صادق زیبا کلام در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:
اگر گفته شود كه تا به امروز كمتر رويدادي در سياست خارجي ايران اسلامي را ميتوان سراغ گرفت كه اهميت آن به پاي مذاكرات امروز با 1+5 در بغداد بتواند برسد، سخني به اغراق نرفته است. مذاكرات با 1+5 در بغداد در شرايطي امروز آغاز ميشود كه چشمان بسياري در سطح جهان به آن دوخته شده است. بسياري از آن چشمان با بيم و اميد نگاه ميكنند تا ببينند چه اخباري از مذاكرات بغداد بيرون ميآيد.
آيا مذاكرات ما با 1+5 در بغداد نتايج مثبتي دربر خواهد داشت يا آنكه بعد از چند ساعت روي تلكسهاي خبري دنيا نقل خواهد شد كه مذاكرات ايران با 1+5 بعد از چند ساعت پشت درهاي بسته پايان يافت بدون آنكه طرفين به توافقي رسيده باشند. تصميمي هم براي دور بعدي مذاكرات اتخاذ نشد. اين يك سناريو است.
سناريوی ديگر درحقيقت تداوم استانبول در فروردينماه، تداوم گفتوگوهاي 25 ارديبهشت در وين و بالاخره تداوم مذاكرات با يوكيا آمانو در اول خرداد در تهران خواهد بود. سناريو دوم به اين صورت است كه طرفين از گفتوگوهاي انجامگرفته اظهار رضايت و هر دو طرف آنها را مثبت ارزيابي كردهاند. مذاكرات فردا (پنجشنبه چهار خرداد) هم ادامه خواهد يافت و پنجشنبه هم اعلام خواهد شد كه طرفين اعلام كردهاند ادامه مذاكرات ماه آينده در مكان ديگري ادامه خواهد يافت. اين سناريو يعني، مذاكرات ديروز موفقيتآميز بوده.
توافق كلي ميان ايران و 1+5 بهوجود آمده و كارشناسان دو طرف بايد بر سر جزييات توافقات ظرف روزها و هفتههاي آينده بنشينند و به چانهزني بپردازند. پرسش اساسي آن است كه كدام سناريو به نفع ماست؟ اگر مذاكرات امروز در بغداد به بنبست برسد آيا بايد از اين سناريو استقبال كنيم؟ يا برعكس اگر امروز در بغداد «دود سفيد از دودكش برآيد» بايد آن را به فال نيك بگيريم؟
عدم توافق در بغداد به معناي تحريمهاي بيشتر و افزايش فشارهاي بيشتر بر ايران خواهد بود. درست است كه نه ما خواهان تحريمهاي بيشتر هستيم و نه غربيها لزوما خواهان افزايش تحريمها هستند چراكه تحريمها نه به نفع ما بوده و نه به نفع غربيها.
طرف ثالثي كه از تحريمها عليه ايران سود برده، روسيه، چين، امارات، تركيه و دلالهاي بينالمللي بودهاند. تحريمها باعث شده كه غرب از بازار 75ميليوننفري ايران چشم بپوشد و شركتهاي نفتي نتوانند حضوري در بازار ارزشمند انرژي در ايران داشته باشند. عقلا و منطقا غربيها نميخواهند كه تحريمها افزايش پيدا كند. متقابلا ما هم در پي افزايش تحريمها نيستيم. امروز ديگر هيچكس و به هيچ معنايي نميتواند آثار منفي تحريمها بر اقتصاد ملي كشور را كتمان كند.
بنابراين ما هم عقلا و منطقا به دنبال افزايش تحريمها و فشار عليه خود نيستيم. در عين حال برخي جريانات و مراكز قدرت در غرب آرزو ميكنند كه مذاكرات امروز در بغداد راه به جايي نبرد و طرفين بدون حصول نتيجهاي چمدانهايشان را ببندند و به سمت فرودگاه بغداد اسكورت شوند. اين جريانات دربرگيرنده طيف گستردهاي از مراكز قدرت، چهرهها و شخصيتهايي هستند كه به چيزي كمتر از محو كامل جمهوري اسلامي ايران رضايت نميدهند.
چه برخي از اپوزيسيون خارج و حتي داخل كشور و چه برخي از لابيها و جريانات ضد ايران اسلامي در اروپا، آمريكا و اسراييل، يقينا از حصول توافق در مذاكرات امروز استقبال نخواهند كرد. آنها با هرگونه كاهش تنش ميان ايران و غرب مخالفند. اگر هيچ دليل ديگري براي استقبال از توفيق مذاكرات نباشد، همين كه مخالفان بقاي نظام نميخواهند مذاكرات امروز موفقيتآميز باشد، كافي است تا در انتظار نتيجه مثبت مذاكرات باشيم. البته هيچ كس نبايد انتظار معجزه از مذاكرات امروز داشته باشد.
در واقع همين كه طرفين اعلام كنند مذاكرات شكست نخورده يعني مذاكرات موفقيتآميز بوده، همين كه طرفين اعلام كنند مذاكرات ادامه خواهد يافت، يعني زمينه براي حصول توافق به وجود آمده. طبيعي است كه ما سعي خواهيم كرد كمترين امتيازها را بدهيم و بيشترين امتيازها را به دست آوريم. طبيعي است كه طرف مقابل هم تلاش خواهد كرد متقابلا كمترين امتيازها را به ما بدهد و بيشترين امتيازها را به دست آورد. اتفاقا مذاكره يعني دقيقا همين. يعني گرفتن حداكثر امتيازها و دادن حداقل امتيازها. راه مذاكره بر سر توافق هستهاي با غرب طولاني و دشوار خواهد بود. طرح مسايلي نظير اينكه حالا نوبت غربيهاست كه امتياز دهند، يا غربيها بايد از همين امروز تحريمها را لغو كنند و مطالبي از اين دست واقعبينانه نيست. تحريمها قبل از اينكه برداشته شوند بايد افزايش پيدا نكنند.
همين كه تحريمهاي بيشتري عليه ما در نتيجه مذاكرات بغداد مطرح نشود يعني ما در مسير درستي شروع به گام برداشتن كردهايم. لغو و تعليق بسياري از تحريمها عليه ايران نه در دست وزارت خارجه آمريكا و نه در دست رييسجمهور بلكه نيازمند موافقت كنگره است. در مورد اروپا هم 27 كشور عضو اتحاديه اروپا بايد بر سر برداشتن هر تحريمي توافق داشته باشند.كلام آخر اينكه، اين فقط در اروپا، آمريكا يا اسراييل نيست كه بسياري از حصول توافق در مذاكرات امروز استقبال نخواهند كرد.
ممكن است در داخل هم معدودي بنا بر پارهاي ملاحظات ترجيح بدهند كه مذاكرات بغداد خيلي به نتايج معيني نرسد. ممكن است كه واقعا هم حصول توافق در بغداد را نوعي «معامله»، «مصالحه» و «كوتاه آمدن» بپندارند. به همه آنها هم بايد گفت كه مذاكره، مصالحه و توافق در مواردي يعني عين پيشرفت و موفقيت در آرمانها و خواستههاي يك ملت.