صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۱۵۰۷۵
هیچ چیز آدمی را به اندازه "نادیده گرفتن شعور"ش آزرده نمی کند. این نکته ای است که گویا خیلی ها نمی خواهند بدان گردن نهند و ای بسا تصور می کنند خودشان انسان های آگاه، تحصیل کرده و با شعوری هستند که سوار بر ماشین زمان، به گذشته ها رفته و به مردمانی بدوی و جاهل و بی خبر از همه چیز رسیده اند!
تاریخ انتشار: ۲۱:۴۹ - ۱۹ خرداد ۱۳۹۱

هیچ چیز آدمی را به اندازه "نادیده گرفتن شعور"ش آزرده نمی کند. این نکته ای است که گویا خیلی ها نمی خواهند بدان گردن نهند و ای بسا تصور می کنند خودشان انسان های آگاه، تحصیل کرده و با شعوری هستند که سوار بر ماشین زمان، به گذشته ها رفته و به مردمانی بدوی و جاهل و بی خبر از همه چیز رسیده اند!
 
این روزها، گران شدن کالا و خدمات، یک  پدیده عادی شده است و مردم خسته از گرانی ها، حتی نای پرسش از میزان گرانی ها را نیز ندارند جز این که تا آنجا که می توانند صورتحساب ها را پرداخت می کنند و بعد هم به دنبال کاهش یا حذف برخی اقلام از سبد خانواده هستند: از گوشت گرفته تا لبنیات و از سفر تا نو نوار کردن خانه هایشان!
 
هر چند این گرانی ها آزار دهنده هستند و گاه به معنای واقعی کلمه "خانمان سوز" (اثرات فقر در طلاق و فحشا و سرقت را به یاد بیاورید)، اما آزار دهنده تر از همه این است که یک عده می کوشند آنچه " اظهر من الشمس" است را کتمان کنند و در روز روشن و در حالی که با مخاطب خودشان زیر اشعه تابان خورشید نشسته اند، بگویند: "به به ! چه شب زیبایی !" و بعد هم در حالی که دستانشان را بر روی پیشانی سایه بان کرده اند تا خورشید چشمانشان را نزند، شروع به استدلال می کنند که الان شب است.
 
با مروری بر ادبیات و رفتارهای برخی مسوولان و نهادهای مسوول در قبال گرانی ها، شاهد آنیم که نه تنها هیچ کدام مسوولیت گرانی ها را بر عهده نمی گیرند ، بلکه به لطایف الحیل، سعی در انکار و کتمان و فرافکنی دارند:
 
انکار و پاک کردن صورت مساله
 برخی مسولان، اساساً دست به تکذیب شان خوب است. وقتی رئیس جمهور در اوج تورم و در حالی که کمر مردم زیر بار گرانی های شکسته، با خونسردی می گوید تورم تنها 6 درصد است و یا زمانی که گرانی ها را منکر می شود و آن جمله تاریخی "سر کوچه ما ارزان است" را بیان می کند یا هنگامی که وزیر راه و شهرسازی، می گوید که مسکن گران نشده، آیا به جز انکار واقعیت ها و پاک کردن صورت مساله، نام دیگری بر این رفتارها می توان نهاد؟ اگر نام دیگری می شود نهاد آن نام دیگر "نمک بر زخم پاشیدن" است.
 
کوبیدن قیمت سایر کشورها بر سر مردم
این هم روشی است که برخی مسوولان بدان علاقه وافری دارند. خدا نیاورد که فلان مسوول خبردار شود در فلان کشور قیمت مثلاً بنزین یا تعرفه مکالمات تلفنی از ایران بیشتر است! از فردایش این موضوع را همانند چماق بر سر مردم خودمان می کوبد که "نگاه کنید در فلان آباد قیمت ها دو برابر اینجاست!" و البته نمی گوید که در آنجا، اگر مثلاً بنزین دو برابر است، قیمت خودرو یک سوم اینجاست و جاده ها و خیابان هایش استاندارد هستند و ملت برای پیدا کردن یک جای پارک در معابر پایتخت، جان به سر نمی شوند!
 
