صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۱۶۵
ایرج گلفام
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۴ - ۲۱ مرداد ۱۳۸۶
مجموعه تلویزیونی «چهارخونه» در روزهای اخیر دچار افت شدید کیفی شده‌بود. تکرار نقش‌های گذشته آفتی بود که انبوه بازیگران شناخته‌شده در این سریال دچار آن شده‌بودند و همین امر سروش صحت و همکارانش را بر آن داشت با افزودن شخصیتی جدید به مجموعه از سقوط «چهارخونه» جلوگیری کنند. برگ برنده‌ای که در شب‌های گذشته در این سریال رو شد، کسی نبود به جز جواد رضویان. 

رضویان برای نجات «چهارخونه» نقشی متفاوت برعهده گرفت. "شنبه" جوانی افغانی که با دوز و کلک وارد فضای خانه شد و هر شب با نیرنگ و دروغ قدمی به جلو برداشت. نکته جالب‌تر آن که مشخص شد داماد خانواده نیز افغانی است که او هم با نیرنگ و تلبس توانسته برای خود زنی و زندگی‌ای دست‌وپا کند.

اما خبری که امروز منتشر شد حکایت از عصبانیت شدید سفارت افغانستان از این اقدام داشت. رایزن فرهنگی افغانستان اقدام دست‌اندرکاران این مجموعه تلویزیونی را در جهت آسیب رساندن به روابط دوجانبه ایران و افغانستان ارزیابی کرد که در شرایط فعلی بسیار قابل تامل است.

اظهارات حبیب‌الله تخاری از آن رو مهم و قابل توجه است که به اتفاقات اخیر در روابط افغانستان و ایران توجه شود. هفته گذشته حامد کرزی سفری به آمریکا داشت. کرزی در این سفر در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی سی‌ان‌ان از نقش ممتاز ایران پیرامون وقایع افغانستان تقدیر کرد. او ایران را کشوری دوست معرفی کرد که در زمینه‌های مختلف یار و یاور افغان‌ها بوده‌است. رییس جمهور افغانستان در این گفت‌وگو ایران را متحد افغانستان در روند صلح و مقابله با ترور و مبارزه علیه موادمخدر قلمداد کرد. این اظهارات البته با واکنش جرج بوش مواجه شد. بوش ضمن ابراز تردید در گفته‌های کرزی، بار دیگر بر نقش ایران در بحران افغانستان تأکید کرد و ایران را تهدیدی برای این کشور برشمرد و اتهامات همیشگی خود را علیه ایران تکرار کرد.

گذشته از این، اخیرا رسانه‌های خبری آمریکا و انگلیس موج جدیدی از جنگ روانی در مسأله افغانستان علیه کشورمان به راه انداخته‌اند. چند روز پیش مجله تایمز در گزارشی مفصل مدعی کمک ایران به شبه‌نظامیان طالبان شده‌بود. تایمز در این گزارش حتی ادعا کرد که ایران قصد داشته سلاح و مهمات را به طور مجانی در اختیار طالبان قرار دهد، که طالبان به‌دلیل آن‌چه مدیونی به دولت ایران خوانده شد، از پذیرفتن کمک‌های رایگان نظامی خودداری کرده‌اند!

این نمونه‌ها هنگامی که در کنار خطر بزرگ‌تری به نام تفرقه‌افکنی‌های دشمنان میان شیعه و سنی قرار گیرند، اهمیت قضیه را دوچندان می‌کنند. شکی نیست که آمریکا و اسرائیل طرحی را پیش می‌برند که در صورت تحقق، منجر به درگیری‌های بزرگ مذهبی در منطقه خواهد شد. نمونه‌های بسیاری از فتاوای علمای وهابی در تخریب اماکن مقدسه شیعیان و یا تعرض به مساجد فرقه‌های مختلف اسلام در کشورهای مختلف همگی در راستای این طرح قابل ارزیابی است.

هرچند ارائه تحلیل‌هایی این‌چنینی درباره یک مجموعه طنز تلویزیونی به باور بسیاری، شایسته نباشد؛ اما مهم این است که همین مجموعه طنز تلویزیونی باعث کدورت نمایندگان رسمی کشور افغانستان در ایران شده‌است. نکته این‌جاست که خنداندن مردم امری پذیرفتنی و موجه است اما آن‌چه غیرقابل قبول است، استفاده از هر ابزاری است در جهت این خنداندن. تهمت، تحقیر و استهزاء مردم کشوری که دارای بیش‌ترین مشرکات فرهنگی با ایرانیان هستند، به هر شکل و صورتی ناموجه است. 
ضمن این‌که طرز لباس پوشیدن و نیز نحوه سخن گفتن "شنبه" شباهتی تام‌وتمام به هم‌وطنان شرق‌نشین کشورمان دارد. بسیاری از اهالی شرق خراسان و سیستان کمابیش با همین لهجه سخن می‌گویند و لباس‌هایی این‌چنین بر تن می‌کنند. این‌که شخصیتی دغل‌باز و کلاش، تشبه به شهروندان کشورمان داشته‌باشد، نیز نارواتر است و شائبه توهین و تحقیر به اقوام بزرگی در داخل و خارج از ایران در رسانه ملی را تقویت می کند. 

پیش از این هم در کارهای طنز تلوزیونی مهران مدیری استفاده از شخصیت‌های خاص با لهجه‌های به‌خصوص مورد استفاده قرار گرفته‌بود که با نگاه حرفه‌ای هرگز به ورطه‌ای این‌چنین گرفتار نیامد. مدیری با پردازش شخصیت طغرل در شب‌های برره که لهجه‌ای سیستانی داشت، توانست هم مردم را بخنداند، هم نقد کند و هم قوم و ملت خاصی را نرنجاند. اتفاقی که در «چهارخونه» روی نداد. 

اما به نظر می آید رعایت چنان ظرایفی در رسانه ملی، بیش از آنکه محصول یک سیاستگذاری اصولی باشد به سلایق اشخاص وابسته است. ای بسا در همین سیما، برای پخش مجدد یک فیلم سینمایی ایرانی، که در دوران جمهوری اسلامی ساخته و اکران شده وحتی پیش از این در سیمای ج.ا.ا نیز پخش شده است بارها و بارها بازبینی و ممیزی انجام می گیرد و گه گاه مانند آنچه بر سر فیلم "هامون" آمد، سانسورهای بسیاری بر آن اعمال می شود؛ اما برای پخش سریالی طنزآمیز نظیر چهارخونه که هر شب پخش می شود و مخاطبان بسیاری نیز دارد، گویی نظارتی وجود ندارد.

و در سایه همین اعمال سلیقه های شخصی در کنار عدم نظارت اصولی و هوشمندانه، یک مجموعه تلویزیونی می تواند باعث رنجاندان بسیاری از ایرانی ها و مردم همسایه و همنژادی چون افغان ها شود و به اختلافات دامن زند. درست همان چیزی که سرویس های جاسوسی و امنیتی آمریکا با صرف ملیون ها دلار در پی آن هستند!
برچسب ها: چارخونه
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: