صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۲۰۶۲۷
آقای رسایی! امیدوارم نگذارید که بیش از این ،لطمه به لباس مقدس روحانیت ایجاد شود و شما یکی از محورهای آسیب و تخریب این چنینی را رقم بزنید... تقاضا می کنم که طریق انگ زنی به نیروهای انقلاب و بسته کردن و محدود کردن حلقه نیروهای انقلاب و مشی تهمت، افترا و تخریب عناصر انقلاب را ترک کنید و نگذارید که نسل ما نسبت به سرمایه گذشته خویش بکلی ناامید شود..بنده نمی دانم شما در زمان جنگ چه مسئولتی برعهده داشتید و چه میزان در عرصه دفاع مقدس حضور پیدا کردید؟ چه هزینه ای برای انقلاب داده اید؟
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۷ - ۰۸ مرداد ۱۳۹۱

در پی انتشار مطلبی در هفته نامه 9 دی، علیه حسین مظفر ، نماینده مجلس نهم و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ، که وی را اصلاح طلب و  عضو فعال ستاد مهدی کروبی در انتخابات 88 خوانده بود، فرزند وی  در نامه ای سرگشاده خطاب به حمید رسایی، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری، آورده است:  به فکر شب اول قبر خود باشید و عرصه سیاست را ترک کنید؛ امیدوارم نگذارید که بیش از این ،لطمه به لباس مقدس روحانیت ایجاد شود. 
    

متن این نامه که در اختیار صراط قرار گرفته به این شرح است:


جناب آقای رسایی


جنابعالی خود خوب می دانید ؛ یکی از آفت هایی که امروزه گریبان گیر جامعه مطبوعاتی و رسانه ای کشور حتی در میان گروههای منتسب به اصولگرایی شده، بیان حرف ها و سخنان بدون تحقیق و پشتوانه درخصوص افراد و قضاوت های سطحی و سخن پراکنی های بی‌مبناست. اینکه به صرف شنیده ها با عبارت گفته می شود؛ ... کلامی نقل و سخنی پرتاب می شود و زنجیروار در محافل مختلف دهن‌به‌دهن گسترش یافته، بدون آنکه درخصوص صحت آن مطلب حتی بررسی حداقلی صورت گرفته باشد!


متأسفانه امروز چه آسان و کم اهمیت شده بردن آبروی افراد و انگ زدن ها به نیروهای جبهه خودی انقلاب که در این مسیر خون دلها خورده اند و جانفشانی ها کرده اند. بلکه بعضاً گویا این رذیله اخلاقی، مصداق شجاعت و شهامت شده است! مگر نفرموده اند که آبروی مؤمن همانند کعبه محترم است و قداست دارد... پس چگونه است که مشی هفته نامه جنابعالی که لباس پیامبر بر تن دارید برخلاف این آموزه‌های دینی و الهی است.

نکند شماهم پذیرفته اید که اساساً ذات رسانه و مطبوعات همین است و این تکنیک ها برای دعوای سیاسی لازم و طبیعی است. اگر اینگونه فکر می کنید که حساب شما با کرام الکاتبین است و قطعاً بیان و سخنان این چنینی در شما کمتر اثری نخواهد گذاشت اما اگر دین را در میدان عمل و الزامات آنرا در عرصه صحنه های مختلف؛ مشاغل و رفتار فردی و اجتماعی پذیرفته اید، بی شک اکنون باید نسبت به عملکرد خویش تأمل جدی داشته باشید.

گاهی انسان در مسیر حرکت با آرمان مقدسی شروع می کند؛ لیکن از اطمینان کاذب و باور بیش از حد به حقانیت خویش در مسیر انتخاب شده، چنان باسرعت و بی مهابا چشم بسته می راند که هرچه خوب و بد است در مسیر له می کند و آسیب می زند و ناگهان خود را در معرض سقوط در دره های عمیقی می بیند و آنگاه است که دیگر فرمان از دست او خارج شده و مرکب ، افسار راکب خویش را بر دست گرفته است. حال کسانی که در مسائل سیاسی تندروی و افراطی گری می کنند وتصور می کنند که باید به همین طریق پیش روند این چنین است.بعضاً گمان می کنند که چنانچه تغییر رفتار و گفتاری داشته باشند، حتی پس از متوجه شدن خطا و اشتباه خود ، چه بسا عقب نشینی از مواضع تند انقلابی تلقی شود و به عبارت عامیانه جوگیر روحیه انقلابی کاذب و دروغین خویش می شوند و بجای ثواب پیوسته مرتکب گناه می شوند.


