مردي كه با انگيزه سرقت پول‌هاي مردي دلارفروش او را به قتل رسانده بود به ارتكاب جنايت اقرار كرد. به گزارش خبرنگار ما فردي ساعت 00 روز 27 تير از طريق مركز فوريت‌هاي پليسي 110 تماس گرفت و گفت بسته مشكوكي را در خيابان وحدت اسلامي، ميدان حسن‌آباد، كوچه خيام ديده است.
وقتي ماموران كلانتري به آدرس اعلام‌شده رفتند جنازه مرد حدودا50ساله را در حالي‌كه طناب به دور گردن وي پيچيده شده و از ناحيه گلو نيز داراي آثار بريدگي بود داخل كارتن بزرگي مشاهده كردند و موضوع را به بازرس و كارآگاهان جنايي اطلاع دادند. كارآگاهان در حالي تحقيقات را آغاز كردند كه هويت مقتول معلوم نبود.
آنها در اولين مرحله به بررسي تصاوير دوربين‌هاي مداربسته شعب بانكي و مغازه‌هاي اطراف محل كشف جسد پرداختند و در فيلم‌هاي ضبط‌شده توسط دوربين‌هاي يك سوپرماركتي مرد ميانسالي را ديدند كه كارتن حاوي جسد را با استفاده از چرخ دستي به محل كشف جنازه برد. همزمان با اين كشف اعضاي خانواده مردي 57ساله به نام اسماعيل با مراجعه به كلانتري ابوسعيد اعلام كردند اين مرد ساعت هفت صبح روز 26 تير از خانه خارج شد و ديگر بازنگشت. وقتي مشخصات و عكس اسماعيل در اختيار كارآگاهان جنايي قرار گرفت آنها فهميدند اين مرد همان مقتول ناشناس است. در ادامه خانواده متوفي با حضور در پزشكي قانوني هويت وي را تاييد كردند.
كارآگاهان سپس به تحقيق از اعضاي خانواده مقتول پرداختند و اطلاع پيدا كردند اسماعيل در زمينه خريد و فروش ارزهاي خارجي فعاليت داشته و طي چند سال گذشته با شخصي به نام «مسعود» كار مي‌كرده است. اسماعيل پيش از ناپديد شدن به اعضاي خانواده خود گفته بود تا چند روز ديگر مقداري دلار مي‌خرد. او روز حادثه نيز به قصد خريد دلار از خانه‌اش واقع در منطقه خاني‌آباد خارج شد و مبلغ 11ميليون و 500هزار تومان همراه خود داشت. كارآگاهان در گام بعدي با شناسايي محل كار مسعود ضمن انتقال وي به پليس آگاهي به تحقيق از او پرداختند. مسعود ضمن تاييد اظهارات اعضاي خانواده مقتول مدعي شد نزديك به يك هفته است كه از همكارش هيچ اطلاعي ندارد.
ماموران بعد از اثبات بيگناهي مسعود تصاوير به‌دست‌آمده از دوربين‌هاي مداربسته سوپرماركت را به او نشان دادند و وي توانست هويت اين شخص را كه مردي 52ساله به نام اكبر است شناسايي كند. مسعود به كارآگاهان گفت: با وجود آنكه كار اصلي اكبر سرايداري است اما مدتي بود در زمينه خريد و فروش دلار و ارز نيز فعاليت مي‌كرد. او چند ماه پيش با مقتول آشنا شده بود. اكبر كه در بازارچه‌اي مشغول به كار بود روز دوشنبه هفته جاري در همان محل بازداشت شد اما با آغاز بازجويي‌ها ادعا كرد بي‌گناه است.
اكبر وقتي تصوير به‌دست‌آمده از دوربين‌هاي مداربسته كه او را در حال انتقال جسد نشان مي‌داد، ديد باز هم منكر هرگونه جنايتي شد و ادعا كرد كارتن را به سفارش يكي از كاركنان پاساژ همايون (محل كارش) به آنجا انتقال داده و خودش هيچ اطلاع نداشته که در حال انتقال جسد است. ماموران بعد از اينكه با ادعاي متهم عليه مردي به نام علي مواجه شدند اين بار علي را دستگير كردند اما در تحقيقات بعدي مشخص شد اكبر به دليل مشكلات و اختلافات كاري كه با علي دارد، سعي داشت به اين طريق وي را در موضوع ارتكاب جنايت درگير كند.
با مشخص شدن كذب بودن اظهارات متهم، بيگناهي علي ثابت و او بعد از چند ساعت آزاد شد. در شرايطي كه تمامي دلايل و مدارك نشان از ارتكاب جنايت توسط «اكبر. د» داشت، وي به ناچار در ساعت 22:00 مورخه 9/5/1391 لب به اعتراف گشود؛ متهم در اعترافات خود عنوان داشت كه در يك لحظه از غفلت مقتول استفاده و با يك رشته طناب، اقدام به خفه كردن مقتول كرده و پس از بستن دست و پاي مقتول، جسد را در داخل يك كارتن بزرگ قرار داده و با چرخ‌دستي به محل كشف جسد انتقال داده است.
متهم سرانجام با اعتراف به قتل گفت: «شب قبل از جنايت با مقتول قرار گذاشتم و به او گفتم اگر دلار مي‌خواهد مبلغ 10ميليون تومان برايم بياورد. روز بعد حدود ساعت هفت صبح بود كه اسماعيل داخل پاساژ آمد و گفت 11ميليون و 500هزار تومان همراه دارد. پول‌ها داخل كيف دستي مشكي بود. كيف را از دستش كشيدم و طناب سبزرنگي را كه از قبل آماده كرده بودم دور گردنش انداختم. پس از آنكه اسماعيل به زمين خورد، با نبشي دو ضربه به گردنش وارد كردم و سپس كيسه پلاستيكي مشكي را روي سرش كشيدم. پس از اطمينان از مرگ وي جسد را داخل كارتن بسته‌بندي كردم، داخل چرخ‌دستي گذاشتم و در پشت پارك‌شهر رها كردم.» بنا بر اين گزارش متهم در حال حاضر در بازداشت به سر مي‌برد و تحقيقات از او ادامه دارد.