بازنشستگی استادان دانشگاهها در سالهای اخیر به سریالی در نظام آموزش عالی کشور تبدیل شده است؛ استادانی که به تعدادی از آنها گفته شده «یا تقاضای بازنشستگی کنید یا اخراجتان میکنیم.» حالا سرپرست مرکز نظارت و ارزیابی وزارت علوم میگوید به جای همه استادان بازنشستهشده استاد جدید استخدام میکنیم و 40هزار دانشجوی دکترا در نوبت استخدام هستند.
به گزارش بهار، رضا عامری، دیروز در جمع خبرنگاران تعداد استادان بازنشسته را به نسبت استادانی که در دانشگاهها جذب میشوند، بسیار ناچیز دانست و جزییات تغییر آییننامه بازنشستگی اعضای هیات علمی را تشریح کرد. به گفته او در هر سال 300 عضو هیات علمی در کشور بازنشسته میشود. براساس آییننامه جدید، شرط بازنشستگی مربی آموزشیار، مربی و استادیار، 65سال سن یا 30سال سابقه خدمت است که با این حال برای عضو هیات علمی با درجه استادیار پیشبینی شده است که اگر بتواند در چهار سال آخر منتهی به خدمت، 80 تا 85درصد امتیاز ارتقا به مرحله دانشیاری را کسب کند، میتواند دو تا سه سال دیگر خدمت کند.
همچنین برای عضو هیات علمی با مرتبه دانشیار، شرط بازنشستگی 67سال سن تعیین و در تغییرات جدید پیشبینیشده که اگر در پنج سال قبل از 67سالگی، 75درصد امتیاز استادی را کسب کند، میتواند تا 70سالگی به خدمت خود ادامه دهد. عامری همچنین با اشاره به شرط سن 70سالگی برای بازنشستگی اعضای هیات علمی با درجه استادی نیز گفت: در این زمینه نیز اساتیدی که استاد نمونه کشوری شوند، سه سال به سقف بازنشستگی آنها اضافه خواهد شد.
همچنین درصورتی که دانشگاه پس از 70سالگی نیاز به خدمات استاد داشته باشد، میتواند مستقیما تا شش سال دیگر خدمت فرد را تمدید کند. بخشی از سخنان سرپرست مرکز نظارت و ارزیابی روز گذشته در پاسخ به انتقاداتی مطرح شد که به دلیل بازنشستگی اجباری تعدادی از استادان متوجه وزارت علوم و نیز دولت احمدینژاد است. استادانی که اعلام کردهاند با اجبار بازنشسته یا از کار دانشگاهی برکنار شدهاند.
عامری در وزارت علوم در پاسخ به کسانی که عملکرد وزارت علوم را در بازنشسته کردن استادان دانشگاهها مورد انتقاد قرار میدهند، گفت: «در همه نظامهای آکادمیک بحث بازنشستگی مطرح است، بهویژه در کشور ما با توجه به توسعه تحصیلات تکمیلی، باید زمینه جذب را برای دانشجویان فارغالتحصیل فراهم کنیم. الان 40هزار دانشجوی دکترا داریم که بحث استخدام آنها جدی است.» سرپرست مرکز نظارت و ارزیابی با این سخنان در واقع توپ را به زمین جوانترها میاندازد آنطور که گویا افزایش تعداد فارغالتحصیلان دکترا در رشتههای مختلف دلیل بازنشستگی استادان باتجربه است.
یا بازنشستگی، یا اخراج یا تعلیقسعید معیدفر، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران که در همین سالهای اخیر بازنشسته شده است، گفت: «در یک دهه گذشته استادانی که در دانشگاهها بازنشسته میشدند عموما افرادی بودهاند که میزان سنوات بازنشستگی و کاریشان بالا بود. برای مثال حدود 35سال سابقه یا بالای 70سال سن داشتند اما به تدریج هرچه جلوتر آمدیم این روند بازنشستگی دیگر صرفا براساس سنوات کاری نیست بلکه عمدتا به دلیل عدم تناسب رویکردها و شاید دیدگاههای اعضای هیات علمی با منویات وزارت علوم بوده است.» او با بیان اینکه وزارت علوم در بازنشسته کردن استادان کاملا گزینشی رفتار کرده است، گفت: « افرادی را داشتیم برای مثال در دانشگاه علامه حتی 30سال خدمت را هم تکمیل نکرده بودند اما از وزارت علوم به آنها گفتند که خودتان تقاضای بازنشستگی کنید. در دانشگاه تهران هم به همین شکل یا اشکالی دیگر مثل گوشزد کردن و غیرمستقیم خبر دادن استادان را تحت فشار قرار دادند که تقاضای بازنشستگی کنند.»
او ادامه داد: «به برخی از استادان هم گفتند اگر درخواست بازنشستگی نکنید، اخراج میشوید. البته با روشهای دیگری هم استادان را تحت فشار گذاشتند، برای مثال در دانشگاه تربیت مدرس افراد را معلق کردند به این ترتیب که به آنها کلاس ندادند و حتی به گروهی اجازه ورود به دانشگاه را هم نمیدهند یعنی از در ورودی دانشگاه جلوی آنها را میگیرند، این شیوههای به شدت تحقیرآمیز، غیرانسانی و غیراخلاقی است آن هم با استادانی که سرمایههای کشور هستند.»