قُلْ هَلَ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالاً الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِى الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعا أَوْلَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِايَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَآئِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَانُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْناً (سوره کهف-آیات 103 الی 105)

در هفته نامه جنابعالی " 9دی " در روز شنبه مورخ 31/4/91 مطالبی کذب و بی مبنا پیرامون جناب آقای دکتر حسین مظفر درج گردیده که جای بسی تأمل و تأسف برای آن هفته نامه و جنابعالی است که خود را پیرو ارزشهای انقلاب می دانید و از دغدغه های دینی سخن می‌گویید.

اینجانب به عنوان فرزند آقای مظفر و به عنوان جوان انقلابی که پیوسته مسائل سیاسی جامعه را به ویژه در زمان اصلاحات رصد کرده و از نزدیک و بیش از هر کس از رویکردها و اقدامات انقلابی پدر خویش مطلع است از خواندن مطالب بی اساس هفته نامه شما بسیار تعجب کردم.


در مطالب هفته نامه جنابعالی آمده که؛ "حسین مظفر" عضو فعال ستاد "مهدی کروبی" در انتخابات ریاست جمهوری بوده و اساساً باعناوینی، از او چهره ای اصلاح طلب و وابسته به جریان جبهه مشارکت در دولت اصلاحات یاد شده! تنها نتیجه ای که بنده از خواندن آن مطالب اخذ کردم آن است که جسارتاً گویی جنابعالی چند صباحی است که فعالیت سیاسی خویش را آغاز کرده اید و ظاهراًکمتر اطلاعی نیز از وضعیت دوران اصلاحات و خون و دل خوردن ها و مبارزات نیروهای انقلابی فعال آن مقطع و عناصر کلیدی که از درون دولت مشغول به صیانت و دفاع از ارزشها بودند و ....... نداشته و هنوز نیز شناخت مناسبی در این خصوص کسب نکرده اید.


خوب است بدانید که در اولین جلسه دولت که هیأت دولت خدمت رهبر معظم انقلاب شرفیاب شدند ایشان پس از بیان توصیه های کلی به ریاست جمهور منتخب وقت و هیأت دولت، درسخنان مصداقی (که البته از رسانه ملی پخش نگردید) قریب به این مضامین رابیان فرمودند:
من دوست دارم که شما مثل آقای مظفر باشید. وقتی ایشان (آقای مظفر) در مجلس شورای اسلامی در هنگام رأی اعتماد صحبت می‌کرد، احساس کردم قلب همه رزمندگان و بسیجیان و نیروهای ارزشی از این صحبت ها لبریز می‌شود. من چنین روحیه ای را می خواهم . و درعین حال خطاب به یکی از وزراء تذکر دادند که آقای "مهاجرانی" خلاصه شما هم باید در این مسیر باشید و عملکرد و سخن شما نهایتاً خانواده های شهدا و ایثارگران را خوشحال کند نه اینکه ضدانقلاب خوشحال شود.


طی سالهای وزارت آقای مظفر، رهبری عزیز و فرزانه انقلاب ، بارها و بارها در دیدارهای عمومی مدیران آموزش و پرورش استانها با معظم له ، جملات تأمل برانگیز و کم نظیری را دروصف آقای مظفر بیان فرمودند.

درتاریخ 3/6/1376 در سومین روز آغاز بکار دولت ،ایشان به آقای مظفر فرمودند؛ از افرادی که برای دولت معرفی شدند خیلی ها را دوست داشتیم در دولت باشند اما در مورد شما من بیش از هرکس دیگر خوشحال بودم و دعا می کردم به حدی که برخی از آقایان متعجب بودند.


