روزنامه "رسالت" در سرمقاله امروز خود به قلم محمدکاظم انبارلویی،از مواضع علی مطهری درباره زندانیان سیاسی و خانواده های آن ها انتقاد کرده و نوشته است: "او در سراشيبياي قرار گرفته است كه منتقدين دهه اول و دوم انقلاب در آن قرار گرفتند."
انبارلویی در این سرمقاله نوشته است:
از سال 88 كه به تدريج شر منافقان و فتنه گران از سر ملت كنده شد و فضاي سياسي كشور در دست اصولگرايان افتاد، ادبيات نقد و گفتگو متفاوت شد.
نقد مفهوم خود را پيدا كرد. آزادي بيان به شكلي حقوقي ظاهر شد شجاعت در "نقد قدرت" معنا پيدا كرد.
امروز رسانه هاي ما بي پرده صريح ترين انتقادها را به مسئولان دارند. امروز در دادگاههاي ما برخي اصحاب قدرت كه در مسير انحراف سير و سلوك مي كردند گرفتار قضا و قانون هستند. فضاي كشور در گذشته كمتر به اين اندازه آزاد و عقلاني بوده است. بايد اين فضا را پاس داشت و از جاده انصاف و عدالت در نقد "اصحاب قدرت" خارج نشد.
در گذشته هر كس كه به سّد قانون و قضا در ارتباط با موضوع آزادي بيان و نقد قدرت از باب خروج از موازين حقوقي دچار مي شد به فحاشي و بد و بيراه گويي به قاضي و دستگاه قضا مي پرداخت. علائم اين آسيب در نقد درون گفتماني اصولگرايان گاهي ديده ميشود و اين تاسف آور است. مفهوم اين رويكرد آن است كه برخي منتقدين ما مي خواهند همان مسير غلط گذشته را طي كنند.
كسي كه دل درگرو نظام دارد نمي تواند دستگاه قضا را متهم به نقض آزادي بيان آن هم با يك ادبيات اپوزيسيوني كند. كسي كه دل در گرو نظام دارد نمي تواند در "نقد قدرت" به دروغ، تهمت، اهانت و تشويش اذهان دست يازد. اگر كسي در نقد قدرت مسير اهانت، دروغ و تهمت را بپيمايد مفهوم آن، شجاعت ناقد نيست. معناي آن تبليغ و ترويج آنارشيسم و لات بازي سياسي است.
آقاي علي مطهري نماينده شجاعي است. به همين دليل در انتخابات نهمين دوره قانونگذاري مجلس به طور نسبي مورد اقبال مردم قرار گرفت و مجددا به مجلس راه يافت . نقد او از دولت در خصوص رفتار سياسي، فرهنگي صاحب منصبان تحسين برانگيز است او نبايد اين نقد را آلوده به عباراتي كند كه افاده اهانت و نشر اكاذيب از آن شود.
شكايت مدعي العموم از وي و پاسخ رسانه اي وي نشان مي دهد او در سراشيبياي قرار گرفته است كه منتقدين دهه اول و دوم انقلاب در آن قرار گرفتند. سياسي كردن يك امر حقوقي به همان اندازه مذموم است كه يك امر سياسي را حقوقي كنيم. عدالت در اين فضا گم مي شود و به صورت گريزگاهي براي هر متخلفي در ميآيد. امر "قضا" ،"حقوق" مرزي با سياست ورزي ، نقد و نقادي دارد و بايد آن را رعايت كرد.
نگارنده در اين مورد صلاحيت ورود ندارم. بايد فرايند دادرسي در اين امر طي شود و نهايتا معلوم شود كه حقيقت چيست و ادعاي مدعي العموم در فرايند دادرسي چقدر به واقعيت نزديك است.
اما آنچه مي خواهم در مورد اظهارات آقاي مطهري متعرض شوم مفهوم "جرم سياسي" و "زنداني سياسي " است.
