پرونده قتل زن میلیاردر که توسط زوجی سارق به قتل رسیدهبود، بهزودی در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی میشود.
یک سال قبل اهالی ساختمانی در پاسداران تهران به پلیس خبر دادند بوی تعفن از یکی از واحدهای آپارتمانی بیرون میآید و از آنجایی که صاحب این خانه زن تازه واردی است کسی او را نمیشناسد.
با ورود ماموران به آپارتمان آنها متوجه شدند زن صاحبخانه در آنجا به قتل رسیدهاست و بوی تعفن حکایت از آن داشت چند روزی از مرگ زن 54 ساله میگذرد و فرد یا افرادی که فریبا را کشتهاند برای سرقت به خانه او رفته بودند، چراکه علاوه بر چهارمیلیارد تومان پول نقد، میلیاردها تومان طلا هم از خانه این زن سرقت شده بود.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی بررسیهای پلیسی ادامه یافت و فاش شد مقتول آرایشگری بود که به جز ایران در ژاپن و چند کشور دیگر آموزش آرایشگری میداد و یکی از دخترانش هم در ژاپن زندگی میکند. ماموران همچنین پی بردند این زن سه فرزند دیگر هم دارد که فقط یکی از آنها با او زندگی میکرد.
با شناسایی فرزندان فریبا رازهایی از زندگی او هم آشکار شد. زن 54 ساله قبل از اینکه به خانهاش در پاسداران نقلمکان کند در محلهای قدیمی زندگی میکرد و همسایههای قدیمی به خوبی میدانستند او با چه کسانی رفت و آمد داشت. همسایههای قدیمی به پلیس گفتند جوانی بهنام حسام به خانه این زن رفتوآمد زیادی داشت و خانوادهاش هم از این موضوع بیاطلاع بودند.
به این ترتیب بود که حسام بهعنوان اولین مظنون پرونده شناسایی شد. با بازداشت این مرد 30ساله راز جنایت فاش شد و پلیس دریافت عامل قتل حسام و همسرش مینا هستند. حسام در بازجوییها گفت: مدتها بود با فریبا در ارتباط بودم تا اینکه تصمیم گرفتم با زنی ازدواج کنم، به فریبا گفتم رابطه ما به جایی نمیرسد و من باید دنبال زندگی خودم باشم. او هم خیلی منطقی برخورد کرد و پذیرفت حتی به من گفت هدیهای مناسب به من خواهد داد. بعد از اینکه ازدواج کردم گفت باید شناسنامه من و همسرم را ببیند تا هدیه را بدهد. من شناسنامهها را برایش بردم اما بازهم قبول نکرد. مشکل مالی داشتم و به پولی که قولش را دادهبود خیلی محتاج بودم. به او گفتم چرا به قولی که داده وفا نمیکند، جواب داد باید همسرم را ببیند.
وی در ادامه گفت: من همسرم را به خانه او بردم باز هم قبول نکرد پول را بدهد تا اینکه روز حادثه پیشنهادی بیشرمانه به من داد و گفت در صورتی پول را به من میدهد که جلوی همسرم با او رابطه برقرار کنم. من از این پیشنهاد خیلی ناراحت شدم. او با این کار میخواست زندگیام را نابود کند. وقتی دیدم اینطور نمیشود به همسرم گفتم باید او را بیهوش کنیم و پولهایش را بدزدیم. آن روز مقداری داروی بیهوشی داخل آبمیوه ریختیم و به خانه فریبا رفتیم، وقتی آبمیوه را به فریبا دادیم و او هم نوشید حالت گیجی به او دست داد در این حالت وی را به اتاق خوابش بردیم و داشتیم دنبال پولها و طلاها میگشتیم که فریبا بلند شد و با من درگیر شد البته بیحال بود و نمیتوانست زیاد مرا بزند. دستانم را روی گلویش گذاشتم و خفهاش کردم و بعد هم با چاقو ضربهای به او زدم چون نتوانستیم گاوصندوق را باز کنیم آنجا را ترک کردیم و فردای آن روز با یکی از دوستانم که متخصص بود آمدیم و پولهای داخل گاوصندوق و طلاها را به سرقت بردیم.
با توجه به اعتراف این مرد سایر متهمان هم شناسایی و بازداشت شدند، با صدور کیفرخواست پرونده به شعبه 74 دادگاه کیفریاستان تهران رفت و روز گذشته قرار بود متهمان پای میز محاکمه بروند اما از آنجایی که اولیایدم در دادگاه حاضر نشدهبودند، رسیدگی به قتل به بعد موکول شد.