کم فروشی با قیمت سابق
این طرح خلاقانه(!) مخصوصاً در ابتدای اجرای هدفمندی یارانه ها مورد توجه قرار گرفت و برای این که به خلق الله بقبولانند که هدفمندی باعث گرانی نمی شود، از حجم محصولات کاستند و مثلاً شیر 900 گرمی را در همان بسته های شیر یک کیلویی و با قیمت سابق به مردم فروختند یا از تعداد برگ های دستمال کاغذی کاستند و ... و در این میان، مسوولان هم با لبخندی رضایت آمیز ندا در دادند که دیدید با طرح هدفمندی گرانی پیش نیامد و پیش بینی های منتقدان غلط بود؟ (البته بماند که بعداً قیمت ها چنان بالا رفت که با کاستن 100 گرم شیر و کم کردن 10 برگ دستمال هم نمی شد شوی ارزانی را ادامه داد!)
 
تغییر تعریف
این هم برای خودش حکایتی دارد و از ابتکاراتی است که ای بسا تنها به مخیله مسوولان ایرانی خطور می کند. نمونه اش همین مخابرات خودمان است که قیمت مکالمات را اصلاً تغییر نداده و هر پالس را همچنان 44.7 ریال محاسبه می کند. فقط یک تغییر کوچک (!) در تعریف پالس داده اند:
تا پيش ازاين هر پالس تماس از تلفن ثابت به ثابت از ساعت 6صبح تا يك ظهر 134 ثانيه، از ساعت يك ظهر تا 21 شب ميزان 159 ثانيه و ازساعت 21 تا 6 صبح ميزان 193 ثانيه بود اما برای این که قیمت هر پالس تلفن افزایش نیابد، تعریف پالس را تغییر داده اند و از این به بعد به هر 120 ثانیه یک پالس می گویند و البته تأکید مؤکد می کنند که قیمت همان 44.7 ریال است!
 
تغییر تعریف البته در این مملکت ، مسبوق به سابقه است: تغییر تعریف تورم ، بیکاری و به کار بردن ادبیاتی نظیر "تعدیل نیرو" برای اخراج های گسترده و "تعدیل قیمت ها" برای گران کردن و ... !
 
ارزان شد!
جنس، هزار تومان می رود رویش، آقایان و رسانه هایشان سکوت می کنند و وقتی از آن هزار تومان افزایش یافته، 20 تومانش کم می شود مصاحبه می کنند و کلاس می گذارند که بازار را کنترل کردیم و قیمت ها را پایین آوریم! مراجعه ای به آرشیو سخنان مسوولان بانک مرکزی در باب مدیریت شان بر بازار سکه و ارز مشتی از این خروار را عیان می کند.
 
فرافکنی ؛ شاه کلیدی که به همه درها می خورد!
وقتی هم که آش آنقدر شور می شود که با انکار و تغییر تعریف و کم فروشی و ... کاری از پیش نمی رود ، نوبت به "شاه کلید" می رسد: فرافکنی!

در همین بحران اخیر ارز که ظرف چند روز، یک سوم از ارزش پول ملی کاهش یافت و همه عالم و آدم متحیر از افزایش قیمت ها شدند، آقایان ترجیح دادند به جای مسولیت پذیری ، همه چیز را به گردن پیامک های بیندازند که قیمت های موجود را اعلام می کردند! و یا در سایر گرانی ها مانند قیمت مسکن، از دست هایی سخن بگویند که در کار دولت ایجاد اختلال می کنند و نام هایشان هم در جیب رئیس جمهور است!
 
بعد از تحریر:
آقایان و خانم های مسوول! از گرانی های روزمره تان سپاسگزاریم! همین ما را بس است، در ضمن هیچ مسوولیتی هم متوجه شما پاکدستان نیست (!) ولی شعورمان را نادیده نگیرید و بر زخم گرانی ها، نمک اهانت نپاشید.

