معاون خانواده مرکز امور زنان ریاست جمهوری با تاکید بر لزوم جلوگیری از اختلاط زن و مرد در محیط کار گفت: این موضوع در ادارات دولتی لحاظ می شود اما در محیط های خصوصی چندان به این موارد حساس نیستند.
زهرا سجادی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این که یکی از تاکیدات مقام معظم رهبری در فرمایشات خود در نشست راهبردی، تامین امنیت زنان شاغل و عدم اختلاط زن و مرد در محیط های کاری بود گفت: خوشبختانه این موضوع در ادارات دولتی لحاظ می شود اما در محیط های خصوصی چندان به این موارد حساس نیستند.
وی با بیان اینکه در محیط های کاری خصوصی امنیت زنان با مشکل مواجه بوده و اختلاط بیش از حد میان زن و مرد در حال گسترش است افزود: به دنبال تمهیداتی هستیم تا در بخش خصوصی امنیت لازم را برقرار کنیم.
به گفته معاون امور خانواده مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری بخش خصوصی شرایط خاص خود را دارد و کافرما در برابر سرمایهگذاری خود، به دنبال سود است و این نکته ممکن است که بخش خصوصی را تحت الشعاع قرار دهد.
سجادی در ادامه با اشاره به اینکه تصویب قوانین حمایتی برای تامین امنیت اشتغال زنان در بخش خصوصی ضروری است تاکید کرد: برای حمایت از زنان شاغل در بخش خصوصی باید بتوانیم به قانون کار ورود پیدا کنیم.
تمامی کارمندان تحت آموزش طرح مطلع مهر قرار می گیرند
معاون خانواده مرکز امور زنان وخانواده ریاست جمهوری در ادامه با اشاره به این که اجرای طرح مطلع مهر در سال جاری به زودی در سراسر کشور آغاز می شود گفت: در سال 91 تمام کارمندان زن و مرد کشور تحت آموزش های این طرح قرار می گیرند.
سجادی ادامه داد: این طرح که در سال 90 به صورت پایلوت در 8 استان کشور برگزار شده بود به اتمام رسیده است و در حال برنامه ریزی برای اجرای آن در سال جدید هستیم.
وی افزود: در سال 91 با برنامه ریزی های انجام شده قرار است تا سراسر کشور تحت پوشش این طرح قرار گیرند و برنامه های آموزشی تحکیم خانواده به صورت نامحدود در این طرح در سطح کشور برگزار خواهد شد.
معاون امور خانواده مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری یادآور شد: این طرح با همکاری سه گروه پزشکی، روانشناسی و فقهی و برای کاهش آمار آثار طلاق در میان زوج های جوان برگزار می شود.
سجادی تصریح کرد: زوجهای جوانی که در پنج سال نخست زندگی مشترک خود قرار دارند در سه بخش سلامت، بهداشت، احکام خانواده و روانشناختی در این طرح شرکت می کنند.
تدریس شکوه همسرداری در دانشگاه تهران
معاون امور خانواده مرکز امور خانواده ریاست جمهوری با بیاناینکه تدریس کتاب شکوه همسرداری در دانشگاه ها اجباری نیست، گفت: کتاب شکوه همسرداری در برخی از دانشگاه های کشور مانند دانشگاه تهران در حال تدریس است و تدریس این کتاب بر اساس تشخیص اساتید انجام می شود زیرا برخی از اساتید تدریس این درس را به عنوان واحد درسی قبول ندارند.
وی در ادامه با بیان اینکه تالیف این کتاب به اتمام رسیده و در اختیار دانشگاه ها نیز قرار گرفته است افزود: دانشگاه ها اجباری برای تدریس این کتاب ندارند اما بر اساس برنامه ریزی ها بهتر است تا این کتاب در برنامه درسی دانشجویان قرار گیرد.
نميدونم چرا هر چي ميخوام امتياز بدم نميشه. ولي مهم نيست.
مهم اينه كه هيچ كي نگفت منظور از اختلاط چيه؟
اگر منظور اختلاط .... اينه كه هيچ كي اون رو نميپسنده و فكر نكنم خداوند انسان رو در هيچ كجا (حتي ديار كفر) بي غيرت آفريده باشه، مگر اينكه انسان اون رو تو توالت جا گذاشته باشه.
نظر شخصي من اينه هر چي بيشتر وارد اين مسائل بشيم گندكاريهايي رو ميشه كه نگو...
هر چه بگندد نمكش ميزنند،واي بروزي كه بگندد نمك
الحمداله اگر بين مردم و كارمنداي عادل اين مسائل (خيلي كم) شنيده ميشه بين ...... بيشتر شنيده ميشه!
