حسین شریعتمداری در یادداشت روز روزنامه کیهان نوشت:
ديروز آقاي دكتر احمدي نژاد، رئيس جمهور محترم كشورمان در همايش «سي امين سالروز تنقيح گزينش به فرمان امام(ره)» كه با حضور هيئت هاي مركزي گزينش سراسر كشور تشكيل شده بود، درباره جايگاه گزينش و چگونگي انجام آن سخن گفت و ضمن انتقاد شديد از روال جاري گزينش ها، براي آنچه كه از نگاه ايشان، اصلاح روش هاي گزينش تلقي مي شود، پيشنهاداتي ارائه كرد.
اظهارات ديروز آقاي رئيس جمهور درباره گزينش و جايگاه و چگونگي آن اگرچه با طرح معروف «حذف گزينش» كه از سوي مدعيان اصلاحات در مجلس ششم ارائه شده بود، بي شباهت نيست كه اين شباهت ها مي تواند تصادفي و ناشي از كم توجهي به اصل ماجرا باشد ولي صرفنظر از اين همخواني، نگاه آقاي رئيس جمهور در اين باره -با عرض پوزش و برخلاف آنچه از ايشان انتظار مي رود- خالي از خدشه نيست و ابهاماتي را در پي دارد كه به مواردي از آن اشاره خواهيم كرد؛
1- آقاي احمدي نژاد نه فقط اصل گزينش را نفي نكرده اند بلكه بر ضرورت آن نيز تاكيد و اصرار ورزيده اند و برخي از روش هاي گزينشي را هم كه در آن، شخصيت افراد متقاضي خدشه دار مي شود، ناشايسته ارزيابي كرده اند كه قابل تقدير است و صدالبته بايد از اين نمونه ها اجتناب شود ولي راه كارهايي كه براي گزينش ارائه مي دهند، مبهم، تعريف ناپذير و در مواردي مي تواند كمرنگ شدن گزينش را تا مرز نفي و حذف آن در پي داشته باشد.
به عنوان مثال مي گويد «براي آدم ها دو حقيقت وجود دارد، يكي درون آنها و اعتقادها و باورهاي عميقشان و دوم ظاهري كه گاهي اين دو با هم ارتباط ندارد. به طور مثال در طب سنتي داريم كه گاهي در سر افراد بلغم زياد مي شود، خواب آلوده مي شوند و پرت و پلا مي گويند در حالي كه آن فرد خوب و مومني است. اما پرت و پلا مي گويد و گاهي اگر مواد ديگري در بدن زياد شود، فرد خيلي زود عصباني مي شود. پس بايد رفتار ظاهري را از حقيقت وجودي افراد تفكيك كنيم و البته كم هستند كساني كه اصل و باورشان خراب باشد و از درون پوسيده باشند».
همانگونه كه ملاحظه مي شود از اين مثال- و برخي نمونه هاي مشابه ديگر در اظهارات ديروز ايشان- راه كار و فرمول تعريف شده اي براي گزينش و اطمينان از صلاحيت افراد به دست نمي آيد. يعني مشخص نمي شود كه «پرت و پلاگويي» فلان متقاضي يك پست و يا مسئوليت در نظام را بايد به حساب «غلبه بلغم» در «سر» او تلقي كرده و به گفته آقاي احمدي نژاد مطمئن بود كه «اگر غذايش عوض شود، اخلاقش خوب مي شود» و يا بايستي پرت وپلاگويي وي را ناشي از شخصيت غيرقابل اعتماد وي دانست؟!
مثلاً؛ توضيح نمي دهند كه اگر كسي در عصر بيداري اسلامي، «دوران اسلامگرايي را تمام شده»! معرفي كرد و اصرار داشت كه «مكتب ايراني» بايد جايگزين «مكتب اسلام» شود، بايد اين پرت و پلاگويي را ناشي از «غلبه بلغم» در سر او تلقي كرده و ايشان را با اين اميد كه «اگر غذايش عوض شود» ديگر پرت و پلا نمي گويد، در پست هاي حساس نظام به كار گرفت و يا به خاطر حفظ حرمت نظام و پاسداري از امانت مردم، عطاي احتمالي او را به لقاي خسارت آفرينش بخشيد و...؟!
2- آقاي رئيس جمهور به چند نمونه از پرسش هايي كه در جريان گزينش افراد مطرح شده اشاره مي كند كه بر فرض صحت - و چنانچه مانند برخي موارد ديگر اطلاعات غلط به ايشان نداده باشند- نمونه هايي عجيب و دور از انتظار است.
مثلاً مي فرمايند «از يك دختر 16 ساله در رابطه با مراحل ماترياليسم تاريخي سؤال مي كردند و آن دختر جوابي براي پاسخ دادن نداشت و در نهايت در پرونده او نوشته مي شد؛ سؤال كردم، مي دانست و كتمان كرد و صلاحيت او رد مي شد ... و شايد برخي موارد پيدا مي شدند كه مطالعه مي كردند و مي آمدند و در پرونده آنها نوشته مي شد؛ سؤال كردم، توضيح داد و مسلط بود، پس معلوم است كه صلاحيت ندارد»! و به چند نمونه مشابه ديگر از همين دست نيز اشاره مي كنند كه بايد از ايشان پرسيد؛ اين چه تصوير سياهي است كه از گزينش ها ارائه مي دهيد؟! و بر فرض كه چنين افراد «ديوانه» و يا منافق و نفوذي در فلان دفتر گزينش حضور داشته و پرسش هاي ياد شده را از مراجعه كنندگان پرسيده باشند؟! آيا روال و نحوه گزينش در جمهوري اسلامي ايران اينگونه بوده است كه جنابعالي ترسيم مي كنيد؟ يعني حتي يك نمونه از گزينش دقيق و منطقي نيز در تاريخ گزينش ها وجود نداشته است كه حضرتعالي به آن هم اشاره بفرمائيد؟! كاش جناب احمدي نژاد براي نمونه هاي مورد اشاره خود، شاهد و سندي ارائه مي فرمودند و يا توضيح مي دادند كه بعد از مشاهده ديوانگي آن مسئول گزينش، براي اعزام وي به تيمارستان چه اقدامي كرده اند؟!
