فرارو- سردرگمی و عدم کارآمدی وزارت خارجه به دلیل عدم استقلال در تصمیم گیری های کارشناسی می باشد. این موضوع یک آفت برای وزارت خارجه محسوب می شود که قبل از آنکه به کار کارشناسی متکی باشد و کار کارشناسی را به مقامات مافوق خود منتقل کند برعکس عمل کرده و نگاه کند دیگری چه می خواهد تا همان را بگوید.
علی اکبر فرازی سفیر سابق ایران در رومانی با بیان مطلب بالا در گفتگو با فرارو درباره ریشه ناکارآمدی وزارت خارجه دیدگاه خود را چنین بیان داشت.
• متاسفانه در چند سال گذشته وزارت خارجه تا حدودی از نیروهای کارشناسی خالی شده است. این اقدام از زمان آقای متکی و به بهانه های مختلف شروع شد. با خالی شدن وزارت خارجه از نیروهای دلسوزی که مورد تایید نظام بوده و در مسائل مختلف دیپلماتیک و بین المللی امتحان خود را پس داده بودند جای آنها با کارشناسان مجرب پر نشد.
• این گفته به هیچ وجه نافی زحماتی کارشناسانی که اکنون در وزارت خارجه هستند نیست؛ بلکه سخن در این باره است که وزارت خارجه قبل از آنکه کارشناسان زبده ای تربیت کند صرفا به تصفیه و بازنشستگی اجباری کارشناسان نخبه دست زد و مجبور شد نیروهایی را به خدمت بگیرد که خیلی در زمینه مسائل بین المللی تجربیات بزرگ و ارزشمندی نداشتند.
• از سوی دیگر وزارت خارجه فاقد نگاه و استراتژی جامع و کلی به مسائل جهانی و پیرامونی است. وزارت خارجه در حقیقت به وزارت خانه ای تبدیل شده است که تنها کارهای روزانه و عکس العملی انجام می دهد. یعنی اتفاقاتی روی می دهد و سپس وزارت خارجه بر اساس آن اتفاقات به این فکر می افتد که موضع گیری داشته باشد یا خیر. غافل از این که وزارت خارجه باید دیدبان نظام باشد و از موضعی بالا تحولات پیرامونی و بین المللی را رصد کند و چالش ها و فرصت ها را شناسایی کرده و برای این موضوعات برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت داشته باشد.
• متاسفانه در چند سال گذشته وزارت خارجه فقط به صورت واکنشی و عکس العملی دست به اقدام می زند و در این عکس العمل ها نیز هیچگاه شاهد ابتکار و برنامه ریزی نبوده ایم. یعنی به محض آنکه دیگران اقدامی انجام می دهند وزارت خارجه یا سکوت اختیار کرده و یا عکس العملی غیرمناسب نشان داده است.
• نمونه اخیر این رویکرد واکنش به اعدام شهروندان ایرانی در عربستان است. فارغ از اینکه این شهروندان جرمی مرتکب شده یا نشده اند، وزارت خارجه و بخش کنسولی وزارت خارجه از قبل می دانست که این شهروندان در بند رژیم سعودی هستند. لذا با اتکا به قوانین و کنوانسیون های بین المللی وظیفه وزارت خارجه و حق شهروندان ایرانی بود که وکیل داشته باشند تا از حقوق آنها دفاع شود.
• اما متاسفانه وزارت خارجه آنقدر در این موضوع از خود سهل انگاری نشان داد که این شهروندان بدون هیچگونه جلسه محاکمه ای اعدام شدند.
• به اعتقاد من در این موضوع اگر وزارت خارجه از قبل موضع گیری نشان می داد و در مجامع بین المللی طرح دعوی و یا حداقل طرح موضوع می کرد شاید رژیم سعودی به این راحتی جرات نمی کرد که قوانین و مقررات کنوانسیون های بین المللی از جمله کنوانسیون حقوق کنسولی را نادیده بگیرد.