در اوج شرارت جريان دوم خرداد يك بحث ظاهرا حقوقي در رسانههاي دوران اصلاحات مطرح شد و آن موضوع لايحه "جرم سياسي" بود.
آنها مي خواستند كساني كه تا مرز محاربه با نظام پيش رفتند و در سرويسهاي جاسوسي آمريكا و موساد و انگليس خدمت ميكردند منفدي براي تنفس پيدا كنند. آنها نام جاسوسي و وطن فروشي و وابسته به اجانب بودن را گذاشته بودند كار سياسي و كشف آن را هم "جرم سياسي" مي ناميدند. از اين طريق مي خواستند عنوان مجرمانه محارب را دور بزنند حقوقدانهاي ما را هم سركار گذاشته بودند.
امروز هم به آقاي مطهري عرض مي كنم كه شما همواره دغدغه اجراي احكام اسلام ، پاسداشت فقه و حقوق اسلامي را داشتهايد. شما نبايد فريب كساني را بخوريد كه دررفتار سياسي خود پا در محاربه با نظام گذاشته اند و عنوان مجرمانه "بغي" را يدك مي كشند، دل بسوزانيد و مفري براي آنها پيدا كنيد. عناوين "جرم سياسي" و "زنداني سياسي" ايجاد يك مفر براي كساني است كه ميخواهند نظام اسلامي را سرنگون كنند و دنبال تسهيلات از درون حكومت براي اين مقصد شوم مي باشند. فرزند شهيد مطهري به عنوان نماينده مردم تهران نبايد حداقل اين تسهيلات را در اختيار آنان قرار دهد.
متهم كردن نظام به بدرفتاري با به اصطلاح زندانيان سياسي بر اين پيشفرض استوار است كه شما جرم آنها را سياسي مي دانيد. تاكنون هيچ تعريف حقوقي مبتني بر فقه شيعه ازجرم سياسي در زير سقف جمهوري اسلامي ارائه نشده است. متهم كردن به بدرفتاري هم ممكن است عنوان مجرمانه ايراد تهمت، نشر اكاذيب و تشويش اذهان را داشته باشد. اگر همين اتهامات را بر خانواده آنها هم بار كنيد درست همان چيزي است كه مرتب بي بي سي و راديو آمريكا مي گويند. فروكاهيدن مقام يك نماينده مجلس در اندازه يك گوينده راديوهاي بيگانه ظلم بزرگي است. چرا آقاي مطهري چنين ظلمي به خودروا مي دارد؟
خیلی دوست داشتم یه مقاله مفصلی در جواب آقای انبارلویی بنویسم. مشغول نوشتن شدم اما به ناگاه این موضوع به ذهنم خطور کرد که اتفاقاً جناب انبارلویی دقیقاً به خاطر این قضیه علیه مطهری مقاله نوشته است تا اینچنین مورد توجه خیلی از طرفداران او قرار گیرد. چه کسی تا قبل از این مقاله اسمی از انبارلویی شنیده بود؟
نیازی به هیچ توضیحی در خصوص دکتر مطهری نیست. همه ملت شریف و آزادیخواه ایران با عقاید او آشنایند.
درود بر مطهری سلام بر حاج علی
"نقد مفهوم خود را پيدا كرد."
مطهر آدم شجاعی است چون:
"نقد او از دولت در خصوص رفتار سياسي، فرهنگي صاحب منصبان تحسين برانگيز است"
مطهر در سراشیبی قرار گرفته است چون:
به شکایت مدعی العموم پاسخ رسانه ای داده است!
این یعنی اگر از دیگران انتقاد کند شجاع است ولی اگر از ما انتقاد کند، در سراشیبی است!!!
الان یک مقاله از دکتر زیبا کلام می خواندم با عنوان "دشنام سیاسی محصول فرهنگ عدم تحمل مخالف در ایران" توصیه می کنم حتما این مقاله را بخوانید.
با اینکه احتمالش کمه که این نظر رو منتشر کنید (اونم بطور کامل) ولی بازم براتون مینویسم .