آيا همين مراكز گزينش نبودند كه مانع نفوذ بسياري از دشمنان مردم و بدكاران و مفسدان اخلاقي و مالي به مراكز حساس نظام شدند؟! و آيا نبايد از آنهمه تلاش خالصانه آنان قدرداني شود؟! و در مقابل زبان اعتراض به سوي كساني دراز شود كه فلان شخص اخراجي فلان وزارتخانه را در پست هاي حساس به كار مي گيرند و فلان متهم- هر چند عفو شده ولي مجرم- را بدون توجه به عدم صلاحيت وي در مسئوليت هاي كليدي جاي مي دهند؟!
بديهي است كه اگر به نظر و گزارش هاي مستند مراكز گزينشي اهميت داده شود، كانون هاي حساس نظام از وجود اينگونه افراد بي صلاحيت پالايش خواهد شد، حتي اگر برخي از مسئولان بلندپايه بدون توجه به امانت مردم و منافع نظام، مدافع و پشتيبان آنها باشند! گفتني است آقاي احمدي نژاد مي فرمايند «حكومت نبايد به گونه اي رفتار كند كه مردم در برابر آن مجبور به رفتار دوگانه شوند» كه اين سخن قابل قبولي است ولي بايد پرسيد؛ اولاً؛ چه رفتار دوگانه اي در توده هاي مردم ديده شده است! و ثانياً ؛ درباره رفتار دوگانه برخي از مسئولان چه نظري داريد؟ مثلاً، آيا سردادن شعار شايسته سالاري از سوي برخي مسئولان و در همان حال به كارگيري افرادي كه عدم صلاحيت و ناشايستگي آنها بر همگان آشكار است و سپردن پست هاي كليدي به آنان را، از جمله رفتار دوگانه اي كه به آن اشاره فرموده ايد نمي دانيد؟!
3- و اين سؤال نيز -با عرض پوزش- از جناب رئيس جمهور محترم پرسيدني است كه چرا حضرتعالي علي رغم آنهمه تأكيد و سفارش به مدارا و تحمل نظرات مخالف، كمترين اختلاف سليقه را در كنار خود تحمل نمي فرمائيد؟! كه نزديكترين نمونه آن بركناري دو وزير كابينه در فاصله اي كوتاه است. آنهم در حالي كه به عملكرد يكي از آنها نمره 20 داده ايد و براي بركناري آن ديگري توضيح روشني نداده ايد؟! و...
4- در خبرها آمده بود كه هيئت وزيران طي مصوبه اي به آقاي بقايي معاون اجرايي رئيس جمهور اجازه داده است كه 1500 نفر را خارج از ضوابط قانوني استخدام كند و از آنجا كه يكي از اين ضوابط قانوني، تاييد صلاحيت و شايستگي داوطلبان استخدام از سوي مراكز گزينشي است، ممكن است خداي نخواسته اين توهم پديد آيد كه كم لطفي آقاي احمدي نژاد به گزينش ها با اين مصوبه رابطه اي داشته باشد؟
البته مفسذان مالی را در گزینش رد کردند و اختلاسگران 3000 میلیاردی را سر کار اوردند و واقعا متشکریم
البته که احمدی نژاد حق داره!
شده تف سربالا برای امثال شریعتمداری!
دوماً آقاي شريعتمداي تا ديروز براي رئيس جمهور خودكشي ميكردي حالا امروز شدي منتقد دولت ...
1- در تمام دنيا گزينش در بدو استخدام وجود دارد. با شدت وضعف گوناگون و در اين مملكت هم لازم است.
2- انچه در ايران مورد اشكال است نحوه استخدام ها است نه گزينش ها:
به عنوان مثال انچه كه ظرف سه چهار سال گذشته اتفاق افتاد.
عده اي بدون مجوز هاي اوليه به صورت طرحي، پروژه اي،قرارداد ساعتي و حجم كاري و ... وفقط به واسطه داشتن آشنا (بدون برگزاري هر گونه مسابقه مهارتي) به بدنه دولت آمدند.
و بعدا بخشنامه آمد كه همه اينها كار معين يا مشخص شوند. بعد هم پيماني دولت بعد هم رسمي و در اين پروسه كساني كه آشنايي ندارند بايد كنج خانه به افسردگي و هزار درد بي درمان ديگر مبتلا شوند.
3- البته افراط وتفريط هائي هم در گزينش ها وجود دارد كه به نظر مي رسد با كار كارشناسي فارق از حب و بغض مي توان اين گونه خطاها را به صفرمي رسد.
آقای شریعتمداری دست از سر دکتر بردار.
آقای احمدی نژاد راهشو پیدا کرده
حالا که احمدی نزاد یک جایی حرف درستی زده و البته معلوم نیست با چه نیتی، شریعتمداری به مقابله برخواسته.
حالا اگه یه کاری میکرد که مردم راضی نبودند، شریعتمداری به به و چه چه میکرد