در تاریخ 10/9/1376 در پاسخ نامه وزیر مبنی برنحوه اداره مدارس جزیره کیش، حضرت آقا مرقوم فرمودند؛ جناب آقای مظفر، من به حمیت و غیرت دینی شما اعتماد دارم. هرگونه که مقتضای حق و مصلحت است عمل کنید.

در تاریخ 4/5/1377 در دیدار عمومی رؤسای آموزش پرورش مناطق سراسر کشور فرمودند؛ در آن محدوده ای که شما هستید چه رأس تشکیلات که آقای مظفر قراردارند که من خوشحالم از این که ایشان وزیر مجموعه هستند و و قتی که ایشان وزیر شدند خدا را شکر گذاشتم و ایشان را دعا می کنیم ...

در تاریخ 15/6/1378 در دیدار رؤسای آموزش و پرورش مناطق سراسر کشور فرمودند؛ من باید بگویم که از آقای مظفر حقیقتاً راضیم. این برادرمان همان جور که انتظار می رود عملاً دلسوزانه و پیگیر دنبال کارهاست...


برادر محترم جناب آقای رسایی


این جملات کم سابقه رهبری گرانقدر که بیش از هر چیز می تواند حائز اهمیت و روشنایی بخش باشد، آیا در منظر شما تأثیر و تغییر دیدگاهی ایجاد می کند ؟ یا همچنان تعصب و سیاست زدگی موجب توجیه مطالب کذب هفته نامه شما خواهد بود؟آیا از نقش تاریخی آقای مظفر و فریادها و مواضع شجاعانه او در حوادث و فتنه های مختلف آن دوران نظیر؛ حادثه کوی دانشگاه ، جریان آقای منتظری، کنفرانس برلین و .... در جلسات هیأت دولت مطلع هستید؟آیا می دانید چرا آقای سید محمد خاتمی پس از سه روز سکوت در حادثه کوی دانشگاه و غارت بانکها و آتش زدن خیابانها توسط اراذل، در مقابل دوربین ها رفت و از مردم خواست که بانیروی انتظامی درکنترل اغتشاش گران همکاری کنند؟از نقش آقای مظفر در آن مقطع چه میزان اطلاع دارید؟


آیا از اقدامات ارزشمندی که در زمینه تقویت رویکردهای دینی و ارزشی در کتب درسی و ارتباط مؤثر ارکان اثرگذار آموزش و پرورش با ظرفیت ناب حوزه علمیه قم که در زمان تصدی وزارت آموزش و پرورش توسط ایشان رقم خورد مطلع هستید؟


کافی بود در این زمینه ها به استاد عالی رتبه حضرت آیت ا... مصباح یزدی که متأسفانه داعیه پیروی از ایشان را صرفاً در مقام شعار دارید، رجوع می کردید. ایشان به عنوان خاطره ای شیرین از اقدامات آن زمان سخن می گویند و جالب است بدانید که اکنون نیز ایشان همواره از آقای مظفر به نیکی و ارزشی بودن یاد می کنند و قبل از انتخابات اخیرمجلس شورای اسلامی نیز، ایشان در جمعی فرمودند که آقای مظفر "عماررهبری درزمان اصلاحات "بود ... ! آیا شنیدن این جملات و مقایسه آن با نوشته های هفته نامه شما محل تأمل ندارد...!!! آیا تقوای سیاسی شما درحدی هست که از تعصبات غلط خویش دست بردارید؟

برادر عزیز! کافی بود فقط آقای مظفر کمی چراغ سبز به جبهه مشارکت و فضای سیاسی حاکم آن مقطع نشان می داد که در دوره بعدی کابینه نیز، وزیر باقی بماند. ایشان در آن مقطع به نمایندگان آقای خاتمی فرمودند ؛ به رئیس جمهور بفرمایید مظفر همان کسی هست که اگر دوباره آرمانهای انقلاب به مخاطره بیفتد؛ کوی دانشگاه، داستان منتظری، برلین و ... همان می کند که کرد و هرگز سکوت نخواهد کرد و ...


