صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۱۸۶۱۰
تاریخ انتشار: ۱۹:۲۰ - ۲۱ تير ۱۳۹۱
 مطلب زیر را آقای علی اکبر قیومی ابرقویی برای سایت فرارو ارسال کرده‌اند 


بسمه تعالی 

بیست و یکم تیرماه را به مناسبت سالگرد واقعه (و یا به عبارت بهتر فاجعه) مسجد گوهرشاد در سال 1314 و ضرب و جرح و قتل گروهی از متحصنین در این مسجد مقدس و برای تاکید بر موضوع و مساله "حجاب و عفاف" در تقویم رسمی کشور، بدین نام ثبت نموده‌اند.

ماجرای این روز سیاه با سخنرانی‌های مرحوم شیخ محمد تقی بهلول گنابادی در صحن مطهر رضوی (ع) در اعتراض به متحدالشکل ساختن البسه و اجباری کردن کلاه شاپو و کشف حجاب بانوان دربار پهلوی آغاز شد و به تحصن برخی از مومنین انجامید. علی رغم مماشات نسبی مقامات و مسوولین خراسان با این ماجرا، فرمان محکم و مستقیم رضاخان (که چندی قبل از این تاریخ از سفر ترکیه بازگشته بود) مبنی به شکستن بست، منجر به ورود افرادی از لشکر خراسان به مسجد گوهرشاد و نهایتاً کشته و زخمی شدن گروهی از مردم بی سلاح و بی دفاع گردید. (شمار شهدای این روز در برخی از منابع تا دوهزار نفر نقل شده است)

موضوع حجاب از همان روزگار به عنوان یکی از دغدغه های جدی و همیشگی جامعه مذهبی ایران مطرح بوده و هست. علی رغم آنکه انقلاب اسلامی، سد بزرگی در برابر روند روبه رشد بی حجابی در کشور ایجاد نمود اما هم اکنون نیز وضعیت پوشش (به ویژه در میان زنان و جوانان) با معیارهای دینی و مذاق جامعه مذهبی در ایران به هیچ روی سازگار نیست.

اگرچه امروزه پوشش و حجاب، در میدان سخن، یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های مدیریت فرهنگی کشور محسوب می‌شود و باوجود آنکه هیچ چشم انداز و راهبردی در این حوزه تعریف نشده و نسخه‌ای عملیاتی در دسترس نیست، معمولاً دستگاه‌های درگیر در قضیه یکدیگر را متهم به مماشات با فساد، عدم قاطعیت و ... می‌نمایند. واقعیت آن است که در مجموعه‌های حاکمیتی کشور بیش از آنکه با مشکل ضعف در اراده‌ها و یا کمبودهای اعتباری برای مواجهه با این موضوع روبرو باشیم با فقدان تصویری شفاف و منطبق با واقع از مساله و نتیجتاً در دست نداشتن راهبردهایی موثر برای مواجهه با این پدیده مواجه هستیم.

در گام نخست لازم است با دوری از شعارزدگی و بر مبنای تحقیقات روشمند و عمیق سعی کنیم با ابعاد و وجوه گوناگون این پدیده به عنوان یک "سوژه علمی" بیشتر و بهتر آشنا شویم.

از آنجا که انسان به عنوان موجودی متمایز و ممتاز در تصمیم‌‍سازی‌های خود ملاحظاتی متعدد و متنوع را در نظر دارد، مساله نوع پوشش و انتخاب لباس نیز متاثر از عواملی چندگانه و چند لایه خواهد بود که شایسته است هرکدام در جایگاه خود مورد بررسی و دقت نظر قرار گیرد. البته در این حوزه، تحقیقاتی هرچند محدود و معدود اما ارزشمند و کارآمد انجام یافته است که صدالبته هنوز در برابر نیازهای موجود کافی نبوده و علاوه بر آن کمتر در میدان عمل مورد استفاده یا سنجش قرار گرفته است. 

