صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۱۸۸۰۲
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۰ - ۲۴ تير ۱۳۹۱
فرارو- پیکر حمید سمندریان، پدر تئا‌تر نو ایران در فضایی اندوه بار و با حضور هنرمندان، شاگردان و علاقمندان این کارگردان پیشکسوت، صبح شنبه ۲۴ تیر از مقابل خانه هنرمندان تا بهشت زهرای تهران تشییع شد.

با وجود آنکه قرار بود این مراسم از ساعت 10 آغاز شود، محوطه مقابل خانه هنرمندان از صبح زود میزبان صد‌ها چهره هنری، دانشجویان تئا‌تر، مدیران و مسوولان فرهنگی و انبوه مردمی شد که برای وداع با حمید سمندریان به محل تشییع پیکر او آمده بودند.

نظم و سازماندهی جمعیت حاضر در باغ هنرمندان تهران، برعهده دانشجویان سال‌های دور و نزدیک استاد سمندریان بود که با لباس مشکی و شاخه گل سفید در دست، مسوولیت راهنمایی مردم را برعهده داشتند.

هنوز نیم ساعت به زمان شروع این مراسم مانده بود که تمام محوطه خانه هنرمندان و خیابان مقابل آن آکنده از جمعیتی شد که در میان آنان تعداد زیادی از چهره‌های شناخته شده تئا‌تر، سینما و تلویزیون حضور داشتند.

با قرار گرفتن حسین پاکدل به عنوان مجری در پشت تریبون و سخنان بغض آلود او، مراسم تشییع پیکر زنده یاد سمندریان با این بیت شعر آغاز شد: «دل برفت و دلشدگان را خبر نکرد/ یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد»

او با اشاره به حضور هما روستا، همسر استاد سمندریان که از دقایقی قبل در محل حضور پیدا کرده بود، از جمعیت تشییع کننده درخواست کرد تا با حفظ نظم، متانت و سکوت، مراسم را با شکوه برگزار کنند تا تسلای خاطر بازماندگان آن مرحوم شود.

گریه عزت الله انتظامی 
با درخواست پاکدل از نخستین سخنران این مراسم که کسی جز عزت الله انتظامی نبود، آقای بازیگر ایران به زحمت راهش را از میان انبوه جمعیت باز کرد و پشت تریبون رفت.

او با اشاره به عیادتی که سه شنبه دو هفته پیش از زنده یاد سمندریان داشته، گفت: «آن روز این بزرگ مرد با اینکه درد داشت، همچنان خوش خلق و خندان بود و با طنز از رفتن خود سخن می‌گفت. این حالتی بود که در بیش از 50 سال آشنایی ما، همیشه استمرار داشت و من هیچ وقت ندیدم که او اخم کند و عصبانی شود.» 

انتظامی افزود: «او نیم قرن در دانشگاه تدریس کرد که حاصلش تربیت بهترین هنرمندان سینما و تئاترامروز ایران بود که بسیاری از آنان امروز اینجا حضور دارند. من هم یکی از شاگردانش در دانشکده هنرهای زیبا بودم که در پایان دوره تحصیل، در نمایش «کرگدن» با کارگردانی او بازی کردم.»

آقای بازیگر در حالی که نمی‌توانست بر بغض خود چیره شود، با صدایی گریان و چشمانی اشک بار، با ذکر خاطرات 40 سال پیش ادامه داد: «در‌‌ همان نمایش که تنها کار صحنه‌ای من با او بود، من از نزدیک شاهد جدیت و پشتکار سمندریان بودم. برای نمایش «کرگدن» ما دو سال تمرین کردیم و عاقبت توانستیم این کار را از 15 دی تا 15 اسفند 1351 در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران اجرا کنیم که مورد استقبال بسیار قرار گرفت.»

عزت الله انتظامی با بیان اینکه ما الماس تئا‌تر ایران را از دست دادیم، به سخنان خود خاتمه داد. 
 
بعد از آقای بازیگر، ابراهیم حقیقی به جایگاه آمد و با اشاره به سابقه 40 سال دوستی‌اش با حمید سمندریان، گفت: «حمید سمندریان همیشه چون شمعی بلند قامت در سالیان دراز اطرافش را نور داد و پروانه‌های زیادی اطرافش عاشقانه گشتند که امروز تک تک آن‌ها در این جمع حضور دارند.»