یادم نمی رود که پدر در دوران وزارت و مسئولیت خویش، اجازه خرید میوه نوبرانه را به خانواده خویش نمی داد تا در سطح عموم مردم زندگی کنند. یادم نمی رود که صمیمی ترین رابطه و برخورد متواضعانه او، با نگهبانان و نیروهای خدماتی وزارتخانه بود.یادم نمی رود که وزیر بود اما برخلاف همه، بجای سوارشدن بر خودروهای تشریفاتی و تجملاتی ، پیکان سوار می شد. یادم نمی رود که ازکت وصله دار وزیر بسیاری متعجب بودند. یادم نمی رود که تندترین برخوردهای او با موارد تشریفاتی و اسراف بود.یادم نمی رود که چگونه پای مسائل ارزشی می ایستاد و هزینه می کرد.


و همین مواضع و روحیه انقلابی او بود که موجب گردید رهبر عزیز انقلاب بلافاصله پس از مسئولیت ایشان ، به منزل پدری آقای مظفرتشریف فرما شوند و از ایشان و از مادر غیورشان که چنین فرزندی تربیت کرده است قدردانی و تجلیل نمایند و فرمودند؛ من قدر زحمت های ایشان را می دانم و پس از مدتی او را به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزیدند.


جناب آقای رسایی


بنده نمی دانم شما در زمان جنگ چه مسئولتی برعهده داشتید و چه میزان در عرصه دفاع مقدس حضور پیدا کردید؟ چه هزینه ای برای انقلاب داده اید؟ لیکن خوب است بدانید که آقای مظفری که همواره در شبهای عملیات خود را به خط مقدم جبهه ها می رساند، در آن زمان مدیرکل آموزش و پرورش استان تهران بود. حضور یک مدیر ارشدی که تعلقات احتمالی او به منصب و مقام، قابل تصور است در خط مقدم جبهه ها به چه معناست و نشان دهنده چه روحیه ای است؟ هیچ می دانید که مظفر به همراه پدر و پنج برادرش تا آخرین روزهای جنگ درعملیات های مختلف و عملیات آخرین مرصاد حضور یافت و سه برادر عزیزش را تقدیم انقلاب و آرمانهایش نمود و خود نیز در این مسیر به درجه جانبازی نائل شد؟

حال فرد امتحان پس داده ای با این سابقه ایثارگری و روحیه ولایی در کلامی مطلقاً کذب و دروغ توسط هفته‌نامه شما، بی پایه و
بی‌اساس عضو فعال ستاد مهدی کروبی و احتمالا فعال درجریان فتنه خوانده می شود!


آیا این مطلب و تداعی کذب، دلیل برعدم اطلاع شما وعدم اشراف در مسائل سیاسی ندارد و یا نوعی عقده گشایی سیاسی و ناکامی های مدنظر شما در مجلس شورای اسلامی نمی باشد؟

جناب آقای رسایی

شما در هفته‌نامه تان، حضورآقای مظفر را بنا به پیشنهاد آقای هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام دانسته اید!


ظاهراً شما به گونه ای غرق مسائل سیاسی و یا بهتر بگویم سیاست بازی،گروه گرایی و حزب گرایی خود شده اید که حاضرید بدون تحقیق و مطالعه سخنان بی‌مبنای این چنینی بیان نمایید.

اولاً رهبری حکیم و فرزانه انقلاب، مجمع تشخیص را سهمیه بندی نکرده اند که فرض مثال ایشان سهمیه آقای هاشمی در مجمع باشند و ثانیاً تناسب آقای مظفر با تفکرات منسوبین به آقای هاشمی به ویژه حزب کارگزاران سازندگی چه وجوهی می تواند داشته باشد؟ رهبری عزیز و فرزانه انقلاب همواره با حکمت های متعالی خویش ،کشور را مدیریت کرده اند و از سلایق مختلف جهت رشد و اعتلای کشوربهره مند شده اند.این دید، نگاه و تحلیل صرفا متعلق به شماست نه تحلیل و شان نزول عملکرد رهبری حکیم. شما که خود را فردی با بصیرت و ژرف اندیش سیاسی می دانید، به عنوان نمونه ، عملکرد رهبری را اینگونه تحلیل می کنید ؟!!!


