فرارو- یک استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی گفت «اگر قرار باشد در کنار اتاق مبادلات ارزی این طرح هم اجرا شود، چون این دو طرح در یک جامعه و به صورت دو جزیره جدا از هم اجرا می شوند، با هم برخورد می کنند. این دو طرح چون ممکن است هم جهت هم نباشند، ایجاد سردرگمی خواهد کرد که در نتیجه اعتماد مردم را نسبت به اتخاذ یک سیاست مناسب در این زمینه بیشتر از بین می برد.»
ارسلان فتحی پور رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس با تاکید بر لزوم نظارت بر نحوه تخصیص ارز، از طرح مشترک مجلس و دولت به منظور تامین ارز با قیمت 1800 تومان برای واحدهای اشتغال زا خبر داده است. آیا این طرح زمینه های ایجاد رانت را فراهم نمی کند؟ این طرح چه شباهت هایی با طرح بنگاههای زودبازده دارد؟
(بیشتر بخوانید)دکتر آلبرت بغزیان استاد اقتصاد دانشگاه تهران وکارشناس مسائل اقتصادی
در گفتگو با فرارو گفت: «تلاش دولت روی تک نرخی کردن ارز بوده و نباید کاری انجام شود که بعدا نتوان این هدف (تک نرخی کردن ارز) را مدیریت کرد.»
وی ادامه داد: «اینکه گفته می شود تک نرخی یعنی ما یک نرخی داریم که دولت تعیین کرده و نرخی در بازار آزاد داریم که ممکن است افراد به دلیل کاهش بورکراسی ارز خود را از این بازار تامین کنند. لذا تک نرخی به این معنا نیست که نرخ ارز رسمی و بازار یکی باشد؛ اما فاصله کم و غیر رانتی میان آنها وجود دارد.»
این استاد دانشگاه گفت: «دوم اینکه ما به دنبال واقعی کردن نرخ ارز هستیم. نرخ ارز واقعی یعنی نرخی که اقتصاد کشور را شکوفا می کند و مانع رشد و توسعه آن نمی شود. این نرخ را چه کسی باید تعیین کند؟ یکسری مطالعات انجام شده و برخی می گویند نرخ بهینه ارز همان نرخ آزاد است و برخی دیگر می گویند همان نرخ مرجع است و برخی دیگر معتقدند همان نرخ شناور است که تا 4000 تومان هم رفت.»
وی ادامه داد: «بنابراین کاری که باید اکنون انجام داد این است که در کنار تشکیل اتاق مبادلات ارزی اقدام به کشف نرخ واقعی ارز کنیم. یعنی اگر ما اکنون صحبت از نرخ 1800 یا 2000 تومان می کنیم به این نرخ معتقد باشیم، نه اینکه با نرخ واقعی اختلاف 2000 تومانی داشته باشد.»
وی تاکید کرد: «لذا باید هر تصمیمی که اکنون گرفته می شود این دو موضوع را مدنظر قرار دهد. یعنی ما را به سوی تک نرخی شدن ارز هدایت کند و دوم به کشف نرخ واقعی ارز منتهی شود.»
وی خاطرنشان کرد: «نرخ واقعی ارز هم به این صورت نیست که در امسال و سال آینده یکسان باشد بلکه با توجه به شرایط کشور، درآمدهای ارزی، نیازهای وارداتی و تحریم ها می تواند متغیر باشد.»
بغزیان اظهار کرد: «ما باید ابتدا کالبدشکافی کنیم که چرا نرخ ارز به 4000 تومان رسید و چطور به مثلا 2800 تومان سقوط کرد؟ آیا عرضه ای صورت گرفت، آیا بحث انتظارات بود، آیا باندبازی ها متوقف شد و عوامل آن ریشه کن شد و چه تضمینی وجود دارد که بعدها این عوامل و گروهها تشکیل نشوند؟»
وی ادامه داد: «مسلما این طرحی که عنوان شده اگر کار کارشناسی روی آن صورت گرفته و این نرخ 1800 تومان نزدیک نرخ واقعی ارز است و نظارت ها بر بازار قوی خواهد بود و بتوانند این نرخ را حفظ کنند، ما امیدواریم بتوان به آن دو هدف رسید.»
بغزیان درباره تفاوت طرح مذکور و طرح بنگاههای زودبازده گفت: «در طرح بنگاههای زودبازده دولت اقدام به دادن تسهیلات به بنگاهها می کرد و بنگاهها هم با این توجیه این تسهیلات را دریافت می کردند که خروجی آنها تولید است.»
وی ادامه داد: «اما در این طرح قرار است به جای تسهیلات ریالی، ارز بدهند؛ در حالی که توجیه اقتصادی بنگاههایی که ارز دریافت می کنند بیشتر بحث واردات ماشین آلات و یا کالاهای اساسی است. لذا توجیه اشتغال زایی این طرح شاید حتی به میزان تاثیر طرح بنگاههای زودبازده هم نباشد.»
وی افزود: «اگر دولت اعلام کند که به هرکس هر چقدر ارز با نرخ 1800 تومان بخواهد می دهم و این نرخ، نرخ واقعی ارز است و دلالان و سوداگران ارز هم متلاشی شوند، خیلی هم خوب است. چنانکه اتاق مبادلات ارز هم همین کار را می خواست انجام دهد.»
وی تصریح کرد: «بنابراین اگر قرار باشد در کنار اتاق مبادلات ارزی این طرح هم اجرا شود، چون این دو طرح در یک جامعه و به صورت دو جزیره جدا از هم اجرا می شوند، با هم برخورد می کنند. این دو طرح چون ممکن است هم جهت هم نباشند، ایجاد سردرگمی خواهد کرد که در نتیجه اعتماد مردم را نسبت به اتخاذ یک سیاست مناسب در این زمینه بیشتر از بین می برد.»
این استاد دانشگاه درباره چگونگی رونق بخشیدن به تولید در کشور گفت: «تولیدکننده برای اقدام به تولید سه مسئله را مدنظر قرار می دهد. اول تولید کننده یک بازار مناسب می خواهد که امیدوار باشد بتواند کالای خود را در این بازار بفروشد.»
وی ادامه داد: «دوم ارزیابی اقتصادی می کند. یعنی تولید کننده به هزینه های تولید نگاه می کند و می بیند مثلا ارز را به این نرخ، برق را به این نرخ و تسهیلات را هم به فلان نرخ به وی می دهند. لذا تولید کننده باید از این نرخ ها مطلع باشد تا بتواند اقدام به تولید کند و اکنون اطلاعی از اینها ندارد.»
وی افزود: «بعد از این دو مرحله تولید کننده در مرحله سوم به این فکر می کند که با تلاشی که انجام می دهد نهایتا به چقدر سود و بازدهی می رسد. حال تولیدکننده میزان این سود را با بازارهای موازی مقایسه می کند. یعنی با نگاه به بازارهای مسکن، سکه و ارز می بیند می تواند در این بازارها با تحمل ریسک کمتر همان میزان سود در تولید و اخیرا هم که بیشتر را بدست آورد.»
وی خاطرنشان کرد: «لذا در این شرایط تولیدکننده بی انگیزه می شود و اصلا دست به تولید نمی زند و فعلا تولید را متوقف کرده و پول، تسهیلات و ارزی را که دریافت کرده در کار فرصت های کوتاه مدت زودبازده می اندازد.»
وی تاکید کرد: «لذا اگر بازار تولیدکننده را تامین کرده و تسهیلات در اختیار وی بگذارند، آنگاه باید سودآوری بازارهای موازی و غیرتولیدی را کم کنند تا تولیدکننده انگیزه تولید پیدا کند.»