کتاب «چه کسی قشقرهها را میکشد؟»؛ خاطرات آزاده جانباز سورن هاکوپیان، رزمندهای از اقلیتهای دینی کشورمان (ارامنه) است که با گردآوری حجت شاهمحمدی منتشر شده است.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، کتاب «چه کسی قشقرهها را میکشد؟» خاطرات آزاده جانباز سورن هاکوپیان است که به عنوان عضوی از جامعه اقلیتهای دینی (ارامنه)، در لحظههای حساس و سرنوشتساز کشورمان که درگیر جنگ ناخواستهای از سوی دشمنان انقلاب اسلامی شده بود عازم مناطق جنگی شده، مدتها با دشمنان این آب و خاک جنگیده و درست در زمانی که آتش این جنگ ناخواسته در حال فروکش کردن بوده، مجروح و به اسارت دشمن بعثی در میآید. او سال در ارودگاه بعقوبه با سخت ترین شکنجه ها مبارزه می کند و سرانجام همراه بقیه رزمندگان به آغوش میهن باز می گردد.
در ابتدای کتاب به این نکته تاکید شده است که با شروع جنگ تحمیلی توسط رژیم بعثی عراق، همه اقشار و اقوام ایرانی احساس کردند که تمامیت ارضی کشور و انقلاب اسلامی در معرض تهدید جدی قرار گرفته است و این خود شروع فصل جدیدی از حماسه آفرینی ایرانیان غیور بود.
راوی کتاب «چه کسی قشقرهها را میکشد» سورن هاکوپیان متولد ششم مهر ماه 1344 در فریدونشهر اصفهان است که بخشی از دوران کودکی خود را در خرمشهر طی کرده و قبل از شروع جنگ تحمیلی، نظارهگر ددمنشی بعثیون بوده است. سورن اوایل سال 67 به اسارت نیروهای عراقی در آمده و در تاریخ 22 شهریور 1369 به میهن باز گشته است.
او در مقدمه خاطرات خود میگوید: «در طی 26 ماهی که مفقودالاثر بودم، در سولهای تنگ و تاریک و دلگیر، جایی که نه خبر از کسی داشتم و نه کسی اطلاع از من داشت، در روزهای سخت و جان فرسایی که نور خورشید و هوا و غذا، آب و دارو، دستشویی و خلاصه همه چیزهای لازم برای بقا، از ما دریغ شده بود و 1700 نفر درون یک سوله چپانده بودیم، در جایی که برای نشستنمان هم جا نبود و خواسته و ناخواسته، باید چسبیده به هم مینشستیم و به هم تکیه میدادیم، اولین درس مهم اسارت، بدون هیچ استادی، خیلی واضح و روشن، به همگیمان تفهیم شد؛ ما برای بودن و ماندن، باید کنار هم و دوش به دوش هم، آن روزهای سخت را میگذراندیم، که گذراندیم.» (ص 19)
کتاب حاضر خاطرات یک سرباز مسیحی ارمنی را از روزهای آخر جنگ که به اسارت رژیم بعثی عراق درآمده، روایت میکند. سورن و خانوادهاش ساکن خرمشهر هستند، چند ماه قبل از آغاز جنگ تحمیلی شاهد ترورها و بمباران عراق در خرمشهر و حوالی آن هستند. سورن به خاطر سن و سال کمی که دارد نمیتواند به جبهه برود، با وخیم شدن اوضاع خرمشهر او و خانوادهاش از خرمشهر به اصفهان مهاجرت میکنند. دریافت کارت پایان خدمت سربازی سورن مقارن شده است با روزهای پایانی جنگ، او در آخرین عملیاتی که از سوی منافقین و رژیم بعثی عراق به نام مرصاد شروع شده به اسارت دشمن در میآید. بعد از اسارت در یکی از اردوگاههای نامعلوم که اسرای ایرانی به طور فضاحت باری نگهداری میشوند، برده میشود.
این کتاب در راستای معرفی رشادتها و دلاوریهای آزادگان و شهدای اقلیتهای دینی و به خصوص ارامنه کشور، که نقشی اساسی و انکارناپذیر در دوران هشت سال دفاع مقدس داشتند، به رشتة تحریر درآمده و خاطرات حضور و همچنین چهار سال اسارت سورِن هاکوپیان، در اردوگاههای عراق در دوران دفاع مقدس است، که مطالب آن با استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی و مصاحبه با این آزاده و همسرش گردآوری و تدوین شده است.
حضور سورن هاکوپیان، این رزمنده ارمنی در دوران دفاع و مقدس، اسارت و تحمل سالها شکنجه متجاوزان عراقی اثباتکننده شخصیت محکم و استوار او است که نشان میدهد دفاع از میهن رنگ، نژاد و مذهب نمیشناسد.
مخاطب در لابه لای خاطرات این آزاده ارمنی به روشنی در مییابد که او علاقه و ارادت فراوانی به حضرت امام خمینی(ره) داشته و حتی در زیر شکنجههای طاقتفرسا هم از گفتن این موضوع دریغ نکرده است.
روایت این اثر خاطره داستانی است. شاهمحمدی نویسنده اثر قصد خواسته است تا با انتخاب این شیوة روایت و با ایجاد فضاسازیهای داستانی بر جذابیت اثر افزوده، خواننده را بدون واسطه و به صورت کامل با این شخصیت آشنا کند.
راوی در بخشی از خاطرات خود میگوید: «یکی از شبهای عملیات، همه رزمندگان دعای کمیل میخواندند. تنها بودم و نمیدانستم چه باید بکنم. داخل سوله رفتم، کتابی دست گرفتم و پشت سر بچهها نشستم. نمیدانستم چه میگویند. بنابراین در حالی که دست به صلیب داشتم و نگاه به آسمان، هرچه بچهها میگفتند را تکرار میکردم.»
درباره وجه تسمیه نام این اثر که برگرفته از خاطرات راوی است، در بخشی از کتاب به این موضوع اشاره شده است، قشقره، کلاغ زاغی است که با انسان انس و الفت برقرار میکند. در دوران اسارت قشقرهها و کبوترهای چاهی بر فراز اردوگاه پرواز میکردند و یا روی حصارهای مینشستند، که با تیراندازی یکی از سربازان عراقی جسد قشقرهها بر روی زمین میافتد. فرمانده عراقی خودش را تند و تیز به سرباز میرساند و را را به باد مشت و لگد میگیرد که چرا او در کشتن قشقرهها پیش دستی کرده است. اسرای ایرانی در سالهای اسارت مانند همان قشقرهها بودند که حتی صلیب سرخ هم از آنها خبر نداشت، عزیزانی که توسط زندانبانان اردوگاه یا زیر شکنجهها کشته میشدند و ما از آنها خبری نداشتیم.
در بخش پایانی کتاب، زندگینامه و خاطراتی از سه شهید ارمنی دیگر به نامهای «وارتان آبراهمیان»، «راموند باغرامیان» و «ورژ باغومیان» از دوران دفاع مقدس هم روایت شده است.
همچنین در بخش«عکسها و مدارک»، هجده قطعه عکس و سند مرتبط با موضوع اثر ضمیمه کتاب شده است.
کتاب «چه کسی قشقره ها را می کشد؟» از سوی دفتر مطالعات و ادبیات پایداری مراکز استانی( حوزه هنری اصفهان) تهیه و در 352 صفحه، قطع رقعی و با قیمت 6500 تومان از سوی انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شده است.