دکتر خلیل میرزایی، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی آزاد رودهن، روند بازنشستگی گروهی از استادان دانشگاهها را تحتتاثیر برخوردهای ایدئولوژیک دانست و به بهار گفت: «وزارت علوم بحث کمیت را مطرح میکند اینکه 40هزار نفر متقاضی دکترا هستند یک بحث است اما از نظر کیفی چطور؟ آیا میتوان با گفتن اینکه استادان جوان را جایگزین استادان باسابقه میکنیم بحث بازنشستگی استادان را تمام شده دانست؟ در حالی که در بسیاری از کشورهای جهان مخصوصا در زمینه بازنشستگی دانشگاه را از سایر حوزهها منفک میکنند، با این رویکرد که استادان حتی وقتی سنشان بالا میرود همچنان باروری لازم و زایش دارند و از آنها سود میبرند اما در ایران اینطور نیست و ملاک مشخصی برای بازنشستگی استادان وجود ندارد.»
او با بیان اینکه وزارت علوم ملاکهایش برای بازنشستگی استادان نامشخص است، افزود: «اگر قانون و آییننامه دارند چرا در مورد همه استادانی که این شرایط را دارند اجرا نمیشود و فقط در مورد برخی اجرا میشود؟ بسیاری از استادان این سن را رد کردند و هنوز در حال فعالیت هستند، پس در وزارت علوم یک سری تمایزها و تبعیضها وجود دارد و افرادی که شرایط ایدئولوژیکی خاصی دارند یا باید بمانند یا نباید بمانند.»
احمد ساعی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران که سال 85 در دوره ریاست عمید زنجانی به همراه هشت نفر از استادان دیگر یک شبه حکم بازنشستگی خود را دریافت کرد، درباره روند بازنشستگی خود به بهار گفت: «یک روز نامهای در صندوق پستی انداختند با این مضمون که از فلان تاریخ شما بازنشسته هستید. فردا صحن دانشکده پر شده بود و دانشجویان به این شیوه بازنشسته کردن استادان اعتراض داشتند چراکه بعضیها هنوز به سن بازنشستگی نرسیده، بازنشسته شدهاند. آقای درودیان را هم بدون اطلاع بازنشسته کردند به هر حال بنا داشتند تعدادی از استادان را کنار بگذارد و این کار را هم کردند. در آن زمان ما بسیار احساس تنهایی میکردیم چون به هر قیمتی حاضر به کنار گذاشتن ما بودند و ما هم چارهای نداشتیم و شرایط جوری بود که نشد کاری کنیم.»
دیروز اما عامری در نشست مطبوعاتیاش و در جمع خبرنگاران اعلام کرد که اگر فردی فکر میکند که برخلاف آییننامه بازنشسته شده است، میتواند اعتراض کند و در صورتی که اعتراض او وارد باشد، حکمش لغو خواهد شد.
اما چنانکه معیدفر، استاد بازنشسته دانشگاه تهران به بهار میگوید، با اینکه امکان شکایت برای استادان وجود دارد حتی در مراجعی غیر از وزارت علوم مانند دیوان عدالت اداری، اما اغلب برخوردها با استادان چنان تحقیرآمیز است که آنها اعتراضی نمیکنند و مثل یک فرد مظلوم این شرایط را میپذیرند.
استادان جدید چگونه گزینش میشوندیکی از استادان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه مشروط به اینکه نامی از او در روزنامه برده نشود، به بهار گفت: «دو سال است که دانشکده هیچ نظارتی بر نحوه گزینش و استخدام استادان جدید ندارد در واقع گروهها کاملا در جریان گزینش و انتخاب استادان جدید بیاثر شدند و هیچ نظری از ما خواسته نمیشود.»
او که خودش در فهرست استادانی است که به او گفته شده تقاضای بازنشستگی کند، گفت: «من هنوز برای بازنشستگی اقدام نکردهام، منتظرم تا ببینم چه میکنند اما گفتهام که خودم تقاضا نمیکنم، خواستید اخراجم کنید.»
معیدفر هم تاکید میکند که روند جذب استادان جدید در دانشگاهها کاملا گزینشی است. او میافزاید: «انتخاب و جذب استادان از گروهها گرفته شده است و حتی افرادی را که برخی هنوز مدرک دکترا نگرفتهاند را هم جذب میکنند در حالی که افراد بسیار شایستهتر داریم که سالها است تحصیلشان تمام شده اما به دلیل همین گزینشهایی که معیارهایی نامشخص هم دارد جذب نشدهاند.» این استاد سابق دانشگاه تهران ادامه داد: «این وضعیت به شدت موجب نارضایتی دانشجویان شده است و آنها به اشکال مختلفی که قادر باشند ابراز نارضایتی میکنند اما دانشجویان الان با کمیتههای انضباطی طرف هستند و میدانیم چطور با اینها برخورد میکنند، با کمترین اعتراضی از ادامه تحصیل باز داشته میشوند و ستارهدار میشوند و حتی اگر در آینده فرصت کاری در انتظارشان باشد از آنها گرفته میشود. شرایط در دانشگاه به شدت غیرعادلانه است و نشاط از دانشجویان گرفته شده است.»
موضوع بازنشستگی استادان دانشگاههای کشور از تیرماه سال 85 که اولین بازنشستگیها در دانشکده حقوق دانشگاه تهران رخ داد آغاز شد و سپس به دانشکده ادبیات این دانشگاه نیز رسید و بعدها دامنهاش تا دانشگاه علامه طباطبایی نیز گسترش یافت. این موج با خبر بازنشستگی حسین بشیریه، پدر جامعهشناسی سیاسی ایران و دکتر میرجلالالدین کزازی، فضای آکادمیک ایران را تحتتاثیر قرار داد. پیش از آنها نیز استاد حقوق مدنی، دکتر رضا رییس طوسی، استاد اقتصاد سیاسی نفت و دکتر احمد ساعی، استاد مسائل جهان سوم مشمول حکم بازنشستگی شده بودند.