در تمام دنیا برای حمایت از حقوق مردم و بالا بردن سطح فرهنگ و علم افراد جامعه ، نسبت به کم کردن زمان حق کپی رایت آثار بعد از مرگ خالق اثر اقدام نموده اند بطوری که در بعضی کشورها حتس این حق به دو سال پس از مرگ برای وارثان خالق اثر کاهش یافته است .
تا سال گذشته این حق در ایران 30 سال بود یعنی وراث یک نفر می توانستند تا 30 سال از حق کپی رایت آثار او بهره ببرند . با توجه به آنکه چاپ آثار استاد بزرگ شهید مطهری در اختیار موسسه صدرا (بخوانید علی مطهری) است که البته از بودجه عمومی هم استفاده می کند و به ضعفترین حد ممکن آثار آن بزرگوار را منتشر می کند و با گذشت نزدیک به 30 سال از شهادت آن بزرگوار این حق نزدیک به پایان بود ، با تلاش مجدانه آقای علی مطهری ماده واحده ای در مجلس هشتم مورد تصویب قرار گرفت که حق کپی رایت را در ایران برای وارثان از 30 سال به 50 سال افزایش داد .
حالا باید از ایشان پرسید که اگر شما بفکر مردم هستید این قانونی را پیگیری و تصویب کردید چیست ؟ قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس را ؟
کمی فکر کنیم .
با احترام خدمت تان عرض کنم که من خیلی طرفدار آقای مطهری نیستم اما اگر در اینترنت هر کدام از کتاب های استاد مطهری را جستجو کنی به راحتی می توانی آنها را دانلود کنی!
حق کپی رایت کجاست؟!
می خواهی انتقاد کنی، انتقاد درست و با دلیل منطقی بکن!
گویا حضوری در این مملکت ندارد
چرا ما یاد نمی گیریم در کاری که به ما ربطی ندارد دخالت نکنیم.
در همه دنیا تعریف جرم سیاسی مشخص است، تعریف مجرم سیاسی مشخص است. تعریف تروریسم وخرابکار وبرانداز هم مشخص است.
با مغلطه یا بازی با کلمات نمی توان معانی را عوض کرد. دادگاه صالح وبی طرف می خواهد وقاضی بی طرف.
یاد فیلم ماندلا افتادم وفیبلم گاندی که در هر دوی این فیلم ها که مستند هم بود قاضی با بی طرفی کامل به جرم متهمین رسیدگی نمود وبا اینکه دولت محلی افریقای جنوبی وهند هم برای گاندی وهم برای ماندلا تقاضای اشد مجازات را نمود،اما قاضی در برخی موارد که ادله کافی نبود متهمین را تبرئه نمود.
حالا دادگاه های خودمان را با آن دادگاه ها در 50 سال و80 سال پیش مقایسه کنید.!!!!!!!!!!!!!
حالا از یک نظام اسلامی انتظار می رود چگونه با یک زندانی برخورد کند؟
چرا هر حرفی که گاهی همسو میشود با حرفهای رادیوهای بیگانه را با این نیت که ممکن است دشمنان سوئ استفاده کنند، نباید به زبان آورد. چرا با این انگ جلوی هر حرف دلسوزانه ای را میگیرند؟
جناب رسالت ! شماها هستین که در سراشیبی افتادین ! و من واقعا" برای امثال شماها متاسفم.
اين اراجيف گفتن نيست ؟
به همان اندازه که ممکن است نشر اکاذیب باشد، ممکن است صحیح هم باشد. لابد آقای مطهری شواهدی دارد که چنین گفته. به علاوه اینکه جرم شما لطف بفرمایید چندتا مصداق جرم سیاسی رو بیان کنید، ما هم کمی متوجه شیم. چرا به طرز کورکورانه ای با این لفظ مقابله می کنین؟
عاقلان دانند....
جالب اینه که منم بی سوادم و با نظرات این دوست عزیز سخت موافق