• درباره مسائلی که در عرصه روابط بین الملل وجود دارد نیز عملکرد وزارت خارجه نشان می دهد که از قبل برنامه تعیین شده ای برای برخورد با موضوعات و تحولات روی داده ندارد.
• از یکسو مجلس بحث کاهش روابط با فلان کشور را مطرح می کند و از سوی دیگر سخنگوی وزارت خارجه مطلب دیگری را بیان می کند. این امر نشان می دهد که ما با یک ناهماهنگی روبرو هستیم و دود این ناهماهنگی بیش از آنکه به چشم اشخاص برود، به چشم کل نظام می رود و خدای نخواسته حقوق حقه ما را تضعیف می کند.
• من امیدورام که جناب آقای صالحی با استفاده از تجربیات کسانی که به ناحق کنار گذاشته شدند به این مهم پرداخته و نه در شعار و نه برای دلخوش کردن چند نفر بلکه در عمل از تجربیات ارزشمندی که حاصل خون دل خوردن های دیپلمات های کارکشته ما است استفاده کنند.
• ما اکنون با تمامی همسایگان خود روابط اگر نگوییم نامناسب، روابط نامشخصی داریم. معلوم نیست همسایه ای که امروز ما برای او آغوش باز می کنیم و سینه چاک می دهیم و دوست و برادر خطابش می کنیم، چگونه در بیست و چهار ساعت بعد یکباره به عامل صهیونیست تبدیل می شود و شعارهایی داده می شود که اصلا قابل مقایسه با شعارهای بیست و چهار ساعت قبل نیست.
• این موضوع نشان از یک سردرگمی در سیاست خارجی است. در حالی که ما باید با توجه به سه اصل بنیادی عزت، حکمت و مصلحت سیاست مدونی داشته باشیم و بر اساس آن حرکت کنیم.
• سردرگمی و عدم کارآمدی وزارت خارجه به دلیل عدم استقلال در تصمیم گیری های کارشناسی می باشد. این موضوع یک آفت برای وزارت خارجه محسوب می شود که قبل از آنکه به کار کارشناسی متکی باشد و کار کارشناسی را به مقامات مافوق خود منتقل کند برعکس عمل کرده و نگاه کند دیگری چه می خواهد تا همان را بگوید.
• به اعتقاد من وزارت خارجه باید درباره هر موضوعی کار کارشناسی انجام دهد و نتیجه آن را به مقامات مسئول گزارش دهد و آنگاه هرچه مصلحت کشور ایجاب می کند بر آن اساس عمل شود.
• اگر خدای نخواسته کسی در جایگاهی قرار داشته باشد که نتواند منافع ملی کنونی ما را تشخیص دهد؛ وزارت خارجه نمی تواند سکوت کند و بگوید من بر اساس میل آقای الف یا ب عمل می کنم؛ بلکه باید بر اساس کار کارشناسی عمل کند.
وقتی آقای متکی اومد سیل نیروهایی که از سایر ارگانهای دولتی بودند و هیچ تخصصی در حوزه سیاست خارجی نداشتند به این وزارتخانه سرازیر شد . شخص آقای متکی چندین نفر از دوستانشون رو اوردن وزارت خارجه که از زمان تحصیلی در هند با هم دوست بودند . مثلا یکی را از یک سازمان تابعه مخابرات آورد و کرد معاون اداری و مالی وزارت خارجه . این آقا به هیچ وجه برای چنین پست بزرگی ساخته نشده بود و اشتباهات بیشماری هم انجام داد بعد به پاس خدمات انجام نداده ایشان را به وزارت خارجه منتقل و باز به استناد خدمات باز هم انجام نداده و تخصصی که نداشت به او رسته سیاسی تقدیم کرد بعد هم او را سفیر کرد در یکی از کشورهای مهم
آقای متکی افراد زیاد دیگری هم آورد
یادش به خیر آقای متکی خانمش را که کارمند هلال احمر بود اورد به وزارت خارجه و یک اداره کل به افتخار تشریف فرمائی ایشان تشکیل داد به نام اداره کل امور زنان که بعد از رفتن آقای متکی به سبب عدم کارائی به یک اداره کوچک تبدیل شد
آقای متکی خیلی کارهای عجیب هم کرد که جای گفتنش اینجا نیست و فقط با آمدن دولت بعدی باید به حساب ایشان رسید
در زمان آقای متکی کار به اونجایی کشید که سفرایی که از بیرون وزارت خارجه می آمدند گاهی همراه خودشون یک نفر را می آوردند که با آنها به محل نمایندگی ببرند کسی هم جرات نداشت مانع انجام کارهای آنها شود .
