مذاكرات ايران و 1+5 در بغداد به شكلي پايان يافت كه مردم ايران بار ديگر دريافتند به غرب نميتوان خوشبينانه نگاه كرد.
مذاكرات ايران و 1+5 در بغداد در پايان هفته گذشته در حالي خاتمه يافت كه كاترين اشتون، سرپرست هيات گروه 1+5 در پايان اعلام كرد: «ما به پايتختهاي خود بازخواهيم گشت و پس از مشورت در پايتختهاي خود در مسكو دوباره مذاكرات ادامه خواهد يافت.»
وي اضافه كرد: «مبناي مذاكرات، گام به گام، ان پي تي و "قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل" خواهد بود.» و بار ديگر توافق صورت گرفته در استانبول را زير پا گذاشت.
در همين حال روسيه مذاكرات بغداد را سازنده اعلام كرد و از سويي وندي شرمان، مذاكرهكننده آمريكا در مذاكرات 1+5 روز جمعه «براي مشورت درباره موضوعات منطقهيي» راهي سرزمينهاي اشغالي براي گفتوگو با مقامات صهيونيستي شد.
اين در حالي است كه در مذاكرات استانبول 2 قرار شد كه مذاكرات، گام به گام و بر مبناي ان پي تي باشد.
قبل از برگزاري اجلاس بغداد كارشناسان و تحليلگران ايراني تاكيد داشتند كه 1+5 پيش از اين به تعهدات خود پايبند نبوده و قابل اعتماد نيست و در پايتخت عراق بايد گامي براي اعتمادسازي بردارد.
تيم مذاكرهكننده ايراني تلاش كرد با رويكردي واقعبينانه به پاي ميز مذاكرات رود و بر روي پيشنهادات جامع خود پافشاري و از سياست صندلي خالي دوري كند.
اين در حالي است كه طرف مقابل (1+5) صرفا پيشنهاداتي «جزئي» و «سطحينگر» ارائه و فقط هدف ادامه مذاكرات را دنبال كرد. اما ايران تاكيد داشت كه ابتدا بايد چارچوب مذاكرات مشخص شود بعد درباره آن به مذاكره پرداخت.
اين كارشناسان و تحليلگران معتقد هستند كه آمريكا قصد دارد مذاكرات را تا زمان انتخابات رياست جمهوري آمريكا ادامه دهد و همزمان در رسانههاي خود، ايران را تهديدي امنيتي براي جهان معرفي كند كه فقط با اقدام نظامي ميتوان آن را رفع كرد و بعد در آستانه انتخابات با ايران به توافق برسد و باراك اوباما، رئيسجمهور آمريكا پيروز انتخابات دور دوم شود.
اين كارشناسان سياسي بر اين باورند كه ظاهرا دولت باراك اوباما نميخواهد از اتفاقاتي كه در زمان انتخابات رياست جمهوري جيمي كارتر افتاد درس بگيرد؛ چرا كه هيچ تضميني وجود ندارد ايران حاضر باشد با دولتي كه بارها تعهدات خود را ناديده گرفته است به توافق برسد و در نتيجه صبر كند تا دور دوم انتخابات رياست جمهوري آمريكا برگزار و با رئيسجمهوري بعدي آمريكا در قالب 1+5 گفتوگو كند.
ايران پيش از اين غنيسازي را دو سال داوطلبانه متوقف كرد، پروتكل الحاقي را نيز اجرا كرد، حتي بيانيه تهران را امضا كرد اما آمريكا هيچ واكنش سازندهاي از خود نشان نداد و همين امر ريشههاي بياعتمادي مردم ايران را به واشنگتن گستردهتر كرده است.
اما در اين ميان دو اتفاق ديگر قابل تامل است؛ يكي سفر مذاكرهكننده آمريكا به سرزمينهاي اشغالي و ديگري اظهارات روسيه پس از اجلاس بغداد.
به گفته اشتون قرار بود مذاكرهكنندگان براي مشورت به پايتختهاي خود بازگردند و حال سفر وندي شرمان به تلآويو خود سوالاتي را مطرح ميكند.
از سويي انتظار ميرفت چين و روسيه در اجلاس بغداد گامهاي سنجيدهتري بردارند، اما سازنده خواندن مذاكراتي از سوي روسيه كه مبناي كار را ان پي تي و قطعنامهها به صورت گام به گام قرار ميدهد ظاهرا تنها در صورتي سازنده ميتواند خوانده شود كه مسكو شرايط نامطلوبتري را از پيش متصور بوده باشد.
حال بايد ديد مسكو كه خود تاكنون به چهار قطعنامه تحريم ايران را در شوراي امنيت راي داده است در مذاكرات 29 و 30 خرداد در خانه خود ميتواند نقشي را كه مردم ايران از آن انتظار دارند براي نخستين بار به درستي انجام دهد يا نه.