پوریا عالمی در روزنامه قانون نوشت:
از ما خواسته شد نظرمان را درباره مصاحبه تلویزیونی آقای احمدینژاد با مردم (البته گویا مرتضی حیدری مجری را توی خانه "مردم" صدا میزنند، چون توی تبلیغات همیشه میگویند آقای احمدینژاد میخواهد با مردم گفتوگو کند اما با حیدری گپ میزند.) خلاصه از ما خواسته شد درباره سلسله مباحث احمدینژاد و حیدری مقداری سوال و اکاذیب نشر کنیم.
1- آقای احمدینژاد گفت:
الف- چی گفت؟
ب- گفت همه چیز آرومه. من چقدر خوشبختم.
پ- گفت الان من واقعا دارم با مردم صحبت میکنم؟ خیلی عجیبه. چون تو را که میبینم اصلا یاد مردم نمیافتم، یاد امور بانکی میافتم.
2- با توجه به اینکه آقای احمدینژاد گفته: «تولید خبر دروغ در کشور ما هزینه ندارد.» الان در چه مرحلهای به سر میبریم؟
الف- خودکفایی تولید خبر دروغ.
ب- صادرات خبر دروغ (مثلا سفیر ایران در اوکراین از صادرکنندگان مهم خبر دروغ هستند) وی در آخرین صادرات خود این خبر دروغ را صادر کرد: «در ایران کالاهای مصرفی اصلی از جمله نان، آرد، گوشت قرمز، گوشت مرغ و میوه به علت ذخایر مدیریت شده تحت تاثیر عوامل واردات نیست و قیمت آنان نیز همیشه ثابت است.»
پ- بازتولید خبر دروغ.
ت- سرشکنکردن هزینه خبرهای دروغ بر مردم. اینطوری مسئولان فکر میکنند تولید خبر دروغ هزینه ندارد چون از جیب خودشان که نمیرود از جیب ملت میرود.
3- آقای احمدی نژاد گفت: اگه این چوب اومد و خورد وسط بستنی، بعد صادر شد چی؟
الف- اگه اومد و نخورد وسط بستنی و جای صادر شد، وارد شد چی؟
ب- اگه اومد و خورد وسط سفره و تشت نفتی رو که گذاشتید سر سفره سوراخ کرد، چی؟
پ- اگه اومد و نخورد وسط بستنی و کمونه کرد و رفت تو چشم یکی، چی؟
ت- ما تا الان فکر میکردیم بستنی را میخورند تا برسند به چوبش. اما گویا با سیاستهای دولت الان چوب میآید و بستنی میخورد.
4- آقای احمدینژاد گفت: «دولت تو مردمه.» مردم چه گفتند؟
الف- مردم: راحت باشید. فکر کنید خونه خودتونه.
ب- مردم: خواهش میکنیم. این چه حرفییه؟ دولت تو دل ما جا داره. دولت رو سر ما جا داره.
پ- مردم: دل به دل راه داره. ولی دست رو دلم نذار که خونه.
ت- مردم: آره. اما دل تو دلم نیست.