جناب آقای رسایی


براساس چه اطلاع دقیقی شما در هفته‌نامه یتان، آقای مظفررا سهمیه آقای فلانی در لیست جبهه متحد اصولگرایی در انتخابات مجلس شورای اسلامی خوانده اید؟ بهتر نبود دراین خصوص کلامی با اعضاء تصمیم گیرنده جبهه متحد صحبت می کردید و از واقعیت آنچه که رخ داده مطلع می شدید؟
هرچند که انتساب به نیروهای ارزشی و جهادی انقلاب هرگز نکته منفی نیست که شما خواسته اید آنرا تداعی کنید، اما اصل موضوع نیز کذب و خلاف واقع است.

به راستی به عنوان نمونه در چند کلامی که در توصیف آقای مظفر در هفته‌نامه‌ تان نوشته اید، چند جمله راست و صدق وجود دارد؟

چرا اینگونه کلام بی مبنای خویش را پرتاب می کنید و آخرت خویش را می سوزانید؟!!!


بنده به عنوان یک فرد دلسوزو علاقمند به روحانیت به شما توصیه می کنم که چنانچه نمی توانید از سر تقوا و صداقت در عرصه سیاست قدم بردارید، حتماً به فکر عاقبت و شب اول قبر خویش باشید و عرصه سیاست و رسانه و مطبوعات را ترک نمائید. ضمناً خطا و اشتباه یک روحانی بسیار اثر مخرب تری در جامعه نسبت به خطا و اشتباه یک روزنامه نگار عادی دارد که البته آن نیز قابل دفاع نمی باشد.لجاجت برسر خط و اشتباه رخ داده نیز آسیب جدی دیگری است که انشاء ا... از آن رهایی یابید.


امیدوارم نگذارید که بیش از این ،لطمه به لباس مقدس روحانیت ایجاد شود و شما یکی از محورهای آسیب و تخریب این چنینی را رقم بزنید. در همین مدت کوتاه پس از نوشته های بی اساس هفته نامه شما، افراد بسیاری و بعضا شخصیت های شناخته شده ای، نکات مختلفی درخصوص شخص شما به بنده منتقل کردند که بیان هریک از آنها به سبک خودتان ، می تواند گناه و خطایی بزرگ باشد که اینجانب به عنوان شاگرد روحانیت، از آن طریق دوری کرده و خواهم کرد لیکن امیدوارم شما هم که اهل منبر و موعظه هستید نیز این چنین باشید. اینطور نیست که تهمت و کذب بستن به دیگران در فضای عمومی قابل جبران باشد، چرا که مطلبی که منتشر شد ، گسترش می یابد و صرفا راه جبران آن یافتن تک تک خوانندگان و اصلاح ذهنیتشان است که قطعا این امر شدنی نیست. پس همواره متوجه باشید شغل روزمره ای که بدان مشغولید چه مخاطراتی می تواند برای آخرت شما ، داشته باشد.


جناب آقای رسایی


در پایان بنده به عنوان یک جوان انقلابی که میراث دار مجاهدت و رشادت های نسل شما هستم، تقاضا می کنم که طریق انگ زنی به نیروهای انقلاب و بسته کردن و محدود کردن حلقه نیروهای انقلاب و مشی تهمت، افترا و تخریب عناصر انقلاب را ترک کنید و نگذارید که نسل ما نسبت به سرمایه گذشته خویش بکلی ناامید شود. قطعاً این نسل ، با پشتوانه نسل اول انقلاب است که می تواند در عرصه کشور مفید و نقش آفرین باشد.بی شک بیان نقدها و تذکرات به افراد برجسته و مسئولین کشوری با حفظ تعادل، صداقت، تقوا و خیرخواهی می‌تواند مفید و سازنده باشد، اما روشی که اکنون شما و برخی دوستان در پیش گرفته اید؛ انگ زدن و افترا به بسیاری از نیروهای جبهه انقلاب و جریان اصولگرایی است و تداعی این موضوع برای نسل ما که کأنه اکثر مسئولین ، مؤثرین و استوانه  های گذشته منحرف و فاسدند و تنها در این مسیرحلقه دوستان و مقربین شما دارای لیاقت و شایستگی هستند! بدون تردید این مشی و روش با نگاه جذب حداکثری مورد عنایت مقام معظم رهبری فاصله بسیار دارد. خداوند عاقبت بنده و شما را ختم به خیر فرماید.