برچسب ها: گرانی کالا خدمات
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
ناشناس
۱۸:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۲
نوشته هایتان را باید با آب طلا نوشت
به خدا حرف دل مردم رو میزنید
ناشناس
۰۹:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
ممنون واقعا صحیح می فرمائید و عین این مطالب را از کوچک وبزرگ. با سواد و بی سواد و حتی با شعورو بی شعور می دانند و این مسائل تبدیل به جک شده اما بالاخره صبر هم اندازه ای دارد
ناشناس
۰۹:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
یکی پیدا شد از دل این مردم بگه...نگارش پرمعنایی بود
اكبر
۰۹:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
واقعا به درستي گفتيد . دستتون درد نكنه
ناشناس
۰۹:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
ای ناز قلم ات، به نظر من این نوشته ها رو باید قاب گرفت و زد سر درب ورودی ساختمان دولت ویکی اش هم گذاشت در موزه ملی تا آیندگان بدانند چه بر سر این نسل سوخته رفت.
ناشناس
۰۸:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
البته شش روش رایج روشهای دیگری هم وجود دارد از جمله اعلام قیمت کالا در معضی محلات مانند نارمک
ناشناس
۰۸:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
خش گفتي اما كو گوش شنوا آنچه كه در جمهوري اسلامي اهميتي ندارد مردم هستند البته بجز روزهاي درخواست راي
ابراهيم
۰۶:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
حرف دل
سعید
۰۲:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
میدانید وقتی کسی در جایی که باید باشد نباشد همین اوضاع پیش می آید ما مردم شده ایم موش آزمایشگاهی ،هر کسی از راه می رسد می خواهد یک جور ملت را به بازی بگیرد بگذریم از این که متاسفانه بعضی هموطنان ما هم با عملکردشان آب در آسیاب اینها می ریزند اما تا وقتی شعور اجتماعی و درک جامعه بالا نرفته است وضع همین است که هست . درست است که اکثر مسئولین از زیر بار مسئولیت شان شانه خالی می کنند اما در این میان مردم نیز نباید از ابزارهای در اختیارشان که می تواند موثر باشد استفاده نکنند چرا وقتی فلان جنس گران می شود برای انبار کردن آن به بازار هجوم می برند در این زمان بهترین واکنش نخریدن است اما ما بدترین واکنش را داریم .
اصلاح امور جامعه دو طرفه است نه یک طرفه
ناشناس
۰۱:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
شعورمان را نادیده نگیرید و بر زخم گرانی ها، نمک اهانت نپاشید.

ممنون فرارو
ناشناس
۰۰:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
عجب چیزهایی نوشت همش منطقی بود واقعا یه لحظه احساس کردم که پیر سالاری داره محو میشه و جوانان لایق دارن روی کار میان . بیم داشته باشی تو این مملکت از پشت خنجر میخوری ممنون از نترس بودن رسانه ایران که چند ساله داره قوی میشه اما حیف که مسئولان نادانند و حتی میدانند با تک نرخی شدن ارز نیمی از این مشکلات رانت خوری و گرانی کم میشود اما چه بسا که این کار را نمیکنند
ناشناس
۰۰:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
والا بخدا
ناشناس
۲۳:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۹
آفرین به شما که حرف دل مردم را به خوبی بیان کردید
علی
۲۳:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۹
از بزرگواری شنیدم گه میگفت: احمق تر از همه کسی است که فکر میکند مردم را فریب میدهد. ای کاش کسی پیدا میشد و به اینها میگفت که مردم هر موردی را بیشتر و بهتر از شما میفهمند.و نظرات شما هیچ تغییری در دانسته های آنهاایجاد نمیکند. واین اظهار نظرها متاسفانه دروغ پردازیهایتان را شفافتر میکند