همایش های بینالمللی فرصتی هستند تا تصمیمهای مهم در جهت اعمال سیاستهای جهانی در آن اتخاذ شود. اما آنطور که جاناتان پاول مینویسد٬ دنیای عجیبی است. جاناتان پاول (نویسنده مطلب)، رئیس دفتر کارکنان تونی بلر، نخست وزیر سابق بریتانیا بوده است.
گروه ۸، گروه ۲۰، ناتو و همایش های تمام نشدنی اتحادیه اروپا. اکنون بیشتر از هر زمان دیگر همایش برگزار می شود.
وقتی برای شرکت در همایش ها٬ تونی بلر را همراهی میکردم از تشریفاتی که به عمل میآمد کاملاً متحیر می شدم.
هواپیماها با تشریفات در فرودگاه مینشینند و خودروها به ترتیب ارشدیت مقام ها به دنبال آنها فرستاده می شود.
گاهی اوقات در برنامهریزی ها خللی پیش میآید و مجبورید سوار بر ماشین ساعتها دور همان میدان در بروکسل بچرخید و وقت تلف کنید.
پس از آنکه مقامات در بین غرش کاروان موتور سواران از راه میرسند و سخنانی برنده و قاطع خطاب به اعضای منتظر مطبوعات ایراد میکنند٬ به گوشه ای هدایت می شوند.
دوربین تلویزیونها در حالی که رهبران به اتاق کنفرانس راهنمایی میشوند٬ به دور آنها می چرخند تا بلکه بتوانند ببینند کدام یک از رهبران به گرمی با یکدیگر خوش آمد میگویند و کدامیک به سردی باهم رفتار می کنند.
دیوید میلیبند٬ وزیر خارجه سابق بریتانیا می گوید: "در زمینه سیاست خارجی باید دلبری بلد باشید."
به طور حتم حال و هوای شرکت کنندگان بر نوع تصمیم هایی که اتخاذ میشود میتواند تاثیر مثبت و یا منفی داشته باشد.
رهبران با تجربه رقبای خود را ارزیابی میکنند تا ببیند کدام یک نگران است٬ کدام حواسش پرت است و کدام حوصله اش سر رفته است تا به نفع خود از آن استفاده کنند.
همیشه این سؤال در ذهن من وجود داشت که چرا همایش ها٬ به ویژه در اروپا٬ تا ساعت سه صبح طول می کشد.
گاهی اوقات به خاطر پیچیدگی مسائل مورد بحث است اما بیشتر وقتها به روش سیاستمداری مربوط می شود.
اگر در ساعت ۳ صبح تصمیمی برخلاف میل شما اتخاذ شود٬ این فرصت را به شما میدهد که در چشمهای رأی دهندگان نگاه کنید و بگویید که تا آخرین لحظه پای حرف خود ایستاده اید.
گاهی اوقات ساعات دیر هنگام و فشار اتخاذ تصمیم های اساسی آنقدر زیاد است که باعث میشود بعضیها از کوره در بروند و رفتاری بی ادبانه از آنها سر بزند.
هنوز روزی را به یاد میآورم که ژاک شیراک، رئیس جمهوری پیشین فرانسه بعد از ایراد سخنان خسته کننده وزیر خارجه فنلاند گفت که او فرصت خوبی را برای ساکت شدن از دست داد. یا خنده تمسخر آمیز او هنگامی که فنلاند قصد داشت میزبان همایش آژانس غذای اروپا شود، چون مردم فنلاند به خوردن گوشت گوزن علاقه دارند.
قطعاً موضوع غذا در همایش ها از اهمیت خاصی برخوردار است.
رقبای هلموت کهل٬ صدر اعظم پیشین آلمان٬ معمولاً این موضوع را حربه قرار میدادند و میگفتند که او همیشه گرسنه است و نمیتواند مذاکرات طولانی و آزاردهنده در همایش های اروپایی را به ثمر برساند.
در یکی از جلسات شورای اروپا در لوکزامبورگ٬ جان میجر، نخست وزیر پیشین بریتانیا و از دوستداران همبرگر اصرار کرد که برای نمایندگان خسته بریتانیایی چند تا همبرگر بیاورند.
داگلاس هرد٬ وزیر امور خارجه در دولت میجر به همبرگرهایی که آوردند چشم غره ای رفت که انگار تا به حال هیچوقت همبرگر ندیده است.
اینکه چه کسی در کنار چه کسی مینشیند نیز نقش مهمی در موفقیت و شکست یک همایش دارد.
حروف الفبای انگلیسی معمولاً در نشاندن نمایندگان آمریکا (یونایتد استیتس) و بریتانیا (یونایتد کینگدام) در کنار یکدیگر عمل میکند٬ اما بعد از آنکه ناتو گسترش یافت و اعضای جدیدی مانند اوکراین (یوکرین) به آن پیوستند٬ دیگر کمتر چنین اتفاقی افتاد.
لرد رابرتسون٬ دبیر کل پیشین سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) می گوید: "آمریکایی ها و بریتانیایی ها از اینکه کوچما٬ رئیس جمهوری اوکراین در کنارشان بنشیند راضی نبودند اما به خاطر ترتیب الفبای انگلیسی باید او را در کنار تونی بلر و جورج بوش می نشاندند."
اما آنطور که رابرتسون میگوید این سر درد دیپلماتیک باید با ظرافت حل می شد. رابرتسون در این باره گفت: "یک روز صبح که داشتم دوش میگرفتم ناگهان فکری به سرم زد و تصمیم گرفتم بر اساس ترتیب الفبای زبان دوم ناتو٬ یعنی فرانسوی٬ نمایندگان را به دور میز مذاکره بنشانم. به این ترتیب تونی بلر در کنار نمایندگان رومانی مینشست٬ جورج بوش کنار استونی و آقای کوچما تنها می نشست."
اما در دنیایی که اسکایپ و تله کنفرانس وجود دارد چرا هنوز رهبران جهان سوار بر جت های خود برای دیدن همتایان خود به آن سر دنیا می روند. آیا کارشان با یک کنفرانس تلفنی انجام نمی شود؟
هر روز تعداد سیاست مدارانی که از طریق پیامک (اس ام اس) یا ای میل با همتایان خود در سراسر دنیا ارتباط برقرار می کنند بیشتر می شود٬ اما به عقیده رابرتسون هیچ چیز با ملاقات رو در رو قابل مقایسه نیست.
او در این باره می گوید: "هنوز چیزی اختراع نشده تا برای پیدا کردن راه حلی مشترک بتواند جایگزین گفتگوی یک انسان با انسانی دیگر شود."
لرد کرینگتون٬ اولین وزیر امور خارجه در دوران نخست وزیری مارگارت تاچر گفت: "من واقعاً در مورد موفقیت همایش ها مطمئن نیستم. به نظر من نهایتاً مسائل مهم بر اساس منافع ملی اتخاذ میشوند و نه بر اساس اینکه چه کسانی بیشتر با هم رفاقت دارند."