يا حق
اینم مدرک:
looking for freedom and you haved
پلیس به چه سازی رقص کند اگر در خیابانها باشد می گویند سرکوب گر است اگر نباشد ملت وحشی همدیگر را زنده زنده می خورند
بچه ها باورتون میشه؟
چی شده؟
من یه زن دیدم سرش روازدرکرده بیرون.
پس نسلشون هنوزمنقرض نشده!
بایستی مجلس آقایان از بانوان جدا شود.
فرارو نقل قول طاهري بنيان گذار حلقه ي كيهاني رو تاييد مي كنه!
هموني كه دستگير شد
به همین خاطره که میگن وقتی امام زمان (عج) ظهور می کنند و دین اسلام رو جاری می فرمایند همه فکر میکنند که ایشون دین جدیدی آوردند.
یا حق
کاملا"درست است.نمی توان هرضد فرهنگی را با بی فرهنگی پاسخ گفت.
اگرحضورهمکارانه زن ومرد در محیط های کاری فرهنگ سازی شود.دیگر نیازی به دیوار کشی وایجاد هزار دستگاه نظارتی نیست
فعلا که صدا و سیما خوب داره فرهنگ سازی میکنه!
فلسفه حجاب
هر دریافتی از هستی، زکاتی دارد که بازتاب متناسب با آن دریافت است. به بیان دیگر، جهان هستی برای هر کسی اسبابی فراهم کرده و به هر فردی استعدادی داده است که مستلزم شکر است و شکر آن، در قالب زکات یعنی بازگرداندن یک کادو به هستی می¬باشد. بنابراین، در قبال هریک از عواملی که برای ما مفید است یا خاطرمان را آسوده کرده است، زکاتی وجود دارد: زکات علم، زیبایی، همسر و فرزند خوب، مال و شهرت و ....
¬در این میان، فلسفه حجاب پرهیز از خودنمایی است که نوعی زکات به شمار می¬رود. در واقع حجاب مانع خودنمایی و ایجاد شعور معیوب ناشی از آن است؛ تا از این رهگذر انسان کادویی (زکاتی) در خور شأن هستی به آن داشته باشد. در این دیدگاه، زن و مرد، هر دو در این چارچوب قرار میگیرند و حجاب تعریفی انسان شمول می¬یابد. این حجاب ناشی از بی نیازی و غنای عرفانی است. یعنی کسی که به بلوغ عرفانی برسد، حجاب را رعایت میکند.
البته حجاب موضوع بسیار پیچیده و مفصلی به شمار می¬رود که از دو منظر کمی (ظاهری) و کیفی (باطنی) مورد بررسی قرار می گیرد. بعد کمی حجاب در قالب شریعت مطرح می شود و در تمام مکاتب الهی، به طرق مختلف لازم دانسته شده است. اما در کنار پیروی از شریعت (اصول رهروی)، بعد کیفی این پیروی نیز مطرح است که بی توجهی یا کم توجهی به آن، نتیجه کامل نخواهد داشت و دینداری واقعی نخواهد بود. به بیان دیگر مي توان گفت حفظ و رعايت ظاهری احكام و دستورات دینی کافی نیست و تعالی با حفظ ظاهر و باطن دين حاصل می¬شود.
در بررسی کیفی حجاب مسائلی همچون "انرژی نوع دوم"، "جاذبه و دافعه" و "ارزش وجودی" را مطرح می شود:
انسان معمولی جدای از انرژی حاصل از مصرف مواد غذایی که آن را انرژی نوع اول می نامیم، به انرژی های دیگری نیز محتاج است. یعنی حتی وقتی تغذیه کاملی داشته و از استراحت کافی بهره¬مند شده است، با وجود رفع همه نیازهای جسمی خود، هنوز با کمبودهایی مواجه است که باعث می¬شود احساس رضایت نکند. یکی از این انرژی ها انرژی نوع دوم است که در اثر تعریف، تمجید، توجه و ستایش دیگران حاصل می شود. برای مثال، انسان معمولی با شنیدن یک جمله خوشایند کاملا سرحال می شود و با شنیدن یک جمله ناخوشایند، به شدت پریشان (دشارژ) و از انرژی تخلیه می¬شود.
