جبهه پايداري با محوريت آيتالله مصباحيزدي در مردادماه سال گذشته تاسيس شد. شأن نزول اين جبهه چنانچه از اظهارات اعضاي شوراي مركزي و همچنين شعارهاي اين جبهه برميآيد تاكيد بر مرزبندي با «فتنه» و «جريان انحرافي» بوده است.
جبههيي كه در آستانه انتخابات مجلس نهم در عرصه سياسي ايران متولد شد در همان گامهاي ابتدايي، وحدت اصولگرايان را به لرزه انداخت.
اصولگراياني كه در جبههيي نوپا با يكديگر متحد شده بودند نتوانستند با «جبهه متحد اصولگرايان» زير يك سقف جمع شوند.
تلاشهاي آيتالله مهدويكني هم كه محوريت جبهه متحد اصولگرايان را بر عهده داشت در نهايت نتوانست راه به جايي ببرد و سرانجام اين دو جبهه اصولگرا تبديل به رقيب اصلي يكديگر در انتخابات مجلس نهم شدند.
هرچند كه پيش از برگزاري انتخابات مجلس نهم اصولگرايان بر وحدت تاكيد فراواني داشتند و آيتالله مهدويكني و جبهه تحت محوريت وي بر ضرورت ارائه ليست واحد تاكيد ميكردند اما اين آرزو هيچگاه محقق نشد.
جبهه پايداري حتي بعد از انتخابات مجلس نهم نيز همچنان پايداري كرد و بر «اصولگرايي ناب» و «اصولگرايان خالص» تاكيد كرد. تاكيد بر «اصولگرايي ناب» به معناي خارج از دايره اصولگرايي دانستن كساني بود كه پايداريها از آنها با عنوان «ساكتين فتنه» ياد ميكردند.
«ساكتين فتنه» عبارتي بود كه اين جبهه براي افرادي همچون علي لاريجاني، محمدرضا باهنر و ديگران به كار ميبرد. جبهه پايداري كه يك سال پيش با ساماندهي خود، اتحاد جبهه متحدي كه قرار بود تمام اصولگرايان را دور هم جمع كند به هم زد، حالا در يك سالگي خود احتمالا بايد شاهد انشقاق دروني باشد.
اخباري كه جسته و گريخته از برخي سايتهاي خبري در حال نشت است حكايت از آن دارد كه جبهه پايداري اصولا در برابر هر اتحادي پايداري ميكند.
اگر اين جبهه در آستانه انتخابات مجلس نهم نتوانست با جبهه متحد اصولگرايان به وحدت برسد اكنون در آستانه انتخابات يازدهمين دوره رياستجمهوري حتي نميتواند اعضاي خود را به اتحاد برساند.
چنانچه روز گذشته «آريانيوز» - وابسته به امير محبيان – در گزارشي خبر از انشعاب جبهه پايداري به شاخه قم و شاخه تهران داد؛ «اين تشكل اكنون به دو شاخه تهران و قم تقسيم شده و دليل اين انشعاب نيز نرسيدن به تفاهم براي يك نامزد مشترك با جريان حاميان دولت است.
چنانكه اعضاي شاخه قم كه از شاگردان آيتالله مصباحيزدي هستند اعلام كردهاند كه حاضر به ائتلاف و رسيدن به يك كانديداي واحد با حاميان دولت كه هدايتشان در اختيار اسفنديار رحيممشايي است نيستند. برخي در اين ميان صراحتا از تعيين شرط براي حاميان دولت و البته براي شاخه تهران روايت كرده بودند».
به نوشته آريانيوز، كساني مانند آقاتهراني، روانبخش، سقايبيريا، نبويان و حسين جلالي در شاخه قم جبهه پايداري قرار دارند كه در پي كانديداتوري سعيد جليلي، كامران باقريلنكراني و غلامعلي حدادعادل هستند.
