فرارو- دکتر نعمتالله عبدالرحیمزاده؛ دو روز بعد از آن که عربستان سعودی به دلیل اعتراضات مصریها مجبور شد سفارت خود در شهر قاهره و کنسولگریهایش در شهرهای سوئز و اسکندریه را تعطیل کند، سناریوی تهمتزنی علیه ایران را کلید زد. سامی جمال، مشاور حقوقی سفارت عربستان، به روزنامه سعودی الحیات چاپ لندن گفت که ایران قصد ترور احمد قطان، سفیر عربستان، در مصر را داشته و نیروهای امنیتی مصر سه تعبه ایران را دستگیر کردهاند.
واکنش ایران به این خبر از طریق رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه، بود که آن را «بیپایه و اساس» خواند که بدون در نظر گرفتن منافع جهان اسلام و تنها برای خشنودی اسرائیل طراحی شده است. کمتر از 48 ساعت بعد از انتشار این خبر معلوم شد که اصل آن کذب بوده و خبرگزاری رسمی مصر و تلویزیون دولتی این کشور به نقل «یک مقام مسئول» اعلام کرد که خبرهای منتشر شده کاملا نادرست و عاری از صحت است و به گفته این مقام، سفیر عربستان در مصر تا زمانی که در محل ماموریتش حضور داشت مورد هدف هیچ اقدام تروریستی قرار نگرفت.
رسانههایی مثل بی بی سی و دویچهوله که از هر فرصتی برای حمله و تخریب وجهه ایران استفاده میکنند، خبر الحیات رو مغتنم شمردند و به سرعت آن را خبر یک خود کردند اما خبر تکذیبیه آن را منتشر نکردند یا آن که خیلی دیر منتشر کردند در حالی که اخلاق رسانهای حکم میکند با تکذیب یک خبر باید بیمعطلی آن را منتشر کرد.
این که چرا عربستان این سناریو را طراحی کرده و با ابزار رسانهای خود در بوق و کرنا کرده روشن است. حمد الجیزاوی، وکیل و فعال سیاسی مصری، چندی پیش برای حج عمره به عربستان رفته بود که ماموران سعودی او را دستگیر میکنند و همین اعتراض مردم مصر شد.
مردم مصر که از مداخلات سعودیها در کشورشان بعد از سقوط حسنی مبارک به قدر کافی ناخشنود هستند از این واقعه به خشم آمدند و به سفارت عربستان هجوم بردند و پرچم آن کشور را به زیر کشیدند. نتیجه تظاهرات مردم مصر آن شد که عربستان هم سفارتش را تعطیل کند. این وضعیت نمیتوانست مورد قبول سعودیها باشد به خصوص این که با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری مصر، سعودیها حضور و مداخله خود در مصر را ضروری میداند.
بنابر این، سعودیها باید کاری میکردند تا مقدار فضای ضد خود در مصر را تغییر دهند و در این میان، ایران و تهمتزنی علیه آن میتوانست برای آنان وسیلهای برای خروج از این وضعیت باشد. سعودیها به گمان این که این برنامه هم مثل برنامه آمریکا و ادعای ترور سفیرشان در آنجا کارساز خواهد بود از طریق ابزار رسانهای خود دست به کار شدند اما مقامات مصری که دست آنان را خوانده بودند در کمترین زمان ممکن با تکذیبیه خود غائله سعودیها را خواباندند.
قبل از هر چیز باید گفت که برنامه تهمتزنی سعودیها علیه ایران نه چیزی است تازه و نه غیرمنتظره. اگر به این چند دهه نگاهی انداخته شود تلاش سعودیها برای ضربه زدن به ایران کاملا مشهود است. چه در زمان جنگ تحمیلی که سعودیها به آن صورت حمایت بیدریغ از صدام میکردند و چه بعد از آن که بر سر قیمت نفت یا قضیه فلسطین یا در یک سال اخیر در جریان بهار عربی این حرکت سعودیها مشهود است.
سیاست تنشزدایی در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و ادامه آن در زمان دولت اصلاحات تا اندازهای بر این جهتگیری سعودیها تاثیر داشت اما واقعیت این است که آنان حاضر نبودند تا دست دوستی ایران را برای همکاری منطقهای به طور کامل قبول کنند چرا که تعصب وهابی به علاوه اوامر آمریکایی این اجازه را به آنها نمیداد و البته نخواهد داد. به یاد داشته باشیم که بنابر اسناد ویکیلیکس، یکی از شاهزادگان سعودی از طرف آمریکایی حمله به ایران را خواسته بود تا به قول او سر مار کنده شود.
امیر نایف، ولیعهد عربستان، در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس دایه مهربانتر از مادر شده و به جای امارات هر چه که خواسته علیه ایران گفته و گویا او مدعیالعموم کل منطقه است که به خود اجازه میدهد در مورد جزایر سه گانه ایرانی اشک تمساح بریزد.
این نگاه خاص سعودیها است و انتظار دیگری از آن نمیتوان داشت اما مسئولان ایران در مقابل این نگاه و جهتگیری ضدایرانی آن چه کردهاند و واکنش آنها به این قضیه اخیر چه بوده است؟ آقای مهمانپرست وظیفه دیپلماتیک خود را انجام داد و از مدعیان خواست تا به جای این تهمتزنیها به منافع جهان اسلام توجه کنند. آیا واکنش تا این حد محتاطانه کافی است و با این نحو سخنان تا اندازهای ملایم منافع ایران تامین میشود؟ تهمت ترور آن هم در مورد یک سفیر چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت و باید به شدت با آن برخورد کرد. برای مثال، آیا هیچ راه حقوقی نیست تا علیه روزنامه الحیات یا هر رسانهای که این اخبار را منتشر میکند شکایتی کرد به خصوص بعد از این که مقامات مصری آن را تکذیب کردند؟
علاوه بر این، دولت مصر در قبال این قضیه مسئولیت دارد چرا که به هر حال، ادعا شده که در خاک این کشور اتفاقی افتاده و این دولت مصر است که باید پاسخگوی این ادعا باشد. طبیعی است که پرسیده شود ایران در قبال مسئولیت دولت مصر در قبال این قضیه نمیتوانست شکایت یا حداقل اخطار خود را به دفتر حفاظت منافع این کشور در تهران ابلاغ کند؟ این موارد از جمله کارهایی است که ایران به صورت طبیعی میتوانست در برابر این قضیه انجام دهد و حتی امکان اقدامات حقوقی بیشتری نیز داشت اما آنچه به صورت رسمی انجام شد همان سخنان سخنگوی وزارت خارجه بود.
حداقل انتظار از دستگاه دیپلماسی این است که به هر صورت ممکن از منافع ایران در خارج دفاع کند به نحوی که دیگر، کشور یا گروهی به خود اجازه ندهد تا به این صورت با آبروی ایران بازی کند و اتهام ترور و آدمکشی به ایران بزند. اکنون که سعودیها در ضدیت و عناد با ایران به قول معروف شمشیر را از رو بستهاند دیگر این قبیل سخنان محتاطانه چندان وجهی ندارد و باید به فکر افکار عمومی در داخل هم بود که چندان دل خوشی از این وهابیون ندارند و نمیدانند که تا کی باید سعودیها و تهمتهای آنان علیه ایران را تحمل کنند.