دکتر سید نعمت الله عبدالرحیم زاده؛ تهران در روز پنجشنبه 19 مرداد میزبان نشست بینالمللی در مورد وقایع سوریه بود که تحت عنوان اجلاس مشورتی سوریه برگزار شد. با وجود آن که علی اکبر صالحی یک روز قبل از برگزاری این اجلاس از شرکت 13 تا 15 کشور خبر داده بود اما در روز برگزاری آن اعلام شد که نمایندگان 38 کشور در آن شرکت داشتهاند.
از ظواهر امر چنین برمیآید که این اجلاس بیشتر به ابتکار وزارت خارجه برگزار شد و میتوان گفت که سفر صالحی به ترکیه در دو روز قبل از تشکیل اجلاس بیارتباط به این اجلاس نبوده است. هر چند که صالحی در ترکیه با آغوش گرم احمد داوداغلو، وزیر امور خارجه ترکیه، مورد استقبال قرار گرفت اما باید گفت که همتای ترک او تنها به همان خوش و بش ظاهری قناعت کرد و حاضر نشد تا در این کنفرانس شرکت کند و صالحی نتوانست پای یکی از مهمترین بازیگران در صحنه وقایع سوریه را به تهران باز کند.
گذشته از ترکیه، باید از دیگر بازیگران عرب نام برد که در جریان سوریه نقش مهمی به عهده گرفتهاند و دستگاه دیپلماسی صالحی نتوانست نمایندگانی از عربستان سعودی، قطر و مصر را به این اجلاس بکشاند. عدم حضور نمایندگان این کشورها به معنای آن است که حداقل یک طرف از مناقشه داخلی سوریه در اجلاس مشورتی تهران حضور نداشتند زیرا در حال حاضر مشخص شده که ارتش آزاد سوریه یا دیگر گروههای معارض مسلح سوری عوامل این کشورها در سوریه هستند که از طرف آنها با دولت سوریه میجنگند.
از طرف دیگر، صالحی و دستگاه دیپلماسی او برای حاضر کردن هیئت عالیرتبهای از کشورهای حامی حکومت سوریه و به خصوص دو کشور روسیه و چین نیز ناکام ماند زیرا این دو کشور به جای فرستادن سفیر تنها حاضر شدند تا در حد نمایندگانی مثل سفیر در آن شرکت کنند.
عدم حضور کوفی عنان، نماینده مستعفی سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه، و حتی عدم حضور نمایندهای از کشور لبنان در این اجلاس از دیگر مواردی است که باید برای ارزیابی تلاش دیپلماسی مورد نظر صالحی مورد توجه قرار بگیرند چرا که دولت لبنان هم از کشورهای با رابطه خوب با دولت سوریه هست و هم این که سعید جلیلی، دبیر شورای امنیت ملی، دو روز قبل از برگزاری اجلاس به این کشور رفته بود و لازم بود تا دولت لبنان در مقابل و برای شرکت در اجلاس مشورتی، نمایندهای به تهران بفرستد. به جرات میتوان گفت که از میان کشورهای دعوت شده تنها دولت عراق بود که با فرستادن دو زیر، هیئت عالیرتبهای به این اجلاس فرستاد.
از بررسی این مطالب میتوان نتیجه گرفت که صالحی حداقل نتوانست اجلاسی در سطح سیاسی قابل توجه برگزار کند و حضور بخش قابل توجهی از نمایندگان کشورها در سطح سفیر چیزی نیست که برای او یک دستآورد و موفقیت سیاسی ارزیابی شود. باید توجه داشت که تاثیرگذری چنین اجلاسهایی و اهمیت تصمیمهای گرفته شده در آن قبل از هر چیز بسته به سطح سیاسی هیئتهای شرکت کننده در آن است که صالحی نتوانست به این مهم دست بیابد.
شاید دلیل اصلی عدم توفیق صالحی در نحوه برگزرای اجلاس بود. اظهارات وزارت خارجه روسیه تاییدی بر این امر است زیرا این وزارتخانه در آخرین لحظات اعلام کرد شتابزدگی و نبود فرصت کافی باعث شد تا سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، نتواند در اجلاس مشورتی تهران شرکت کند و روسیه تنها سفیر خود در تهران را به آن میفرستد. باید گفت که اجلاسی در مورد چنین موضوع مهم و پرچالش بینالمللی نیاز به وقت کافی دارد تا آن که با انجام رایزنیهای مختلف بتوان آن را در سطوح بلندپایه سیاسی برگزار کرد و به این وسیله قدرت ایران را به عنوان بازیگر مهم منطقهای نشان داد اما تحرک صالحی و دستگاه زیر دست او خلاف این روند را طی کرد.
دلیل دیگر در نحوه روابط ایران با کشورهای منطقه و به خصوص ترکیه است. اکنون بر کسی پوشیده نیست که ترکیه تنها حامی سیاسی معارضان دولت سوریه نیست بلکه علاوه بر تامین تسلیحات و آموزش آنها در خاک خود، نیروهای نظامی و اطلاعاتی خود را نیز در اختیار آنان گذاشته است. دلیل این امر در اخبار و گزارشهایی است که از خاک ترکیه و به خصوص مناطق مرزی آن با سوریه منتشر شده و دستگیری عوامل نظامی و اطلاعاتی ترکیه در حوادث اخیر سوریه نیز موید این امر است. این موضوع تا آنجا پیش رفته که علاوه بر رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، دیگر مقامات این کشور نیز به صراحت از مداخله نظامی در سوریه میگویند و حتی سخنان داوداغلو در مراسم ضیافت افطار دوشنبه شب 9 مرداد تایید این موضوع است.
اکنون باید پرسید با این نحود عملکرد ترکیه چرا مقامات وزارت خارجه حاضر به پذیرش آن نیستند و حتی در برابر مسئله به گروگان گرفته شدن 48 ایرانی در سوریه، این قدر رفتار ملایمی را در برابر ترکیه در پیش گرفتهاند؟ در واقع، زمانی که 48 ایرانی به دست گروههایی اسیر شدهاند که مقر اصلی آنها در خاک ترکیه است و این گروهها با بیشرمی از کشتن گروگانهای خود سخن میگویند، دیگر این همه واکنش نرم و ملایم با دولت ترکیه جای تامل دارد.
باید گفت که ترکیه با حمایت تسلیحاتی و عملیاتی از گروههای معارض سوری مسئول مستقیم ماجرای گروگانگیری است و باید در قبال آن پاسخگو باشد اما مسئولین وزارت خارجه به نحوی عمل میکنند که گویا دولت ترکیه پروای منافع ایران را دارد. آقای صالحی به جای مسئول دانستن ترکیه در این امر به ترکیه میرود و به آغوش گرم داوداغلو و لبخند او قناعت میکند و حتی در مقابل نمیتواند نمایندهای از این کشور را به اجلاس تهران بیاورد. این همه جز تحرکی قابل تامل و پرسش از عملکرد دیپلماسی او چیز دیگری باقی نمیگذارد و به نظر میرسد که وقت آن رسیده تا وزارت خارجه با واقعبینی بیشتر به قضایا نگاه کند.