آقای متکی کارمندانی از آموزش و پرورش و اداره تعاون فلان و بهمان شهرستان هم آورد و انتقال داد به وزارت خارجه
انصافا انصافا قرار است در این وزارتخانه با این اقدامهای ناشایست چه اتفاقی بیافتد ؟!! چه توقعی دارید از اوضاع و احوال؟!! بهتر از این خواهد شد؟!!
علمای سیاسی معتقدند سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است.
شما اول نقبی به سیاست داخلی بزنید. ببینید ما در داخل داریم چگونه رفتار می کنیم؟ آنگاه از دستگاه سیاست خارجی بر مبنای اون انتقاد بفرمایید.
ایشون بهتره بدانند با این مواضع به نان و نوایی نخواهند رسید و نمی توانند اوضاع اسفبار کنونی وزارتخارجه را توجیه کنن و پستی از صالحی بگیرند
مگر وزارت خارجه می تواند خارج از دستورالعمل های اجرایی هم عمل کند؟!
این حرف ها و عتاب به جناب آقای صالحی موجب رونق کشور و مسئولیت های ذاتی محوله کارکنانش نمی شود. حوزه های سیاسی و مناسبات براساس شرایط خاص کشور معنا می شود. حضرت آقای فرازی در بخش اول فرمایشات در بعد پرسنلی تاحدودی صحیح فرمودند و در واقع قدم مفیدی برداشته نشد تازه آنهم بدلیل محدودیت های قانونی و عدم مجوز جذب در همه وزارتخانه ها باید جستجو کرد.
در حال حاضر موفقیت ها را باید در ظرفیت ها و موضوعات منتسبه و چالش برانگیز اساسی کشور از جمله موضوع هسته ای ارزیابی کنیم نه اینکه دیپلماتهایش را بی عرضه و یا کم کار و رخوت زده بدانیم.
اکثر عزیزان دیپلمات همان خط شکن های زمان جبهه و جنگ و یا منتسبین آنها هستند و تغییراتی در طرز تفکر و تعهدات شان ملاحظه نمی شود. دیده بان ها هم کارشان را باید براساس دستورالعمل ها و آموخته های تخصصی انجام دهند.
آن عزیز ناشناسی هم که تمام قد از آقای خاتمی تعریف و تمجید کردند هم باید به این پرسش عمومی بزرگ ملت ما پاسخ دهد که یاران خاتمی و همراهانش در چه شرایطی هستند و در حال حاضر در کجا بسر می برند؟!
متشکرم
یاد کارات افتادم که به نفع آمریکا و اسراییل بود!!!
نگو یادت نمیاد!خوبم یادت میاد!!!
1.آقای خاتمی یادت نیست وقتی رفتی نیویورک ونظریه گفتگوی تمدن ها رو دادی نه تنها کسی سالن رو ترک نکرد بلکه تشویقت کردن و از طرحت استقبال کردن .با این کارت میدونی چه خدمتی به آمریکا کردی؟کاری کردی که طرح حمله احتمالی آمریکا به ایران که اواخردولت قبل داشت نهایی میشد شکست بخوره!!!
2.آقای خاتمی یادت نمیاد؟ازیه طرف کلینتون تحریم ها رو تمدید کرد ولی چند رور بعد شرکت توتال فرانسه باهات قرارداد نفتی بست بدون توجه به تحریم ها؟
3.آقای خاتمی یادت نمیاد چه خدمتی به اسراییل کردی؟هیچ وزیر و زیردستت نگفت ما با مردم اسراییل دوستیم!میدونی چه خدمتی به اسراییل بود؟!!!