اما از سوي ديگر شاخه تهران كه اكثرا از اعضاي سابق كابينه و برخي نمايندگان حامي دولت در مجلس هشتم و نهم هستند، معتقدند بايد از نامزد مورد نظر حاميان احمدينژاد حمايت كرد. گفته ميشود شاخه تهران كه با ليدري صادق محصولي فعاليت ميكند روي گزينههايي همچون علي نيكزاد يا يك چهره نامآشنا (احتمالا غلامحسين الهام) نظر دارند و بهشدت مخالف كانديداتوري افرادي مانند سعيد جليلي يا غلامعلي حدادعادل هستند.
به باور اين افراد با اين اقدام راه محمود احمدينژاد ادامه پيدا خواهد كرد و فردي از جنس وي جايگزين او خواهد شد. طبق گزارش آريانيوز، غلامحسين الهام قرار است يكي از كانديداهاي اين شاخه از جبهه پايداري باشد.
سخنگوي دولت نهم كه مدتها بود خبري از وي نبود چندي پيش در گفتوگو با ويژهنامه روزنامه ايران به دفاعي تمام قد از دولت پرداخت و گفت كه مردم مخالف احمدينژاد را براي رياستجمهوري انتخاب نميكنند؛ «مردم از اين وضعيت به عقب برنميگردند كه به دنبال كسي مخالف احمدينژاد باشند! همان احمدينژاد را ميخواهند با ظرفيتي كه بتواند يك اميدي را به سمت بهبودي وضعيت ايجاد كند، البته من نميخواهم انتقاد كنم كه اين وضعيت ناشي از كاركرد دولت است، اين شرايطي است كه به ويژه در سايه عدم تعامل كافي و كامل قواي كشور با يكديگر ايجاد شده است.
با اين تفاسير اگر يك نفر همان شعار و گفتمان احمدينژاد را بگيرد و كامل كند، قطعا مردم به او اقبال خواهند داشت». چنانچه آريانيوز خبر داده، الهام از حضور در شوراي مركزي جبهه پايداري سر باز زده است.
شايد جدا شدن افرادي كه آريانيوز آنها را شاخه تهران جبهه پايداري نام نهاده با انگيزه كاسته شدن از بار منفي جريان موسوم به انحرافي صورت گرفته باشد تا رقبايشان از امكان مانور كمتري در اين خصوص برخوردار شوند.
چنانچه مهدي كوچكزاده ديگر عضو ارشد جبهه پايداري و كسي كه به نظر ميرسد از اعضاي شاخه تهران اين جبهه باشد اخيرا در مصاحبهيي با سايت وابسته به ارگان رسانهيي دولت گفته بود: «بعضيها يك فرد و صحبتهاي او را مورد اتهام قرار ميدهند و به واسطه حرفهاي او ميگويند دولت منحرف است. خب اين دولت با اين توصيف رهبري معلوم است منحرف نيست.
حالا يا آن اتهام به آن فرد اصلا وارد نيست يا اگر به او وارد است او تاثيري در دولت ندارد كه اين دومي را نميشود پذيرفت چون هر دو اينها ميگويند ما يكي هستيم.»
اصولگراياني كه در غياب رقيبان سنتي خود (اصلاحطلبان) سعي كردند رقابت را با يكديگر تمرين كنند، اكنون بيش از يك سال است كه به رقيبان اصلي هم تبديل شدهاند.
اكنون در آستانه يازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري به نظر ميرسد اهداف هيچ كدام از دو جبهه اصلي اصولگرايان محقق نشده است.
پروژه جبهه متحد اصولگرايان كه قصد داشت اتحاد تمامي اصولگرايان را محقق كند در بهمن ماه سال گذشته منجر به شكت شد و اينك هم جبهه پايداري كه در برابر به وحدت رسيدن با اصولگرايان سنتي پايداري كرده بود اكنون در به وحدت رساندن اعضاي خود نيز ناكام مانده است.
شايد بتوان بخش بزرگي از انشقاقهاي به وجود آمده در اردوگاه اصولگرايان را نتيجه نقشي دانست كه اسفنديار رحيممشايي و گروه موسوم به انحرافي در سپهر سياسي ايران بازي ميكنند.
منبع: روزنامهاعتماد