انسانی که در زندگی، انگیزه متعالی مانند پیمودن مسیر کمال و خود شناسی ندارد، همیشه در صدد جلب توجه دیگران و جذب انرژی نوع دوم است و برای این جلب توجه، مبادرت به خودنمایی می کند. بنابراین، اگر فردی فقط حجاب ظاهری را رعایت کند، همان تشعشعات شعوری خودنمایی او کافی است تا از نظر کیفی بی حجاب باشد.
حجاب از نظر کیفی به معنی قطع نیاز به خودنمایی، حتی در ورزش¬های تیمی و یا هر کار گروهی دیگری نیز به عنوان یک اصل مطرح می گردد. مثلا در یک تیم فوتبال، اگر هر بازیکن در جهت خودنمایی و مطرح کردن خود و بدون در نظر گرفتن حرکت تیمی و جمعی، سعی کند به تنهایی گلی را به ثمر رساند تا فقط او به عنوان گلزن معرفی گردد، این تیم هرگز موفق نمی شود. تیمی موفق است که بازیکنان آن نه خود را بلکه کل تیم را ببینند. نیاز به خودنمایی و یا انرژی نوع دوم باعث می شود هرکس برای مطرح کردن خود حرکت کند و نه در راستای هدف جمعی. اما وقتی خورشید انگیزه متعالی در آسمان وجودی انسان طلوع می کند، انسان، ستاره های کم نور امیال خویش، مثل میل به خودنمایی و... را خود به خود نمی بیند. هرچند این میل هنوز در انسان هست، اما انگیزه متعالی کمال گرایی، امیال دیگر را محو می کند و فرد از انرژی نوع دوم بی نیاز می گردد.
در این رابطه زن یا مرد بودن فرقی نمی کند. حجاب برای خانمها جنبه ای دارد و برای مردها جنبه ای دیگر. یک مرد ممکن است به طرز نامناسبی لباس بپوشد و زنجیری به گردن و گوشوارهای به گوش داشته باشد که شاید ظاهرا حرام هم نیست؛ اما چون برای خودنمایی و جذب انرژی نوع دوم از دیگران است، او را از حجاب دور کرده است. یک زن هم به طرق مختلف می-تواند پوشش و ظاهری داشته باشد که نشانه خودنمایی او باشد. قرار است حجاب ما را از خودنمایی دور کند و قطع نیاز به انرژی نوع دوم محقق شود. به طور کلی انسان خام یا معمولی را می توان گدا دانست؛ گدای جلب توجه، گدای محبت و در یک کلام، گدای انرژی نوع دوم. اما یکی از مراحل بلوغ، بلوغ عرفانی است و زمانی رخ می دهد که انسان به بی نیازی رسیده باشد.
در آغاز آفرینش آدم، ملائک به او سجده کردند. با آن سجده، ما به طور سمبلیک با انرژی نوع دوم آشنا شدیم و امروز آثار آن در ما نمایان است. این گرایش طبیعی یک انسان معمولی از بدو تولد است و تا زمانی که مسیر خودشناسی را طی نکند، این گرایش غیر طبیعی نیست. تا جایی که به نظر روانشناسان مورد توجه قرار گرفتن نیاز طبیعی انسان به شمار می¬رود و این نشان می¬دهد که این نیاز تا چه حد با نهاد ما در آمیخته است. ولی با بلوغ عرفانی، انسان کاملا از این نیاز فارغ شده، از تشویق، جلب توجه کردن، مورد ستایش قرار گرفتن و به طور کلی، از انرژی نوع دوم بی نیاز می شود. از منظر اجتماعی نیز حجاب به عنوان یک اصل ضرورت پیدا می کند. مظاهر خودنمایی می تواند در هر لباس یا کسوتی نمایان گردد؛ تا جایی که حتی فردی با حجاب کامل ظاهری (پوشش کامل) می تواند بیشتر از فردی به ظاهر بدحجاب جلب توجه کند. ریشه این امر را باید یافت و اصلاح کرد. رسیدن به حجاب واقعی، بلوغ یک جامعه را نشان می دهد. جامعه ای که تشنه جذب انرژی نوع دوم باشد و هر فرد در آن جامعه بخواهد فقط خود را مطرح کند، هرگز پیشرفت نمی کند.
لذا اولین گام برای رشد معنوی یک جامعه آن است که در آن، نیاز به موارد ذکر شده به حداقل رسیده باشد. پس از آن است که این جامعه پذیرای مباحث پیچیده تری می شود و می¬تواند به پوشش متناسب با بلوغ عرفانی خود دست یابد.