ملاحظه راهبردی دیگر آن است که آیا مساله پوشش و حجاب در جامعه کنونی ایران، در قالب کدام دسته از مسائل سیاسی، فرهنگی و یا اجتماعی طبقه بندی می‌گردد. در این تقسیم‌بندی، یک عمل معین را زمانی "سیاسی" می‌دانیم که در تضاد، تعامل و یا نوعی نسبت با قدرت‌های سیاسی حاکم بر جامعه در لایه‌های گوناگون آن شکل گرفته باشد. عمل فرهنگی، به کنشی اشاره دارد که با آگاهی کافی از مبانی، مبادی و ملازمات معرفتی یک پدیده شکل گرفته باشد. و در نهایت عملی را اجتماعی می‌دانیم که به دلیل خصوصیات مشترک قومی و یا شرایط ویژه یک جامعه خاص در مقطعی از تاریخ حیات اجتماعی آنها شکل می‌گیرد. 

البته نمی‌توان منکر همپوشانی‌ها در حوزه‌های حیات فردی یا اجتماعی انسان بود اما بنیادهای و شاکله متفاوت مسائل در حوزه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، راهبردهای متفاوتی را در مسیر حل آنها پیشنهاد می‌دهد. آیا بی‌حجابی، یک کنش سیاسی است که می‌توان از آن تعارض با حاکمیت را استنباط نمود؟ آیا بی‌حجابی، ماهیتی فرهنگی دارد؟ بدان معنا که زنان ما از روی انتخاب و آگاهی نسبتاً عمیق، این نوع پوشش را "انتخاب" می‌کنند؟ و یا آنکه بی‌حجابی موضوعی است اجتماعی است و هنجارهای اجتماعی در جامعه کنونی ما و به صورتی ناخودآگاه (یعنی در حالی که کمتر به بنیادها و لوازم معرفتی بی حجابی کمتر توجه می‌شود) ما را به این سمت سوق می‌دهند؟

مطالعه‌ای اجمالی بی خوبی نشان می‌دهد که بی حجابی، به عنوان یک رفتار ضد ارزش در جامعه کنونی ما بیشتر از آنکه یک رفتار سیاسی و یا فرهنگی باشد، پدیده‌ای اجتماعی است و در نتیجه خصوصیاتی اخلاقی همچون ظاهرگرایی، مدپرستی و تمایل به همرنگی با جماعت در کشور رشد کرده است.

جامعه ایران در صدساله اخیر به شدت ملتهب بوده و اصناف و ارزش‌های حاکم برآن دستخوش تغییراتی گردیده است. نظام طبقاتی حاکم بر کشور بنیاناً تخریب گردیده و شدیدترین نوع تنش‌های سیاسی در کشور ما تجربه شده است. مجموعه این ماجراهای پیچیده به علاوه میراث‌های فرهنگ دینی و ملی در ایران خصوصیات رفتاری ویژه ای را برای جامعه امروز ما رقم زده است. جامعه‌ای که دوست دارد همه چیز جدید را در حالی که کمتر به عمق آن توجه دارد، تجربه کند. 

باری، بررسی عمیق‌تر در باب هرکدام از محورهای فوق، مجالی دیگر می‌طلبد. منظور از این گفتار کوتاه ذکر خیری از شهدای والامقام مسجد گوهرشاد بود که جان خود را در مسیر روشن حفظ ارزش‌های اسلامی و بومی فداکردند. امید است با استمداد از روح این بزرگان حیات معنوی و الهی در جامعه ایران پایدار بماند و زنان و مردان ما نوع پوشش خود را چنانچه شایسته این نوع از حیات آرمانی است، انتخاب کنند.

ارسال نظرات
naser
۱۹:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
در تحليل شما يك نكته مغفول واقع شده است و آن واكنش يك جامعه زنده به اسلامي كردن اجباري ظاهر انسان هاست. غافل از اينكه استفاده از زور ايمان را مي كشد!اي كاش حاكمان ما از تجربه كشف حجاب اجباري رضا شاه درس مي گرفتند!