فرارو- بسیاری از کارشناسان معتقدند در حال حاضر اقتصاد کشور با حجم عظیمی از نقدینگی مواجه است. در عین حال بسیاری از تولیدکنندگان به دلیل فقدان سرمایه و نقدینگی ورشکست شده و یا در حال ورشکستی هستند. از این رو باید پرسید نقدینگی موجود در کشور در کدام بخش از اقتصاد و در دست چه کسانی در حال گردش است؟
هیچ کس نمی داند کسانی که برج های آنچنانی می سازند، برای چه این کار را می کنند. اگر در این کار سودی وجود دارد، این سود کجاست؟ یعنی یک کارگر، دانشجو یا کارمند باید درآمدی داشته باشد که بتواند این واحدها را بخرد یا اجاره کند؛ در حالی که چنین چیزی نیست.
بایزید مردوخی رئیس سابق هیات امنای صندوق ذخیره ارزی با بیان مطلب بالا در گفتگو با فرارو دیدگاه خود درباره اینکه نقدینگی موجود در کشور در کدام بخش از اقتصاد فعال است چنین بیان داشت.
• آمار و ارقامی که در اختیار همگان است، نشان می دهد که نقدینگی بسیار بالایی در اقتصاد کشور وجود دارد که گاهی با سود تولید ناخالص داخلی هم برابری می کند.
• به دلیل اینکه کشور فاقد برنامه تولیدی مشخص و استراتژی روشن برای توسعه می باشد، این نقدینگی هرجا که سودی باشد ولو به ضرر جامعه، به آن سو هجوم می برد. از این رو چندی پیش ما شاهد هجوم نقدینگی به بازار طلا و ارز بودیم و اکنون شاهد هجوم نقدینگی به بازار ساخت و ساز هستیم.
• کل حاصل زحمات مردم این کشور به صورت نقدینگی و بدون هیچ گونه ضابطه اجتماعی در اختیار جمعی قرار گرفته است. در برج سازی ها این نقدینگی منجمد می شود؛ بدون آنکه یک ریال برای اقتصاد کشور و برای عموم مردم بازدهی داشته باشد.
• وجود برج های تهران و شهرستان ها نشاندهنده آن است که ما فاقد استراتژی کنترل اقتصادی هستیم. این موضوع کاملا روشن است که واحدهای دویست و دویست و پنجاه متری که در این برج ها ساخته می شود، برای مردم نیست. اکنون نسل جوان و نسلی که شانس پیدا می کند که وارد بازار کار شود، نمی تواند حتی یک متر مربع از این برج ها را اجاره کند، خرید که به جای خود.
• متاسفانه این برج سازی ها جلوی چشم همگان انجام می شود و مانند قارچ در تمام کوچه ها و خیابان های شهر تهران و شهرهای بزرگ کشور در حال بالا آمدن هستند و هیچ کس هم نمی داند کسانی که این برج ها را می سازند، برای چه این کار را می کنند. اگر در این کار سودی وجود دارد، این سود کجاست؟ یعنی یک کارگر، دانشجو یا کارمند باید درآمدی داشته باشد که بتواند این واحدها را بخرد یا اجاره کند؛ در حالی که چنین چیزی نیست.
• پس این نقدینگی که در ساخت و ساز به مصرف می رسد برای چه کسانی است؟ آیا این حرف درست است که بعضی ها می گویند این پول کثیف است؟ و اگر کسی بتواند پول کثیف را در زمین و مستغلات منجمد کند دیگر هیچ گونه مشکل شرعی و قانونی پیدا نمی کند و آن کثیف بودن پول هم از بین می رود؟ من واقعا نمی دانم.
واحدهای میلیاردی برای چه کسانی ساخته می شود؟
• من فکر می کنم همه به انتظار وضعیتی هستند که در آن سرمایه داران خارج از کشور به داخل کشور هجوم بیاورند و اضافه بر این ما یک قشری هم در کشور می شناسیم که پول آنها از پارو بالا می رود. این افراد هم تغییر مکان و جایگاه دادند.
• اکنون تمام ارتفاعات اطراف تهران مملو از واحدهایی است که با قیمت های بسیار بالا ساخته شده است و یقینا این واحدها در وهله اول برای این نوکیسه های داخل کشور است که به پول های عجیب و غریب رسیدند و در مرحله دوم احتمالا پیش بینی هجوم عده ای میلیاردر ایرانی و غیرایرانی خارج از کشور به داخل ایران را باید کرد.
• نقدینگی به وفور اقتصاد کشور را در بخش هایی مانند بخش های مصرفی، لوکس و ساخت و ساز زیر امواج خود گرفته است؛ در حالی که در بخش های تولیدی، همه تولیدکنندگان دچار اختناق نقدینگی شده اند و این موضوع مایه تاسف است.
• خود تولیدکنندگان هم فقط و فقط دو مورد را مطرح می کنند. اول آنکه بانک ها در ارائه تسهیلات بی مهری می کنند و دوم اینکه دولت بی مهری می کند و نقدینگی در اختیار آنها قرار نمی دهد. در حالی که هیچ کس به این فکر نیست که بیاییم به صورتی دموکراتیک و نه مغایر با اقتصاد کشور، این نقدینگی را به سمت تولید سوق دهیم. این مسئله راهکار دارد و خیلی از کشورهای دنیا این کار را انجام داده اند.
• ما از تشکیل سرمایه و سرمایه گذاری مستقیم خارجی صحبت می کنیم؛ اما سرمایه گذاری مستقیم خارجی ما چهار میلیارد دلار است که باید پرسید در مقابل پانصد میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی به کجای این کشور می آید؟!
• در این میان هیچ آماری هم از تشکیل سرمایه و سرمایه گذاری بخش خصوصی در بخش تولیدی کشور یعنی به طور مشخص در ماشین آلات و تجهیزات و در زیربنا و ساختمان ارائه نشده است.