4.آقای خاتمی خیانتت به ایرونی ها یادته؟!!!!!!
4-1:هیچ سیاسی رو تو ورزش راه ندادی اگه بود انگشت شمار بود.
4-2:هیچ اختلاسی تو هشت سال ریاستت نبود.اگه بود بد خواهات تا حالا پیراهن عثمانش کرده بودن.این خیانت کمیه؟
4-3:آقای خاتمی یادت نمیاد وقتی میرفتی سفرهای بین المللی بیشتر کشورهای اروپایی میرفتی که خیری ازشون بهمون برسه؟
4-4:آقای خاتمی یادت نمیاد قبل تو فقط دو تا شهرک صنعتی تو کشور فعال بود.شهرک صنعتی البرز تو قزوین وشهرک صنعتی کاوه تو شهر ساوه!ولی آخر هشت سالت تو هراستان حداقل پنج شهرک صنعتی فعال داشت که کلی نیرو توش کار میکرد و کلی آدم ازش نون می خوردن!!!
4-5:آقای خاتمی یادت نمیاد تو دوران تو کارخونه ها پشت سر هم ورشکست نشدن.این خیانت کمی بود؟
4-6:آقای خاتمی یادت نمیاد زمان وزارت اقتصادی ودارایی مظاهری مالیات ها رو از 60 درصد به 40 درصد پایین آوردی و ضمن اینکه توکارخونه ها مالیات بر تولید رو به مالیات بر فروش تبدیل کردی تا دست کارخونه ها باز باشه وکمک به تولید بشه!!!و با اینکه خیلیا گفتن ممکنه کسر بودجه پیدا کنید همون سال 13 درصد افزایش درآمد مالیاتی داشتی؟
4-7:آقای خاتمی یادت نمیاد مجلس تودوره نفت 32 دلاری بودجه رو با 16 دلار بستن تا از کسری بودجه احتمالی جلوگیری بشه ولی وسط سال نفت به زیر ده دلار سقوط کرد ولی باز استخوون بندی کشور سالم بود؟
4-8:آقای خاتمی یادت نمیاد وقتی اومدی شرایط کشور چه جور بود و وقتی دورت تموم شد بخاطر خیانتات کشور به کجا رسید؟پس بذار من بگم:
وقتی اومدی نفت داشت افت قیمت میکرد و رو بودجه تصویب شده نمیشد حساب کرد با این وضع کشور دچار خشکسالی شده بود.ذخیره گندمت واسه سه روز بود.با هیچ کشوری رابطه نداشتیم ولی وقتی رفتی با اغلب کشورهای تاثیر گذارجهانی رابطه داشتیم وصندوق ذخیره ارزی داشتیم ووضع تولید روبراه بود!!!
آقای خاتمی راستش انقدر خیانتات زیاده که دستام خسته شد.
امیدوارم یه مقدار به خیانتات فکر کنی !!
اين مرد بزرگ رو تو عمرم فراموش نميكنم ، نه به خاطر اينكه رئيس جمهور بود به خاطر اينكه به اين ملت نشون داد رئيس جمهور يعني كي و افسوس كه ما ايرانيا كلا آدمهاي قدر نشناسي هستيم ، يكم فكر كنيم زمان خاتمي اوضاع روزنامه ها چطور بود ، تئاتر و سينما چطور ! ورزش چطور ! اوضاع اقتصادي مردم چطور! ارتباط ما با دنيا چطور بود !ادبيات مذاكره يك رئيس جمهور چطور!.....
يه چيزي رو هم من كه توي نفت كار ميكنم اضافه ميكنم:
آقاي خاتمي وقتي رفتي توليد نفتمون 4/4 ميليون بشكه در روز بود ولي الان به همت دولت مهرورز شده 3 ميليون بشكه ر روز.
وقتي رفتي 5 تا فاز توي عسلويه فعال بود و قرار بود تا يه سال بعدش طبق برنامه بشه 10 تا ولي الان 8 سال گذشته و هنوز همون 5 تا فعالن و بقيشون نصفه نيمه.
عالی نوشتی