میثم مظفر
برچسب ها: رسایی مظفر دی
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
ناشناس
۱۵:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۹
آقای مظفری خیلی باید افتخار بکند که این آقا ایشان را در زمره اصلاح طلبان قلمداد کرده است.آقای رسایی شب اول قبر خیلی مشغله دارد باید به خیلی از سئولات مهم تر پاسخ دهد.
بینا
۱۹:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
اقای میثم اگر پدر بزرگوار شما در جریان انتخابا ت ازکاندیدای اصلاحات هم دفاع کرده باشد گناهی مرتکب نشده چون از جریانی دفاع کرده که قانون ان را پذیرفته و مبرا نمودن پدرتان توسط شما از ایت.ا...هاشمی وخاتمی هم انصافا درشان یک انقلابی نبود البته جریانی که اقای رسایی خود را در حوضه فعالیت ان میبیند جای بحث فراوان دارد
عمار
۱۹:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
آقای مظفر شب اول قبر برای همگان می باشد
ناشناس
۱۹:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
مظفر و خانواده مظفر یکی از نمادها و اسطوره های پر افتخار دفاع مقدس هستند پدر به همراه 4 فرزند همزمان در جبهه می جنگیدند 3 فرزند در عملیات مرصادشهید شدند خود مظفر با وجود ریاست آموزش و پرورش تهران بارها به جبهه رفت و چندبار مجروح شد عکس در آغوش کشیدن جنازه برادر توسط او در جبهه سند پرافتخار شهادت طلبی این ملت است.
ناشناس
۱۹:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
مظفر و خانواده مظفر یکی از نمادها و اسطوره های پر افتخار دفاع مقدس هستند پدر به همراه 4 فرزند همزمان در جبهه می جنگیدند 3 فرزند در عملیات مرصادشهید شدند خود مظفر با وجود ریاست آموزش و پرورش تهران بارها به جبهه رفت و چندبار مجروح شد عکس در آغوش کشیدن جنازه برادر توسط او در جبهه سند پرافتخار شهادت طلبی این ملت است.
ابوذر ایرانی
۱۸:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
جای تعجب است که به کاندیداهای قانونی واز فیلتر گذشته نظام هم ایراد میگیرند!!.آیا مگر آقایان موسوی ،رضایی، کروبی واحمدی نژاد کاندیداهای رسمی نبودند؟وآیا به صرف موضع گیری های بعداز برگزاری انتخابات میتوان به طرفداران آنها انگ فتنه و.... زد؟هرچند متاسفانه این طیف وحامیانش متاثر به تفکر ماکیاولی (هدف وسیله را توجیه میکند) هستندوتجدید نظر در آنها بسیار سخت است.
باران
۱۸:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
من یک اصول گرایم ،اما افرادی مثل رسایی،کوچک زاده،حسینیان... بیشترین ضربه رو به این جریان میزنند،دقیقا در راستای دفع حداکثری و جذب حداقلی فعالیت میکنند.اللهم عجل لولیک الفرج
ناشناس
۱۸:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
واي به حال كشور ما چه كشور زيبا وقشنگي داشتيم يادش بخير
ذاکری
۱۸:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
اگر کسی مرگ را باور داشته باشددر اظهار نظر خودش را بجای طرف مقابل فرض می کند ودهانش زیپ دارد اگر نه که این لالایی ها هم فایده ای ندارد.
ناشناس
۱۸:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
دکتر شریعتی می گه برای از بین بردن یک فرد و یا یک اعتقاد دینی نباید به طور مستقیم به آن حمله کرد بلکه باید از آن بد دفاع کرد. رضا شاه و پسرش با تمام برنامه هایی که برای برداشتن چادر از سر زنان داشتند و کمک هم پیمانان غربی اش نتوانست دین، اعتقاد و حجاب را از این مردم بگیرد اما جناب آقای رسایی و همفکرانشان با بد دفاع کردن از اسلام نگذاشتند این آرزو به دل شاه و همپیمانانش بماند. و زنان و دختران محترم خودشان داوطلبانه چادرها را تا کردند و گذاشتند داخل بقچه. حفظ هم اللله!
