توکلی در مورد وضعیت اقتصادی کشور گفت: دولت باید به قانون برگردد و از آغاز پروژههای بزرگ در زمان محدود باقیمانده خودداری کند.
به گزارش ایسنا، احمد توکلی بعد از حضور احمدینژاد در مجلس، گفت: از هشت سال دوره خدمت آقای احمدینژاد، 2 هزار و 920 روز گذشته و تنها 200 روز باقی مانده است. دولت در این زمان باقیمانده به سراغ آغاز طرحهای بزرگ نرود، چراکه تا در اجرای این پروژهها به تفاهم برسیم زمان از دست رفته است.
گزیده سخنان توکلی به این شرح است:- دولت در زمان باقیمانده طرحهای موجود را به صورت قانونی انجام دهد تا خیر اجرای آن به ملت برسد.
- آنچه که آقای احمدینژاد در مورد قانون اساسی به آن اشاره کردند که محل اختلاف بوده است، طی نامهای در سال 89 که توسط احمدینژاد نوشته شده است خدمت رهبری اعلام شد. رهبری نامه را به شورای نگهبان ارجاع دادند و جلسه چهارجانبهای مکمل از اعضای مجلس، دولت، شورای نگهبان و اساتید دانشگاه تشکیل شد. در 18 جلسه از این سری جلسات که هر کدام حدود سه تا چهار ساعت به طول انجامید جمعبندیهایی حاصل شد که خدمت رهبری هم اعلام شد و نظر آقای احمدینژاد در خصوص اصول مورد اختلاف در قانون اساسی تایید نشد.
- اگر برداشت آقای احمدینژاد از اصل 126 قانون اساسی درست باشد، نتیجهاش این میشود که دست به اقدامات جدیدی مانند آنچه در مورد استخدامها مشاهده کردیم میزنند.
- آیا این درست است که رییس قوه مجریه دستور بدهد که بدون رعایت هیچ قانونی اقدامی انجام شود؟ چنین چیزی امکانپذیر نیست. ما باید به قانون برگردیم و خدمت را بیشتر و زحمت را کمتر کنیم.
- سال 74 من خدمت جناب آقای هاشمی رفسنجانی رسیدم، ایشان فهرستی میدادند از کارهایی که دولت انجام داده است که همهاش هم صحیح بود، اما من خدمت ایشان عرض کردم که آقای هاشمی وضع خراب است، مردم راضی نیستند. آقای هاشمی باز اشاره کردند که تولید شمش آلومینیوم در این حد است و تولید چیزهای دیگر در چه سطحی قرار دارد، من باز خدمتشان گفتم که فاصله بین شمش آلومینیوم تا سفره مردم کارهایی است که باید انجام شود و بعضی کارهاست که نباید انجام شود. حالا من به احمدینژاد هم میگویم وضع خوب نیست، از نظر تولیدکنندگان و مصرفکنندگان در انتهای خط وضع خوب نیست.
- کشور در تورم و رکود شدید به سر میبرد، چشمپوشی از وضعیت فعلی اشتباه است. در آینده ممکن است وضع ما بهتر از چیزی که در حال حاضر در آن قرار داریم نباشد. کالاهای وارداتی با ارز گران شده به بازار میرسند و این منجر به سرایت گرانی ارز به قیمتهای داخلی میشود.
- نرخ نقدینگی با رقم نقدینگی متفاوت است و ما میدانیم که این نرخ نسبت به سال گذشته دو برابر شده است. انتظارات در شرایط تورم رکودی روی پایههای جدیدی مینشیند، باید به فکر نجات مردم بود که آقای احمدینژاد اشاره کردند که مستحق کرامت هستند.
- در وضعیت تورم و رکود شدید باید از هر اقدامی که باعث تحریک تقاضا میشود جلوگیری به عمل آید. نگویید این الگوها بومی نیست، اینها با اقتصاد ما سازگار است. یارانه نباید افزایش پیدا کند، نباید پولی از صندوق توسعه ملی برداشت شود. نیازمند چاپ اسکناسهای پرقدرت هستیم، در غیر این صورت مردم به این نتیجه میرسند که "از طلا گشتن پشیمان گشتهایم مرحمت فرموده ما را مس کنید".
- نباید به ارز به عنوان ملک دولت نگاه شود. ارز ابزار اعمال سیاست است نه ابزار تامین هزینههای دولت. باید با تصمیمگیری درست برای ارز، قدرت رقابت خارجی کشور را افزایش دهیم. بازار باید ثبات داشته باشد، سفتهبازی و شکاف دونرخی ارز باید کاهش پیدا کند.
- ارز دو نرخی موجب فساد است. وقتی شکر با ارز 1226 تومان وارد میشود این برای کشور رانت ایجاد میکند و دولت مجبور است واردات بیسکویت، شکلات، نوشابه و هر چیز دیگری را تا لب مرز کنترل کند، این مساله امکانپذیر نیست.
- قیمت ارز را یکسان کنید. باید برای مردم یک کالای غذایی تامین کنیم، نگویید سهمیهبندی به مصلحت نیست. باید از تجربههای بشری استفاده کنیم. در آمریکا بیش از 47 میلیون نفر بستههای غذایی در انواع مختلف برای طبقات مختلف دریافت میکنند. باید از این تجربهها استفاده کنیم.
- پول نفت برای کشور ضرر دارد. ادامه روند دو نرخی بودن قیمت ارز به ضرر کشور است. باید از طبقات مختلف مردم با سیاستگذاریهای مناسب حمایت شود.
اما جناب آقای توکلی شما خودتان درکل دودلت آقای رئیس جمهور درمجلس شورای اسلامی نماینده مردم تهران بودید تخصص تان نیز دکتری اقتصاد است چرا وقتی وزیر اقتصاد در2 سال پایانی دولت نهم برنامه ای ارائه داد تا رای اعتماد بگیرد ولی تا پایان دولت هیچ یک از برنامه هایش را اجرا نکرد وی را مورد سوال قرارندادید و جای تعجب اینکه با برنامه مشابه و بدون اجرای دربعد رای اعتماد دومشان در دوره کابینه دهم بازهم جنابعالی و سایردوستان اقتصادی ه پرسشی کردید نه پیگیری ای و اجازه دادید اقتصاد به اینجا کشیده شود
فکرمی کنید اگرهوشمندانه عمل می کردید وازابتدامجلس اجازه حذف سازمان مدیریت و برنامه ریزی را نمی داد اگرمجلس ازقبل از تغییرات شدید نرخ بازار ارز براساس پیش بینی قابل لمس از قبل اجازه فروش ارز برای پوشش مخارج دولت و یا تامین وجه یارانه ها را ازاین محل نمی داد واین موضوع را منع می کرد اگر قانونی ازقبل بحث تغییر ارزش پول ملی را درهرسال بیش از 5% به بانک مرکزی و دولت نمی داد و درصورت ضرورت دولت مجبور به ارائه لایحه به مجلس می شدبازهم وضع اقتصادهمین بود
شاخص های اقتصاد کلان اعم از تولید ناخاص داخلی ، صادرات شامل نفت و غیر نفت هم از لحاظ حجمی و هم ارزشی، قدرت خرید، سطح رفاه، پوشش تامین اجتماعی و .... درچه وضعیتی است و آیا با گذشته قابل مقایسه است؟