صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۲۴۶۶۸
زن و مرد متاهلی که از زندگی مشترک خود ناراضی بودند بعد از آشنایی با یکدیگر نقشه قتل شوهر زن را طراحی و اجرا کردند.
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۰ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۱
زن و مرد متاهلی که از زندگی مشترک خود ناراضی بودند بعد از آشنایی با یکدیگر نقشه قتل شوهر زن را طراحی و اجرا کردند. 

کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان فارس روز 16 اردیبهشت سال گذشته جنازه مردی را در جاده‌ای اطراف مرودشت پیدا و هنگامی که لباس‌های او را جست‌وجو کردند نامه‌ای را دیدند که روی آن نوشته شده بود: «من تصادف کرده‌ام.» متوفی هیچ مدرک شناسایی همراه نداشت و معلوم نبود چگونه این نامه را نوشته است. 

متخصصان پزشکی قانونی وقتی جسد را تحویل گرفتند با انجام آزمایش‌های لازم به این نتیجه رسیدند که مرد ناشناس بر اثر اصابت ضربات جسمی سخت به سرش به قتل رسیده است. کارآگاهان بعد از اطلاع از نحوه مرگ این مرد به تلاش برای افشای هویت او ادامه دادند و سرانجام فهمیدند مقتول سرایدار مدرسه بود و منصور نام داشت. همسر منصور به نام فریبا وقتی تحت بازجویی قرار گرفت مدعی شد از نحوه مرگ شوهرش بی‌اطلاع است. از سوی دیگر کارشناسان خط‌شناسی وقتی نامه کشف‌شده در جیب مقتول را با نمونه دیگری از دستخط او که در خانه‌اش پیدا شده بود مطابقت دادند، اعلام کردند به طور حتم این نامه را خود منصور نوشته است. 

تمامی شواهد نشان می‌داد منصور پس از آنکه به محل جنایت انتقال یافته برای نوشتن آن نامه تحت فشار قرار گرفته و سپس به کام مرگ کشانده شده است. اجرای این نقشه جنایتکارانه به بیش از یک نفر نیاز داشت و قطعا قاتلان از پیش برای کشتن منصور برنامه‌ریزی کرده و در این مدت نیز تمامی ردپاهای خود را از بین برده بودند با این وجود افسران جنایی به تفحص‌های خود ادامه دادند. نحوه وقوع قتل نشان می‌داد به احتمال زیاد کشمکش‌های خانوادگی در این ماجرا دخیل است. ماموران وقتی روابط منصور و فریبا را بررسی کردند متوجه شدند این زوج از مدت‌ها قبل با هم به شدت اختلاف داشتند. افشای این موضوع سبب بازداشت زن جوان شد و او در بازجویی‌های فنی‌ـ‌پلیسی اسرار قتل شوهرش را فاش کرد. 

فریبا گفت: «ما به دلیل مشکلاتی که منصور داشت نمی‌توانستیم صاحب فرزند شویم و بر سر این موضوع با هم اختلاف پیدا کردیم و به تدریج کار به جایی رسید که همیشه با هم دعوا و درگیری داشتیم. در همین اوضاع و احوال با مردی به نام علی که او هم متاهل بود اما با همسرش اختلاف داشت آشنا شدم. ما چند باری با هم درددل کردیم و از مشکلات‌مان گفتیم. کم‌کم علاقه‌ای بین ما ایجاد شد و به این نتیجه رسیدیم که اگر با هم ازدواج کنیم زندگی خوبی خواهیم داشت اما شوهر من بزرگ‌ترین مانع سر راه‌مان بود و چاره‌ای جز از بین بردن او نداشتیم به همین دلیل نقشه‌ای کشیدیم و منصور را کشتیم.»

کارآگاهان در ادامه علی را نیز بازداشت کردند. این مرد هم به قتل اقرار کرد و به بازسازی صحنه جنایت پرداخت. در ادامه پرونده تکمیل شد و در اختیار قضات دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفت. در جلسه رسیدگی به این پرونده که دو روز قبل برگزار شد اولیای‌دم مقتول خواستار قصاص قاتل شدند سپس علی با ایستادن در جایگاه اتهامش را قبول کرد و گفت: «من برای اینکه بتوانم با فریبا زندگی کنم قبول کردم شوهر او را بکشم. روز حادثه فریبا همسرش را به بهانه گردش و تفریح به خارج از شهر کشاند و در آنجا ضربه‌ای به سر او زدم و وی را کشتم.»

در ادامه این جلسه فریبا نیز گفت: «علی قبل از اینکه شوهرم را بکشد او را مجبور کرد در نامه‌ای بنویسد تصادف کرده است بعد نامه را در جیب او گذاشت و ما بعد از قتل فرار کردیم.»

بنا بر این گزارش هیات قضات بعد از شنیدن دفاعیات دو متهم ختم جلسه را اعلام کردند و برای صدور حکم وارد شور شدند. 

برچسب ها: قتل مرد غریبه شوهر
ارسال نظرات
ناشناس
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۵
واقعا خدا عقل نداده به این آدمها