آشفته
۱۸:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
اوه حالا چي شده مگه هاشمي چه شه كروبي چه شده كه مي ترسيد يكوقت بگند مظفر به هاشمي و كروبي وصله هرچند من رسايي را اصلا قبول ندارم اما شما هم تند رفتي برادر
ناشناس
۱۷:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
حضرت آقای خامنه ای تعابیر بسیاری نیز در تمجید و وصف آقای خاتمی عزیز دارند. درست نیست فرزند آقای مظفر خود بفکر شب اول قبر نباشد و دیگران را توصیه به آن کند هرچند کار امثال رسایی و کوچک زاده و.... از شب اول هم گذشته است
ناشناس
۱۷:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
بابا دستشون بند بود شما نوشتی؟ یا تریپ مظلوم نمایی ؟
سامان
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
قضاوت در مورد اقای مظفر و مهاجرانی و هرکس دیگر زمانی امکانپذیر است که محیط ارام و بدون حب و بغض وجود داشته باشد و این اقایان دیگر مصدر کاری نباشند .اینکار می بایست توسط افراد اگاه و بی غرض انجام شود
ناشناس
۱۷:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
حالا که رسایی مغرضانه حرف میزنه, منم یه سوال دارم: آقای رسائی از بن کتابهادرقم تعریف کنید. گوارا بود؟
ناشناس
۱۷:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
من از پسر آقای مظفر تعجب میکنم.بیانات حضرت آقا را برای رسایی شاهد مثال آورده.اگه از خود رسایی هم بپرسین اعتقادش به مصباح بیشتر از حضرت آقاست.فعلا جرات نداره اینو مطرح کنه!!
ناشناس
۱۷:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
باور کن اینها که افراطی ترن یه جای کارشون لنگه!!
الم
۱۶:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
آقای رسایی، به فکر شب اول قبر باشید
چرا فقط آقای رسائی؟ خیلی ها هستند درحکومت اسلامی که اصلا" به فکر قیامت نیستند چه برسد به فکر شب اول قبر ، آنچنان دررقابت باهم بیت المال را غارت میکنند که چی برای کسی باقی نماند اگر لازم است ذکر نامشان را برابر قانون با حروف مختصر الفبا ذکر کنم
محسن
۱۶:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
جناب رسائی از بن کتابهادرقم چه خبر !
ناشناس
۱۶:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
این سئوال هم قابل تامل است
ناشناس
۱۶:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
همه اینا رو گفتی اما درود بر سید بزرگوار جناب سیدمحمد خاتمی (مد ظل)
ناشناس
۱۶:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
با وجود افرادی مثل رسایی نظام جمهوری اسلامی دیگه احتیاجی به هیچ دشمنی ندارد چون ایشان و امثال ایشان بخوبی رسالت تخریب و دفع نیروهای ارزشی نظام و حماسه سازان دوران خون و حماسه را به دوش می کشند!!!
ناشناس
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
حالا شما خیلی سخت نگیر.
از قدیم گفتن نذارید خلیفه کشی باب بشه، ولی حالا که شده دیگه این همه صغرا کبرا چیدن نداره.
مثل اینکه مناظره های انتخابات یادتون رفته عزیزم.
ناشناس
۱۶:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
راستي نگفتي بابا چند تا كارت صد آفرين گرفته؟اي كاش كمي هم ازخاتمي كه پدرجنابعالي رو بخاطر قابليتهاش به وزارت رسوند ياد ميكردي وازايشون هم نقل قول ميكردي...