این طراح گرافیک افزود: «مجموعه نمایشنامه‌های جهان را می‌شناخت و تا می‌توانست آن‌ها را به درستی به صحنه برد و با خشم و خروشش کجی‌ها ما را نشان داد و تا به درستی راست نشدیم‌، با ما خوب نشد.»

حقیقی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به شفافیت و صداقت این استاد پیشکسوت تئا‌تر در تمام طول زندگی به نقل از هما روستا گفت: «استاد سمندریان همیشه می‌گفت دنیا را ببین‌ که دیگرانی هستند که با وجود تمام کمی و کاستی‌های ما حسرتمان را می‌خورند، واقعاً عجیب است.»

دستی که بیرون از گور ماند 
سومین سخنران این مراسم، رضا کیانیان بود که او هم با اندوه فراوان گفت: «سلام به حمید سمندریان که همچون همیشه بین تک تک شماست و سرک می‌کشد. سلام به هما، سلام به احمد آقالو و سلام به همه شاگردان و دوستان حمید سمندریان که خوب می‌دانیم هیچ وقت تکرار نمی‌شود.»

او که در میان سخنانش به گریه افتاد، با فریاد و اعتراض، حرفش را چنین ادامه داد: «سمندریان چیزی از این دنیا نمی‌خواست، فقط می‌خواست چند نمایشنامه اجرا کند و همین، اما چرا نتوانست آن‌ها را به صحنه ببرد؟ او می‌گفت اگر نتوانم نمایش «گالیله» را اجرا کنم، دستم از گور بیرون می‌ماند، پس چرا نتوانست اجرا کند؟»
 
رضا کیانیان افزود: «ای کاش او هر سال یک نمایشنامه را به صحنه می‌برد و دستش از گور بیرون نمی‌ماند. اما من می‌گویم که استاد دستت را ببر داخل گور زیرا امروز «گالیله» را تک تک ما اجرا می‌کنیم.»

پیام دهکردی به عنوان نماینده نسل سوم بازیگران ایران که شاگردی استاد سمندریان را کرده است، دیگر سخنران این مراسم بود. او نیز با بغضی که خیلی زود ترکید، گفت: «تنها مانده‌ایم، تنها مانده‌ایم... ناتوانیم از ادامه این راه... ما چرا اینجایم؟ اینجاییم برای خاکسپاری پیکر او، ‌ تنها پیکر او... نه! حمید سمندریان نمرده است... او زنده است و زنده....»

او ادامه داد: «سمندریان در وجود تک تک ما تکثیر شده و این جادوی اوست... ما هستیم تا عاشقانه زندگی کنیم و کار کنیم... کار‌، کار، ‌کار و امید یگانه واژه ما باشد برای ادامه راهش... پس حالا وداع می‌کنیم با پیکر او و تنها با پیکر او...»

دشمنانی که دوست شدند
در ادامه مراسم، هما روستا نیز به میان حاضران آمد و در سخنانی کوتاه گفت: «از همه شما تشکر می‌کنم. حمید سمندریان در آخرین روزهای عمرش وصیتی به من کرد و گفت که همیشه همه شما را با تمام بدی‌ها و خوبی‌ها دوست داشته و من را نصیحت کرد که همین کار را بکنم.»

او به نقل از سمندریان افزود: «دشمنان من زیاد بودند اما وقتی به من نزدیک شدند و دیدند که من آن‌ها را دوست دارم آن‌ها نیز با من دوستی کردند. پس شما نیز تا می توانید به هم خوبی کنید.»
 
بعد از پایان سخنرانی‌ها، در حالی که قطعه موسیقی مورد علاقه حمید سمندریان از بلندگو‌ها پخش می‌شد، پیکر این استاد تئا‌تر بر دوش تعدادی از شاگردانش قرار گرفت و از خانه هنرمندان تا تماشاخانه ایرانشهر تشییع شد. از بازیگرانی که زیر تابوت پدر تئا‌تر نوین ایران را گرفته بودند، می‌توان به امیر جعفری، حسن‌پور شیرازی، علی سلیمانی، حامد بهداد، هدایت هاشمی و کورش سلیمانی اشاره کرد.

