگوییم خیانت آشکار به صاحبان اصلی انقلاب یعنی محرومین و مستضعفین و فروختن اصول انقلاب در ازای گریه کردن بر قبری که مردهای در آن نیست و اگر نگوییم شاید ناشی از عدم شناخت شما از ماهیت فتنه 88 و یا حماسهای چون 9دی، بلکه قطعا بازی در پازلی که سودش به جیب فتنه گرانی است که خود شما هم سرمنشاءاش را خارج از کشور میدانید.
بی جهت نیست اگر یادآوری کنیم سخن خودتان را که در شهریور 88 گفتهاید: "ممکن است یک فرد سیاسی و مذهبی در اثر غفلت به سرعت به سرباز دشمن تبدیل شود؛ به همین دلیل امام خمینی (ره) میفرمودند که ببینید دشمن اگر از سخن و قلم شما خشنود میشود، بدانید که به بیراهه میروید. آنها نباید با قرار گرفتن در حاشیه امن و به بهانه سوابق مثبت، جرائمشان نادیده گرفته شود. کسانی که امنیت و اقتدار ملی را به خطر انداختند و در خط دشمن عمل کردند، باید در دنیا و آخرت پاسخگوی مردم باشند، این نوعی حقالناس است که خدا هم از آن نمیگذرد."
شما که فتنه گری را نوعی حق الناس دانستهاید که خدا هم از آن نمیگذرد حال چه شده است که امروز متمسک به سابقه افراد میشوید و به این بهانه رجال سیاسی مردود شده از نگاه ملت را آبرو می دهید!
جناب آقای عسگراولادی شما دانسته یا ندانسته مسیری غلط را در پیش گرفته اید و متاسفانه نتیجه سخنتان آب به آسیاب دشمن ریختن است. برای شما صواب آن است که به اصلاح گفتههای پیشتان بپردازید و زین پس نیز گفتار خود را با شاخص ولایت منطبق کنید تا موجبات دلشادی دشمنان انقلاب و خدشه به خدماتتان در این انقلاب نشوید. ما دانشجویان از سر خیر خواهی برای شما این نامه را نوشته ایم و امیدواریم تندی ما موجبات دل آزردگی نباشد چه آنکه دل آزردگی و بیداری بهتر از همپا شدن با فتنه گران است.
والسلام
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه صنعتی شریف
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت خوارزمی
خداوند ارحم الراحمین با فرعون هم قول لین را توصیه کرده است. حال این مدعیان ولایتمداری و انجمنهای مسما به اسلامی از کدام اسلام تندی را یاد گرفته اند انهم با سابقون انقلاب نمیدانم؟.
مثل جناب آقای عسگر اولادی مثل آن بسیجی است که در اطاعت از فرامین امام و مبارزه با دشمن با اشتیاق و شهادت طلبانه روی میدان مین رفت تا راه برای عبور رزمندگان اسلام باز شود، اکنون ایشان با عشق به مقام معظم رهبری و حفظ دست آوردهای انقلاب داوطلب شهدات شده است. خدایا او را بپذیر
باید به حال ملتمان خون گریست؟!برای اینکه تشکل دانشجویی اش با عنوان اسلام بدترین قضاوت و زشت ترین برخورد را با منتقدین نظام اجتماعی خود عرضه می کند.خدایا به دانشجویان ما بصیرت علوی و اخلاق نبوی و علمای ما شجاعت عطاکند و فضایل اخلاقی به تارج رفته را به ما برگردان...
انجن اسلامی دانشجویان ........!!!