غالبا ما برای هر شیئی متناسب با ارزش وجودی آن پوششی در نظر می گیریم و هیچ گاه برای یک شیئ بی ارزش بسته یا پکیج گران قیمت تهیه نمی کنیم و به عکس، هیچ کالای گران¬ قیمتی را نیز در پوششی بی ارزش (برای مثال در کاغذ) نمی پیچیم. مثلا برای یک قطعه الماس، جعبه ای را طراحی می کنیم که خود آن جعبه نیز ارزش و قیمت قابل توجهی دارد. پوشش یک فرد نیز باید با ارزش وجودی او هماهنگ و همسو باشد.
همین بحث ارزش وجودی، در مورد یک جامعه نیز مطرح می شود. اینکه افراد از لحاظ ادراکات عظیمی چون درک انا الحق، درک حس حضور، درک شکر وجودی و رسیدن به این مفهوم که از کجا آمده اند و به کجا می روند، در چه مرحله ای قرار داشته باشند، در بلوغ عرفانی و انتخاب پوشش آن¬ها تأثیر مستقیم دارد. درک این مهم که حضور ما هدفمند است و جهان هدفی دارد و هوشمندی عظیمی بر آن حاکم است، درک این مطلب که ما نیز در این عرصه نقش هوشمندانه ای داریم و در یک مجموعه هوشمند یک جزء نمی تواند بدون هدف باشد و اگر هستی هوشمند است ما نیز هستیم و اگر هستی نقشه ای را دنبال می کند ما نیز نقشه ای را دنبال می کنیم، به ما اثبات می¬کند که وجودمان ارزشمند است و بنابراین، متناسب با آن ارزش برای خود نحوه حضورمان در جامعه را تعریف می¬کنیم.
عالم هستی بر مبنای عرضه طراحی شده است و در آن هر چیزی با عرضه معنا پیدا می کند. ارزش برقراری ارتباط انسان با انسان نیز در همین است که نشان می دهد هر انسانی به چه شکل و ترتیبی در ارتباط با دیگران قرار می گیرد؛ ارتباط موجود را چگونه ارزیابی می کند و چه نتیجه ای از آن می گیرد. در حقیقت، انگیزه و نحوه ارتباط او حاکی از آن است که چه چیزی را به جهان هستی عرضه می کند. هر فردی متناسب با ارزشی که در درون به آن دست پیدا کرده است، خود را عرضه می کند. مسلما انسان پوچ گرا و نهیلیست به یک طریق خود را عرضه می کند و انسان افسرده به طریقی دیگر و ... . در نتیجه با بی نهایت عرضه مواجه هستیم که کاملا نسبی است و به ارزش گذاری درونی افراد بستگی دارد. پس هر جامعه ای باید معرفتی پیدا کند تا از طریق آن بتواند به ارزش هایی برسد و یا ارزش هایی را زنده کند و برای نسل های بعد از خود به ارث بگذارد. در خصوص معرفی حجاب و مفهوم عمیق آن به جامعه، باید به همین نحو جاذبه هایی ایجاد کرد؛ زیرا با ایجاد دافعه نمی¬توان انتظار داشت که حجاب نهادینه شود. در جامعه ای که به طور بنیادی در زمینه نهادینه کردن این ارزشها اقدام نشده است و توجیه لازم و کافی برای آن وجود ندارد، با زور و ایجاد دافعه نمی توان به هدف نهایی رسید. اما برای مثال، وقتی فلسفه حجاب تبیین شود، نهادینه شدن این ارزش، امکان¬پذیر است. در نهایت، زکات شعوری این همه زیبایی که هستی به ما عطا کرده است، چیزی جز عرضه شعور مثبت به آن (هستی) نیست. اما نه تنها در بسیاری از موارد ما این شعور مثبت را عرضه نمی کنیم، بلکه آنچه به هستی ارائه می دهیم، شعور منفی خودنمایی است. حجاب اولین قدم در جلوگیری از ساطع کردن این شعور منفی است تا بعد از آن بتوانیم شعور مثبتی را به عنوان زکات شعوری به هستی عرضه کنیم.
مقاله ای از مقالات استاد محمدعلی طاهری بنیانگذار طب مکمل فرادرمانی در ایران
دیوانه شدم تورا آهی ندهم
در خلقت تو هزار هنر می بینم
با یاد تو من ترانه ها می خوانم
اشعار من از بهر صفای تواست
هر چند آدمی هستم سست م
نادان هستند و عقب افتاده
از کانادا کاریکاتوریست گل آقا هستم در موردرسنتجاوزبهدختران در غرب که از ۷ سالی آغاز میشود خبر دار شوید و جهنم این جا زرق و برق جشنواره ها قلابی است واقعیت را پیدا کنید لطفا