در حالی که به دلیل انبوه جمعیت مشایعت کننده و ابراز احساسات مردم، پیکر زنده یاد سمندریان بر دوش شاگردانش به کندی پیش می‌رفت، در میانه راه کوتاه بین خانه هنرمندان و تماشاخانه ایرانشهر، نماز میت به امامت سید محمود دعایی خوانده شد. 
 
مراسم تشییع زنده یاد سمندریان در میان ازدحام جمعیت و شور و احساس حاکم بر فضای باغ هنرمندان به پایان رسید و پیکر این کارگردان پیشکسوت برای خاک سپاری تا قطعه هنرمندان بهشت زهرا بدرقه شد.
 

از میان چهره‌های فرهنگی حاضر در مراسم تشییع پیکر حمید سمندریان می‌توان به علی نصیریان، داود رشیدی، ولی الله شیراندامی، ناصر تقوایی‌، مهدی فخیم‌زاده‌، ساعد باقری‌، بیژن امکانیان‌، رخشان بنی‌اعتماد‌، جهانگیر کوثری، کیومرث پوراحمد، مهدی هاشمی، ‌ شهرام کرمی‌، بهزاد فراهانی‌، همایون شجریان‌، مسعود فروتن‌، محمد یعقوبی‌، ستاره اسکندری‌، فهیمه رحیمیان‌، ایرج راد، ‌ فرزانه نشاط خواه‌، جواد پیشگر، عباس سجادی، حسن معجونی‌، ایوب آقاخانی‌، صدیق تعریف‌، آیدا کیخائی‌، بهناز جعفری، امیرجعفری‌، ریما رامین فر‌، علی سرابی‌، سعید ذهنی‌، سالار عقیلی‌، امین تارخ‌، فریده سپاه منصور‌، نادر برهانی مرند‌، افروز فروزند‌، احمد میرعلائی‌، الهام پاوه نژاد‌، بهروز بقایی، کوروش سلیمانی‌، فرزاد حسنی‌، فرشید ابراهیمیان‌، جمشید مرادیان‌، پریسا مقتدی‌، حسین ناصربخت‌، همایون غنی‌زاده‌، محمد ابراهیمیان‌، سینا رازانی‌، هادی عامل‌، هوشنگ گلمکانی‌، شهره سلطانی‌، رضا صابری و... اشاره کرد.

احمد مسجد جامعی (عضو شورای شهر تهران) و قادرآشنا (مدیرکل اداره هنرهای نمایشی) نیز از مدیران و مسوولان فرهنگی حاضر در این مراسم بودند.
























ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
سميرا
۱۹:۴۶ - ۱۳۹۱/۱۲/۲۶
خيليا هستن كه هروز ميبينيمشون ولي وقتي از دنيا ميرن اشكمون در نمياد باورتون نميشه قيافشم نديده بودم ولي وقتي شنيدم از دنيا رفت اعضاي بدنم لرزيد كاري كه ميتونستم بكنم فقط اشك ريختن بود تا حالا اينقدر براي كسي ناراحت نشده بودم
علی
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۷
خدا رحمتش کنه انسان خوبی بود به هنر این مملکت خدمت کرد.
علی
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۶
حامد بازیگر خوبی هستش. اینقدر به بنده خدا گیر ندین هر کسی یه جوریه دیگه. من که باهاش عشق میکنم. به نقشش روح میده. مثل خیلی از بازیگرهای دیگه فقط دیالوگ نمیگه.
ناشناس
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۶
چقدر تفاوت داره متانت اساتید و پیشکسوتان با شلختگی شاگردان و تازه به دوران رسیده ها!
سجاد
۰۸:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۶
من حالم از كساني كه ژست متجددين پوشالي رو به خود ميگيرن بهم ميخوره.در اين مراسم به احترام روح بزرگ جناب سمندريان هيچ گونه معنويتي ديده نميشه...بجز نماز ميت كه اونم زوركي بود...
heidar
۲۳:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
حمید خان مقام شهداء جای خودش والاست و مقام هنرمندان جای خودش .
صمداقا
۲۲:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
با سلام خدایش بیامرزد من تازه نام اوراشنیدم
فاطمه
۱۹:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
مرگ دیگران تلنگری است برای ما که به ظاهر زنده ایم لحظه ای به خودمان بیایم و اینهمه حرفهای بی ربط نزنیم و برای شادی روح آن بزرگوار و همه ی هنرمندان تاریخ فاتحه ای بفرستیم شادی روحشان صلوات
شاکر
۱۶:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
آقای حامد بهداد یا بهتره بگم فیک مارلون براندو هرجیزی اصلش خوبه با اینکارا چی رو میخوای ثابت کنی ،که خیلی احساساتی هستی.یه کم به بزرگترها نگاه کن ازشون چیز یاد بگیر:مثل متانت ووقار.
ناشناس
۱۶:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
آدمی که زندگی را فهمید و زندگی را زندگی کرد مرگ مبارکش باشد
تولدی دیگر است بیایید همه کف و سوت بزنیم
سفید
۱۶:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
«ای کاش او هر سال یک نمایشنامه را به صحنه می‌برد و دستش از گور بیرون نمی‌ماند. اما من می‌گویم که استاد دستت را ببر داخل گور زیرا امروز «گالیله» را تک تک ما اجرا می‌کنیم.»
ناشناس
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
چه فیلمی در آوره این حامد بهداد بسه دیگه این ادا و اطفال ها را پدرش می مرد این کار را نمی کرد
سعید
۱۳:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
معلومه متن رو درست نخوندید.حامد بهداد به تشویق استاد و تکریم او پرداخته نه اینکه قصد بی احترامی داشته باشد
حمید
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
متاسفانه ما راه راگم کردیم اینها اصلا مهم نیست مهم این است درقیامت درپیشگاه خداوند بزرگ روسفیدباشیم ایاکاراین هنرمندازکار شهداءمهم تربوده است؟
ناشناس
۱۳:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
ده چه ربطی داره!؟!؟؟!:0 اونها به جای خود عزیز و محترمند اینها هم به جای خود. عادت دارین همه چی رو با هم قاطی کنین؟؟!؟!
علی
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
اینها بیشتر برای اثبات خودشان امدن تا شرکت در مراسم ختم البته نه همه انها تابگند ما هم بله بازیگری هستیم که سمندریان با ما ...
ناشناس
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
جماعت مرده پرست.....
ناشناس
۰۹:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
این مراسم تشییع جنازه بوده یا مراسمی برای اجرای کارهای نمایشی و نشان دادن جنون هیستریک و جلب توجه کردن دیگران به خود؟
irani
۰۸:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
انسان با دیدن این صحنه ها به یاد بدبختی های تاریخی و اجتماعی مردم ایران می افتد و تازه پی به این حقیقت تلخ می برد که ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم . راستی تا چه زمانی قهرمان پرستی در میان ما وجود خواهد داشت ؟
ناشناس
۰۸:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
راستی اگه مرحوم سمندریان الان زنده بود بلزهم کسی تااین اندازه اورا می شناخت .؟؟ متاسفانه درایران ادمهای بزرگ پس ازمردن شناخته می شوند ...
مریم
۱۶:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
استثنائا ایشان قبل از مرگشان هم عزیز و شناخته شده بود . همینطوری کامنت نذار
ناشناس
۱۰:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۶
حرف شما یه طور عموم درسته عزیز ولی خوشبختانه در مورد استاد سمندریان صدق نمی کنه!...ایشون در دوران حیاتشون بسیار مورد احترام و شناخته شده بودند...
ناشناس
۰۷:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
از تصاویر زیبایتان ممنونم
غزل
۰۳:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
سلام به همایون شجریان عزیز
ناشناس
۰۰:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
حامدبهدادوعشق به استاد
ناشناس
۰۰:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
حامد بهداد نبود مراسم مرتب تری بود .اه
هلن
۲۰:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
حامد بهداد چرا این جوریه؟دیروز کار حامد بهداد و هدایت هاشمی بسیار زشت بود!
کف و سوت برای استاد!!!!!!کجای دنیا برای یک شخصیت بزرگ چنین کار سخیفی انجام می دهند.
اینها آبروی هنر و هنرمند را میبرند.بد نیست از اساتید درس اخلاق و متانت بگیرند
ناشناس
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
فرمایشات شما کاملا صحیح است واقعا جای تاسف داره.
حسن
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
برادر من اول مطلب را كامل بخون و بعدش اظهار نظر كن!
ناشناس
۱۳:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
اینا فکر کردن رفتن تشعیع جنازه یک فوتبالی !! یک صورت دیگه اینکار اونا هم این بوده که اونا نمی خوان مثل بقیه مردم غمگساری کنن ، روج شاد برید امروز بعد از ظهر ببینید چند نفرشون پیرهن سیاه تنشون مونده ست.
ناشناس
۲۰:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
روحش شاد... واقعا که نام ایشان سالهای سال به نیکویی خواهند ماند. ایشان جزء اندک هنرمندانیست که همواره به دور از حاشیه بودند و جز به نیکی از ایشان نامی برده نشده. ایشان به دنبال محبوبیت بودند نه شهرت که خداوند حب ایشان را به دل تمام هنر دوستان قرار دادند.
fatemeh
۱۹:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
روحشان شاد و یادش همیشه گرامی. افزین به این نظم وترتیب
ناشناس
۱۹:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
روانش شاد ،یادش جاودان .
رضا
۱۹:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
چقدر از اخلاق و جوگیری این حامد بهداد بدم میاد.
صالح
۱۹:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز
مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
سامان
۱۸:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
جناب سید محمود دعایی همیشه دز مراسم ادبا و اهالی فرهنگ و ادب شرک می کنند.باید قدردان چنین روحانیون با فضیلت با شیم
ناشناس
۱۸:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
خدا ايشان را رحمت كند و ما و اهل هنر را هدايت كند كه با حركات سخيف روح اورا در تابوت لرزاندند
ناشناس
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
هروقت متوجه شدین برای چی اون حرکاتِ "سخیف"!! رو تو مراسم انجام دادن میتونین بیاین و اینجا اظهار نظر کنین!!!! خجالت آوره... مطمئنا نصف شماهایی که رو عکسهای دیروز این مراسم اظهار نظر کردین و ایراد گرفتین نه آقای سمندریان رو میشناختین، نه شاگرداشون رو میشناسین ، نه حتی اون قیافه های محزون و چشمای اشک آلودِ رو دیدین و نه اصلا میدونین دلیل اون کارا چی بوده....!!!! فقط از رو ظاهر قضاوت کردن بدون اینکه علمی به اتفاقی که افتاده داشته باشیم کار همیشگی ِ ما ایرانی هاست...
مخلص شجریان
۱۷:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
ایول همایون شجریان کوچیک شما پدر گرامی ام.
ناشناس
۱۶:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
حامد بهداد، فكر ميكنه فيلمبرداريه !!!!
مهدی . دانشجوی تاتر
۰۷:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
رابطه استاد و شاگرد مثل رابطه پدر و پسر میمونه . منی کهاستاد سمندریان رو چند دفعه دیدم حالم بد تر از اینا بود
ناشناس
۰۰:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۶
راست میگه جلب توجه میخواد بکنه
ناشناس
۱۶:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
عزیزم رضا کیانیان :(
سجاد
۱۵:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
جانم محمود دعایی...خیلی باهاش حال می کنم.
خدا بیامرزد استاد را.
یک کلمه می نوشتید:همه بودند!نام خیلی ها در نوشته بالا خالی است.
ناشناس
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
خدا حفظ کند آقای محمود دعایی را که در بین هنرمندان نیز محبوب است.
ناشناس
۱۵:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
حمید بهداد چقدر جو گیر شده
مریم
۱۶:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
منظورتان حامد بهداد است؟
ایرانی مسلمان
۱۶:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
حمید!؟ بله!! استاد بفرمیو...
حسن
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
تفاوت حامداد بهداد با خيلي هاي ديگه فهم عمق فاجعه است!
ناشناس
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۵
حامد بهداد همیشه در حال نقش بازی کردن است، هیچ وقت خودش نیست
ناشناس
۱۵:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۶
هيچوقت ازش خوشم نيومده
ناشناس
۱۵:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
به این میگند عشق به استاد
محمد
۱۵:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
روحشاد و یادش گرامی باد
سلام
۱۵:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
انشالله درپناه رحمت بی پایان بزرگ هنرمندعالم هستی به آرامش ابدی برسد..
ایرانی55
۱۹:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
اینی که منفی داده بنظرتون کی میتونه باشه!؟یا بهتره بگم چی میتونه باشه!؟
هرکی هستی من برای بعداز مرگت چیزی رو میخوام که تو برای بقیه میخوای!!!
ناشناس
۰۶:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۷
آقا اینائی که منفی زدن واسه خنده زدن... چرا خودتو ناراحت می کنی داداش